کلمه جو
صفحه اصلی

عمان

فارسی به انگلیسی

oman, amman

Oman


فرهنگ فارسی

ناحیه ایست در جنوب شرقی شبه جزیره عربستان که شهر مهم و مرکز آن مسقط میباشد . این ناحیه قریب ۷۵٠٠٠٠ تن سکنه دارد . دین عمومی اسلام است . سلطنت نیمه مستقلی داشتند که تا ( ۱۹۷٠ ) تحت نظر انگلستان اداره میشد . دارای نخلستانهای وسیعی است . محصول عمده آن خرما و صادراتش خرما و ماهی است .
ابن قحطان بر طبق نوشته مورخان عرب در موقع تفرق فرزندان نوح قحطان به یمن آمد و پادشاه شد و پس از او پسرش یعرب بپادشاهی رسید

فرهنگ معین

(عَ مّ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) عموها.

لغت نامه دهخدا

عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِ) ج ِ عَم ّ به سیاق فارسی . برادران پدر. رجوع به عَم ّ شود : تا اعیان معتمدان حشم آن جانب کریم و عمان و برادران و فرزندان ... به مجلس خان حاضر آیند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 211). پارسازاده ای را نعمت بی کران از ترکه ٔ عمان به دست افتاد. (گلستان سعدی ، باب هفتم ).


عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) مَزون . نام شهری است عربی بر ساحل بحر یمن و هند. و آن در اقلیم اول واقع بوده ، طول آن سی وچهار درجه و سی دقیقه ، و عرضش نوزده درجه و چهل وپنج دقیقه است . این شهر در مشرق هَجَرقرار دارد و مشتمل بر بلاد بسیاری است . نخل و زراعت آن بسیار است و گرمای شدید آن زبانزد مردم میباشد. بیشتر مردمان این ناحیه در روزگار ما (اوایل قرن هفتم هجری ) خوارج اباضیه هستند و مذهب خویش را کتمان نکنند، چنانکه اهل بحرین که در نزدیکی آنها واقع است ، همگی روافض سبائیه بوده و نیز مذهب خویش را پنهان ندارند. اما درباره ٔ وجه تسمیه ٔ آن «زجاجی » گوید که این شهر منسوب به «عمان بن ابراهیم خلیل » است . و «ابن الکلبی » آن را منسوب به «عمان بن سبأبن یفثان بن ابراهیم خلیل الرحمان » دانسته است . و ابن ابی الشیبة در کتاب خود، «عمان » را که در حدیث حوض آمده است ، ظاهراً همین شهر دانسته است . (از معجم البلدان یاقوت ). عمان شهری است عظیم [ به عربستان ] بر کران دریا و اندر وی بازرگان بسیارند و بارکده ٔ همه ٔ جهان است و هیچ شهری نیست اندر جهان که اندروی بازرگانان توانگرتر از آنجا بود. و همه ٔ جهازهای مشرق و مغرب و جنوب و شمال بدین شهر افتد و از اینجا به جایها ببرند. (حدود العالم چ دانشگاه ص 169). ورجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغة شود. وضع فعلی این ناحیه که در جنوب شرقی جزیرةالعرب واقع است ، چنین میباشد: از شمال محدود است به خلیج بصره ، از مغرب به خلیج عمان ، از جنوب به بحرعرب و از مشرق به عربستان سعودی . مجموع مساحت آن 88هزار میل مربع است . جمعیت آن در سال 1333 هَ .ش . در حدود یک میلیون تن بوده است . قسمت ساحلی آن دشت ، و قسمت داخلی آن تپه ماهور است . تقسیمات سیاسی آن بدین قرار است : 1 - هفت شیخ نشین واقع در سواحل شمالی ، به نامهای : شارقة (شارجة)، کلبا، رأس الخیمة، ام القوین ، عجمان ، دبی ، ابی ظبی و فجیرة. این شیخ نشینها تحت الحمایه ٔ دولت بریتانیا میباشند و مجموع مساحت آنها شش هزارمیل مربع میباشد و دارای هشتادهزار سکنه است . اهالی آن به استخراج مروارید، شکار ماهی و کشتی سازی اشتغال دارند. 2 - سلطنت نشین مسقط، شامل باقی ساحل می باشد. محصول آن خرما و انار است و از صادرات آن ماهی است . و بیشتر تجارت این منطقه با کشور هندوستان میباشد.این قسمت که بیش از دیگر نواحی به «عمان » مشهور است مابین خلیج عمان و شیخ نشینهای تحت الحمایه و ربع خالی و حضرموت و دریای عمان قرار دارد. مساحت آن در حدود 212هزار کیلومتر مربع، و جمعیت آن 550هزار تن است .پایتخت آن مسقط میباشد و شهرهای مهم آن عبارتند از:مرباط، صور و صُحار. 3 - امام نشین عمان ، کشوری است مستقل داخل منطقه ٔ عمان و از مغرب با کشور عربستان سعودی هم مرز میباشد. و دولت بریتانیا هنوز نتوانسته است در این منطقه نفوذ یابد. پایتخت آن شهر نزوی است و اهالی آن در تربیت شتر مهارت دارند. (از الموسوعة العربیه و المنجد). و رجوع به مزون شود :
گر خصمش امیر مصر گردد
کو را عدن و عمان ببینم .

خاقانی .


گاو عنبرفکن از طوس به دست آرم لیک
بحر اخضر نه به عمان ، به خراسان یابم .

خاقانی .


ز گنجه فتح خوزستان که کرده ست
ز عمان تا به اصفاهان که خورده ست ؟

نظامی .


دیبای روم و شرب مصر و جواهر بحرین و آبنوس عمان و عاج هندوستان ... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 53).
- امثال :
در و یا گهر به عمان بردن ؛ کنایه از کار بیهوده انجام دادن است ، نظیر: زیره به کرمان بردن :
نظم گهر گیر تو گفته خود سربسر
کس گهر از بهر سود باز به عمان برد!

جمال الدین اصفهانی (دیوان چ وحید دستگردی ص 86).



عمان . [ ع ُ ] (اِخ )(خلیج ...) خلیجی است واقع در قسمت شمالی دریای عمان ، مابین ایران و عمان . رجوع به عمان (بحر...) شود.


عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (دیر...) دیری است در نواحی حلب . معنای آن در لغت سریانی «دیر جماعت » باشد.و حمدان بن عبدالرحیم حلبی ، و ابوفراس بن ابی الفرج بُزاعی درباره ٔ آن ابیاتی دارند که در معجم البلدان مذکور است . رجوع به معجم البلدان یاقوت شود. دیر عمان از اعمال حلب است . (از متن اللغة). دیر عمان از اعمال حلب و معنای آن «دیر شیخ » باشد. (از تاج العروس ).


عمان. [ ع َم ْ ما ] ( اِ ) ج ِ عَم به سیاق فارسی. برادران پدر. رجوع به عَم شود : تا اعیان معتمدان حشم آن جانب کریم و عمان و برادران و فرزندان... به مجلس خان حاضر آیند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 211 ). پارسازاده ای را نعمت بی کران از ترکه عمان به دست افتاد. ( گلستان سعدی ، باب هفتم ).

عمان. [ ع ُ ] ( اِخ ) مَزون. نام شهری است عربی بر ساحل بحر یمن و هند. و آن در اقلیم اول واقع بوده ، طول آن سی وچهار درجه و سی دقیقه ، و عرضش نوزده درجه و چهل وپنج دقیقه است. این شهر در مشرق هَجَرقرار دارد و مشتمل بر بلاد بسیاری است. نخل و زراعت آن بسیار است و گرمای شدید آن زبانزد مردم میباشد. بیشتر مردمان این ناحیه در روزگار ما ( اوایل قرن هفتم هجری ) خوارج اباضیه هستند و مذهب خویش را کتمان نکنند، چنانکه اهل بحرین که در نزدیکی آنها واقع است ، همگی روافض سبائیه بوده و نیز مذهب خویش را پنهان ندارند. اما درباره وجه تسمیه آن «زجاجی » گوید که این شهر منسوب به «عمان بن ابراهیم خلیل » است. و «ابن الکلبی » آن را منسوب به «عمان بن سبأبن یفثان بن ابراهیم خلیل الرحمان » دانسته است . و ابن ابی الشیبة در کتاب خود، «عمان » را که در حدیث حوض آمده است ، ظاهراً همین شهر دانسته است. ( از معجم البلدان یاقوت ). عمان شهری است عظیم [ به عربستان ] بر کران دریا و اندر وی بازرگان بسیارند و بارکده همه جهان است و هیچ شهری نیست اندر جهان که اندروی بازرگانان توانگرتر از آنجا بود. و همه جهازهای مشرق و مغرب و جنوب و شمال بدین شهر افتد و از اینجا به جایها ببرند. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 169 ). ورجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغة شود. وضع فعلی این ناحیه که در جنوب شرقی جزیرةالعرب واقع است ، چنین میباشد: از شمال محدود است به خلیج بصره ، از مغرب به خلیج عمان ، از جنوب به بحرعرب و از مشرق به عربستان سعودی. مجموع مساحت آن 88هزار میل مربع است. جمعیت آن در سال 1333 هَ.ش. در حدود یک میلیون تن بوده است. قسمت ساحلی آن دشت ، و قسمت داخلی آن تپه ماهور است. تقسیمات سیاسی آن بدین قرار است : 1 - هفت شیخ نشین واقع در سواحل شمالی ، به نامهای : شارقة ( شارجة )، کلبا، رأس الخیمة، ام القوین ، عجمان ، دبی ، ابی ظبی و فجیرة. این شیخ نشینها تحت الحمایه دولت بریتانیا میباشند و مجموع مساحت آنها شش هزارمیل مربع میباشد و دارای هشتادهزار سکنه است. اهالی آن به استخراج مروارید، شکار ماهی و کشتی سازی اشتغال دارند. 2 - سلطنت نشین مسقط، شامل باقی ساحل می باشد. محصول آن خرما و انار است و از صادرات آن ماهی است. و بیشتر تجارت این منطقه با کشور هندوستان میباشد.این قسمت که بیش از دیگر نواحی به «عمان » مشهور است مابین خلیج عمان و شیخ نشینهای تحت الحمایه و ربع خالی و حضرموت و دریای عمان قرار دارد. مساحت آن در حدود 212هزار کیلومتر مربع، و جمعیت آن 550هزار تن است.پایتخت آن مسقط میباشد و شهرهای مهم آن عبارتند از:مرباط، صور و صُحار. 3 - امام نشین عمان ، کشوری است مستقل داخل منطقه عمان و از مغرب با کشور عربستان سعودی هم مرز میباشد. و دولت بریتانیا هنوز نتوانسته است در این منطقه نفوذ یابد. پایتخت آن شهر نزوی است و اهالی آن در تربیت شتر مهارت دارند. ( از الموسوعة العربیه و المنجد ). و رجوع به مزون شود :

عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان . دارای 860 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوب و انگور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) شهری است در طرف شام که قصبه ٔ «بلقاء» بود. و «عمان » را در حدیث حوض غالباً همین شهر دانسته اند. و گویند که شهر دقیانوس همین عمان است و کهف و رقیم در نزدیکی آن قرار دارد و نزد اهل شهر مشهور است . «ابوعبداﷲ محمدبن احمد بشاری » در مورد عمان گوید: آن در کنار بادیه قرار گرفته و دارای قری و مزارع است و رستاق و قرای آن «بلقاء» است . این شهر مرکز حبوب و انعام میباشد و نهرها و آسیاهای آبی بسیاردارد. و جامع و مسجدی ظریف در قسمت بازار آن واقع است که صحن آن مانند مکه موزاییک با کاشی میباشد. قصرجالوت بر کوهی که بر این شهر مشرف است قرار دارد. ودر این شهر قبر «أوریاء» نبی علیه السلام واقع گشته که بر آن مسجدی بنا شده و مَلْعَب سلیمان بن داود علیه السلام نیز بدانجا است . نرخ ارزاق در این شهر ارزان است و میوه های آن فراوان میباشد. ولی مردمان آن جاهل و راههای آن صعب العبورند. (از معجم البلدان یاقوت ).و رجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغة شود. این شهر اکنون پایتخت کشور اردن هاشمی است . در دامنه ٔ کوه قرار گرفته و از مراکز مهم تجارتی میباشد. عمان در پایان جنگ بین المللی اول عبارت از قریه ای کوچک بود که چرکسها در آن می زیستند، ولی از زمان تشکیل دولت اردن و انتخاب آن به پایتختی ، شروع به آبادی و عمران کرد. جمعیت آن در سال 1333 هَ .ش . هشتادهزار تن بوده است . (از الموسوعة العربیة).


عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن قحطان . بر طبق نوشته ٔ مورخان عرب ، در موقع تفرق فرزندان نوح ، قحطان به یمن آمد و پادشاه شد و پس از او پسرش «یعرب » به پادشاهی رسید و یعرب در موقع سلطنت خود، نواحی را به برادران خویش داد از جمله عمان را به عمان بن قحطان و حضرموت را به حضرموت بن قحطان . (از تاریخ اسلام تألیف فیاض ص 19).


عمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (بحر...) دریایی است در قاره ٔ آسیا و در جنوب ایران که امتداد دریای هند بطرف شمال میباشد، و از راه تنگه ٔ هرمز به خلیج فارس می پیوندد. این دریا بین سواحل جزیرةالعرب و ایران و پاکستان و هندوستان قرار دارد. و قسمت شمالی آن را که بین ایران و عمان واقع است «خلیج عمان » نامند. بنادر مهم ایران که در ساحل این دریا قرار دارد عبارت است از: جاسک ، چاه بهار، گواتر، کلاک و تیز. (از المنجدو جغرافیای طبیعی کیهان ص 112). برای اطلاع از وضع قدیمی این دریا رجوع به نزهةالقلوب ص 233 شود. این دریا چون در جنوب ایران قرار دارد از قدیم در زبان فارسی ، مثالی برای هر نوع دریا گردیده است :
ز خون دشمن او شد به بحر مغرب جوش
فکند تیغ یمانیش رخش در عمان
به بحر عمان زآن رخش صاف شد لؤلؤ
به بحر مغرب زآن جوش سرخ شد مرجان .

عنصری .


چو به دریا نه صدف ماند و نه در
زحمت ساحل عمان چه کنم .

خاقانی .


از سحاب فضل و اشک حاج و آب شعر من
برگها را برکه های بحر عمان دیده اند.

خاقانی .


قطره که ودیعت صدف شد
لؤلؤ گردد به بحر عمان .

خاقانی .


ز دریای عمان برآمد کسی
سفر کرده هامون و دریا بسی .

سعدی (بوستان ).


- امثال :
قطره به عمان بردن ؛ کنایه از کار بیهوده انجام دادن است ، نظیر: زیره به کرمان بردن :
حبه ای را جانب کان چون برم
قطره ای را سوی عمان چون برم .

مولوی .


بضاعت من و بازار علم و حکمت او
مثال قطره و دجله ست و دجله و عمان .

سعدی .


لایق نبود قطره به عمان بردن
خار و خس صحرا به گلستان بردن
اما چه توان که رسم موران باشد
پای ملخی نزد سلیمان بردن .

؟ (امثال و حکم دهخدا، ذیل پای ملخ ...).



دانشنامه عمومی

مختصات: ۲۳°۳۶′ شمالی ۵۸°۳۳′ شرقی / ۲۳٫۶۰۰°شمالی ۵۸٫۵۵۰°شرقی / 23.600; 58.550
۱ـ احمد بن سعید البوسعیدی
۲ـ سعید بن احمد بن سعید
۳ـ حمد بن سعید
۴ـ سلطان بن احمد بن سعید
۵ـ بدر بن سیف
۶ـ سعید بن سلطان بن احمد
۷ـ ثوینی بن سعید بن سلطان
۸ـ سالم بن ثوینی بن سعید
۹ـ عزان بن قیس بن عزان
۱۰ـ ترکی بن سعید بن سلطان
۱۱ـ فیصل بن ترکی بن سعید
۱۲ـ تیمور بن فیصل
۱۳ـ سعید بن تیمور
۱۴ـ قابوس بن سعید
عمان با نام رسمی سلطان نشین عُمان (به عربی: سلطنة عمان) کشوری پادشاهی است در خاور شبه جزیره عربستان. پایتخت این کشور شهر مسقط است. عمان از خاور به دریای عرب و از شمال به دریای عمان منتهی می شود. این کشور از جنوب با یمن و از باختر با عربستان سعودی و امارت متحده عربی همسایه است. عمان همچنین دارای مرز دریایی با ایران است.
این کشور دارای دو برون بوم است. بخش کوچکی از عمان در قسمت جنوبی تنگه هرمز قرار دارد که مسندم نام دارد. این بخش از سرزمین اصلی جدا افتاده است. برون بوم دیگر مدحاء نام دارد که توسط امارات متحده عربی احاطه شده است.
از سده ۱۷ میلادی عمان دارای پادشاهی خودکفا بوده است. در سده ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده است. با کاهش قدرت در سده بیستم میلادی این کشور تحت تأثیر و نفوذ گسترده پادشاهی بریتانیای کبیر قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان پیوند گسترده نظامی و سیاسی با ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیای بزرگ دارد ولی سیاست خارجی آزادانه ای درپیش می گیرد.فرمانروایی این کشور پادشاهی بی چون و چراست اما پارلمان نیز نقش قانون گذاری و بازرسی اندکی دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

عَمّان
پایتخت و مرکز صنعتی مهم اردن، به فاصلۀ ۸۰کیلومتری شمال شرقی بیت المقدس (اورشلیم)، با ۲,۶۷۷,۵۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۳). از مراکز مهم ارتباطی است، که مسیرهای بازرگانی قدیمی خاورمیانه را به هم مرتبط می کند. بروز آشوب های فلسطین (۱۹۴۸، ۱۹۶۷، و ۱۹۷۳) و هجوم سیل آسای پناهندگان بر جمعیت عمّان افزود. با آغاز قرن جدید، این شهر مدرن توسعه یافت و از روستایی چرکسی، واقع در خرابه های شهری قدیمی، به یک مرکز بزرگ شهری تبدیل شد. بیشتر نبردهای فلسطینی ها و ارتش اردن در ۱۹۷۰، در عمّان اتفاق افتاد. در اواخر جنگ جهانی اول، بریتانیا عمّان را از تصرف ترکیه خارج کرد. آن ها سلط را به صورت قرارگاه نظامی خود درآوردند و در مارس ۱۹۱۸ به عمّان حمله کردند و پیش از بازگشت به پشت خط مرزیِ رود اردن، پل ها و خطوط راه آهن را منهدم کردند و ۱۰۰۰ نفر را به اسارت گرفتند. بریتانیا مجدداً در آوریل ۱۹۱۸ به عمّان یورش برد، ولی به علت بدقولی اعراب در کمک به آن ها، به رغم گرفتن ۱۰۰۰ اسیر، از محدودۀ سلط فراتر نرفتند. سپس در سپتامبر ۱۹۱۸ نیروهای بریتانیایی به فرماندهی ژنرال آلِن بی توانستند عمّان را تا پایان نبرد فلسطین در تصرف خود نگه دارند.

عمان (کشور). عُمان (کشور)
موقعیت. کشور سلطنتی عمان در آسیای جنوب غربی و شرق شبه جزیرۀ عربستان جای دارد. این کشور از شمال به خلیج عمان، از شرق و جنوب به دریای عرب (اقیانوس هند)، و از غرب به کشور های یمن، عربستان سعودی، و امارات متحدۀ عربی محدود است. مساحت آن 309,500 کیلومتر مربع و شهر مسقطپایتخت آن است.
سیمای طبیعی. سرزمین عمان از سه ناحیۀ متمایز شمالی، مرکزی، و جنوبی تشکیل شده است. ناحیۀ شمالی آن را کوه های جبل اخضر فراگرفته است و بلندترین نقطۀ این کشور، کوه شام، با ارتفاع 3,035 متر، در همین منطقه جا دارد. جلگۀ ساحلی این منطقه، که به خلیج عمان منتهی می شود، حاصل خیزترین ناحیۀ کشور است و بیشترین شهرها و آبادی های عمان در آن قرار دارند. ناحیۀ مرکزی، که در دنبالۀ شرقی صحرای ربع الخالی شبه جزیرۀ عربستان قرار دارد، دشت خشک و بی حاصلی است که شمال آن با خشک رود یا وادی های متعددی قطع می شود که از کوه های ناحیۀ شمالی سرازیر می شوند و راه مسقط به سلاله از میان آن می گذرد. شنزار وحیبَه یا رَملات اَلوحیبَه در شمال و بیابان الحراسیس در جنوب آن جا دارند. ناحیۀ جنوبی یا کوهستان ظفار در دنبالۀ شرقی ارتفاعات حضرموت واقع است و دماغۀ ضربت علی واقع در مرز یمن، جنوبی ترین نقطۀ کشور را تشکیل می دهد و کوه های جبل القرا و جبل القمر ارتفاعات ساحلی آن را پدید آورده اند. بخش کوچکی از کشور عمان در انتهای شمالی شبه جزیرۀ مُسَندَمواقع است و امیرنشین فجیرهدر امارات متحدۀ عربی آن را از سرزمین اصلی جدا می کند. به جز این بخش، که از جزیرک ها، خورها، بریدگی ها، و خلیجک های بسیاری تشکیل شده، کرانه های این کشور در ساحل خلیج عمان تقریباً عاری از بریدگی است و برعکس، کرانه های دریای عرب، که از رأس الحَدّ شروع شده و تا دماغۀ ضربت علی ادامه دارد، دارای خلیجک ها و جزایر چندی است که مهم ترین آن ها عبارت اند از خلیجک های مَصیرَه، صوقره، و خوریا موریا. جزایر مصیره با درازای 71 کیلومتر و حلّانیات (یا خوریا موریا)، که مجموعه ای از پنج جزیرۀ کوچک و بخشی از خاک کشور عمان است، در آب های ساحلی آن جا دارند. عمان سرزمینی خشک است و رودخانۀ دایمی ندارد و شبکۀ آبی آن به خشک رود یا وادی های چندی چون وادی العَین، وادی الاَسوَد، وادی الحَلفو، وادی الاندم، وادی العاتینه، و وادی الشیهان منحصر می شود. افزون بر شهر مسقط (پایتخت)، صُحار، نِزوی، صور، و سَلالَه، از دیگر شهرهای مهم عمان هستند. اقلیم کشور مذکور صحرایی و خشک است و ماه های فروردین تا مهر بسیار گرم و شرجی است و دمای هوا گاه تا 47 درجۀ سانتی گراد بالا می رود. کوهستان ظُفار، در جنوب، از خرداد تا شهریور به سبب بارندگی های مونسونیسَبُک، از لطافت و خنکی بیشتری برخوردار است و هوای آن از دیگر نواحی تحمل پذیرتر است. نواحی مرکزی و کویری آن بارندگی ندارد و گاه درپی بارندگی های شدید و غیر عادی، سیلاب های سنگین در خشک رودهای آن جاری می شود. میانگین دمای شهر مسقط در دی ماه 28 درجۀ سانتی گراد، در تیرماه 46 درجۀ سانتی گراد، و میانگین بارندگی سالانۀ آن 101 میلی متر است. در سلاله، واقع در منطقۀ ظفار، میانگین دما در دی ماه 29 درجۀ سانتی گراد، در تیرماه 32 درجۀ سانتی گراد، و میانگین بارندگی سالانۀ آن 98 میلی متر است.
اقتصاد. ذخایر نفت عمان در اقتصاد این کشور نقش حیاتی دارد و از دهۀ 1970 با درآمد های حاصل از نفت، تأسیسات صنعتی وسیعی در این کشور ایجاد شده است. کشاورزی با استفاده از آب چاه های عمیق صورت می گیرد و گندم و جو، یونجه، خرما، لیمو، نارگیل، موز، انواع سبزی، و صیفی جات، محصولات کشاورزی آن به شمار می روند. برنامۀ پنج سالۀ توسعه و عمران که برای سال های 2001 تا 2005 در نظر گرفته شده بود، تحّول محسوسی در شئون اقتصادی این کشور ایجاد کرد. الکتریسیتۀ تولیدشده در این کشور حدود 8میلیارد کیلووات ساعت است و مصرف سرانۀ آن به 2,828 کیلووات ساعت می رسد. منابع نفت کشور عمان که در 1964 کشف شده، نقش بسیار مهمی در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی این کشور دارد و گاز طبیعی بعد از نفت در رتبۀ دوم اهمیت واقع است. سلطان نشین عمان از نظر منابع زیرزمینی، غنی است و کرومیت، مس، نقره، طلا، پلاتین، زغال، پنبۀ کوهی، منگز، ژیپس، سنگ آهک، و سنگ مرمر، دیگر منابع زیرزمینی آن را تشکیل می دهند.
حکومت و سیاست. نوع حکومت کشور عمان سلطنتی موروثی است و همۀ اختیارات با شخص سلطان است؛ هیئت دولت را نیز سلطان منصوب می کند و او را در امور گوناگون کشور یاری می دهد. به موجب قانون اساسی 1991، نهادی با نام مجلس شورا با 164 عضو تأسیس شده است که 83 عضو آن منتصب اند. این مجلس فقط نقش مشورتی دارد و وضع قوانین با شخص سلطان قابوس ابن سعید آل سعید است که زمام امور کشور را از سال 1970 در دست دارد.
مردم و تاریخ. جمعیت عمان به 2,694,094 نفر (2010) می رسد و تراکم نسبی آن 8.7 نفر در کیلومتر مربع است. رشد سالانۀ جمعیت این کشور2.2 درصد است و73.5 درصد از مردم این کشور را عرب های عمانی تشکیل می دهند. 86 درصد از آنان مسلمان اند و71.5 درصد از جمعیت آن در شهرها به سر می برند و زبان رسمی آنان عربی است. شهر مسقط که در ساحل خلیج عمان جا دارد، در قرن 5پ م، از مراکز دادوستد کالا بود. نیاکان عمانی های امروزی طی دو موج مهاجرت، یکی از جنوب و از راه یمن و دیگری از نواحی شمالی شبه جزیرۀ عربستان به این سرزمین وارد شدند. در قرن 7م با اشاعۀ آیین اسلام، رهبری جماعات عمانی در دست زعمای مذهبی با نام امام قرار گرفت و بندر صُحار در قرن 9م از بندرها و مراکز مهم تجاری دنیای اسلام شد و عمان رفته رفته به قدرت مهم دریایی منطقه تبدیل گردید. این سرزمین در 1256م به تصّرف ایران درآمد و تا اوایل قرن 16 در همین وضعیت باقی ماند. پرتغالی ها در 1507 عمان را تصرف و غارت کردند. آنان نیروی دریایی و تأسیسات بندری آن را ویران کردند تا بر تنگۀ هرمز استیلا یابند. در 1650 عمان دوباره قدرت گرفت و با یاری عثمانی ها و ایرانی ها و انگلیسی ها، پرتغالی ها را از منطقه بیرون راند. به این ترتیب، بار دیگر به یک قدرت دریایی تبدیل شد و ناوگان و سوداگران خود را به کرانه های افریقا و جزایر زنگبار گسیل داشت و آن نواحی را از دست پرتغالی ها خارج کرد. در 1741 احمد بن سعید، بنیاد گذار خاندان سلطنتی آل سعید که امروز در عمان سلطنت می کنند، قدرت را در دست گرفت. جانشینان او برای رونق و ترقی عمان کوشیدند و با مرگ سلطان بن احمد (در 1855)، دوران افول عمان آغاز شد و زنگبار و نواحی ساحلی افریقا را از دست داد. این سرزمین در 1888 به تحت الحمایگی بریتانیا درآمد و به مرور کشوری منزوی شد. سلطان سعید بن تیمور که از 1932 تا 1970 بر عمان سلطنت می کرد، در کودتای بدون خون ریزی 1970 به رهبری پسرش قابوس بن سعید از سلطنت برکنار شد و نام کشور مسقط و عمان به عمان تغییر یافت. سلطان قابوس بن سعید در شیوۀ حکومت تغییراتی داد و در 1978 با کشف نفت در ظفار، دوران تحول و ترقی این کشور آغاز شد.

نقل قول ها

عُمّان کشوری در شرق شبه جزیره عربستان.
• «عمّانی ها همه عربند، ما بر اساس فرقه یا مذهب تفکیک نشده ایم. این بخشی از فرهنگ شهروندی ما است و این مبنایی است که بر اساس آن ساختار نهادها را ایجاد کرده ایم، یعنی همان مردم عمان». -> یوسف بن علوی
• «پرچم: پرچم مسقط و عمان تا قبل از استقلال این کشور (۱۹۷۰) کاملاً قرمز بود و در سال ۱۹۷۰ بعد از استقلال عمان علامت رسمی شمشیر و خنجر نیز بر این پرچم افزوده شد و دو نوار سفید و سبز نیز در بالا و پایین آن قرار داده شده که نشانهٔ وحدت مسقط و عمان در ایجاد کشور پادشاهی عمان است.» در اثرش چاپ ۱۳۷۰/ ۱۹۹۱م -> رسول خیراندیش

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عمان یکی از کشورهای اسلامی است. این کشور در قرن نهم میلادی به اوج رونق خود رسید و با گذشت زمان این عظمت را از دست داد.
پیروان فرقه اباضیه اکثریت جمعیت عمان را تشکیل می دهند. این گروه از مسلمانان پیرو «عبدالله بن عباد» بوده و در سراسر عمان سکونت گزیده اند. اهل سنت عمان در استان جنوبی «ظفار» و «سور» و نواحی اطراف آن حضور دارند. شیعیان به عنوان سومین گروه مذهبی عمان خود به سه گروه «عجم ها» و «لوایتا» و «بحارنه» تقسیم شده اند و بیشتر در امتداد ساحل باطنه و منطقه مسقط مطرح زندگی می کنند. مسیحیان نیز در شهرهای مسقط و سلاله سکنی دارند. با توجه به این که دین رسمی عمان اسلام است، سایر ادیان نقشی در ساختار سیاسی کشور ندارند. در این میان اکثریت مردم عمان پیرو مذهب اباضی بوده و درت در دست آن هاست. با توجه به این که از صدر اسلام تاکنون حکومت در عمان در دست رهبران مذهبی بوده، امروزه نیز نفوذ مذهب در این کشور زیاد است و کشور طبق اصول شرعی فرقه اباضی اداره می شود. سلطان قابوس با وجود تلاش برای اداره مملکت به شکلی غیر مذهبی هنوز نتوانسته است در این زمینه به موفقیت دست یابد و شرایط حاکم بر جامعه کاملا مذهبی و مبتنی بر اصول شرعی اباضیه است.
ساختار حکومت
ماهیت حکومت عمان سلطنت مطلقه است و همه امور در شخص سلطان خلاصه می شود. با توجه به اینکه در عمان قانون اساسی وجود ندارد، قوای سه گانه از یکدیگر تفکیک و مجزا نمی شوند و سلطان بر هر سه قوه تسلط داشته و وظایف آن ها را مشخص می کند. سلطنت در عمان موروثی است و جانشین سلطان، سه روز پس از مرگ یا کناره گیری وی از جانب خاندان سلطنتی انتخاب می شود و اداره کشور را در دست می گیرد. سلطان افزون بر مقام سلطنت، ریاست حکومت، مقام نخست وزیری و فرماندهی کل نیروهای مسلح را بر عهده دارد. وزرای کابینه به دست سلطان منصوب می شوند. اعضای مجلس دولت نیز از سوی شاه انتخاب می شوند؛ همچنین رئیس مجلس شورا، رؤسای قوه قضائیه و قضات دادگاه ها از سوی شاه تعیین می شوند. در حکومت پادشاهی و سلطنتی عمان، همه چیز قائم به ذات سلطان است. تمام قوانین و تصمیم گیری های مهم با فرمان سلطان صادر می شود و تمامی آنها لازم الاجرا است. قوانین، احکام و فرمان ها از جانب شخص سلطان به تصویب می رسند. همچنین پیمان ها، قراردادها و منشورهای بین المللی پس از تایید و امضای سلطان به طور رسمی اعلام می شوند. سلطان در تصمیم گیری های خود از مشورت با وزراء و نمایندگان مجالس نیز بهره می برد. در عمان تشکیل هرگونه حزب سیاسی و انجمن ممنوع است.
ساختار و شاریط اقتصادی
...
[ویکی اهل البیت] عمان، سلطان نشینی مستقل در گوشه جنوب شرقی شبه جزیره عربستان است. پایتخت و بندر عمده اش شهر مسقط برکنار دریای عمان و دریای عرب واقع است. رأس المسندم در داخل سواحل متصالح (شیخ نشین ها) نیز جزء عمان است. عمان از طرف شمال به ربع الخالی محدود می شود. دو شهر قدیمی آن صحار و صور بازارهای محلی و بندرگاه کشتیرانی به سوی هند، یمن، زنگبار و سواحل خلیج فارس است.
عمان از لحاظ محصولات کشاورزی و منابع معدنی ثروتمند است. صادراتش خرما، لیمو، انار و ماهی خشک است. در آنجا پرورش شتر نیز رایج است. بیشتر مردم آن پیرو مذهب اباضی اند.
سرزمین عمان از منطقه کوهستانی و دشت های کرانه ای تشکیل شده و منطقه کوهستانی آن از سنگهای آتشفشانی است. در لابلای کوههای عمان درّه هایی است که بیشتر آنها خشک و بدون آب است و راه مواصلاتی میانه کرانه و زمین های داخلی از این درّه ها می گذرد. هوای عمان گرم و استوایی است. ایرانیان قدیم عمان را «مزون» می نامیدند.
در عمان شهرهای باستانی مانند صحار، نزوه و دبا از آغاز روزگار اسلام معروف بوده است. صحار پایتخت قدیم عمان... یکی از بازارهای دوران جاهلیت بوده است.
در سال هشتم هجرت، پیامبر صلی الله علیه و آله عمرو بن عاص را نزد جیفر و عیاذ (دو برادر) فرزندان جلندی ازدی به عمان فرستاد تا صدقات و زکات آنجا را از توانگران گرفته و به تنگدستان دهد و از مجوس (زرتشتیان) هم جزیه (گزیت) بگیرد؛ گفته شده که این کار در سال هفتم هجرت بوده است.
به نوشته اصطخری، عمان ولایتی گرمسیر است... در عمان خرما و میوه بسیار باشد؛ مانند انار، موز و ناق که به عربی آن را نبق گویند... و کشتی های بزرگ آنجا آید. (لنگر اندازند)
بر کرانه دریای پارس هیچ شهری آبادانتر و توانگرتر از صحار نیست، در این ولایت شهرهای بسیار است و گویند که اعمال آن سیصد فرسنگ باشد. در آنجا قومی از خوارجند که ایشان را شراة خوانند... معتضد، میان ایشان و قومی از بنی سامة بن لوی جنگ افتاد. مردی از ایشان به نام محمد بن قاسم سامی به نزد معتضد آمد و از وی مدد خواست.

جدول کلمات

مسقط

پیشنهاد کاربران

این واژه اربی است و نام باستانی و ایرانی این دریا که با استان سیستان و بلوچستان هم مرز است، مَزون mazun می باشد

ساناز


کلمات دیگر: