wikifeqh: زمان نباشد.
کتاب التعریفات، الجرجانی، ج۱، ص۳، السید الشریف علی بن محمد (م/۸۱۲).
وقتی در مورد خداوند استعمال می شود به معنای ایجاد چیزی بدون نیاز به آلت، ماده، زمان و مکان است، و این تنها به خداوند اختصاص دارد.
المفردات فی غریب القرآن، الراغب الاصفهانی، ج۱، ص۳۸، ابوالقاسم الحسین بن محمد (م/۵۰۲هـ).
...
wikifeqh: فلسفه اقسامی برای فعل شمرده می شود که هر یک از این افعال باعث پیدایش گروهی از موجودات عالم
امکان گردیده است.
بنابر این ما تقسیم اولی خود از فعل را بیان می کنیم و ملاک این تقسیم را بنابر ماده و صورت می گذاریم، به این ترتیب که فعل با در نظر گرفتن وجود و عدم ماده و همچنین صورت و زمان ، حالات گوناگونی را می پذیرد. حالات افعال بر این اساس دارای چهار گونه می شوند که سه حالت آنها در خارج محقق اند ولی یکی از این حالات در خارج تحققی ندارد. بر همین اساس این تقسیم این گونه می شود. ۱. افعالی که در انجام آنها به هیچ کدام از ماده و زمان احتیاجی وجود ندارد. به این معنا که این افعال، افعالی هستند که بر ماده و زمان تقدم دارند و به دلیل همین تقدم افعال بر زمان است که نه به ماده و نه به زمان
احتیاج دارند. به تعبیری دیگر موجوداتی که با این نوع از فعل ایجاد می شوند فوق
هیولی و زمان هستند. ۲. افعالی که در تحقق آنها هم به ماده و هم به زمان نیاز هست. یعنی ماده و زمان بر این گونه افعال پیشی دارند. ۳. افعالی که در انجام آنها احتیاج به ماده وجود دارد لیکن احتیاج به مدت و یا زمان وجود ندارد. ۴. افعالی که در آنها احتیاج به مدت یا زمان هست اما احتیاجی به ماده نیست. البته این چنین فرضی، صرف فرض است و فعلی که دارای چنین خصوصیاتی باشد در خارج محقق نمی شود.
تعریف ابداع
بنابر تحقق هریک از این افعال، موجودات خاصی نیز ایجاد می شوند. پس به حسب تفاوتی که در افعال وجود دارد، در ذات موجوداتی که بوسیله این افعال ایجاد می شوند نیز تفاوتهای اساسی وجود دارد. اما نکته ای که در این مباحث مورد نظر ما می باشد توجه به این مطلب است که کدام یک از این نوع افعال را ابداع می نامند. به فعلی که در تحقق آن نه به ماده و نه به زمان احتیاج باشد، فعل ابداعی می گویند. بر همین اساس ایجاد کردن موجودی به فعل ابداعی را "ابداع"می گویند. و موجودی را که به وسیله ابداع ایجاد شده باشد را "مبدع"می نامند. و فاعلی که فعل ابداع از او صادر شده را "مبدع" می نامیم. بنابر این ما سه موضوع در اینجا داریم: الف. یک فعل داریم که "فعل ابداع" است. ب. موجود معلولی داریم که "مبدع" است. ج. فاعلی که این فعل ابداع را انجام می دهد "مبدع" نامیده می شود. پس مبدع موجودی است که در خلق آن نه به ماده و نه به زمان احتیاج باشد. بنابر این، مبدعات نه مرکب از ماده و صورت هستند و نه دارای زمان می باشند.
دروس شرح منظومه، انصاری شیرازی، یحیی، ج۳، ص۳۰۶_ ۳۰۷، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۵.
حکمایی چون ابو علی قائل اند که ماده مبدع است (البته ماده اولی که فقط در فلسفه از آن بحث می شود، و امر ضعیف الوجود و مبهم الوجودی است و در نهایت ضعف وجود است. بطوریکه این ماده مورد بحث، نمی تواند موجود باشد مگر به طفیل صورت).
حکماء موجودات را تقسیم می کنند به مبدع و کائن و صورتها را حادث می دانند ولی ماده را مبدع می دانند. مانند عقول مجرده که وجودشان ابداعی است نه تکوینی.
حرکت و زمان در فلسفه اسلامی، مطهری، مرتضی، ج۱، ص۲۰۳ ۲۰۴، تهران، انتشارت حکمت، ۱۳۶۶
...