کلمه جو
صفحه اصلی

همایون


مترادف همایون : بختیار، خجسته، خوش یمن، سعادتمند، سعید، مبارک، مسعود، میمون، نیکبخت، هماگون

فارسی به انگلیسی

blessed, fortunate, sacred, auspicious

auspicious, fortunate


blessed, fortunate, sacred


فارسی به عربی

اغسطس/آب , امبراطور

فرهنگ اسم ها

اسم: همایون (پسر) (فارسی) (هنری) (تلفظ: homāyun) (فارسی: همايون) (انگلیسی: homayun)
معنی: دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده، یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در قدیم ) از شبکه های بیست و چهارگانه ی موسیقی ایرانی، ( اَعلام ) ) نام دلاوری ایرانی مشهور به زرین کلاه، ) همایون: دومین شاه سلسله ی تیموریان هند [، قمری]، که بر اثر شورش داخلی به ایران گریخت و مدتی در دربار شاه تهماسب بود، تا دوباره به کشورش بازگشت و قدرت را در دست گرفت، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی مشهور به زرین کلاه در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی

(تلفظ: homāyun) (= هما + گون) دارای تأثیر خوب ، خجسته ، مبارک ، فرخنده ؛ (در موسیقی ایرانی) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی ؛ (در قدیم) از شبکه‌های بیست و چهارگانه‌ی موسیقی ایرانی ؛ (در اعلام) نام دلاوری ایرانی مشهور به زرین کلاه .


مترادف و متضاد

august (صفت)
همایون، عالی نسب

imperial (صفت)
همایون، عالی، با عظمت، مجلل، با شکوه، امپراتوری، شاهنشاهی

بختیار، خجسته، خوش‌یمن، سعادتمند، سعید، مبارک، مسعود، میمون، نیکبخت، هماگون


فرهنگ فارسی

از پادشاهان گورکانی هند . دولت گورکانی هند یا امپراطور مغول در هند بوسیله ظهیر الدین بابر نواده پنجم امیر تیمور گورکان در شمال غربی لاهور تاسیس شد . همایون ناصرالدین پسر بابر پس از مرگ پدر با اینکه نوزده سال بیش نداشت مصمم به تکمیل فتوحات پدر شد ولی اقدامات او مقابل سرداری مثل [ شیر شاه ] که از افاغنه بنگاله بود و بر اثر حمله خائنانه ای که [ شیر شاه ] به اردوی همایون بتاریخ ۹۴۶ ه. و ۱۵۳۹ میلادی وارد آورد لشکریان او را مجبور بترک بنگاله کردند و همایون ناچار به ایران پناهنده شد و مورد پذیرائی های شایان و گرم شاه طهماسب اول صفوی قرار گرفت . همایون پس از ۱۵ سال که در ایران بود بعزم به دست آوردن ممالک از دست رفته بهند برگشت و شاه طهماسب که در این مدت وی را با کمال صمیمیت و جوانمردی پذیرفته بود برای استرداد مملکتش با قشون کافی کمک کرد . در آنزمان هندوستان بر اثر مرگ [ شیر شاه ] دچار نفاق شده و راه برای پیشرفت همایون باز بود . وی در سال ۹۶۲ ه. مطابق ۱۵۵۵ م . دهلی را مجددا تسخیر نمود و سال بعد وفات کرد و پسر چهارده ساله او اکبر شاه دنباله فتوحات پدر را گرفت .
هماگون، خجسته، فرخ، مبارک، فرخنده
۱- ( صفت ) مبارک خجسته میمون . توضیح غالبا برای شاه وگاه وزیر آید:خداوندعالم را بمدافعت ومخالفت ایشان رکاب همایون بباید رنجانید وکار دشمن شعیف خرد نبایدداشت . : ذات شریف ... همایون وزیراست . ) ۲- یکی ازمقامهای موسقی ایرانی . گام همایون ازگام کوچک هم آهنگ مشتق شده باین طریق که نمایان گام کوچک تونیک همایون و رونمایان آن برای اینکه روتونیک گام همایون شود یک ربع پرده بالارفته است .اگر در گام فوق دقت کنیم ملاحظه می نماییم که شباهتی درگام رکوچک دارد. چنانکه نمایان گام دررکوچک یعنی نوت لا تونیک همایون شده ودرج. ششم گام دررکوچک - یعنی نوت سی بمل درگام همایون یک ربع پرده بالا رفته است (سی کرن ) . همین درجه که درگام کوچک وهمایونو تفاوت دارد در همایون نوت شاهد است اغلب روی آن توقف میشودگام همایون هم مثل گام شور پایین رونده است زیرا در موقع بالا رفتن نوت محسوسی ندارد یعنی نوت سل دیزنیست در صورتی که در موقع پایین آمدن درج. دوم یا درج. اول دارای فاصل. دوم نیم بزرگ است که به دوم کوچک نزدیک میباشد وتمایل به نوت سی کرن به نونت لا بیشتراست تا به نوت دودیز . از طرف دیگر درج. چهارم گام همایون هم ( نوت ر ) که تونیک گام کوچکی است که همایون از آن منشعب شده اهمیتش بیش از درج. پنجم ( نوت می ) است ونمایان حقیقی محسوب میشود ولی درعین حال درج. پنجم هم بنوبت خود گاهی درفرودهامورداستعمال دارد. نوت ایست همایون درج. هفتم گام بالا رونده است که پس ازتوقف های مکرر روی درج. دوم ( شاهد ) فرود همایون باین درجه ( سل ) است . بنابراین مهمترین درجات گام همایون عبارتست از درج. اول ( تونیک ) - درج. دوم ( شاهد ) - درج. چهارم (نمایان گام پایین رونده ) - درج. هفتم گام بالا رونده ( نوت ایست ) . فواصل گام همایون بترتیب نسبت به تونیک ازین قرار است دوم نیم بزرگ - سوم بزرگ - چهارم وپنجگم درست - ششم کوچک - هفتم کوچک - هنگام ( اکتاو ) . پس دانگهای گام همایون در روش نامساوی استزیرا دانگ اول دارای یک دوم نیم بزرگ و یک دوم بیش بزرگ است و یک دوم کوچک است در صورتی که دانگ دوم دارای یک دوم کوچک و دو دوم بزرگ است . فاصل. میان دو دانگ هم یک پرده است . یکی ازخواص همایون این است که درموقع شروع و فرود درج. ششم ( در مثال فوق نوت فا ) یک ربع پرده بالارفته با درج. هفتم فاصل. دوم نیم بزرگ پیدا میکند . زیرا گام همایون را ممکن است بالا رونده هم تصور کردواینکه درج. ششم بالا میرود برای نزدیک شدن بدرچ. هفتم است که چون محسوس حقیقی نیست به آن اندکی کمک کند و فرود را مناسبتر نماید. این ترتیب چنانکه در مقام شور نیز اشاره شد در آن مقام هم متداول است . در حقیقت در هنگام فرود دو نوت تونیک حمل میشود یکی درج. دوم که تقریبا محسوس گام پایین رونده است دیگر درج. هفتم که میل دارد محسوس گام بالا رونده باشد وچون گام همایون دارای هر دو جنبه است بهمین جهت هم درج. چهارم آن اهمیت دارد که نمایان گام پایین رونده محسوب میشود. در مثال ذیل نمونه ای از فرود همایون بطور چهار صدایی نوشته شده که مطلب را واضحتر میکند و این از همان مواردی است که آکو در خاتمه احتیاج به سوم پیدا نکرده است و از فاصله های چهارم و پنجم تشکیل شده که باحالت همایون بیشتر توافق دارد. چنانکه ملاحظه میشود در بخش سپرانو نوت سی کرن باحرکت پایین رونده روی لا رفته است . در بخش آلتو نوت سل بانوت قبلی فا که سری شده و در ردیف بهمین ترتیب شنیده میشود باز روی تونیک رفته . در بخش تنور نوت ر که نمایان گام پایین رونده است و باز هم در ردیف همایون بهمین ترتیب فرود می آید روی تونیک رفته و درباس نوت ر بجای خود باقی مانده است . درست است که تونیک گام همایون نوت لا است ولی باس باید روی نوت ر بماند که در شور هم همین رویه مناسبتر بنظرمیرسد.البته برای اینکه آکورد پایان کامل باشد ممکن است نوت فا را هم نشان داد ولی اگر بکار باشد شبیه گام ر کوچک میشود و اگر دیز باشد آکورد خاتمه نمایش دهند. گام بزرگ خواهد بود و چون قبلا این نوت سری شده بهمین ترتیب که استعمال شده گویی بطبیعتش بیشتر نزدیک است . البته طرق دیگری نیز میتوان بکار برد که برای مثال آکورد خاتمه هم بطور کامل بکار برده شده است . البته نوت فاسری را چون بعد بکار است قبلا با سری نشان نداده ایم . التبه این نوع فرود بیشتر حالت مقام ر کوچک را بخود گرفته است بااین اختلاف که شاهد همایون سی کرن هم نشان داده شده است . اهم گوشه های همایون عبارتست از : در آمد موالیان چکاوک بیدادو نی داود لیلی مجنونن بختیاری موالف و شوشتری .

فرهنگ معین

(هُ ) ۱ - (ص . ) خجسته ، مبارک . ۲ - (اِ. ) نام یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی .

لغت نامه دهخدا

همایون. [ هَُ] ( ص ) در اصل به معنی مبارک و فرخنده است. ( انجمن آرا ). خجسته. فرخنده. فرخ. فرخجسته. میمون :
سپاه جهاندار بیرون شدند
ز کاخ همایون به هامون شدند.
فردوسی.
بفرمود بردن به پیش سپاه
درفش همایون فرخنده شاه.
فردوسی.
به قلب اندرآمد میان را ببست
گرفت آن درفش همایون به دست.
فردوسی.
پشت سپه میر یوسف آنکه ز رویش
روز بزرگان خجسته گشت و همایون.
فرخی.
جشن فریدون خجسته باد و همایون
بر عضد دولت آن بدیل فریدون.
فرخی.
همیشه بر سر او سایه همای بود
تو هیچ سایه همایون تر از همای مدان.
فرخی.
آیین عجم ، رسم جهاندار فریدون
بر شاه جهاندار فری باد و همایون.
عنصری.
بدین همایون سور و بدین مبارک جشن
تو شاد و خلق جهان شاد و دین و دولت شاد.
مسعودسعد.
یکی سرو با خسروانی قبای
به فرّ و به فال همایون همای.
اسدی.
دوزخ تنور شاید مرخس را
گل در بهشت باغ همایون است.
ناصرخسرو.
روزی بس همایون است و مجلسی مبارک. ( تاریخ بیهقی ). تاریخ روزگار همایون او را برانم. ( تاریخ بیهقی ). کارنامه این خاندان بزرگ را برانم و روزگار همایون این پادشاه. ( تاریخ بیهقی ). ایزدتعالی خیرات بر این عزیمت همایون مقرون گرداناد. ( کلیله و دمنه ). نام و آوازه عهد همایون... بر امتداد ایام مؤبّد و مخلد گردانید. ( کلیله و دمنه ).
خداوند را دیدم و روز بر من
به دیدار میمون او شد همایون.
سوزنی.
تارک گشتاسب یافت افسرلهراسب
زال همایون به تخت سام برآمد.
خاقانی.
مبارک باد و میمون باد و خرم
همایون خلعت سلطان عالم.
انوری.
صاحبا جنتت همایون باد
عید نوروز بر تو میمون باد.
انوری.
من که این صفه همایونم
دایه خاک و طفل گردونم.
انوری.
در فصل گلی چنین همایون
لیلی ز وثاق رفته بیرون.
نظامی.
به خود کم شوم خلق را رهنمای
همایون ز کم دیدن آمد همای.
نظامی.
علی الخصوص که دیباچه همایونش
به نام سعد ابوبکر سعدبن زنگی است.
سعدی.

همایون . [ هَُ ] (اِخ ) از شعرای دربار سلطان یعقوب خان است و طبع نظم او نیکوست و خلق حمیده دارد و این مطلع از اوست :
افتاده ام به کویش از آب دیده در گل
دستی نهاده بر دست ، دستی نهاده بر دل .

(از مجالس النفائس ص 303 از ترجمه ٔ فارسی ).



همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش درمیان شهرستان بیرجند که 32 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان زنجان که 531 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده اش غله و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


همایون . [ هَُ ] (اِخ ) رجوع به همای و نیز رجوع به منظومه ٔ همای و همایون شود.


همایون . [ هَُ ] (اِخ ) نام دختر فغفور چین بوده که نریمان بدو عاشق شده و او به جهت اینکه دختر خاقان بوده با او سر فرودنمی آورده . (انجمن آرا) :
کتایون خاقان تو را یار بس
سخن از همایون مران بیش و بس .

اسدی .



همایون . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش پیرتاج شهرستان بیجار که 380 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصولش غله ، لبنیات و انگور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


همایون . [ هَُ] (ص ) در اصل به معنی مبارک و فرخنده است . (انجمن آرا). خجسته . فرخنده . فرخ . فرخجسته . میمون :
سپاه جهاندار بیرون شدند
ز کاخ همایون به هامون شدند.

فردوسی .


بفرمود بردن به پیش سپاه
درفش همایون فرخنده شاه .

فردوسی .


به قلب اندرآمد میان را ببست
گرفت آن درفش همایون به دست .

فردوسی .


پشت سپه میر یوسف آنکه ز رویش
روز بزرگان خجسته گشت و همایون .

فرخی .


جشن فریدون خجسته باد و همایون
بر عضد دولت آن بدیل فریدون .

فرخی .


همیشه بر سر او سایه ٔ همای بود
تو هیچ سایه همایون تر از همای مدان .

فرخی .


آیین عجم ، رسم جهاندار فریدون
بر شاه جهاندار فری باد و همایون .

عنصری .


بدین همایون سور و بدین مبارک جشن
تو شاد و خلق جهان شاد و دین و دولت شاد.

مسعودسعد.


یکی سرو با خسروانی قبای
به فرّ و به فال همایون همای .

اسدی .


دوزخ تنور شاید مرخس را
گل در بهشت باغ همایون است .

ناصرخسرو.


روزی بس همایون است و مجلسی مبارک . (تاریخ بیهقی ). تاریخ روزگار همایون او را برانم . (تاریخ بیهقی ). کارنامه ٔ این خاندان بزرگ را برانم و روزگار همایون این پادشاه . (تاریخ بیهقی ). ایزدتعالی خیرات بر این عزیمت همایون مقرون گرداناد. (کلیله و دمنه ). نام و آوازه ٔ عهد همایون ... بر امتداد ایام مؤبّد و مخلد گردانید. (کلیله و دمنه ).
خداوند را دیدم و روز بر من
به دیدار میمون او شد همایون .

سوزنی .


تارک گشتاسب یافت افسرلهراسب
زال همایون به تخت سام برآمد.

خاقانی .


مبارک باد و میمون باد و خرم
همایون خلعت سلطان عالم .

انوری .


صاحبا جنتت همایون باد
عید نوروز بر تو میمون باد.

انوری .


من که این صفه ٔ همایونم
دایه ٔ خاک و طفل گردونم .

انوری .


در فصل گلی چنین همایون
لیلی ز وثاق رفته بیرون .

نظامی .


به خود کم شوم خلق را رهنمای
همایون ز کم دیدن آمد همای .

نظامی .


علی الخصوص که دیباچه ٔ همایونش
به نام سعد ابوبکر سعدبن زنگی است .

سعدی .


ز مشرق سر کوی آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است .

حافظ.


دولت ازمرغ همایون طلب و سایه ٔ او
زآنکه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود.

حافظ.


ترکیب ها:
- همایون آثار . همایون بال . همایون بخت . همایون پی . همایون پیکر. همایون چهر. همایون رای . همایون سریرت . همایون شدن . همایون شکار. همایون فر. همایون کردن . همایون کن . همایون گاه . همایون نظر. همایونی . رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.

فرهنگ عمید

۱. فرخنده، مبارک، خجسته، فرخ.
۲. (اسم ) (موسیقی ) از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی.
۳. (اسم ) [قدیمی] از شعبه های بیست وچهارگانۀ موسیقی ایرانی.

دانشنامه عمومی

سعادتمند,خوشبخت


همایون ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
همایون (دستگاه موسیقی) یکی از هفت دستگاه موسیقی اصیل ایرانی

همایون (ابهام زدایی). همایون نامی برای مردان یا نام خانوادگی است.
همایون (بیجار)
همایون همچنین ممکن است به یکی از مواردزیر اشاره داشته باشد:
همایون (زنجان)
دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی اصیل ایرانی

همایون (افغانستان). همایون یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی محمود راقی واقع شده است.
فهرست شهرهای افغانستان

همایون (بازیگر). محمدعلی تبریزیان با نام هنری همایون (زادهٔ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۱۶ در مشهد) بازیگر ایرانی است.
زن و زمین/خوش غیرت (۱۳۵۷)
جانی و تپل (۱۳۵۶)
پاکباخته (۱۳۵۵)
مردی در آتش (۱۳۵۵)
بابا خالدار (۱۳۵۴)
خانه خراب (۱۳۵۴)
شاهرگ (۱۳۵۴)
آقای جاهل (۱۳۵۲)
خیالاتی (۱۳۵۲)
دل خودش می خواد (۱۳۵۲)
شورش (۱۳۵۲)
فرزند شمشیر (۱۳۵۲)
اسیر (۱۳۵۱)
تپلی (۱۳۵۱)
مرغ تخم طلا (۱۳۵۱)
بابا شمل (۱۳۵۰)
دختر فراری (۱۳۵۰)
شوفر خوشگله (۱۳۵۰)
حادثه جویان (۱۳۴۹)
علی بی غم (۱۳۴۹)
قوز بالا قوز (۱۳۴۹)
لیلی و مجنون (۱۳۴۹)
یاقوت سه چشم (۱۳۴۹)
جیب بر خوشگله (۱۳۴۸)
دنیای آبی (۱۳۴۸)
روسپی (۱۳۴۸)
کاسب های محل (۱۳۴۸)
مالک دوزخ (۱۳۴۸)
پلی به سوی بهشت (۱۳۴۷)
چرخ بازیگر (۱۳۴۷)
خشم کولی (۱۳۴۷)
دنیای پوشالی (۱۳۴۷)
ستارهٔ هفت آسمان (۱۳۴۷)
سلطان قلب ها (۱۳۴۷)
عشق قارون (۱۳۴۷)
مرد حنجره طلایی (۱۳۴۷)
مردانه بکُش (۱۳۴۷)
ایمان (۱۳۴۶)
دروازهٔ تقدیر (۱۳۴۶)
زن ها و شوهرها (۱۳۴۶)
سرنوشت (۱۳۴۶)
گوهر شب چراغ (۱۳۴۶)
مأمور ۰۰۰۸ (۱۳۴۶)
مرد بی ستاره (۱۳۴۶)
نسیم عیار (۱۳۴۶)
هارون و قارون (۱۳۴۶)
امروز و فردا (۱۳۴۵)
پروفسور نخاله (۱۳۴۵)
حاتم طائی (۱۳۴۵)
همایون ۸۱ ساله ، طی مصاحبه ای در تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۳۹۷ خواستار بازگشت وثوقی به ایران شد و گفت او باید به ایران برگردد ، در وطنش بمیرد و در کنار فردین و ملک مطیعی دفن شود.
محمدعلی تبریزیان، با نام هنری «همایون»، کار خود را در اواخر دههٔ ۱۳۳۰ آغاز کرد. همسرش مهری فرحزادی (خالهٔ لیلا فروهر) و فرزندش امید تبریزیان (بازیگر) است. او کار خود را با فیلم داماد میلیونر و بی ستاره ها در سال ۱۳۳۸ آغاز کرد.
در فیلم های سلطان قلبها و دروازهٔ تقدیر با لیلا فروهر هم بازی بود.

همایون (بیجار). همایون (بیجار)، روستایی از توابع بخش چنگ الماس شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان پیرتاج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۳۸ نفر (۸۴خانوار) بوده است.

همایون (دستگاه موسیقی). آواز بیات اصفهان
شوشتری (گوشه موسیقی)
دستگاه همایون یکی از دستگاه های ردیف موسیقی ایران است.
دستگاه همایون از نظر فواصل، دانگ اولش به دستگاه شور نزدیک است و از طریق گوشه های دیگرش امکان پرده گردانی به دستگاه های نوا، سه گاه و چهارگاه را نیز فراهم می کند. آواز شوشتری و آواز بیات اصفهان نیز از ملحقات این دستگاه به شمار می آیند. از دیگر گوشه های مهم این دستگاه می توان به گوشهٔ «بیداد» اشاره کرد.
دستگاه همایون به خاطر احساس شاهانه و اشرافی اش شناخته می شود.

همایون (دستگاه). دستگاه همایون یکی از دستگاه های هفت گانه ردیف موسیقی ایران است.
واژه همایون در فرهنگ عمید چنین معنی شده است: (هُ. یُ) هماگون: خجسته، فرخ، مبارک، فرخنده؛ و در برهان قاطع چنین نقل شده است: نام معشوقه همای است، و قصه همای و همایون را به نظم آورده اند و مشهور است، و به معنی مبارک و خجسته و میمون هم هست.
این دستگاه به تناسب نام خود، حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار دارد، ولی با این حال زمینهٔ اجرای بسیاری از لالایی ها و زمزمه های متداول در نقاط مختلف ایران است. همچنین از نغمه های این دستگاه در موسیقی زورخانه نیز استفاده می شود.
دستگاه همایون با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشه های متعددی دارد که گوشه «عشاق» اوج این دستگاه تلقی می شود. بر اساس نظر مجید کیانی در بارهٔ موسیقی ایرانی، «همایون» ادامهٔ روز، تداوم زندگی، اتحاد عشق و عاشق و معشوق و توحید است. (مقام توحید در هفت شهر عشق)
از رنگ های قدیمی که در خاتمه دستگاه همایون نواخته می شوند می توان رِنگِ فرح و رنگ شهرآشوب را نام برد. رنگ فرح رنگی است سه ضربی و با وزن سنگین اما رنگ شهرآشوب دوضربی ترکیبی (شش - هشت) است و با تمپوی متوسط اجرا می شود.
از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاه های سه گاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر می کند. به دلیل شباهت شور و همایون، با بم کردن نت سوم گام همایون به میزان نیم پرده می توان وارد شور شد. همایون را می توان به دستگاه چهارگاه نیز ارتباط داد و این کار با افزودن نیم پرده به نت ششم گام همایون و کم کردن ربع پرده از نت پنجم که گوشهٔ آواز منصوری را تداعی می کند انجام پذیر است. عکس همین عمل و گذر از چهارگاه به همایون نیز در گوشهٔ مخالف دستگاه چهارگاه قابل اجراست.
آلبوم بیداد پرویز مشکاتیان با خوانندگی محمدرضا شجریان از جمله آثار مشهوری است که در این دستگاه ساخته شده است.
بیات اصفهان هم آوازی است که از دستگاه همایون گرفته شده است و دارای درجات مشترکی با همایون است. تونیک یا شاهد آن درجه چهارم همایون است.

همایون (زنجان). مختصات: ۳۶°۴۵′۰۸″شمالی ۴۸°۲۹′۰۵″شرقی / ۳۶٫۷۵۲۱۸°شمالی ۴۸٫۴۸۴۷۷°شرقی / 36.75218; 48.48477
همایون (زنجان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان زنجان در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان تهم قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395، جمعیت آن 728 نفر (224خانوار) بوده است.

همایون (زیرکوه). همایون روستایی در دهستان افین بخش زهان شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۴۵ نفر (در ۴۳ خانوار) بوده است.

همایون (فیلم). همایون (به هندی: Humayun) فیلمی محصول سال ۱۹۴۵ و به کارگردانی محبوب خان است. در این فیلم بازیگرانی همچون آشوک کومار، وینا، نرگس دات، چاندرا موهان، کی.ان. سینگ ایفای نقش کرده اند.

همایون (نام). همایون یک نام کوچک یا نام خانوادگی ست. افراد شاخص با این نام از این قرارند:
همایون شجریان خواننده موسیقی ایرانی
همایون خرم موسیقی دان و آهنگساز
همایون اسعدیان، کارگردان ایرانی
همایون بهزادی، بازیکن فوتبال
همایون ارشادی، بازیگر ایرانی
نصیرالدین همایون، دومین پادشاه گورکانی

دانشنامه آزاد فارسی

هُمایون (مشهد ۱۳۱۶ش)
هُمایون
(نام اصلی: محمدعلی تبریزی) بازیگر سینما و تئاتر ایران. بازیگر چاقی که وردستِ جوان اول را بازی می کرد و رفتار و حرکات اولیور هاردی، کمدین امریکایی، را الگو قرار می داد. همایون نخستین فیلمش را در ۱۳۳۶ بازی کرد، و تا ۱۳۵۷ حدود ۱۰۰ فیلم بازی کرد. تعدادی از فیلم هایش عبارت اند از آس و پاس (۱۳۴۰)، شیطون بلا (۱۳۴۴)، فیل و فنجون (۱۳۴۵)، قوزِ بالا قوز (۱۳۴۹)، مرغِ تخم طلا (۱۳۵۱)، تپلی (۱۳۵۱)، و آقای جاهل (۱۳۵۳).

پیشنهاد کاربران

از القاب پادشاهان ایرانی

فرخنده

زنده باشی نامدار آریایی

دُر دسته آبرو ایران

خیلی اسم زیباییه
من اسم پسر اولمو همایون میذارم

فرخنده و یکی از القاب پادشاهان ایرانی


کلمات دیگر: