کلمه جو
صفحه اصلی

سرمایه داری

فارسی به انگلیسی

capitalism, bourgeoisie

capitalism


فارسی به عربی

برجوازیات

مترادف و متضاد

bourgeoisie (اسم)
بورژوازی، سرمایه داری، طبقه کاسب ودکاندار، طبقه سوداگر، حکومت طبقه دوم

فرهنگ فارسی

۱ - قدرت سرمایه ها و سرمایه داران . ۲ - مجموع سرمایه داران .

نظامی اقتصادی مبتنی بر کارِ مزدبرانه و تولید محصول و عرضۀ خدمات برای فروش و مبادله و به دست آوردن سود در ابعادی فراتر از تأمین نیازهای بلافصل تولیدکننده


فرهنگ معین

( ~ . ) (حامص . اِ. ) ۱ - قدرت سرمایه ها و سرمایه داران . ۲ - نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید و توزیع عمدتاً خارج از اختیار دولت و متعلق به گروه خاصی است که براساس رقابت و جلب نفع شخصی عمل می کنند.

لغت نامه دهخدا

سرمایه داری. [ س َ ی َ / ی ِ ] ( حامص مرکب ) مالداری. ثروتمندی.

فرهنگ عمید

سرمایه داشتن، سرمایه دار بودن.

دانشنامه عمومی

کپیتالیسم (به انگلیسی: Capitalism) یا سرمایه داری، سرمایه محوری یک نظام اقتصادی است که در آن پایه های یک سیستم اقتصادی بر روی مالکیت خصوصی ابزارهای تولیدِ اقتصادی است و در دست مالکان خصوصی است و از اینبرای ایجاد بهره مندی اقتصادی در بازارهایی رقابتی استفادهمی شود؛ که به این قانون، آزادی مالکیت شخصی نیز گفته می شود؛ که معنای آن، تولید و توزیع کالا هاست.
توزیع ناکارامد و ناعادلانه پول و قدرت
گرایش به انحصارطلبی بازار
امپریالیسم و شکل های مختلف استثمار فرهنگی و اقتصادی
پدیده هایی مانند از خود بیگانگی فرهنگی، نابرابری، بیکاری و بی ثباتی اقتصادی
معنای لغوی کپیتال همان سرمایه است و سرمایه شامل: زمین ها، کارخانه ها و… می باشد.درآمد در این قانون حداقل دو شکل دارد: سود و دست مزد.سود عبارت است از آنچه که به خاطر مالکیت ابزار تولید به کسانی که سرمایه را فراهم کرده اند، داده می شود.در این قانون زمین، نیروی انسانی و سرمایه در اختیار گروهی از افراد جامعه است که سایر افراد جامعه با استفادهٔ مشروط از آنها، به تولید مادی و تولید معنوی می پردازند.
همچنین در این قانون متداول است که اجاره را به صورت درآمد حاصل از در کنترل داشتن منابع طبیعی به حساب بیاورند که با دو مورد دیگر متفاوت است.
در قانون سرمایه داری، سرمایه گذاری، تولید، توزیع، درآمد، قیمت گذاری و عرضهٔ مواد و خدمات توسط تصمیم گیری هایِ شخصی در یک اقتصاد بازار تعیین می شود. مشخصهٔ بارز قانون سرمایه داری این است که تولید کالا در درجهٔ اول از برای کسب سود اقتصادی انجام می گیرد و نه لزوماً رفع نیازهای انسان ها. البته در مواردی نیز، کسب سود با رفع نیازهای انسانی همراه است.

دانشنامه آزاد فارسی

نظامی اقتصادی مبتنی بر مالکیت خصوصی ابزارهای تولید، توزیع و مبادله. در این نظام می توان از طریق سرمایه گذاری و استخدام نیروی کار به سود شخصی دست یافت. سرمایه داری بر شالودۀ مفهوم کسب و کار آزاد و محدودیت مداخلۀ دولت در اقتصاد استوار است و مدعی است که بازار آزاد، بر پایۀ عرضه و تقاضا، حداکثر منافع مصرف کننده را تأمین می کند. توضیح اصول سرمایه داری به نحو روشن، نخستین بار در کتاب ثروت ملل (۱۷۷۶) آدام اسمیت، متفکر اسکاتلندی، آمده است. اسمیت در این کتاب با تئوری اقتصادی مرکانتیلیسم، که نظریۀ رایج آن زمان بود، مخالفت کرد. سرمایه داری به شکل محدود از قدیم در همۀ تمدن ها وجود داشته است، اما در اعصار متأخر، حداقل از دوران انقلاب صنعتی (قرن ۱۸م) با تزلزل سیطرۀ اشراف زمین دار و قدرت گرفتن بانکداران، تجار و صاحبان صنعت (بورژوازی) در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، به ویژه در انگلستان آغاز می شود. سرمایه داری بر آزادی کسب و کار فردی تأکید می ورزد؛ اما مداخلۀ دولت برای هدایت اقتصاد و جلوگیری از سوء استفاده هایی چون برده داری، بهره کشی از زنان و کودکان و تبعیض نژادی و جنسیتی لازم است. سرمایه داری شکل اجتماعی و سیاسی خاصی را تعیین نمی کند. سوسیالیسم دموکراتیک کشورهای اسکاندیناوی، خط مشی اجتماعی ژاپن، و رشد سریع صنعتی کره جنوبی در حالی که تحت سیطرۀ دیکتاتوری نظامی بود، همه با نظام اقتصادی سرمایه داری همزیستی داشته اند. علی رغم ایده آل سرمایه داری «دست دولت کوتاه» دولت ها در اغلب کشورهای سرمایه داری مداخلات مؤثر داشته اند. در ایالات متحده، در دورۀ بحران بزرگ (دهۀ ۱۹۳۰) این مداخله به صورت یارانه، کاهش مالیات ها، اعطای مشوق ها و انواع معافیت ها صورت گرفت. در آلمان و ژاپن برنامه ریزی های صنعتی متمرکز، با مشارکت بانکداران، صاحبان صنایع و اتحادیه های کارگری وجود دارد و در نشست های آن ها سیاست های تعیین دستمزد و نرخ بهره مشخص می شود. این دو کشور نمی پذیرند که بازار به تنهایی و به تمامی سرنوشت اقتصاد را در دست گیرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{capitalism} [باستان شناسی، جامعه شناسی] نظامی اقتصادی مبتنی بر کارِ مزدبرانه و تولید محصول و عرضۀ خدمات برای فروش و مبادله و به دست آوردن سود در ابعادی فراتر از تأمین نیازهای بلافصل تولیدکننده

نقل قول ها

سرمایه داری همچنین نگاه کنید به سرمایه دار
• «اخلاق سرمایه است، اخلاق بهترین و عالیترین دارایی ما است.» -> ساموئل اسمایلز
• «از جمله وظایف استراتژیکی «بین الملل چهارم»، سرنگونی سرمایه داری است و نه پرداختن به اصلاحات.» -> لئون تروتسکی
• «امروز، *ALCA را به خاک سپردیم و بزودی همین مراسم را برای سرمایه داری برگزار خواهیم کرد.» -> هوگو چاوز
• «ایده ها سرمایه ای هستند که فقط وقتی به دست افراد باقریحه و نابغه می افتند، مفید واقع می شوند.» -> انوره دو بالزاک
• «اساس سوسیالیسم انسان است». -> منصور حکمت
• «این نظام سرمایه داری نیست که اقتصاد جهانی را به مانند قمارخانه می بیند، این فقط گروهی از مردمند که با سرمایه و پول آدم ها بازی می کنند.» -> امین معلوف
• «بنیاد سرمایه داری بر عقاید مرموز و نادری استوار است که بر اساس آن، انسان های منفور با انگیزه های منفورتر، وسایل رفاه عموم را فراهم می کنند.» -> جان ماینارد کاینس - فرضیه عمومی اشتغال، بهره و پول
• «حکومت شوراها طلسم جادو و اعجازکننده نیست و نمی تواند با یک حرکت دست تمام نقایص گذشته، بیسوادی، عقب ماندگی فرهنگی، ویرانی های جنگ وحشیانه را بازسازی و چپاول گری های سرمایه داری را جبران کند. اما شرایطی را فراهم آورده است که بتوانیم به سوسیالیسم دست یابیم. سوسیالیسم به کسانی که در گذشته مظلوم واقع شده اند، امکان می دهد تا برخیزند و مدیریت تولید را هرچه بیشتر و وسیعتر به دست گیرند.» -> ولادیمیر لنین
• «در نظام کمونیستی انسان، انسان را استثمار می کند؛ در سرمایه داری کاملأ برعکس است.» -> بنیامین تاکر
• «سرمایه داران طنابی را که برای حلق آویز کردن آن ها لازم داریم، به ما خواهند فروخت.» -> ولادیمیر لنین
• «سرمایه داری در یک جامعه دموکرات از این امتیاز برخوردار است، که اگر مورد تهاجم قرار گیرد، دشمنانش ضعیف و پراکنده هستند و او به سادگی قادر است نیمی از آن ها را علیه نیمی دیگر مسلح سازد و از شرّ هردو خلاص گردد.» -> هنری لوئیز منکن - آیینه دموکرات ها
• «شما نمی توانید سرمایه داری، بدون نژادپرستی داشته باشید.» -> مالکوم ایکس - سخنرانی ۲۹ مه ۱۹۶۴
• «طرفداران کاپیتالیزم به مفاهیمی مثل آزادی خیلی علاقمندند، که آن هم به یک اصل خلاصه می شود، و آن اینکه نباید جلوی خوشبختان جهان را در چپاول انسانهای دیگر گرفت». -> برتراند راسل
• «من به این موضوع اعتقاد راسخ دارم که تنها یک راه برای خلاصی از شر سرمایه داری وجود دارد: برقراری اقصاد ِ سوسیالیستی به یاری آموزش و پرورشی درخور ِ تحقق اهداف سوسیالیستی. در چنین ساختاری ابزار تولید وفرآورده های آن، به کل جامعهٔ تعلق داشته و مصرف آن نیز طبق برنامه خواهد بود.» -> آلبرت اینشتین - «Monthly Review»، شماره ۱، «چرا سوسیالیزم؟» / مهٔ ۱۹۴۹
• «وظایف واقعی دولت کارگری این نیست که به دور اذهان عمومی قلادهٔ پلیسی بیندازد، بلکه بر عکس این است که آن را از یوغ سرمایه آزاد کند.» -> لئون تروتسکی
• «هرکس مایل نیست در باره سرمایه داری بحث کند، باید در مورد فاشیسم هم سکوت نماید.» -> ماکس هورکهایمر

پیشنهاد کاربران

بورژوا . . . . . .


کلمات دیگر: