قلعه نو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جایزان بخش رامهرمز شهرستان اهواز، واقع در 56هزارگزی جنوب خاوری رامهرمز و 6هزارگزی خاور شوسه ٔ مارون به آغاجاری ، سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دامغان ، واقع در6000گزی جنوب دامغان و3000گزی ایستگاه . سکنه ٔ آن 38 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، واقع در 117هزارگزی باختر حاجی آباد و 5هزارگزی خاور فورک ، موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری است . سکنه ٔ آن 40 تن است . مزرعه ٔ کرمعلی جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 4هزارگزی شمال باختری جغتای . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 290 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و زیره و شغل اهالی زراعت است . راه اتومبیل رو دارد و دارای دبستان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، واقع در 108 هزارگزی خاور حاجی آباد. سر راه مالرو بافت به میناب . موقع جغرافیایی آن کوهستان و هوای آن گرمسیری است . سکنه ٔ آن 303 تن است . آب آن از قنات و محصول آن خرما، غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 24هزارگزی شمال باختری رود و سر راه مالرو عمومی رود. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 198 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ،پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 60هزارگزی خاور کدکن و 5هزارگزی شمال خاوری نسر. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 195 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، خشکبار و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری اردکان و 3هزارگزی راه فرعی بیضا به زرقان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و مالاریائی است . سکنه ٔ آن 290 تن است . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات ، برنج ، چغندر و شغل اهالی زراعت است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میانولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 12هزارگزی شمال کشف رود. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 152 تن است . آب آن از قنات ومحصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 64هزارگزی شمال باختری مشهد و 4هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 220 تن است . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، چغندر و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔشهرستان مشهد، واقع در 64هزارگزی شمال باختری مشهد.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، واقع در 6هزارگزی باختر نیشابور. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 187 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، واقع در5هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 2هزارگزی خاور راه فرعی سبزواران به کهنوج . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری است . سکنه ٔ آن 92 تن است . آب آن از رودخانه ٔ هلیل و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 41هزارگزی خاور درمیان و 5هزارگزی جنوب خاوری آواز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری است . سکنه ٔ آن 76 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، چغندر و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. از آواز میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 27هزارگزی باختر تویسرکان و 3 هزارگزی جنوب شوسه ٔ تویسرکان به کرمانشاه . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 661 تن است . آب آن ازچاه و محصول آن غلات لبنیات ، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است . راه مالرو دارد. به این ده اسحاق نیز میگویند. مزرعه چهارشنبه جزو این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل ، واقع در 19000گزی خاور سه کوهه و 23هزارگزی خاور شوسه ٔ زاهدان به زابل . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرم معتدل است . سکنه ٔ آن 4390 تن است . آب آن ازرودخانه ٔ هیرمند و محصول آن غلات ، لبنیات ، پنبه ، صیفی ، و شغل اهالی زراعت ، گله داری ، قالیچه ، گلیم و کرباس بافی است . راه فرعی ، پاسگاه ژاندارمری ، دبستان و 10 باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هشیوار بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 9هزارگزی جنوب داراب و 3 هزارگزی شوسه ٔ داراب به فسا. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 280تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، برنج ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون ، واقع در 4هزارگزی شمال باختری فهلیان دامنه شمالی کوه بالاسرو. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن گرمسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 98 تن است . آب آن از رودخانه ٔ فهلیان و چشمه باطلاق و محصول آن غلات ، برنج ، و ماش و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی دارد. این آبادی را تُل بیشه نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، واقع در 11 هزارگزی جنوب باختر علیشاه عوض . این ده در جلگه واقع و معتدل است . آب آن از قنات تأمین میشود و دارای 62 تن جمعیت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 24هزارگزی ورامین کنار راه فرعی تپه مرجان . این ده در جلگه واقع و سردسیری است . سکنه ٔ آن 86 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، صیفی ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 29هزارگزی باختری ورامین و 5هزارگزی خاور شوسه ٔ ورامین به تهران . این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. آب آن از رودخانه ٔ جاجرود و محصول آن غلات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد و از طریق پلشت ماشین میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاق بزرگ بخش گرمسار شهرستان تهران ، واقع در 3هزارگزی شمال باختر گرمسار و 2هزارگزی جنوب ایستگاه گرمسار و راه شوسه . این ده در جلگه واقع و معتدل است . سکنه ٔ آن 186 تن است . آب آن از حبله رود و محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، انار، انجیر، انگور و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است جزءدهستان فشافویه بخش ری شهرستان تهران ، واقع در 38هزارگزی جنوب باختری شهر ری و 4هزارگزی باختر راه شوسه ٔ قم . این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنه ٔ آن 267 تن است . آب آن از قنات و رود کرج و محصول آن غلات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه مالرودارد و از کنار گرد ماشین می رود. از آثار قدیم دو قلعه ٔ خرابه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) کلاته ای است در سبزوار.
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) مرکز دهستان قلعه نو بخش کلات شهرستان دره گز، واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری کبودگنبد. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 712 تن است . آب آن ازرودخانه و محصول آن غلات ، برنج ، بنشن ، و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو و دبستان و 7 باب دکاکین مختلفه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) مزرعه ٔ کوچکی است از دهستان جلگاه بخش کوهک شهرستان جهرم ، واقع در 13هزارگزی جنوب باختری جهرم کنار راه مالرو جهرم به مبارک آباد. سکنه ٔ آن 10 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای تابعه بخش کلاب شهرستان دره گز درجنوب خاوری بخش واقع است . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . محصول عمده ٔ آن غلات ، برنج وانواع میوه جات و شغل مردان زراعت ، مالداری و صنایع دستی زنان قالیچه و کرباس بافی است . این دهستان از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و مجموع نفوس آن در حدود 3538 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 24هزارگزی شمال تربت حیدریه و 5هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی تربت به مشهد، موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 47 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن و شغل اهالی کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 48هزارگزی شمال زرقان و 3هزارگزی راه فرعی مرودشت به ابرج . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و مالاریائی است . سکنه ٔ آن 240 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز، واقع در 13هزارگزی جنوب خاوری شیراز و 2هزارگزی راه فرعی شیراز به خرچول . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 76 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قلعه نو. [ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار، واقع در 26هزارگزی خاور جغتای و 6هزارگزی جنوب راه آهن . موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 129 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه ، زیره ، کنجد و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 29هزارگزی باختری ورامین و 5هزارگزی خاور شوسه ورامین به تهران. این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. آب آن از رودخانه جاجرود و محصول آن غلات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و از طریق پلشت ماشین میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، واقع در 11 هزارگزی جنوب باختر علیشاه عوض. این ده در جلگه واقع و معتدل است. آب آن از قنات تأمین میشود و دارای 62 تن جمعیت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاق بزرگ بخش گرمسار شهرستان تهران ، واقع در 3هزارگزی شمال باختر گرمسار و 2هزارگزی جنوب ایستگاه گرمسار و راه شوسه. این ده در جلگه واقع و معتدل است. سکنه آن 186 تن است. آب آن از حبله رود و محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، انار، انجیر، انگور و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران ، واقع در 24هزارگزی ورامین کنار راه فرعی تپه مرجان. این ده در جلگه واقع و سردسیری است. سکنه آن 86 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، صیفی ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است جزءدهستان فشافویه بخش ری شهرستان تهران ، واقع در 38هزارگزی جنوب باختری شهر ری و 4هزارگزی باختر راه شوسه قم. این ده در جلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنه آن 267 تن است. آب آن از قنات و رود کرج و محصول آن غلات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرودارد و از کنار گرد ماشین می رود. از آثار قدیم دو قلعه خرابه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان دامغان ، واقع در6000گزی جنوب دامغان و3000گزی ایستگاه. سکنه آن 38 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
قلعه نو. [ ق َ ع َ ن ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 27هزارگزی باختر تویسرکان و 3 هزارگزی جنوب شوسه تویسرکان به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 661 تن است. آب آن ازچاه و محصول آن غلات لبنیات ، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. به این ده اسحاق نیز میگویند. مزرعه چهارشنبه جزو این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دانشنامه عمومی
دهستان قلعه نو، روستایی از توابع شهرستان ری در استان تهران
قلعه نو (افغانستان)، مرکز ولایت بادغیس افغانستان
این روستا در دهستان پایین رخ قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۶۰ نفر (۴۶خانوار) بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان میامی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
قلعه نو/QALE NO
قلعه نو به انگلیسی/QALE NO به لاتین کوردی , "GELÊ NÛ"نام روستا از دو کلمه قلعه و نو ساخته شده در مورد کلمه قلعه دو نظر وجود دارد:1) قلعه در زبان فارسی به معنای دژ و بارو ست که با این وجود دژ نو2)ولی طبق نام ترکی این روستا و کلمه قله/QALE که در شمال خراسان مرسوم برای نامیدن روستاست قله نو/QALE NO یا همان روستای تاز که از سال ساختش مشخص است ایمی درست ترست." قله در واقع کلمه کوردی کرمانجی ست که از گل/GAL( لاتین کرمانجی/GEL ) به معنی جمعیت که در فارسی گ به ق تبدیل که تلفظ اصلی این کلمه که کوردهای خراسان درست تلفظ میکنن ما بین ک و گ ست و پس وند ه/E ساخته شده است "
عمده این روستا از نژاد ( ترک ) و ( کورد کرمانج ) هستنترکهاترکهای این منطقه از روستای مجاور ( آقداش ) هستن که در زبان کوردی روستای قلعه نو به آن ها کرکز/QERQEZ گفته میشه که با توجه به نبود این اسم در میان خود و دیگر اقوام منطقه احتمال میرود به خاطر شباهت شکل صورت و زبان مشترک با اقوام ( چرکس ) به کوردی چرکز/ÇERKEZ در آناتولی میانه که زادگاه کوردهای این روستاست این نام هم از همان جا گرفته شده و به قدمی ترین و نزدیک ترین اقوام و داده شده, و ترک ها , بومی گذشته کلات بوده اند که از آسیای میانه هم چند اقوام به این منطقه خلوت و امن کوهستانی پناه آورده و در این قوم حل شدن.کوردهاکوردهای کورمانج این منطقه با توجه به شندیده های بزرگان روستا از اشیره شیخان/şeyxan که از اشیرههای دیگری چون رشوانی/reşo مهاجر پزیر بوده است تشکیل شده که با کمی تحقیق متوجه تفاوت های چندین کلمه با کرمانجهای همان منطقه و خراسان میشویم که اصالت زبان را به منطقه روژآو ( Rojavaya Kurdistanê ) کوردستان یا ( کوردستان سوریه ) می توان نسبت داد که البته ریشه اشیره شیخان از رشته کوههای شیخان عراق که نسبی ( ایزدی ) دارن شروع می شود.
یعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو