کلمه جو
صفحه اصلی

ابن طقطقی

لغت نامه دهخدا

ابن طقطقی. [ اِ ن ُ طِ طَ قا ] ( اِخ ) ابوجعفر محمدبن تاج الدین ابوالحسن علی ، ملقب به جلال الدین و صفی الدین ، از نواده ابراهیم طباطبا، و نسب او به بیست واسطه بحسن بن علی بن ابی طالب علیهماالسلام می پیوندد. پدر او نقیب علویین کوفه و بغداد بود و در سال 680 هَ.ق. بامر عطاملک جوینی وزیر اباقا بقتل رسید. مولد صاحب ترجمه در 660 است و او پس از پدر ریاست علویان حِلّه و نجف و کربلا داشت و با زنی خراسانی ازدواج کرد و در سال 696 بمراغه بود. در سنه 701 بموصل رفت و کتاب الفخری را به نام فخرالدین عیسی حاکم موصل از دست غازان در آنجا نوشت. این کتاب دو جزء است ، جزء اول در سیاست مدن و بخش دوم تاریخ مختصری از دول اسلام و از خصوصیات این کتاب یکی آن است که از بعض کتبی که امروز ظاهراً از میان رفته نقل و اقتباس دارد مانند کتاب الاوسطو کتاب اخبارالزمان مسعودی. و اخبار وزراء را از صولی و هلال صابی گرفته است و دیگر اینکه پس از ذکر وقایع عصر هر خلیفه یا سلطانی وزرا را نیز نام برده و ترجمه مختصری از آنان آورده است ، و نام اصلی این کتاب منیةالفضلاء فی تواریخ الخلفاء و الوزراء است. ابن طقطقی مذهب شیعه داشت و کتاب او عاری از هر گونه اغراض مذهبی و تعصبات است. وفات او به سال 701 بوده است.

دانشنامه عمومی

ابو عبدالله محمد بن علی بن علی بن طباطبا معروف به ابن طقطقی (زاده: ۶۷۲ هجری قمری) مورخ شیعه قرن هفتم است.
تاریخ فخری: در آداب ملکداری و دولت های اسلامی
الاصیلی فی انساب الطالبین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوعبدالله محمد بن علی بن علی بن طباطبا، معروف به ابن طقطقی (م ۶۷۲ ق) نقیب برجسته علویان شهر حله، نجف، کربلا و از دانشمندان، ادیبان، نسب شناسان شایسته و مورخان شیعه مذهب در نیمه دوم قرن هفتم هجری بود.
دورانی که مغولان بر بغداد مستولی شدند. پدر وی شریف تاج الدین، نقیب علویان بود و در سال ۶۷۲ کشته شد که پس از وی فرزندش به نقابت رسید. ابن طقطقی از ادیبان و مورخان و نسب شناسان شایسته این دوره بوده است.
اساتید
برخی از مشایخ وی عبارتند از:علی بن عیسی اربلی (صاحب کشف الغمه)یحیی بن سعید حلی، فقیه بلند پایه شیعی.ابن فوطی، و شماری دیگر.
آثار
دو کتاب مهم وی یکی الفخری فی الاداب السلطانیه و الدول الاسلامیة در تاریخ و دیگری الاصیلی فی انساب الطالبیین در نسب در شمار بهترین آثار در نوع خود هستند.
← الفخری
...


کلمات دیگر: