کلمه جو
صفحه اصلی

علی اکبر غفاری

دانشنامه عمومی

علی اکبر غفاری فقیه و محدث، محقق و چهره برگزیده ایرانی است. مصحح کتابهای کتب اربعه و امالی شیخ توسی و جامع المدارک .
یادنامه علی اکبر غفاری
مصاحبه با علی اکبر غفاری
زنده دارمیراث شیعه
آدینه بوک - آثار غفاری
علی اکبر غفاری سال ۱۳۰۳ خورشیدی به دنیا آمد و در آبان ۱۳۸۳ از دنیا رفت. وی که شاگرد آیت الله سید کاظم گلپایگانی، آیت الله شیخ محمد حسین زاهد، استاد سید جلال الدین محدّث ارموی و میرزا ابوالحسن شعرانی بود در حدود ٣٠ سالگی به تحقیق و نشر آثار شیعی روی آورد و حـدودا ٦٠ عنـوان کتاب را با ١٥٠ مجلّد منتشر ساخت .
«علی اکبر غفاری صفت» در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در تهران در یک خانواده متوسط و مذهبی به دنیا آمد و پس از تکمیل تحصیلات ابتدایی، به تحصیل دروس مربوط به تفسیر قرآن پرداخت و دروس سطح حوزه را در خارج از مدرسه در کنار مدرسین مدرسه «خان مروی» آموخت. او با شرکت در درس تفسیر قرآن آیت الله «اشراقی» در قم و همزمان حضور در درس «حاج میرزا خلیل کمره ای» و آیت الله سیدکاظم گلپایگانی در تهران، جوانی خود را با مفاهیم قرآنی طی کرد. تحصیل علوم اسلامی، او را با استادانی چون محدث ارموی و سپس میرزا ابوالحسن شعرانی آشنا کرد و با ایشان همکاری بسیار نزدیک داشت. در این میان ارتباط نزدیک علی اکبر غفاری با سید محمدحسین طباطبایی و عبدالحسین امینی نیز زمینه های تحقیق در متون روایی و حدیثی و کسب علم رجال را برای او تسهیل کرد. غفاری در دو دهه گذشته در کنار تحقیقات و مطالعاتی که داشت به تدریس در حوزه و دانشگاه نیز مشغول بود و شاگردانی تربیت کرد. او پس از سال ها تلاش در احیاء و اصلاح متون اسلامی و انتشار بیش از صد جلد کتاب در سال ۸۲ به عنوان چهره ماندگار برگزیده شد و در آبان ماه سال ۸۳ دیده از جهان فروبست و در کنار مزار شیخ صدوق در قبرستان ابن بابویه آرام گرفت.
غفاری از زبان خود دربارهٔ زندگی و فعالیتش آورده:

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «علی اکبر غفاری»، فرزند غلام حسین غفاری در سال ۱۳۰۳ ش، در شهر تهران و در خاندانی کاملا مذهبی که از نظر مالی درآمدی متوسط داشتند به دنیا آمد.
«علی اکبر غفاری»، فرزند غلام حسین غفاری در سال ۱۳۰۳ ش، در شهر تهران و در خاندانی کاملا مذهبی که از نظر مالی درآمدی متوسط داشتند به دنیا آمد و علی رغم مشکلات و محدودیت های آن روزگار با تلاش و توجه و ایثار همواره قابل تقدیر مادر بزرگوارش، مشغول تحصیلات ابتدایی شد. نظر به علاقه بسیاری که به قرآن کریم داشت، نزد یکی از قراء معروف تهران به آموختن علم قرائت و تجوید و مسائل مربوط به آن پرداخت و سپس در خدمت یکی از فضلا و مدرسین مدرسه خان مروی که از مدارس پررونق و پرفیض علوم قدیم تهران بود، در بیرون از مدرسه به تحصیل پرداخت و فقه و اصول را تا «شرح لمعه» تلمذ کرد. در خلال این مدت، در جلسات تدریس تفسیر مرحوم حاج میرزا خلیل کمره ای هم شرکت داشت و از افاضات ایشان بهره وافی برد. بعد از پایان «سطح» در تهران برای شرکت در دروس «خارج» گاهی به قم می رفت و از درس پرفیض بزرگان استفاده می کرد. آقای غفاری بنا به دعوت یکی از اساتید ممتاز دانشگاه برای تدریس به دانشگاه دعوت شد و حدود هفده سال در دانشگاه امام صادق علیه السّلام، تربیت مدرس، دانشکده الهیات تهران و دانشگاه آزاد تدریس کرد و در این سال ها در پدید آمدن حداقل پنجاه پایان نامه به عنوان استاد راهنما و مشاور نقش داشته است. استاد غفاری، انگیزه ابتدایی خود را برای ورود به عالم تصحیح و تنقیح، متون برگرفته از آثار مرحوم صدوق می داند و معترف است که در آثار صدوق، جلوه های جدیدی را متوجه شده است که آنچه اختلاف میان مذهب شیعه و مذاهب اهل سنت است، اختلافات علمی و فرهنگی است و هیچ اختلاف قومی و تفرقه افکنانه که میان مسلمین ایجاد کینه و دشمنی کند، وجود ندارد.
آثار غفاری
استاد غفاری در طول سالیان تحقیق و پژوهش، آثاری گران قدر پدید آورده است که تعداد آنها بیش از ۲۵۰ مجلد است؛ برای نمونه، شماری از آثاری را که تصحیح کرده است، نام می بریم: ۱. عیون اخبار الرضا؛ ۲. اعلام الوری؛ ۳. الاختصاص؛ ۴. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ ۵. معانی الاخبار؛ ۶. تهذیب الاحکام؛ ۷. کتاب من لا یحضره الفقیه؛ ۸. اصول کافی؛ ۹. بحار الانوار؛ ۱۰. شرح اصول و روضه کافی؛ ۱۱. الغیبة؛ ۱۲. البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان؛ ۱۳. منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان؛ ۱۴. دراسات فی علم الدرایة؛ ۱۵. المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء؛ ۱۶. تفسیر ابو الفتوح رازی؛ ۱۷. تفسیر منهج الصادقین؛ ۱۸. تحف العقول؛ ۱۹. جامع المدارک؛ ۲۰. قصص قرآن و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم ؛ ۲۱. ترجمه مقاتل الطالبین؛ ۲۲. الفرج بعد الشدة؛ ۲۳. بررسی تاریخ عاشورا؛ ۲۴. الاخبار الدخیلة؛ ۲۵. النجعة فی شرح اللمعة؛ ۲۶. البدایع؛ ۲۷. تفسیر عاملی؛ ۲۸. کمال الدین و تمام النعمة؛ ۲۹. الخصال؛ ۳۰. امالی؛


کلمات دیگر: