کلمه جو
صفحه اصلی

کعب بن اشرف

دانشنامه عمومی

کَعْب بن اَشرف از بزرگان و ثروتمندان یهود و از مخالفان محمد در مدینه. پدرش از اعراب بنی نَبهان، تیره ای از قبیلهٔ طَیِّیء، و مادرش عَقیله، دختر ابوحُقَیق (از بزرگان بنی نَضیر) بود.
کعب اشعار توهین آمیزی در وصف زنان مسلمان سرود. او محمد و یارانش را نیز هجو می کرد و با سخنان خود به آنان آزار می رساند و دیگران را علیه آنان تحریک می کرد.
به نظر می رسد کعب بن اشرف، علاوه بر فعالیتهای تبلیغاتی بر ضد مسلمانان، مخالف فعالیتهای اقتصادی و تجاری آنان نیز بوده است. به هنگام برپایی بازار مسلمانان در محله بقیع الزُبیر مدینه، کعب طنابهای بازار مسلمانان را برید. ازاین رو، به دستور محمد، مکان بازار را به جایی نزدیک مسجدالنبی منتقل کردند. چون کعب از آزار محمد و یارانش دست بردار نبود، محمد از مسلمانان خواست تا به شر و آزار وی پایان دهند. محمدبن مَسلَمه برای این کار اعلام آمادگی نمود و به دستور محمد، با سعدبن مُعاذ در این باره مشورت کرد. پس از آن، چند تن از اَوْس با وی همراه شدند که از آن جمله عبّادبن بِشر، ابونائله سِلکان بن سَلامه برادر رضاعی کعب، حارث بن اوس و ابوعَیْس بن جَبر بودند و محمد به آنان اجازهٔ قتل کعب را داد. کعب بن اشرف در خارج از حصن خود، در حوالی شِعْب العَجوز، در بیرون مدینه، به شکل غافلگیرانه ای کشته شد.
تاریخ قتل او را شب چهاردهم ماه ربیع الاول بیست و پنجمین ماه هجری ذکر کرده اند. پس از آنکه محمد خبر قتل کعب را می شنود برای قاتلان آرزوی شادی می کند و از خداوند شکرگزاری می نماید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کَعْب بن اَشرف، از بزرگان و ثروتمندان یهود و ازمخالفان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مدینه بود.
پدرش از اعراب بنی نَبهان، تیره ای از قبیله طَییء، و مادرش عَقیله، دختر ابو حُقَیق (از بزرگان بنی نضیر) بود و از کعب با نسبت طائی یاد شده است.

مراحل رشد کعب
هنگامی که پدرش درگذشت، مادرش وی را نزد برادران خود برد. کعب در میان بنی نضیر پرورش یافت و آیین یهود را برگرفت. به این دلیل، گاه وی را از این قبیله شمرده اند.
به روایتی دیگر، پدر کعب به خاطر خونی که در روزگار جاهلیت از قبیله خویش ریخته بود به یثرب رفت و با بنی نضیر پیمان بست.

شاعر بودن کعب
کعب بن اشرف شاعری سخنور و به فَحْل فَصیح ملقب بود.
در پاره ای اشعار، وی را سید الاحبار نامیده اند.

ثروت کعب
...


کلمات دیگر: