کلمه جو
صفحه اصلی

ابن شبل

فرهنگ فارسی

شاعر و حکیم و طبیب بغدادی

لغت نامه دهخدا

ابن شبل. [ اِ ن ُ ش ِ ] ( اِخ ) ابوعلی حسین بن عبداﷲبن یوسف بن شبل. شاعر و حکیم و طبیب بغدادی. اشعار او متضمن معانی رائقه علمی و فلسفی است و قطعاتی از آن در فوات الوفیات آمده است. و هرچند بطب معروف است لکن جنبه فلسفی او قویتر است. و از اشعار اوست :
بربّک ایّها الفلک المدار
اقصّد ذاالمسیر ام اضطرار
مدارک قل لنا فی ای شی ٔ
ففی افهامنا منک اتّهار
و فیک نری الفضاء و هل فضاء
سوی هذا الفضاء به تدار
و عندک ترفعُ الارواح ام هل
مع الاجساد یدرکها البوار.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ شِبْل ، ابوعلی محمد بن حسن بن عبدالله بن احمد بن یوسف (د ۴۷۳ق / ۱۰۸۰م )، شاعر، ادیب ، فیلسوف ، عالم نحو و لغت ، محدث و طبیب بغدادی است .
در منابع نزدیک به زمانش نام وی محمد ضبط شده است ، اما یاقوت و ابن ابی اصیبعه او را حسین بن عبدالله نامیده و تاریخ وفاتش را ۴۷۴ق نوشته اند. سال تولد وی را ۴۰۱ق / ۱۰۱۱م یاد کرده اند.
محل زندگی
وی اهل حریم طاهری ، محله ای در قسمت بالای بغداد، در جانب غربی ، یا شارع دارالرقیق بود و پس از مرگ در گورستان باب حرب به خاک سپرده شد.
شخصیت علمی و اجتماعی
از گزارش ابن قفطی که می گوید ابن شبل از امیر ابومحمد حسن بن عیسی بن المقتدر بالله حکایت ها روایت کرده و نیز گفته صفدی که وی را ظریف ، ندیم و خوش محضر وصف می کند، چنین برمی آید که تواناییهای گوناگون علمی و ادبی و ویژگیهای مطبوع شخصیت ابن شبل ، او را به مراکز قدرت پیوند داده بود، چنانکه به طبابت به عنوان پیشه اشتغال نمی ورزید. منابع قدیمی هیچ یک از طبیب بودن او سخنی به میان نیاورده اند. نخستین کسی که از وی با عبارت خبیر به صناعت طب یاد کرده ، یاقوت است . که البته در خبر او چیزی مشعر بر پرداختن ابن شبل به طب چونان یک پیشه ، یافت نمی شود و ابن ابی اصیبعه نیز که ظاهراً در این مورد از یاقوت استفاده کرده ، متعرض این نکته نشده است . علاوه بر این ، در گزارش ستایش آمیز باخرزی که خود مدتی شاگرد ابن شبل بوده ، به لحنی شاعرانه از کوتاهی مدت بهره وری خود از علوم و فضایل استاد اظهار تأسف شده است ، بی آنکه به علم طب و طبابت او اشاره ای برود.
مشایخ و راویان حدیث
...


کلمات دیگر: