کلمه جو
صفحه اصلی

سیاره


مترادف سیاره : ستاره، کوکب، کاروان، قافله

برابر پارسی : اباختر، جنبنده، گویال، هَرباسپ، ستاره ی گردان

فارسی به انگلیسی

planet

فارسی به عربی

کوکب

عربی به فارسی

پيونديست بمعني خود و وابسته بخود و خودکار() خودرو , ماشين سواري , خودرو , اتومبيل , ماشين متحرک خودکار , ماشين خودرو , اتومبيل راندن , اتومبيل سوار شدن , واگن , اطاق راه اهن , هفت ستاره دب اکبر , اطاق اسانسور


فرهنگ اسم ها

اسم: سیاره (دختر) (عربی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: sayyāre) (فارسی: سياره) (انگلیسی: sayyare)
معنی: ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به ویژه هر یک از نه جِرم آسمانیِ غیر نورانی و بزرگ که به دور خورشید می گردند

(تلفظ: sayyāre) (عربی) (در نجوم) هر جرم آسمانی که در منظومه‌ای به دور ستاره‌ای می‌گردد ، به ویژه هر یک از نُه جِرم آسمانیِ غیر نورانی و بزرگ که به دور خورشید می‌گردند ؛ (در قدیم) کاروان ، قافله.


مترادف و متضاد

planet (اسم)
سیاره، ستاره سیار، ستاره بخت

ستاره، کوکب


کاروان، قافله


۱. ستاره، کوکب
۲. کاروان، قافله


فرهنگ فارسی

سیار، کاروان، قافله، هرستاره که دورخورشیدبگردد
۱ - ( صفت ) مونث سیار . ۲ - ( اسم ) کوکبی که گرد آفتاب یا کوکب دیگر گردد و از آن کسب نور کند جمع سیارات سیارگان سیاره ها . توضیح در منظومه شمسی ما ۹ سیاره است : عطارد زهره زمین مریخ مشتری زحل اورانوس نپتون پلتون .
قافله و کاروان قافله کاروان

فرهنگ معین

(س رِ ) (اِ. )گاورس ، گیاهی است خودرو شبیه جو که در کشتزار گندم می روید.
(سَ یّ رَ یا رِ ) [ ع . ] (اِ. ) قمر، اجرامی که به دور ستارگان می چرخند.

(س رِ) (اِ.)گاورس ؛ گیاهی است خودرو شبیه جو که در کشتزار گندم می روید.


(سَ یّ رَ یا رِ) [ ع . ] (اِ.) قمر، اجرامی که به دور ستارگان می چرخند.


لغت نامه دهخدا

( سیارة ) سیارة. [ س َی ْیا رَ ] ( ع اِ ) قافله. کاروان. ( آنندراج ) ( غیاث ). قافله. ( از منتهی الارب ). کاروان. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی 60 ) :
یوسفی را که ز سیاره بصد جان بخرند
بی محاباش بزندان مدر بازدهید.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 165 ).
لب تشنگان جان را سیاره حیاتی
بل یوسفان دل را از چاه غم نجاتی.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 690 ).
|| ستاره که بحرکت خودمتحرک باشد و آن هفت اند: قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری و زحل. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). ستارگان هفتگانه که عبارت است از زحل ، مشتری ، مریخ ، شمس ، زهره ، عطارد و قمر که سیارات نامند و اسامی آنها جمعاً در این بیت است :
هفت کوکب که هست عالم را
گاه از ایشان نظام و گاه خلل
قمر است وعطارد و زهره
شمس و مریخ و مشتری و زحل.
؟ ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
عالم چو یکی رونده دریا
سیاره سفینه طبع لنگر.
ناصرخسرو.
تا کوکب سیاره هفت باشد
یا گیتی ارکان چهار دارد.
مسعودسعد.
پی سپر جرعه میخوارگان
دستخوش بازی سیارگان.
نظامی.
تو چون سیاره می شو میل در میل
من آیم گر توانم خود بتعجیل.
نظامی.
چو سیاره دوید از هر طرف شاه
تو گفتی در حجاب ابر شد ماه.
نظامی.
ای خداوند هفت سیاره
پادشاهی فرست خونخواره.
کمال الدین اسماعیل.
گر تاختن بلشکر سیاره آورد
از هم بیوفتند ثریا و فرقدان.
سعدی.
- از پشت سیاره زین فروکردن ؛ شب به آخر رسیدن و صبح دمیدن. در مؤیدالفضلا به معنی کوتاه شدن شب. ( آنندراج ).

سیارة. [ س َی ْیا رَ ] (ع اِ) قافله . کاروان . (آنندراج ) (غیاث ). قافله . (از منتهی الارب ). کاروان . (دهار) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی 60) :
یوسفی را که ز سیاره بصد جان بخرند
بی محاباش بزندان مدر بازدهید.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 165).


لب تشنگان جان را سیاره ٔ حیاتی
بل یوسفان دل را از چاه غم نجاتی .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 690).


|| ستاره که بحرکت خودمتحرک باشد و آن هفت اند: قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری و زحل . (آنندراج ) (از غیاث اللغات ). ستارگان هفتگانه که عبارت است از زحل ، مشتری ، مریخ ، شمس ، زهره ، عطارد و قمر که سیارات نامند و اسامی آنها جمعاً در این بیت است :
هفت کوکب که هست عالم را
گاه از ایشان نظام و گاه خلل
قمر است وعطارد و زهره
شمس و مریخ و مشتری و زحل .

؟ (از کشاف اصطلاحات الفنون ).


عالم چو یکی رونده دریا
سیاره سفینه طبع لنگر.

ناصرخسرو.


تا کوکب سیاره هفت باشد
یا گیتی ارکان چهار دارد.

مسعودسعد.


پی سپر جرعه ٔ میخوارگان
دستخوش بازی سیارگان .

نظامی .


تو چون سیاره می شو میل در میل
من آیم گر توانم خود بتعجیل .

نظامی .


چو سیاره دوید از هر طرف شاه
تو گفتی در حجاب ابر شد ماه .

نظامی .


ای خداوند هفت سیاره
پادشاهی فرست خونخواره .

کمال الدین اسماعیل .


گر تاختن بلشکر سیاره آورد
از هم بیوفتند ثریا و فرقدان .

سعدی .


- از پشت سیاره زین فروکردن ؛ شب به آخر رسیدن و صبح دمیدن . در مؤیدالفضلا به معنی کوتاه شدن شب . (آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. (نجوم ) هر جرم آسمانی که در مداری بیضی شکل می چرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور می کند. &delta، سیاراتی که به دور خورشید می گردند به ترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد (تیر )، زهره (ناهید )، زمین، مریخ (بهرام )، مشتری (برجیس )، زحل (کیوان )، اورانوس، نپتون و پلوتون.
۲. [قدیمی] = سَیار
۳. [قدیمی] کاروان، قافله .

۱. (نجوم) هر جرم آسمانی که در مداری بیضی‌شکل می‌چرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور می‌کند. Δ سیاراتی که به دور خورشید می‌گردند به‌ترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد (تیر)، زهره (ناهید)، زمین، مریخ (بهرام)، مشتری (برجیس)، زحل (کیوان)، اورانوس، نپتون و پلوتون.
۲. [قدیمی] = سَیار
۳. [قدیمی] کاروان؛ قافله‌.


دانشنامه عمومی

(پهلوی) گَد، گَدُک.


جرم آن به اندازه ای هست که تحت تأثیر نیروی گرانش خود گِرد شود.
جرم آن آنقدر زیاد نیست که سبب همجوشی هسته ای شود.
همسایگی خود را از سیارک ها پاکسازی کرده باشد.
می تواند گازی یا سنگی باشد.
سیاره یک جرم آسمانی است که در حرکتی مداری به دور یک ستاره یا بقایای ستاره ای می گردد و دارای شرایط زیر است:
سیاره واژه ای کهن است که با تاریخ، علم، افسانه شناسی و دین گره خورده است. در آغاز، سیارات در بسیاری از فرهنگ ها، به عنوان موجودیت هایی خدایی یا فرستادگان خدایان پنداشته می شدند. با پیشرفت دانش علمی، درک انسان از سیارات دگرگون گشت. در سال ۲۰۰۶ اتحادیه بین المللی اخترشناسی تعریف توافق شده ای برای سیاره اعلام نمود. این تعریف کمی بحث انگیز است زیرا بسیاری از اجسام با جرمی در حد سیاره را بر پایه داشتن یا نداشتن حرکت مداری، شامل نمی شود. اگر چه هشت تا از سیارات که پیش از سال ۱۹۵۰ کشف شده اند، همچنان در این تعریف جدید نیز سیاره محسوب می شوند، برخی از اجرام آسمانی همچون سرس، پالاس، جونو و پلوتون (نخستین جسم فرا نپتونی کشف شده) که زمانی توسط جامعه علمی به عنوان سیاره شناخته می شدند، دیگر سیاره محسوب نمی شوند.
بطلمیوس گمان می کرد که سیارات در حرکت هایی در فلک های حامل و تدویر به دور زمین می گردند. اگرچه ایده گردش سیارات به دور خورشید بارها پیشنهاد شده بود، اما تا قرن هفدهم طول کشید تا این نظریه توسط مشاهدات نجومی تلسکوپی انجام شده توسط گالیلئو گالیله تأیید شود. یوهانس کپلر با بررسی دقیق داده های مشاهدات، دریافت که مدار سیارات دایره ای نیستند، بلکه بیضوی هستند. با پیشرفت ابزارهای رصد، ستاره شناسان مشاهده نمودند که دیگر سیارات نیز مانند زمین دور محورهای مایلی می چرخند و دارای ویژگی هایی همچون کلاهک های یخی و فصول مختلف هستند. از زمان برآمدن عصر فضا، مشاهدات نزدیک توسط کاوشگرهای فضایی نشان داده است که زمین و سیارات دیگر در ویژگی هایی همچون آتشفشان ها، توفندها، زمین ساخت ها و حتی هیدرولوژی، مشترکند.

دانشنامه آزاد فارسی

سیّاره (planet)
سیّاره
سیّاره
سیّاره
سیّاره
سیّاره
جسم آسمانی بزرگی که در مدار ستاره ای در گردش، و متشکل از سنگ، فلز یا گاز است. در منظومۀ خورشیدی نُه سیّاره بر گرد خورشید مدارپیمایی می کنند که عبارت اند از عُطارِد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون. چهار سیارۀ داخلی، که سیاره های زمین وار یا زمین مانند نامیده می شوند، کوچک و سنگی ، و هر کدام دارای یک یا چندتا قمرند. سیاره های بیرونی، جز پلوتون، سیاره های بزرگ نامیده می شوند و جو چگال تری دارند که عمدتاً متشکل از گازهای هیدروژن و هلیوم است؛ هر سیاره از این دست دارای تعداد زیادی قمر است. مشتری، با فاصلۀ تقریبی ۷۸۰ میلیون کیلومتر از خورشید و قطر ۱۴۰ هزار کیلومتر جرمی بیش از همۀ سیاره های دیگر را در خود جا داده است و بزرگ ترین سیارۀ منظومۀ خورشیدی است. کوچک ترین آن ها، و دورترین سیاره از خورشید با ۵,۹۰۰ میلیون کیلومتر فاصله، پلوتو است که ۲,۳۰۰ کیلومتر قطر دارد. از دید ناظر زمینی، همۀ سیاره های برجسته، عُطارِد، زهره، مریخ، مشتری، زحل، با چشم غیرمسلح به صورت اجسامی دیده می شوند که در مسیرهای دایره ای از برابر ستارگان جابه جا می شوند. اندازۀ این دایره ها، که به علت حرکت خود زمین بر گرد خورشید پدید می آیند، با فاصلۀ سیاره از زمین نسبت عکس دارد. سیاره ها نور تولید نمی کنند، بلکه نور ستارۀ مادر را باز می تابانند.کشف های جدید. در ۱۹۹۵، اخترشناسان ایتالیایی اطمینان یافتند که سیارۀ جدیدی را بر گرد ۵۱ اسب بال دار در صورت فلکی اسب بالدار (پگاسوس) کشف کرده اند. گمان می رود این سیاره که ۵۱ اسب بال دارِ بی نامیده شد، احتمالاً جرمی برابر با مشتری دارد. کشش گرانشیای که به این سیاره نسبت داده می شود ممکن است از تپش ستارۀ مادر حاصل شده باشد. در گردهم آیی ژانویۀ ۱۹۹۶ انجمن اخترشناسی امریکا کشف سه سیارۀ دیگر اعلام شد. همۀ این سیارات به خارج از منظومۀ خورشیدی تعلق دارند، اما دو سیاره از آن ها فقط حدود ۳۵ سال نوری از زمین فاصله دارند و بر گرد ستاره هایی می گردند که با چشم غیرمسلح دیده می شوند. یکی از آنان با نام ۷۰ سنبلۀ بی در صورت فلکی سُنبله، و دیگری با نام ۴۷ دب اکبر بی در صورت فلکی دب اکبر قرار دارد. سومین سیارۀ نزدیک که حدود ۵۰ سال نوری از ما فاصله دارد، بر گرد بتا سه پایۀ نقاش، مدارپیمایی می کند. در آوریل ۱۹۹۶، سیارۀ دیگری کشف شد که به دور ستارۀ رو سرطان، در صورت فلکی سرطان، در گردش است. سیارۀ دیگری که در ژوئن ۱۹۹۶ پیدا شد، به دور تی گاوران می گردد. در اکتبر ۱۹۹۶، اخترشناسان ایالات متحده امریکا سیاره ای را کشف کردند که مدارش نامنظم تر از سیاره های دیگر است. جرم این سیارۀ جدید۱.۶ برابر جرم مشتری است و به دور ستارۀ ۱۶ دجاجه جی مدارپیمایی می کند. فاصلۀ آن تا ستارۀ یادشده از ۹۰ میلیون کیلومتر تا ۳۹۰ میلیون کیلومتر تغییر می کند. در ۱۹۹۸، اخترشناسان استرالیا و نیوزیلند سیاره ای را در فاصلۀ ۲۵ هزار سال نوری کشف کردند. این سیاره را ۳۵ ـ ۹۸ نامیدند. رصدخانه های ماونت استروملو در استرالیا و ماونت جان در نیوزیلند برای این کشف با یکدیگر همکاری کردند. تا اوت ۲۰۰۰، اخترشناسان توانسته اند موقعیت ۵۰ سیاره را در خارج از منظومۀ خورشیدی تعیین کنند که نُه سیاره از آن ها در سال ۲۰۰۰ شناسایی شدند.

فرهنگ فارسی ساره

جنبنده، هرباسپ


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَّیَّارَةِ: کاروان
معنی کَوْکَب: ستاره - سیّاره - شهاب - جرم آسمانی
ریشه کلمه:
سیر (۲۷ بار)

گویش مازنی

سنگ چین دور زمین یا باغ


/siyaare/ سنگ چین دور زمین یا باغ

واژه نامه بختیاریکا

پیتا

پیشنهاد کاربران

ماشین


کره

خورشیدگَرد

آماج سخن، تنها چرخندگان بِگِرد خورشید خودمان نیست که بیشمار خورشیدهای کهکشان های گوناگونی که چرخندگانی پیرامون خود دارند را نیز دربرمی گیرد.

دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " را در نوشته های خود به جای واژه ی " سیاره " بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 224. )

ستاره، کوکب، کاروان، قافله، کره

چرخنده، خورشیدگرد

بجای واژه های از ریشه عربی �سیّاره� و �کره�، کاربرد دو واژه و آمیخته واژه ی �چرخنده� و �خورشیدگَرد� که این یکی دانشورانه تر از آن یکی است را پیشنهاد می کنم. ( برگرفته از پی نوشت �نشانه ای باریک از هستی دریاچه و دریایی کم ژرفا در خورشیدگَرد بهرام�، ب. الف. بزرگمهر، ۲۵ شهریور ماه ۱۳۹۵ )
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/09/blog - post_66. html


"هرباسپ" واژه کهن ایرانی برای سیاره عربی بوده است.

سیاره = هر چیز سیر کننده ای را سیاره گویند، چیزی که ثابت نیست


کلمات دیگر: