و حصول خاصی است که بر حسب تحقیق استقرایی، مجموع اکوان چهارند و به عبارت دیگر اکوان وجودی اشیاء چهار است. کون سکونی، کون حرکتی، کون افتراقی و کون اجتماعی.
اکوان ، جمع کون در لغت به معنای بودن ، وجود ، پدیده...
wikifeqh: منطق بوده و به معنای حرکت، سکون، اجتماع و افتراق است.
هیئتی که برای شیئی از لحاظ قرار داشتن در یک
مکان تحقق می یابد در اصطلاح حکما «این» خوانده می شود، اما
متکلمان از آن رو که از همه مقولات نسبیه فقط به وجود این و کینونت آن اعتراف کرده اند، آن را به نام «کون» می خوانند و برای آن چهار نوع، یعنی حرکت، سکون، اجتماع و افتراق قائل اند و از این انواع چهارگانه به «اکوان اربعه» تعبیر می کنند.
تقسیم اکوان وجودی
در توضیح اکوان اربعه گفته اند: هر موجودی دارای تقرر، کون و حصول خاصی است که به حسب استقرا، تعداد اکوان، چهار تاست؛ به عبارت دیگر، اکوان وجودی اشیا چهار عدد است:۱. کون سکونی؛۲. کون حرکتی؛۳. کون افتراقی؛۴. کون اجتماعی.
توضیح اصطلاح
توضیح آنکه اگر موجودات را بنگریم یا در حال حرکت اند یا در حال
سکون یا در حال اجتماع اند و یا در حال افتراق. البته می توان گفت اجتماع و افتراق یا در کون سکونی و یا در کون حرکتی اند و این چهار قسم در عرض هم نیستند. این دسته بندی در نظر فلاسفه صحیح نیست و می گویند: حرکت مثلا؛ بر فرض اینکه داخل در مقولات عشر باشد از
مقوله این خارج است.
مستندات مقاله
...
wikifeqh:
علم کلام معادل مقوله«این» در اصطلاح فلسفه و منطق است.متکلمان اسلامی از میان اعراض نسبی ، تنها مقوله «این» را پذیرفته و از آن به «کون»تعبیر نموده اند پس «کون» از منظر علم کلام عبارت است از حصول و تقرر جسم در مکان ، یا نسبت جسم به مکان که دارای چهار نوع حرکت ، سکون ، اجتماع و افتراق می باشد
علت حصر اکوان اربعه
متکلمان علت حصر اکوان به چهار نوع یاد شده را چنین بیان کرده اند:حصول و تقرر جسم در مکان ، یا به اعتبار جسم دیگر است یا چنین اعتباری ملاحظه نمی گردد ، در صورت اول اگر بین این جسم و جسم دیگر حائلی باشد به آن اصطلاحاً افتراق گفته می شود و اگر بین آن دو جسم چیزی فاصله نباشد به آن اجتماع می گویند و در صورت دوم اگر این جسم تقرر و حصولش مسبوق به همین مکان باشد به آن سکون گفته می شود و اگر مسبوق به این مکان نبود به آن حرکت می گویند ، در نتیجه «اکوان» خارج از انواع یاد شده نیست
منکران اکوان اربعه
...