کارکردگرایی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
نظریهای که بر پایۀ آن ساختارها و فرایندها و پدیدههای اجتماعی را باید براساس کارکرد آنها در کل جامعه تحلیل کرد
دانشنامه عمومی
کارکردگرایی می تواند به موارد زیر اطلاق شود:
کارکردگرایی یا کارکردگرایی ساختاری، یک سنت نظری در جامعه شناسی و مردم شناسی است.
زبان شناسی نقش گرا یا زبان شناسی کارکردگرا یکی از رویکردهای نظری در زبان شناسی است که در مقابل زبان شناسی صورت گرا قرار می گیرد.
روان شناسی کارکردگرا
کارکردگرایی (معماری)
کارکردگرایی (فلسفه ذهن)
کارکردگرایی در برابر نیت گرایی
کارکردگرایی در روابط بین الملل
کارکردگرایی یا کارکردگرایی ساختاری، یک سنت نظری در جامعه شناسی و مردم شناسی است.
زبان شناسی نقش گرا یا زبان شناسی کارکردگرا یکی از رویکردهای نظری در زبان شناسی است که در مقابل زبان شناسی صورت گرا قرار می گیرد.
روان شناسی کارکردگرا
کارکردگرایی (معماری)
کارکردگرایی (فلسفه ذهن)
کارکردگرایی در برابر نیت گرایی
کارکردگرایی در روابط بین الملل
wiki: علم سیطرهٔ بلامنازعی داشت. محوری ترین مفهوم در نظریهٔ کارکردگرایی واژهٔ کارکرد می باشد که به معنای نتیجه و اثری است که انطباق یا سازگاری یک ساختار معین یا اجزای آن را با شرایط لازم محیط فراهم می نماید. بنابراین، معنای کارکرد در منطق کارکردگرایی، اثر یا پیامدی است که یک پدیده در ثبات، بقاء و انسجام نظام اجتماعی دارد. به بیان دیگر کارکردگرایی هر پدیده یا نهاد اجتماعی را از نظر روابط آن با تمامی هیئت جامعه (که آن پدیده یا نهاد جزئی از آن است) مورد شناخت قرار می دهد.
اسکیدمور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، جمع مترجمان، تهران، نشر سفیر، ۱۳۷۲
توسلی، غلام عباس، نظریه های جامعه شناسی، نشر سمت، ۱۳۸۵
راین، آلن، فلسفه علوم اجتماعی، ترجمه عبدالکریم سروش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷.
ریتزر، جورج، نظریه های معاصر در جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۸۰
فکوهی، ناصر، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۱
کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج ۸، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰
گولد، جولیس و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، جمعی از مترجمان، تهران، نشر مازیار، ۱۳۷۶
گولدنر، آلوین، بحران جامعه شناسی غرب، ترجمه فریده ممتاز، تهران، نشر علمی، ۱۳۸۳.
محسنی، منوچهر، مقدمات جامعه شناسی، نشر دوران، ۱۳۸۳
کارکردگرایی اساساً می کوشد تا هر نهادِ مشخصِ اجتماعی و فرهنگی را در قالب پیامدهایی که برای جامعه، به مثابه یک کل دارد، تبیین کند (بنابراین، کارکردگرایی بدیلی است برای تبیین های تاریخیِ ظهورِ نهادها یا جوامع گوناگون). تبیین کارکردگرایانه بر این فرض استوار است که همهٔ نهادها، در شکل مطلوب شان، در حفظ ثبات جامعه در نتیجه، بازتولید جامعه از نسلی به نسلی بعد سهیم هستند.
کارکردگرایان به طور کلی جامعه را نظامی واجد نظم و ترتیب می دانند. این دیدگاه مبتنی بر تمثیل ارگانیک بین جامعه و ارگانیسم زنده است. از این منظر جامعه یک سیستم متشکل از اعضا و اجزای بی شماری است که هر یک باید کارکردهایی خاص را برای بقای کلی سیستم و دیگر اجزا و اعضای آن انجام دهد و نظم اجتماعی پدیده ای است که کارکردهای اعضای مختلف این سیستم را به صورتی مرتب و در سلسله مراتبی خاص به هم پیوند می دهد. کارکردگرایان بر این باورند که اجزای سازنده یک جامعه، نهادهایی چون نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام خانواده، مذهب و سازمان های آموزشی و پرورشی اند که بدون کارکردهای ضروری و منظم آن ها، جامعه ای وجود نخواهد داشت و نتیجهٔ فقدان یا اختلال این اجزاء، به خطر افتادن حیات و بقای کل سیستم اجتماعی است. همهٔ این نهادها (اجزای سیستم) دارای ارتباط متقابل اند و هر یک از آن ها جهت ایفای نقش مشخص خود باید اندازه، قابلیت و ساختمان مناسب داشته و به گونه ای عمل کند که با اجزای دیگر سازگار باشد. ناسازگاری اجزای سیستم اجتماعی، موجب تجزیهٔ آن و تضاد بین اجزا، باعث نابودی آن خواهد شد. ضامن اصلی سازگاری اجزای سیستم، سازواری (هم آهنگی و وفاق) در ارزش های مشترک است.
به طور کلی دیدگاه عمومی کارکردگرایی بر این استوار است که جامعه مانند یک ارگان زیستی بزرگ است که اعضا و جوارح مختلف آن هر کدام وظیفه و کار معینی انجام می دهد که در رابطه با کار و وظیفهٔ سایر اعضا و اجزا به انجام کل بدن کمک می کند و وظایف هر کدام به نوبهٔ خود ضروری و اجتناب ناپذیر است چرا که به کلیت نظام و حفظ آن کمک می کند.
اسکیدمور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، جمع مترجمان، تهران، نشر سفیر، ۱۳۷۲
توسلی، غلام عباس، نظریه های جامعه شناسی، نشر سمت، ۱۳۸۵
راین، آلن، فلسفه علوم اجتماعی، ترجمه عبدالکریم سروش، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷.
ریتزر، جورج، نظریه های معاصر در جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۸۰
فکوهی، ناصر، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۱
کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج ۸، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰
گولد، جولیس و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، جمعی از مترجمان، تهران، نشر مازیار، ۱۳۷۶
گولدنر، آلوین، بحران جامعه شناسی غرب، ترجمه فریده ممتاز، تهران، نشر علمی، ۱۳۸۳.
محسنی، منوچهر، مقدمات جامعه شناسی، نشر دوران، ۱۳۸۳
کارکردگرایی اساساً می کوشد تا هر نهادِ مشخصِ اجتماعی و فرهنگی را در قالب پیامدهایی که برای جامعه، به مثابه یک کل دارد، تبیین کند (بنابراین، کارکردگرایی بدیلی است برای تبیین های تاریخیِ ظهورِ نهادها یا جوامع گوناگون). تبیین کارکردگرایانه بر این فرض استوار است که همهٔ نهادها، در شکل مطلوب شان، در حفظ ثبات جامعه در نتیجه، بازتولید جامعه از نسلی به نسلی بعد سهیم هستند.
کارکردگرایان به طور کلی جامعه را نظامی واجد نظم و ترتیب می دانند. این دیدگاه مبتنی بر تمثیل ارگانیک بین جامعه و ارگانیسم زنده است. از این منظر جامعه یک سیستم متشکل از اعضا و اجزای بی شماری است که هر یک باید کارکردهایی خاص را برای بقای کلی سیستم و دیگر اجزا و اعضای آن انجام دهد و نظم اجتماعی پدیده ای است که کارکردهای اعضای مختلف این سیستم را به صورتی مرتب و در سلسله مراتبی خاص به هم پیوند می دهد. کارکردگرایان بر این باورند که اجزای سازنده یک جامعه، نهادهایی چون نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام خانواده، مذهب و سازمان های آموزشی و پرورشی اند که بدون کارکردهای ضروری و منظم آن ها، جامعه ای وجود نخواهد داشت و نتیجهٔ فقدان یا اختلال این اجزاء، به خطر افتادن حیات و بقای کل سیستم اجتماعی است. همهٔ این نهادها (اجزای سیستم) دارای ارتباط متقابل اند و هر یک از آن ها جهت ایفای نقش مشخص خود باید اندازه، قابلیت و ساختمان مناسب داشته و به گونه ای عمل کند که با اجزای دیگر سازگار باشد. ناسازگاری اجزای سیستم اجتماعی، موجب تجزیهٔ آن و تضاد بین اجزا، باعث نابودی آن خواهد شد. ضامن اصلی سازگاری اجزای سیستم، سازواری (هم آهنگی و وفاق) در ارزش های مشترک است.
به طور کلی دیدگاه عمومی کارکردگرایی بر این استوار است که جامعه مانند یک ارگان زیستی بزرگ است که اعضا و جوارح مختلف آن هر کدام وظیفه و کار معینی انجام می دهد که در رابطه با کار و وظیفهٔ سایر اعضا و اجزا به انجام کل بدن کمک می کند و وظایف هر کدام به نوبهٔ خود ضروری و اجتناب ناپذیر است چرا که به کلیت نظام و حفظ آن کمک می کند.
کارکردگرایی (روابط بین الملل). کارکردگرایی یکی از نظریه های روابط بین الملل است که در دوره بین دو جنگ جهانی و در پی نگرانی از منسوخ شدن دولت به عنوان شکلی از سازمان اجتماعی به وجود آمد. کارکردگرایان به جای تمرکز بر منافع شخصی به مثابه عامل ایجادکننده انگیزه که مورد توجه واقع گرایان است، بر منافع مشترک تأکید می کنند.
نظریه روابط بین الملل
اتحادیه اروپا
نظریه روابط بین الملل
اتحادیه اروپا
کارکردگرایی (فلسفه ذهن). کارکردگرایی یکی از رویکردها در فلسفه ذهن است. ایده اصلی در این رویکرد آن است که حالت های ذهنی (باورها، خواست ها، احساس درد داشتن و ...) فقط از طریق نقش کارکردی خود ایجاد می شوند- یعنی همان روابط علی و معلولی با سایر حالت های ذهنی، ورودی های حسی و خروجی های رفتاری هستند.
wiki: کارکردگرایی (فلسفه ذهن)
کارکردگرایی (معماری). کارکردگرایی به سبک معماری ای گفته می شود که عملکرد ساختمان یا طرح معماری بیشتر از دیدگاه هایی دیگر مانند زیبایی- اقلیم مد نظر طراح می باشد.
wiki: کارکردگرایی (معماری)
دانشنامه آزاد فارسی
کارکردگرایی (روانشناسی). کارکَردگرایی (روانشناسی)(functionalism)
(یا: روان شناسی کارکردی) مکتبی مبتنی بر مطالعۀ ذهن به منزلۀ بخشی مفید و کارآ در موجود زنده. نگرش کارکردگرایانه نتیجۀ طبیعی علاقۀ فراگیر به داروینیسم و نظریۀ «بقای انسب» بود. این مکتب بر فنونی مانند آزمون های هوش در انسان و آزمایش های کنترل شده برای سنجش توانایی یادگیری و حل مسئله در حیوانات، تأکید می کرد. این نوع پژوهش نشانۀ نقض آشکار روش های درون نگرانه ای بود که روان شناسان قرن ۱۹ طرفدار آن بودند. ویلیام جیمز از نخستین هواداران این رویکرد بود، و جان دیویی نخستین کسی بود که این نظریه را رسماً تدریس کرد. از ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰، این مکتب مهم ترین جنبش در روان شناسی، و از جنبه های بسیاری، مقدمۀ رفتارگرایی بود. هم اکنون، کارکردگرایی مکتب روان شناختی مستقلی نیست، اما دیدگاه آن در زمینه های کاربردی روان شناسی نوین، چون آزمون هوش و استعداد، تأثیری پایدار داشته است.
(یا: روان شناسی کارکردی) مکتبی مبتنی بر مطالعۀ ذهن به منزلۀ بخشی مفید و کارآ در موجود زنده. نگرش کارکردگرایانه نتیجۀ طبیعی علاقۀ فراگیر به داروینیسم و نظریۀ «بقای انسب» بود. این مکتب بر فنونی مانند آزمون های هوش در انسان و آزمایش های کنترل شده برای سنجش توانایی یادگیری و حل مسئله در حیوانات، تأکید می کرد. این نوع پژوهش نشانۀ نقض آشکار روش های درون نگرانه ای بود که روان شناسان قرن ۱۹ طرفدار آن بودند. ویلیام جیمز از نخستین هواداران این رویکرد بود، و جان دیویی نخستین کسی بود که این نظریه را رسماً تدریس کرد. از ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰، این مکتب مهم ترین جنبش در روان شناسی، و از جنبه های بسیاری، مقدمۀ رفتارگرایی بود. هم اکنون، کارکردگرایی مکتب روان شناختی مستقلی نیست، اما دیدگاه آن در زمینه های کاربردی روان شناسی نوین، چون آزمون هوش و استعداد، تأثیری پایدار داشته است.
wikijoo: هدف های مشترک در تعامل با یکدیگر اند. رسوم و نهادهای اجتماعی جملگی دارای کارکرد تلقی می شوند و از این لحاظ کارایی جامعه را تضمین می کنند. در این دیدگاه، انحراف و جرم صورت هایی از بیماری اجتماعی به شمار می روند. کارکردگرایان جامعه را ورای اعضایش، غالباً همچون ارگانیسمی زنده توصیف می کنند. اوگوست کُنت، امیل دورکِم و تالکوت پارسونز، رویکردی کارکردگرایانه داشته اند.
wikijoo: انسان شناسی ، روان شناسی و معماری. کارکردگرایی در فلسفه جانشین جدید رفتارگرایی است. مدافعان اولیه آن پاتنم و سلرز بودند و اصل راهنمای آن این است که ما می توانیم حالات ذهنی را به کمک رابطه ای سه گانه تعریف کنیم. چه چیز باعث به وجودآمدن این حالات می شود. این حالات چه تأثیری بر حالات ذهنی دیگر دارند و چه تأثیری بر رفتار می گذارند؟ اگر بتوانیم همۀ اصول بدیهی، فرض های اولیه یا بدیهیات حاکم بر نظریه هایمان را مشخص کنیم آن گاه همۀ شروط لازم برای تبدیل حالت ذهنی مذکور به مفهومی نظری را فراهم آورده ایم. کارکردگرایی را غالباً با توصیف های رایانه مقایسه می کنند، زیرا طبق آن توصیف ها مطابقند با توصیف یک دستگاه در قالب نرم افزار که در باب سخت افزار بنیادی یا چگونگی تحقق برنامه توسط دستگاه، خاموش است. ازجمله امتیازهای عمدۀ کارکردگرایی، کمک به شناخت حالات ذهنی خود و دیگران است. منتقدان کارکردگرایی معتقدند بعضی عناصر پیچیده که فاقد حالات ذهنی اند، باز هم می توانند نقش هایی را که ذکر شد، تقلید کنند. بنابراین، کارکردگرایی بیش از حد سخاوتمند است، زیرا بسیاری چیزها را دارای ذهن می داند. همچنین این تردید ایجاد می شود که آیا کارکردگرایی، بیش از اندازه، بدین سبب که حالات ذهنی را فقط ناشی از تشابه علت ایجادکنندۀ آن ها می داند، محدودنگر نیست؛ در حالی که ممکن است حالت مشابهی در ما و دیگران براثر عوامل و علت های متفاوتی ایجاد شود.
wikijoo: کارکردگرایی_(فلسفه)
کارکردگرایی(انسان شناسی). کارکَردگرایی (انسان شناسی)(Functionalism)
از مکاتب اصلی انسان شناسی فرهنگی. عمدتاً در اوایل قرن ۲۰ ظاهر شد و مهم ترین چهره های بنیادگذار آن، برونیسلاو مالینوفسکی، آلفرد وجینالد، و رادکلیف ـ براون بودند. کارکردگرایی رویکردی هم زمان به پدیده های اجتماعی دارد، یعنی هر پدیده را در زمان خود آن پدیده مورد مطالعه قرار می دهد، نه در تاریخ گذشته اش و یا چشم اندازهای آینده اش. رویکرد کارکردگرا هر واقعیت اجتماعی را به سه عنصر تقسیم می کند که عبارت اند از اجزاء، کلیت، و روابط میان آن دو. مطالعه کارکردی ضمن تحلیل و تشریح این عناصر باید نشان دهد که مصرف هر واقعیت یا هر جزء از واقعیت از لحاظ اجتماعی چیست و چه هدف یا غایتی را دنبال می کند.
از مکاتب اصلی انسان شناسی فرهنگی. عمدتاً در اوایل قرن ۲۰ ظاهر شد و مهم ترین چهره های بنیادگذار آن، برونیسلاو مالینوفسکی، آلفرد وجینالد، و رادکلیف ـ براون بودند. کارکردگرایی رویکردی هم زمان به پدیده های اجتماعی دارد، یعنی هر پدیده را در زمان خود آن پدیده مورد مطالعه قرار می دهد، نه در تاریخ گذشته اش و یا چشم اندازهای آینده اش. رویکرد کارکردگرا هر واقعیت اجتماعی را به سه عنصر تقسیم می کند که عبارت اند از اجزاء، کلیت، و روابط میان آن دو. مطالعه کارکردی ضمن تحلیل و تشریح این عناصر باید نشان دهد که مصرف هر واقعیت یا هر جزء از واقعیت از لحاظ اجتماعی چیست و چه هدف یا غایتی را دنبال می کند.
wikijoo: کارکردگرایی(انسان_شناسی)
فرهنگستان زبان و ادب
{functionalism} [باستان شناسی، جامعه شناسی] نظریه ای که بر پایۀ آن ساختارها و فرایندها و پدیده های اجتماعی را باید براساس کارکرد آنها در کل جامعه تحلیل کرد
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] کارکردگرایی (ابهام زدایی). کارکردگرایی ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • کارکردگرایی (روان شناسی)، کنش گرایی یا کارکردگرایی، یکی از مکاتب روان شناسی و پایه گذاری شده توسط "جان دیویی" و "جیمز رولند آنجل"• کارکردگرایی (کلام)، یکی از مسائل جدید کلامی، کارکردگرایی به معنای انتظار داشتن از دین یا هر چیز دارای ادعایی
...
...
wikifeqh: حد و اندازه کاربرد و کارکرد دارد.
یکی از مسائل جدید کلامی که به عنوان روشی برای پاسخ یابی به مسئله ی انتظار بشر از دین و گستره ی شریعت به کار می رود، مسئله ی کارکردهای دین است. قبل از آن که به تبیین کارکردها، آثار و خدمات دین بپردازیم، توجه به نکات مقدماتی ذیل ضرورت دارد:
نکات مقدماتی
کارکردهای دین در کلام سنّتی و کتاب های اعتقادی متکلّمان گذشته نیز با عنوان های آثار دین، آثار ایمان، نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی، فواید بعثت پیامبران و... به کار رفته است؛ «دیدگاه های متکلّمان سنتی اسلامی در باره ی کارکردهای دین، در کتاب انتظارات بشر از دین، اثر نگارنده ذکر شده است.»ولی از آن رو که علوم انسانی در این دو قرن اخیر، رشد و تحوّل و بالندگی پیدا نموده و به رفع بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی پرداخته است؛ جای این پرسش جدید باز گردید که آیا با توجه به کارکردهای علوم انسانی و اجتماعی، به ویژه روان شناسی و جامعه شناسی، کارکردی بی بدیل برای دین می ماند؟ آیا می توان نقشی برای دین در زندگی فردی و اجتماعی قائل شد؟ از این رو می توان مسئله ی کارکردهای دین را به عنوان مسئله ی جدید کلامی دانست.عنوان «کارکردهای دین»، صبغه ی جامعه شناسانه دارد؛ گرچه ما در این نوشتار، برداشتی اعم از جامعه شناختی را در نظر گرفته ایم. منظور جامعه شناسان از مفهوم کارکرد (Function) در اصطلاح کارکردگرایی (Functionalism) اثری است که پدیده های اجتماعی از خود بر جای می گذارد. کارکردگرایان معتقدند که این آثار، نتیجه و دستاورد ساخت های اجتماعی اند. «فونکسیونالسیم، کارکردها را به ساختارها نسبت می دهد؛ زیرا معتقد است که نظم و ترتیب های اجتماعی که جامعه شناسان، ساخت می دانند، دارای اثرهای به سامانی هستند که ناشی از شیوه ی خاص سازمان یافتن این ساخت هاست».
اسکید مور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، چاپ نشر سفید، ۱۳۷۲، ص۱۴۲.
آثار و کارکردهای پدیده های اجتماعی و یا گزاره های دینی با دقّت و بررسی به دو نوع منشعب می شود: برخی از آثار قابل رؤیت و پیش بینی اند؛ این ها را کارکردهای آشکار (Manifest Functions) می نامند؛ و دسته ای دیگر، آثاری هستند که خودکنش گران نیز از وجود آن ها بی خبر بوده و قابل پیش بینی نمی باشند؛ این ها را کارکردهای پنهان نامیده اند.
اسکید مور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، چاپ نشر سفید، ۱۳۷۲، ص۱۴۷.
...
یکی از مسائل جدید کلامی که به عنوان روشی برای پاسخ یابی به مسئله ی انتظار بشر از دین و گستره ی شریعت به کار می رود، مسئله ی کارکردهای دین است. قبل از آن که به تبیین کارکردها، آثار و خدمات دین بپردازیم، توجه به نکات مقدماتی ذیل ضرورت دارد:
نکات مقدماتی
کارکردهای دین در کلام سنّتی و کتاب های اعتقادی متکلّمان گذشته نیز با عنوان های آثار دین، آثار ایمان، نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی، فواید بعثت پیامبران و... به کار رفته است؛ «دیدگاه های متکلّمان سنتی اسلامی در باره ی کارکردهای دین، در کتاب انتظارات بشر از دین، اثر نگارنده ذکر شده است.»ولی از آن رو که علوم انسانی در این دو قرن اخیر، رشد و تحوّل و بالندگی پیدا نموده و به رفع بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی پرداخته است؛ جای این پرسش جدید باز گردید که آیا با توجه به کارکردهای علوم انسانی و اجتماعی، به ویژه روان شناسی و جامعه شناسی، کارکردی بی بدیل برای دین می ماند؟ آیا می توان نقشی برای دین در زندگی فردی و اجتماعی قائل شد؟ از این رو می توان مسئله ی کارکردهای دین را به عنوان مسئله ی جدید کلامی دانست.عنوان «کارکردهای دین»، صبغه ی جامعه شناسانه دارد؛ گرچه ما در این نوشتار، برداشتی اعم از جامعه شناختی را در نظر گرفته ایم. منظور جامعه شناسان از مفهوم کارکرد (Function) در اصطلاح کارکردگرایی (Functionalism) اثری است که پدیده های اجتماعی از خود بر جای می گذارد. کارکردگرایان معتقدند که این آثار، نتیجه و دستاورد ساخت های اجتماعی اند. «فونکسیونالسیم، کارکردها را به ساختارها نسبت می دهد؛ زیرا معتقد است که نظم و ترتیب های اجتماعی که جامعه شناسان، ساخت می دانند، دارای اثرهای به سامانی هستند که ناشی از شیوه ی خاص سازمان یافتن این ساخت هاست».
اسکید مور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، چاپ نشر سفید، ۱۳۷۲، ص۱۴۲.
آثار و کارکردهای پدیده های اجتماعی و یا گزاره های دینی با دقّت و بررسی به دو نوع منشعب می شود: برخی از آثار قابل رؤیت و پیش بینی اند؛ این ها را کارکردهای آشکار (Manifest Functions) می نامند؛ و دسته ای دیگر، آثاری هستند که خودکنش گران نیز از وجود آن ها بی خبر بوده و قابل پیش بینی نمی باشند؛ این ها را کارکردهای پنهان نامیده اند.
اسکید مور، ویلیام، تفکر نظری در جامعه شناسی، چاپ نشر سفید، ۱۳۷۲، ص۱۴۷.
...
wikifeqh: کارکردگرایی_(کلام)
پیشنهاد کاربران
functionalism
فرهنگ واژه های مصوّب فرهنگستان
[جامعه شناسی]
نظریه ای که بر پایۀ آن ساختارها و فرایندها و پدیده های اجتماعی را باید براساس کارکرد آنها در کل جامعه تحلیل کرد
فرهنگ واژه های مصوّب فرهنگستان
[جامعه شناسی]
نظریه ای که بر پایۀ آن ساختارها و فرایندها و پدیده های اجتماعی را باید براساس کارکرد آنها در کل جامعه تحلیل کرد
کارکردگرایی FUNCTIONALISM :[اصطلاح جامعه شناسی]دیدگاهی نظری بر پایه ی این اندیشه که رویدادهای اجتماعی را می توان به بهترین وجه بر حسب کارکردهایی که انجام می دهند - یعنی کمکی که به دوام و بقای جامعه می کنند - تبیین کرد.
منبع https://rasekhoon. net
منبع https://rasekhoon. net
کلمات دیگر: