کلمه جو
صفحه اصلی

فلسفه دین

دانشنامه عمومی

فلسفه دین شاخه ای از فلسفه مشتمل بر همه مباحث فلسفی ست که بن مایۀ آنها پرسش هایی است که از دین سرچشمه می گیرد. فلسفه دین، ارزیابی مفاهیم و باورهای بنیادین سنت های دینی ویژهٔ جوامع مختلف است. موضوعات اصلی فلسفه دین، استدلال پیرامون طبیعت، وجود یا عدم وجود خدا، زبان دین، معجزه، دعا، مسئله شر، صفات خدا، پلورالیسم دینی، معرفت شناسی دینی و رابطه بین دین و دیگر نظام های ارزشی مانند اخلاق و علم تجربی است. فلسفه دین با فلسفه دینی متفاوت است؛ فلسفه دینی فکر فلسفی ست که توسط دین هدایت می شود که نمونه هایی از آن را می توان در فلسفه مسیحی یا فلسفه اسلامی جستجو کرد، اما فلسفه دین تبیین عقلانی ماهیت دین به خودی خود است، بنابراین برای مطالعهٔ فلسفه دین نیازی به باورمندی به ادیان نیست.
تحقیقی سودمند درباره براهین اخلاقی اثبات وجود خدا، مورون آدامس، اسماعیل حجتی، مشهد، نشر آفتاب، ۱۳۷۲
تحقیقی درباره دین، النور استامپ، مالک حسینی، تهران، نشر هرمس، ۱۳۸۳
مجله دانشگاه انقلاب، دوره جدید، تابستان و پاییز ۱۳۷۲، شماره ۹۸ و ۹۹، ص۳۹ تا ۵۳.
مجله نورالصادق، شماره ۱۰، اصفهان
اصطلاح فلسفهٔ دین، اصطلاحی است که از اواخر قرن هجدهم رایج گردیده است. این اصطلاح تحت تأثیر هگل رواج یافت که گونه های مختلف فلسفه را در نظام فکری خود وارد کرده بود. فلسفه دین، با پرسش های بنیادی آغاز می شود که ادیان به وجود آورده اند. فلسفه ورزی در این پرسش ها بازتاب برداشت فیلسوف از کارکرد فلسفه است.
بخش مهمی از فلسفهٔ دین را دلایل وجود خدا و دلایل عدم وجود خدا تشکیل می دهند. دلایل کیهان شناسانه وجود خدا سابقه اش به افلاطون و ارسطو می رسد که به مفهوم علت اول یا برهان علیت باور داشتند. دلایل وجودشناسانه که نخستین بار آنسلم آن را باب کرد، مرکز ثقلش مفهوم موجود کامل است. دلایل عدم وجود خدا و رد ادله سنتی اثبات خدا نیز همواره مورد توجه فلسفهٔ دین بوده است.
معرفت شناسی باور دینی با این پرسش که رویکرد درست و مناسب برای ارزیابی باور دینی چیست و نیز با انجام خود این ارزیابی سروکار دارد. در بسیاری از این مباحث، بر تضاد میان نقش عقل انسان و وحی الهی تأکید می شود. در این باره، توماس آکوینی، کوشیده است ترکیبی از این دو به وجود آورد. کانت، در پی این بود که دین را تنها بر پایهٔ عقل بنیان نهد. کی یرکه گور باور دینی را پیرو موشکافی عقلی ساختن، مخل ایمان دینی اصیل دانسته است. معرفت شناسان اصلاحی، معتقدند که باورهای دینی، حتی اگر کسی دلیل و بَیِّنه ای بر آن نداشته باشد، قابل توجیه عقلی اند.

دانشنامه آزاد فارسی

فلسفۀ دین (philosophy of religion)
شاخه ای از فلسفه که به مطالعۀ بُعد عقلی پدیدار دینی می پردازد و هدف آن تحلیل، بررسی انتقادی و ارزشیابی صدق باورهای دینی به طور کلی است. این رویکرد به دین کاملاً متفاوت از علم کلام است که درپی اثبات یک دین خاص و دفاع از آموزه های آن با دلیل عقلی است. گام نخست در فلسفۀ دین پاسخ به پرسش دربارۀ نسبت ایمان و عقل است، یعنی این که آیا اصولاً عقل اجازه دارد تا باورهای دینی را مورد ارزشیابی قرار دهد یا این که همۀ باورهایی که در ادیان مطرح می شوند یا دست کم برخی از آن ها، تنها باید با ایمان پذیرفته شوند. در واقع پرسش این است که آیا عقل می تواند به عنوان ملاکی برای تعیین اعتبار باورهای دینی به کار رود یا خیر، یا این که تنها می تواند آن ها را بررسی کند ولی قادر به اثبات و نفی آن ها نیست. مهم ترین مسئله ای که در فلسفۀ دین مطرح می شود مفهوم، وجود، صفات و افعال خداوند است. در ادیان بزرگ هنگامی که از خدا سخن گفته می شود معمول است که او را غیر متجسّد، مختار، سرمدی، دانا و توانای مطلق، خیر محض، نیز آفریننده و نگهدارندۀ جهان بدانند. اما در تصور این مفاهیم به نحو مستقل یا در کنار هم، گاه ناسازگاری های عقلانی ای به نظر می رسد که فیلسوفان دین سعی در روشن کردن آن ها دارند، مانند این پرسش که آیا خداوندِ قادرِ مطلق می تواند سنگی بیافریند که قادر به بلندکردن آن نباشد؟ یکی از کارهای فیلسوفان دین بررسی میزان اعتبار و سازگاری براهین مختلف مربوط به اثبات وجود خداست و این که آیا اصولاً اعتقاد به خداوند نیازی به دلیل عقلی دارد یا خیر؟ یکی دیگر از مسائلی که در فلسفۀ دین مطرح می شود، ماهیت تجربۀ دینی است. تجربۀ دینی در نظر برخی متألهین زمانی رخ می دهد که هر انسانی ممکن است با امر قدسی مصادف شود. پیداست که بحث از وحی و بررسی امکان و چگونگی آن نیز در این بخش مطرح می شود. از دیگر مسائل، مسئلۀ شر است که در بسیاری موارد به عنوان مهم ترین مناقشه علیه وجود خداوند از آن استفاده می شود. شرّ می تواند اخلاقی یا طبیعی باشد که منظور از شرّ اخلاقی کاری از قبیل دزدی یا آدم کشی است در حالی که شرّ طبیعی، امری مانند وقوع زلزله است. بنیان این استدلال بر این اساس است که اگر خدا خیر محض است و توانای مطلق است چرا شر را آفرید و چرا عالم را به گونه ای نیافرید که شر در آن رخ ندهد. یکی از نظرات مهمی که در برابر وجود شر ارائه شده است نظریۀ عدل الهی است که البته امروزه در بین متکلّمین طرفدار زیادی ندارد و آن ها بیشتر سعی می کنند به جای نظریه پردازی کلی دربارۀ مسئلۀ شرّ، تنها دفاعیه هایی در برابر انتقادات مشخص در این زمینه فراهم کنند. مسئلۀ دیگر بررسی مفهوم زندگانی پس از مرگ و دلایل اثبات آن و نیز برداشت های گوناگونی است که از آن ارائه می شود. بررسی مفهوم معجزه و امکان آن از دیگر مسائل است. در واقع پرسش این است که خداوند چگونه در امور طبیعی دخالت می کند، آیا این دخالت خارج از نظم علّی طبیعت است یا با آن هماهنگ است و چگونه. نسبت علم و دین هم از دیگر مسائل است. در واقع بررسی این پرسش که آیا دین و علم متعارضند، هماهنگ اند یا مکمل اند. انحصارگرایی یا کثرت گرایی دینی از دیگر مسائل این حوزه است. این که آیا رستگاری و حقیقت منحصر در یک دین خاصّ است یا هر دینی بهره ای از حقیقت دارد. بررسی منطقی زبان دینی از آن جا که اعتقادات دینی همواره باید از راه زبان بیان شوند یکی از بحث های مهم فلسفۀ دین است. ازجمله این که ملاک صدق و اعتبار زبان دینی چیست و بررسی این امر که چگونه می توان به نحوی معنادار از خداوند سخن گفت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بررسی عقلانی مسائل دینی‏ را فلسفه دین می گویند.
میل به دین در سرشت انسان نهفته است. تنها از گذر دین است که پرسش‏های بنیادی انسان درباره هستی پاسخ می‏گیرند. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که انسان از آغاز پیدایی‏اش، همواره دیندار بوده است. احساس نیاز انسان به دین، هیچ‏گاه با تحوّل زندگی او از میان نرفته است. از این رو، بسیاری از جوامع انسانی به دلیل راه نیافتن به دین الهی، به خطا رفته‏اند و به دین سازی دست زده‏اند.

دین پژوهی
دین پژوهی راهی است برای بازشناختن دین راستین الهی؛ دینی که ریشه در غیب دارد و بر آموزه‏های آسمانی بنا شده است.

فلسفه دین
دین پژوهی شاخه‏های متعددی دارد که یکی از آنها «فلسفه دین» است. فلسفه دین برآیند میل فطری انسان به تفکر جدّی درباره موضوعات مهمّ دینی است و خداباوری و مسائل گوناگون درباره خدا را طرح و بررسی می‏کند.

قلمرو فلسفه دین
...


کلمات دیگر: