کلمه جو
صفحه اصلی

اصول اربعمائه

فرهنگ فارسی

نامی است که محدثان شیعه به چهار صد حدیث معتبر نهاده اند و بیشتر آنها از حضرت صادق ( ع ) روایت شده است .

لغت نامه دهخدا

اصول اربعمائه. [ اُ ل ِ اَ ب َ ع َ م ِ ءَ ] ( اِخ ) نامی است که محدثان شیعه به چهارصد کتاب معتبر نهاده اند و بیشتر احادیث آن کتابها از حضرت صادق ( ع ) روایت شده است. و رجوع به خاندان نوبختی ص 71 شود.

دانشنامه عمومی

اصول اربعمائه یا اصول چهارصدگانه چهارصد کتاب حدیث شیعه امامیه بوده اند که مستقیماً از امام نقل حدیث کرده اند، کاملاً موثق بوده اند و کتاب صرفاً بیان تدوین نشده احادیث است.
تدوین جوامع اولیهٔ حدیثی که کامل تر و جامع تر بود از رغبت محدثین برای مراجعه به این اصول کاست.
حادثهٔ آتش سوزی در کتاب‍ خانهٔ شیخ طوسی منجر به از بین رفتن بخشی از این اصول شد.
به نوشته دائره المعارف بزرگ اسلامی «اصل اصطلاحی در علم حدیث به معنی هر یک از نوشته های آغازین که مستقیماً از کتابت شنیده ها پدید آمده بودند... در نوشتن یک اصل، نویسنده بدون کوششی در جهت مدون سازی احادیث مسموع خود را تنها با کتابت به ضبط می آورده است.» لذا هر کتاب حدیث اصل نیست و مثلاً کتاب حدیثی که به یک موضوع خاص فقهی مثل صلاه می پردازد اصل خوانده نمی شود.
آن گونه که شیخ طوسی در مقدمه الفهرست می نویسد گردآوری اسامی تمامی کتاب های اصول به علت پراکندگی کتاب های شیعه در سرزمین های مسلمان ناممکن است. بدین ترتیب شیخ طوسی و نجاشی فقط موفق می شوند کمتر از هشتاد اصل را در آثار خود ذکر کنند. از مجموعه این کتاب ها جز تعداد اندکی امروزه در دسترس نیست و نام آن ها و رایاتشان در قالب سایر کتاب های حدیث و رجال بخصوص کتب اربعه آمده است.
در حال حاضر از میان این ۴۰۰ اصل، تنها ۱۶ اصل باقی مانده که توسط حسن مصطفوی در کتاب الاصول الستة عشر به چاپ رسیده است.دو عامل مهم از بین رفتن این اصول که توسط محدثین ذکر شده است:

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اصول اربعمائه به مجموعه چهارصد حدیث اولیه گفته می شود که از اولین مجموعه های حدیثی شیعه است
اصول اربعمائه به چهارصد مجموعه حدیثی آغازین گفته می شود
اصول جمع اصل و اصل در اصطلاح علم حدیث به معنای هر یک از مجموعه‏های آغازین احادیث است که راویان سده‏های نخستین مستقیماً از نگاشتن روایتهایی که می‏شنیدند، پدید می‏آوردند. این اصول، منبع و مصدر کتابهای حدیثی بعدی گردید و ملاک صحّت حدیث نزد محدّثان نسلهای بعد، وجود آن حدیث در یکی از این اصول بود.

محتوی اصول اربعمائه
محتوای این مجموعه‏ها که به اصول اربعمائه مشهورند، پاسخهایی بوده است که امامان معصوم علیهم السّلام به پرسشهایی در زمینه‏های گوناگون احکام، سنن، مواعظ، ادعیه و تفسیر می‏داده‏ اند.

زمان گرد آوری
گردآوری این اصول، از زمان حضرت علی علیه السّلام تا زمان امام حسن عسکری علیه السّلام به وسیله اصحاب آنان انجام شده است؛ هرچند بیشتر آنان از اصحاب امام صادق علیه السّلام بوده‏اند. برخی برآنند که اصول اربعمائه را چهارصد شخصیت معروف از اصحاب امام صادق علیه السّلام ـ که بالغ بر چهار هزار نفر بوده ‏اند ـ نگاشته‏ اند. لیکن با نگاهی به برخی کتب رجالی، مانند فهرست شیخ طوسی و رجال نجاشی مشخص می‏شود که در میان صاحبان اصول، شاگردان دیگر امامان علیهم السّلام نیز دیده می‏شوند.

شیوه گرد آوری
...
[ویکی اهل البیت] اصول جمع اصل و آن در اصطلاح علم حدیث به معنای هر یک از مجموعه های آغازین احادیث است که راویان سده های نخستین مستقیما از نگاشتن روایت هایی که می شنیدند، پدید می آوردند. این اصول خود، منبع و مصدر کتاب های حدیثی بعدی گردید و ملاک صحت حدیث نزد محدثان نسل های بعد، وجود آن حدیث در یکی از این اصول بود.
نخستین بار، ابن شهرآشوب از شیخ مفید نقل کرد که اصول حدیثی شیعه، چهارصد «کتاب» است.
در مورد اینکه این اصول در چه بازه زمانی نگاشته شده است اختلاف است برخی معتقدند این اصول، از زمان حضرت علی علیه السلام تا زمان امام حسن عسکری علیه السلام به وسیله اصحاب آنان - که بنا بر تصریح برخی چهار صد تن بوده اند - انجام شده است؛ هر چند بیشتر آنان از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده اند. و برخی برآنند که جملگی از اصحاب ایشان می باشند.
"شیخ آغا بزرگ تهرانی" می نویسد:
و در تفاوت اصل با مصنف که وازه متداول دیگری در کتابهای فهارس است گفته شده: اصل به دستْ نوشته های اوّلیه اطلاق می شود که برگرفته از اثری دیگر نیستند اطلاق می شود و مصنَّف به نوشته هایی اطلاق می شود که از آثار پیشین بهره برده باشند.
و برخی تفاوت مصنف را با اصل در این دانسته اند برخلاف اصل که هرچه در آن است ، احادیث منقول از معصوم (ع ) است ، مصنفات ، افزون بر احادیث معصومان (ع )، آثار مصنِف نیز در آن جای دارد.
از زمان ابن شهر اشوب، همواره شناسایی این اصول و نویسندگانشان یکی از دغدغه های پژوهشگران حدیثی بوده است.
آنچه تاکنون با عنوان «اصل» شناسایی شده، بدین شرح است:


کلمات دیگر: