قصبه مرکز بخش چهار دانگه شهرستان ساری واقع در ۷۲ کیلومتری جنوب خاور ساری کوهستانی و معتدل دارای ۲۳٠٠ تن سکنه .
کیاسر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کیاسر. [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارنگه است که در بخش کرج شهرستان تهران واقع است و 204 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کیاسر. [ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهریاری است که در بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
کیاسر. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ارنگه است که در بخش کرج شهرستان تهران واقع است و 204 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کیاسر. [ س َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش چهاردانگه شهرستان ساری است که در 72 هزارگزی جنوب شرقی ساری و 84 هزارگزی دامغان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و هوایش معتدل است و 2300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کیاسر. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهریاری است که در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع است و 285 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کیاسر. [ س َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش چهاردانگه شهرستان ساری است که در 72 هزارگزی جنوب شرقی ساری و 84 هزارگزی دامغان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و هوایش معتدل است و 2300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
کیاسر. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهریاری است که در بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع است و 285 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
دانشنامه عمومی
کیاسَر یکی از شهرهای استان مازندران ایران است.این شهر در ۷۰ کیلومتری جنوب ساری جای داشته و مرکز بخش چهاردانگهٔ این شهرستان می باشد.
شمال: کوه های اجیر لنگه، نستر نسترا، اسب زین و ململی
جنوب: زرکوه و کوه کل سر
غرب: شاه کوه
شرق: کوه کل پشت و کوه فتلا (گویا تغییریافتهٔ فتح الله است)
کیاسر در سال ۱۳۷۲ دارای شهرداری شد. بلندایش از تراز دریا ۱۳۷۸ متر است و جمعیت آن در واپسین سر شماری پیرامون ۴۶۰۰ نفر بوده که این آمار نشان گر کاهش جمعیت نسبت به سال های پیش است.
کیاسر از هر سو محاط در کوه است به جز قسمت شمال غربی که به دشت کیاسر راه دارد. جادهٔ ارتباطی از همین دشت به کیاسر متصل می شود.
نام کیاسر منسوب به کاووس پسر کی قباد کیانی (کیوس پسر قباد ساسانی؟) است. او فرمان روای تبرستان و مقر فرمانروایی اش نیز هزارجریب و قارن کوه بود. از همین روی کیاسر را در گذشته ای نزدیک با نام کیوس سرا (کیاسرا) می شناختند چنان که نخستین حاکم دولتی چهاردانگه به نام «حسن اعظام قدسی» نام ور به «اعزام الوزاره» که از سوی وثوق الدوله، نخست وزیر قاجاریه در سال ۱۲۹۸ خورشیدی به عنوان حاکم چهاردانگه به کیاسر آمد در خاطرات خود در تمام جا از «کیاسرا» نام می برد.
شمال: کوه های اجیر لنگه، نستر نسترا، اسب زین و ململی
جنوب: زرکوه و کوه کل سر
غرب: شاه کوه
شرق: کوه کل پشت و کوه فتلا (گویا تغییریافتهٔ فتح الله است)
کیاسر در سال ۱۳۷۲ دارای شهرداری شد. بلندایش از تراز دریا ۱۳۷۸ متر است و جمعیت آن در واپسین سر شماری پیرامون ۴۶۰۰ نفر بوده که این آمار نشان گر کاهش جمعیت نسبت به سال های پیش است.
کیاسر از هر سو محاط در کوه است به جز قسمت شمال غربی که به دشت کیاسر راه دارد. جادهٔ ارتباطی از همین دشت به کیاسر متصل می شود.
نام کیاسر منسوب به کاووس پسر کی قباد کیانی (کیوس پسر قباد ساسانی؟) است. او فرمان روای تبرستان و مقر فرمانروایی اش نیز هزارجریب و قارن کوه بود. از همین روی کیاسر را در گذشته ای نزدیک با نام کیوس سرا (کیاسرا) می شناختند چنان که نخستین حاکم دولتی چهاردانگه به نام «حسن اعظام قدسی» نام ور به «اعزام الوزاره» که از سوی وثوق الدوله، نخست وزیر قاجاریه در سال ۱۲۹۸ خورشیدی به عنوان حاکم چهاردانگه به کیاسر آمد در خاطرات خود در تمام جا از «کیاسرا» نام می برد.
wiki: سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۶۷ نفر (۱۱۰خانوار) بوده است.
wiki: بخش آسارا شهرستان کرج در استان البرز ایران است.
این روستا در دهستان آسارا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۷ نفر (۳۱خانوار) بوده است.
تاتی زبان مردم روستا است.
این روستا در دهستان آسارا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۷ نفر (۳۱خانوار) بوده است.
تاتی زبان مردم روستا است.
wiki: کیاسر (کرج)
دانشنامه آزاد فارسی
گویش مازنی
از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
/keyaa sar/ از توابع دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
پیشنهاد کاربران
کیاسر ترکیبی از دو واژه" کیا" و" سر" می باشد.
واژه کیا به معنی پادشاه بزرگ یا همان پادشاه است که در فرهنگ لغت معین و سایر مراجع معنای لغت به این معنا این کلمه را تعریف نموده اند.
واژه سر هم به معنای سودا یا آرزو میباشد
کیاسر ترکیبی از این دو واژه است.
به معنای شخصی که سودای پادشاهی ( مقام و منزلت بالا ) دارد.
واژه کیا به معنی پادشاه بزرگ یا همان پادشاه است که در فرهنگ لغت معین و سایر مراجع معنای لغت به این معنا این کلمه را تعریف نموده اند.
واژه سر هم به معنای سودا یا آرزو میباشد
کیاسر ترکیبی از این دو واژه است.
به معنای شخصی که سودای پادشاهی ( مقام و منزلت بالا ) دارد.
کلمات دیگر: