کلمه جو
صفحه اصلی

نفس نباتی

فرهنگ فارسی

روحی که در نبات یعنی سبزه و درختان می باشد . قوتی که جسم بدان از طول و عرض و عمق بزرگ شود .

لغت نامه دهخدا

نفس نباتی. [ ن َ س ِ ن َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روحی که در نبات یعنی سبزه و درختان می باشد. ( غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). قوتی که جسم بدان از طول و عرض و عمق بزرگ شود. ( یادداشت مؤلف ). حکماگویند: نفس نباتی عبارت است از کمال اول برای جسم طبیعی آلی از جهت آنکه مبداء تغذیه و تنمیه و تولید مثل است. و به قول عرفا روح را در موقع ظهور افعال نباتیه نفس نباتی گویند. ( از فرهنگ علوم عقلی ص 600 ) ( از اسفار ج 4 ص 11 ) ( رسائل اخوان الصفا ج 1 ص 241 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اولین امری که در این قسمت ذکر آن ضروری است اثبات وجود شیئی هست که ما آن را نفس می نامیم. بعد از اثبات اصل وجود نفس نباتی به دیگر خصوصیات آن خواهیم پرداخت. در راستای این هدف می گوییم: ما گاهی اجسامی را مشاهده می کنیم که تغذیه می کنند و همچنین رشد و تولید مثل می کنند. صدور این آثار و افعال به جهت جسم بودن آنها نیست. بنابراین ضروری است که در ذات این اجسام مبدای غیر از جسم بودن آنها برای این افعال خاص باشد. طبق این نتیجه هر آنچه که مبدا صدور افعالی باشد که آن افعال بر یک منوال صادر نمی شوند و اراده ای در پس این افعال نباشد، نفس نباتی نامیده می شود. بنابراین دو شرط در نفس نباتی ملحوظ است، یکی اینکه افعال صادره از آن بر یک منوال نباشند و دیگر اینکه منشا این افعال نفسی است که دارای اراده نیست.
صدور افعال بر یک منوال بدین معنی است که یک شی از ابتدا فقط یک فعل خاص را انجام دهد آن هم به گونه ای که هیچ گونه تنوعی در انجام آن فعل نباشد. مثلا صورت معدنی آب همیشه حالت رطوبت دارد و به همین جهت اشیاء دیگر را نیز مرطوب می کند. اما در گیاهان حداقل سه نوع از افعال مشاهده می شود؛ اول تغذیه دوم رشد و سوم تولید مثل. این سه نوع فعل هم در بعضی موارد به شکل های گوناگونی ظهور و بروز دارند؛ مثلا فعل رشد گیاهان ، گاهی در ساقه هاست گاهی در برگ ها و گاهی در میوه است. قید دوم این بود که این افعال از ذاتی که اراده داشته باشد صادر نمی شوند، یعنی گیاه مانند حیوان و انسان نمی تواند در انجام افعالش دارای اراده باشد. اراده از نظر لغوی بمعنای خواستن و قصد کردن و توجه کردن آمده است و حکماء عزم راسخ را که بعد از مقدمات فعل که تصور و میل و عشق و شوق باشد حاصل می شود اراده گویند که مقدمه قریب فعل است. از نظر اصطلاحی اراده عبارت از صفتی است که مخصوص به بعضی از موجودات زنده و مخصص وقوع بعضی اضداد دون دیگر و در وقتی دون وقتی دیگر است با یکسان بودن توانائی او بر تمام اضداد و اطراف و اوقات.
← صور نوعی میان اراده و صدور فعل
صفاتی از قبیل نمو (رشد)، تغذیه و تولید مثل از اوصاف ذاتی گیاهان می باشد چرا که گیاه بودن گیاه در گرو وجود اوصاف و افعال مذکور است. به عبارت دیگر، تحصل گیاه به مثابه یکی از انواع جسم، نیاز به انضمام مفاهیمی ذاتی به معنای جنسی جسم (که جسم طبیعی خوانده می شود) دارد. یکی از مفاهیم ذاتی مذکور، مفهوم نمو یا رشد است که انضمام آن به جسم سبب تحصل نوع نباتی می گردد. اکنون باید در جستجوی مبدا مفهوم یاد شده بود. بی تردید جسمیت گیاه نمی تواند منشا وصف نمو باشد؛ زیرا در این صورت لازم می آید که همه اجسام از آن جهت که جسم هستند نامی باشند، در حالی که چنین نیست. بنابراین لازم است به غیر از صورت جسمیه، صورت نوعیه ای با خصوصیات زیر وجود داشته باشد تا مبدا این آثار خاص باشد. الف_ صورت مزبور مقوم ماده جسمانی نبات باشد؛ چرا که قوام ماده وابسته به صورتش است. ب_ اگر به اعتبار لابشرط لحاظ بشود مفهومی فصلی بدست آید که از یک سو نسبت به جنس ، نوع نباتی محصل است، بدین معنا که ابهام جنسی آن را می زداید و از سوی دیگر منوع آن می باشد؛ یعنی انضمام آن به جنس پدید آورنده یک نوع حقیقی (که نوع نبات باشد) است. ج_ صورت مذکور علت فاعلی آثار و افعال نباتی باشد و به دیگر سخن، مبدا صدور افعال نباتی از جسمی که خود اقتضایی نسبت به آن افعال ندارد گردد. از سوی دیگر، ما معنای جنسی جسم را از اجناس جوهری و همچنین ماده جسمانی را نیز از سنخ جواهر می دانیم. بنابراین، مبدا و صورت مورد بحث نیز ضرورتا جوهر خواهد بود؛ زیرا در بررسی انجام شده ملاحظه کردیم که مبدا مذکور مقوم و محصل امور جوهری و مؤثر در ظهور افعال و آثار خاصی در ماده جسمانی، که خود جوهر است، می باشد و محال است که چنین مبدئی، که فی الواقع همان نفس نباتی است، خود، جوهر نباشد. بر اساس مبنایی که ملاصدرا و همچنین ابن سینا در مبحث جواهر دارند مقوم جوهر، جوهر است، از این جهت مبدا مذکور، یعنی نفس نباتی، نه تنها جوهر است بلکه در مقایسه با جنس و ماده خود نسبت به وصف جوهریت اولی است چرا که بر طرف کننده ابهام جوهر و منشا قوام یک ماهیت جوهری و فعلیت بخش استعدادی ماده است.
انواع قوای نفس نباتی
قوای نفس نباتی نیز که به تکرار در متن از آنها در متن یاد کردیم سه قوه هستند: ۱. قوه غاذیه: کار این قوه اینست که جهت ساخت اجزای تحلیل رفته از بدن، مواد خارجی را جذب بدن کند و پس از تغییر شکل، آنها را شبیه اعضای بدن سازد. ۲. قوه منمیه: این قوه بر ابعاد جسم به صورتی که مشابه اجزای گیاه باشد می افزاید به گونه ای که آن جسم گیاهی یا حیوانی به کمال رشد خود برسد. ۳. قوه مولده: این قوه بخشی از جسم حیوانی یا گیاهی که بالقوه شبیه آن جسم است را جدا می کند و سپس به کمک اجسام دیگری که شبیه آن جسم اند، آن بخش بالقوه را بالفعل می کند، به تعبیری دیگر، وظیفه تولید مثل را بر عهده دارد.


کلمات دیگر: