کلمه جو
صفحه اصلی

کاشی کاری

فارسی به انگلیسی

tiling


tiling, tile-work

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل کاشی کار : [ مولانا حبیب شخصی خوش صحبت است ... و شعر نیز نیکو میگوید و با این فضیلت در کاشی کاری نظیر خود ندارد ] . ( ترجم. مجالس النفایس ) . توضیح صنعت ساختن کاشی و آن یکی از عالی ترین هنر هایی است که ایرانیان برای تزیین ابنیه ابداع کرده اند و بحدی در ابنیه و ساختمانهای مذهبی و شخصی ایران بعد از اسلام معمول شده که نمیتوان عمارت یا کاخی ایرانی را بدون آنکه کاشیهای زیبا با رنگ آمیزی عالی و اشکال ممتاز دیوار های آنرا زینت بخشد و شکل ایرانی خاص بان بدهد بتصور آورد . زیبا ترین کاشی هایی که در دور. اسلامی در ایران تهیه شده و از حیث صنعت قابل توجه است آجر های کوچکی است که با لعاب آبی رنگ پوشیده گردیده و در مسجد جامع شهر قزوین بکار گذاشته شده و متعلق به اوایل قرن ششم ه . ( دوازدهم م . ) است و چنانکه از کاشیهای مقبر. مومنه خاتون - در شهر نخجوان - که متعلق بسال ۵۸۲ ه . ق . ( ۱۱۸۲ م . ) است بر میاید این صنعت بسرعت ترقی کرده و در آخر قرن ششم رونقی بسزا یافت . در کاشی کاریهای ایرانی برای پوشاندن دیوار های عمارات اشکال زیبای بسیار بکار برده اند که از آن جمله است اشکال ستاره یی ساده که بیش از یک یا دو رنگ نداشته اند یا کاشیهای صلیبی شکل که غالبا سنگهای آبی فیروزه یی باز یا لاجوردی پر رنگ بود . غیر از اینها اشکال ستاره یی صلیبی را که با صورتهای انسانی و حیوانی و نباتی بسیار مزین بوده و مینا کاری بر رونق و درخشند گی و زیبایی آنها می افزوده است نیز در کاشیهای خود بکار برده اند . چنین مینماید که بکار بردن آجر های کاشی لعاب صدفدار و مینایی را ایرانیان از قرن پنجم ه . ( یازدهم م . ) ساخته اند . و در اوایل استعمال این نوع کاشی منحصر با بنی. بزرگ و مهم بود ولی در اواخر قرن ششم ه . ( دوازدهم م . ) ساختن این نوع ترقی بسیار کرده و از کاشان بشرهای دیگر ایران و نواحی شهر شرق فرستاده میشده . این صنعت همچنان تا نیم. قرن هشتم ه . ( چهاردهم م . ) رونق داشت و در هم. این مدت شهر کاشان بزرگترین مرکز آن بود . در شهرهای دیگر ایران مخصوصا در ری و سلطان آباد نیز تهیه میشده است ولی کاشیهای این دو شهر از کاشیهای ساخت کاشان پست تر بوده است . معرق کاری ( ترجم. صنایع ایران بعد از اسلام ۲ ) ۵۹ - ۵۷ - ( اسم ) بنایی که در آن کاشی نصب شده : [ صحن کاشی کاریش را گاه لنگر فوته بین هر که را باشد تمنا سیر صحن آشدار ] . ( اشرف )

لغت نامه دهخدا

کاشی کاری. ( حامص مرکب ) نوعی از صنایع که در عمارت کنند. ( آنندراج ). کاشی سازی. رجوع به کاشی سازی شود. ( ناظم الاطباء ). در ترجمه کتاب «صنایع ایران بعد از اسلام » آمده است : انصاف این است که گفته شود کاشی کاری بهترین و عالی ترین چیزی است که ایرانیان برای تزیین و آرایش ابنیه ابداع کرده اند و بحدی در ابنیه و ساختمانهای مذهبی و شخصی ایران بعد ازاسلام معمول و متداول شده که نمیتوان عمارت یا کاخ ایرانی را بدون اینکه آجرهای زیبای کاشی که با رنگ آمیزی عالی و اشکال ممتاز خود دیوارهای آن را زینت دهد و یک شکل ایرانی خاصی به آن بپوشاند و منظره غریب وزیبائی به آن بدهد، به تصور آورد زیباترین کاشی هائی که در دوره اسلامی در ایران تهیه شده و از حیث صنعت قابل توجه است آجرهای کوچکی است که با لعاب آبی رنگی پوشیده شده و در مسجد جامع شهر قزوین بکار گذارده شده و راجع به اوایل قرن ششم هجری ( دوازدهم میلادی ) است و چنانکه از کاشیهای مقبره مؤمنه خاتون که در شهر نخجوان است و راجع به سال 582 هَ. ق. ( 1182 م. ) میباشد بر می آید این صنعت خیلی زود و با سرعت ترقی کرد و در آخر قرن ششم رونق بسزائی یافته است. در کاشی کاریهای ایرانی برای پوشاندن دیوارهای عمارات اشکال زیبای زیادی بکار برده اندکه از آن جمله است اشکال ستاره ای ساده که بیش از یک یا دو رنگ نداشته اند و یا کاشیهای صلیبی شکل که غالباً سنگهای آبی فیروزه ای باز و یا لاجوردی پررنگ بود و غیر از این اشکال یک اشکال ستاره ای و صلیبی که به اشکال انسانی و حیوانی و نباتی بسیار مزین بوده و میناکاری بر رونق و درخشندگی و زیبائی آنها می افزوده است نیز در کاشیهای خود بکار برده اند. ولی چنین مینماید که بکار بردن آجرهای کاشی لعاب صدف دار و مینائی را ایرانیان از قرن پنجم هجری ( یازدهم میلادی ) ساخته اند و در اوایل امر استعمال این نوعی کاشی منحصر به ابنیه بزرگ و مهم بوده ولی در اواخر قرن ششم هجری ( دوازدهم میلادی ) ساختن این نوع کاشی ترقی زیادی کرده و از شهر کاشان بسایر شهرهای ایران و قسمت های شرق نزدیک فرستاده میشده و این صنعت همچنان تا نیمه قرن هشتم هجری ( چهاردهم میلادی ) دارای این رونق بوده و در تمام این مدت بزرگترین مراکز آن شهر کاشان بوده است البته در سایر شهرهای ایران مخصوصاً در ری و سلطان آبادنیز تهیه میشده است ولی کاشیهای این دو شهر از کاشیهای ساخت کاشان پست تر بوده است اما معرق کاری در قرن ششم هجری ( دوازدهم میلادی ) یعنی در دوره سلجوقی به سمت کمال رفته و متداول گردیده است و هنرمندان و صنعتگران قرن هشتم ( چهاردهم میلادی ) از صنعتگران دوره سلجوقی بمراتب بهتر و ماهرتر بوده و برتری محسوسی بر آنها داشته اند در این قرن موفق شدند اجزائی را که اشکال معرق از آنها تشکیل مییابد کوچکتر کنند و لطیف ترین و زیباترین اشکال بنائی و هندسی را در یک مجموعه از رنگهای زیبا و براق که جز در فنون و صنایع شرقی و خصوصاً ایرانی دیده نمیشود، نمایش دهند خصوصاً ارزانی معرق بیشتر موجب شیوع آن شده زیرا هزینه ساختن معرقهای لعاب صدفی دار بمراتب کمتر از هزینه آجرهای کاشی مینائی بوده و علت این امر واضح است زیرا در کاشی لازم بود پس از کشیدن زنگ و نقش یکبار دیگر آن را در کوره گذارند و این عمل گذشته از هزینه اضافی که داشت چندان مورد اطمینان نبوده چه ممکن بود کاشی ها از کوره سالم بیرون نیاید ولی به هر حال این صنعت در دو قرن نهم و دهم هجری ( پانزدهم و شانزدهم میلادی ) بمنتهای ترقی و کمال خود رسیده و عصر طلائی خود را تشکیل داده و در این دوره مراکز مهم معرق سازی شهرهای اصفهان و یزد و کاشان و هرات و سمرقند و تبریز بوده اند. در همین اوقات خزف سازان اصفهان طریقه دیگری ابتکار کردند که آنها را از سختی ساختن معرق لعاب صدف دار مستغنی نمود و در وقت و هزینه ای که برای معرق کاری لازم بودآنها را بی نیاز ساخت ، این طریقه جدید موسوم به «هفت رنگی » است و این صنعتگران بوسیله آن موفق شده اند هفت رنگ یا بیشتر را در یک آجر که ساحتش یک پای مربع بود جمع آورده بکار برند و از این راه توانسته اند رنگهای زیادی را در مساحت کمی استعمال نمایند در این طریقه دیگر مانند معرق اشکال منحصر به اشکال هندسی نبود و توانسته اند بعضی مناظر مختلف و اشکال انسانی رادر روی این آجرها بکشند. قدیمترین نمونه هایی که از این آجرهای هفت رنگ به دست آمده از مدرسه شاهرخ تیموری است که در شهر خود گرد ساخته و تاریخش اوایل قرن نهم هجری ( قرن پانزدهم میلادی ) را نشان میدهد اما عصرطلائی این صنعت را میتوان در دوره شاه عباس صفوی دانست و امروز در موزه ویکتوریا والبرت لندن و موزه متروپولیتان در نیویورک بعضی الواح از صنعت هفت رنگ موجود است که مدعیند از کاخ چهل ستون به دست آمده است ولی بهترین و عالیترین آجرهای هفت رنگ را باید در کلیساهای شهر جلفای اصفهان دید. ( ترجمه صنایع ایران بعد از اسلام صص 57 - 59 ).

فرهنگ عمید

۱. نصب کردن آجر کاشی در ساختمان ها، شغل و عمل کاشی کار.
۲. ویژگی بنایی که در آن کاشی نصب شده.

دانشنامه عمومی

با گسترش دین اسلام در شرق، شیوهٔ معماری در این مناطق خصوصاً در بخش تزئینات تغییر نمود. اسلامیون، آن دسته از آثار هنری که از آداب و رسوم اسلامی خارج بودند و حاوی نماد انسانی و حیوانی بودند را تخریب کردند. در نظر آنان هنر می بایست در خدمت علم و دانش باشد نه پرستش. در عهد اسلامی هنرهای تزئینی و صورت گری فقط از جهت صحنه های یادگاری و حماسی باقی ماندند. نقاشی مشجر خطوط هندسی و نوشته های کوفی مزین و آمیخته با گل و برگ و غیره روی بناها یقیناً از سده سوم هجری به بعد رواج یافته اند. این گونه تزئینات را می توان در خشت های بنای آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا در حدود سال های ۳۰۰ هجری قمری (۹۶۰ میلادی)، مقبره پسر علمدار ۴۱۸ قمری (۱۰۲۷ میلادی)، نقاشی گل و برگ لوحه سنگی مرمر سلطان محمود غزنوی حدود ۴۰۰ قمری (۱۰۰۹ میلادی)، آثار نقاشی روی سنگ گچ دیوارهای ابنیه عصر سامانیان و اوایل دوره غزنویان مشاهده کرد. بعد از آن در آسیای میانه شاهد پیشرفت نقاشی در عصر سلجوقی هستیم که نمونه های زیبا و دلکش آن را می توانیم در محراب مسجد جامع اولیا در حدود ۴۶۰ قمری (۱۰۶۷ میلادی)، بناهای مسعود سوم و منارهای غزنه حدود ۵۰۰ قمری (۱۱۰۶ میلادی)، بقایای بناهای چشت شریف، مسجد جامع هرات ۵۶۷ قمری (۱۲۰۰ میلادی)، نقاشی های بنای مرقد امام خورد (یحیی بن زید) در سرپل حدود ۴۳۰ قمری (۱۱۳۵ میلادی) و مدرسه چونه بادغیس ۵۷۰ قمری (۱۱۷۵ میلادی) مشاهده کنیم.
از استادان معاصر این رشته از هنر ایرانی می توان از استاد علی پنجه پور اصفهانی نام برد که آثار به جای مانده از ایشان در جای جای ایران و جهان حافظ سبک اصیل کاشی کاری و معماری ایرانی و شایسته تقدیر می باشد. از جمله آثار ماندگار این استاد برجسته ایرانی، می توان به گلدسته های حرم مطهر حضرت زینب کبری در کشور سوریه(به عنوان مرتفع ترین گلدسته های کاملاً پوشیده شده از کاشی معرق در دوران معاصر در سطح جهان) اشاره نمود. در حال حاضر نیز فرزندان استاد علی پنجه پور ادامه دهندگان و حافظان سبک هنری وی می باشند.
شیوه تزئینی بناهای اسلامی در دوره تیموری ها در هرات نفوذ بیشتر کسب کرد و به اوج تکامل خود رسید. نمونه های قابل توجه تزئینی و ساختمانی اسلامی در افغانستان عصر تیموری ها شامل موارد زیرند: کاشی های مسجد جامع هرات، مقبره گوهرشاد، کاشی های مناره های مصلی، کاشی های منار تیموری در قلعه اختیارالدین، کاشی کاری مقبره شاه ولایت ماب (که به عقیده بعضی از پژوهشگران، هفتصد نوع کاشی در آن به کار رفته) و کاشی کاری مقبره خواجه عبدالله انصاری. تعدادی از آثار تاریخی دیگر از قبیل مناره های مساجد، زیارتگاه ها و مقابر در نقاط مختلف افغانستان چون بلخ، لشکرگاه، هرات، قندز، غور، غزنه، و کابل و سایر گوشه و کنار افغانستان که تاکنون موجود است هر کدام شاهد انواع شیوه های تزئینی رایج در افغانستان بوده است.
کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوه اساسی و بنیادی در تزئینات ساختمان های آبده یی و ساختمان های عادی می باشد. استفاده از این شیوه در معماری اسلامی بسیار رایج است و طرح های جالب، جلو رشد و کشف تزئینات خشتی و گچی را گرفت و همه علاقه مند تزئینات با کاشی شدند. استفاده از کاشی به نحوی که روی دیوار را کاملاً بپوشاند اولین بار در قرن ۱۳ و در قونیه به کار رفته است.کاشی کاری به صورت هنر تزئینی در کشورهای اسلامی به اوج شکوفایی خود رسید و یکی از ویژگی های برجسته معماری اسلامی به شمار می رود کاشی های که برای تزئین عمارات به کار می رود عموماً سه نوع بوده که ذیلاً توضیح می گردد.
الف: کاشی معرق: با تلفیق تکه های کوچک گوناگون ساخته می شود که به اساس طرح اصل یکایک تراشیده می شود و در جای معین آن نصب می گردد.

دانشنامه آزاد فارسی

نمایی از کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله، اصفهان
نمایی از کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله، اصفهان
نمایی از کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله، اصفهان
از هنرهای صناعی ایران. کاشی از شکل بخشیدن به گِل و تزیین آن با لعاب پس از حرارت دادن در کوره به دست می آید. کیفیت کاشی براساس میزان حرارت، نوع پرداخت، تراش، صیقل دادن و نوع لعاب و تزیین آن تعیین می شود. فرآیند تولید کاشی، و سُفال مانند یکدیگر است. تفاوت عمده شان در آن است که کاشی جزئی از معماری به حساب می آید. پروفسور آرتور اپهام پوپ، ایران شناس شهیر، دربارۀ کاشی کاری در ایران نوشته است: «کاشی های لعابی نخستین بار در قرن ۱۲م در گنبد مسجد جامع قزوین به کار رفت و به سرعت توسعه یافت. در چند نسل، همۀ ساختمان ها با کاشی کاری های بسیار زیبا گوهرنشان شدند که این آغاز عصر جدیدی در تزیین هنر معماری ایرانی بود». کاشی کاری در دوران تیموریان و صفویان رواج یافت. تاریخی ترین و معروف ترین کاشی کاری های ایران در صحن امام رضا (ع) و مسجد گوهرشاد، مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله و کلیسای مسیحی جلفا، و مساجد جامع یزد و کاشان یافت می شود. در صنعت کاشی سازی، دو نوع کاشی بسیار معروف است: کاشی معرّق و کاشی هفت رنگ. کاشی معرّق از کنار هم قرار دادن قطعات ریز یک رنگ و کاشی هفت رنگ از لعاب دادن چندرنگ، که مجموعاً از هفت رنگ تجاوز نمی کند، ساخته می شود. کاشی معرّق، نخستین بار در زمان تیموریان در شرق ایران ساخته شد و ساخت کاشی هفت رنگ نیز در زمان شاه عباس معمول شد. برخی از استادان کاشی کار قدیمی عبارت اند از ابوزید، کاشی کار صحن امام رضا (ع)؛ یوسف محمد، کاشی کار آرامگاه علی بن جعفر در قم؛ حیدر، کاشی تراش مسجد میدان کاشان؛ مصدق کاشی تراش مسجد آبی تبریز؛ استاد حسین کاشی کار منارۀ هارون ولایت اصفهان؛ نام این کاشی کاران در بناهای مذکور نقش شده است. کاشی در رنگ های گوناگونی تهیه می شود، ازجمله فیروزه ای، آبیِ آسمانی، نارنجی، سبز زمرّدین، زرد زعفرانی، زرد نارنجی، سیاه، سفید و طلایی. کاشی سازی و کاشی کاری در دوران معاصر نیز معمول است و در اغلب بناهای مذهبی و هنری از این هنر بهره می گیرند.

پیشنهاد کاربران

Tiling work

کاشی کاری
کاشی کاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون و پر احساس ایجاد می کردند.
جز مهم کاشی، لعاب است. لعاب سطحی شیشه مانند است که دو عملکرد دارد: تزیینی و کاربردی. کاشی های لعاب دار نه تنها باعث غنای سطح معماری مزین به کاشی می شوند بلکه به عنوان عایق دیوارهای ساختمان در برابر رطوبت و آب، عمل می کنند.
تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بین النهرین شاهدی بر رواج صنعت کاشیکاری نداریم و تنها در این زمان یعنی اواسط قرن سوم هجری، هنر کاشیکاری احیا شده و رونقی مجدد یافت. در حفاری های شهر سامرا، پایتخت عباسیان، بین سالهای 836 تا 883 میلادی بخشی از یک کاشی چهارگوش چندرنگ لعابدار که طرحی از یک پرنده را در بر داشته به دست آمده است. از جمله کاشی هایی که توسط سفالگران شهر سامرا تولید و به کشور تونس صادر می شد، می توان به تعداد صد و پنجاه کاشی چهارگوش چند رنگ و لعابدار اشاره کرد که هنوز در اطراف بالاترین قسمت محراب مسجد جامع قیروان قابل مشاهده اند. احتمالا بغداد، بصره و کوفه مراکز تولید محصولات سفالی در دوران عباسی بوده اند. صنعت سفالگری عراق در دهه پایانی قرن سوم هجری رو به افول گذاشت و تقلید از تولیدات وابسته به پایتخت در بخش های زیادی از امپراتوری اسلامی مانند راقه در سوریه شمالی و نیشابور در شرق ایران ادامه یافت. در همین دوران، یک مرکز مهم ساخت کاشی های لعابی در زمان خلفای فاطمی در فسطاط مصر تأسیس گردید.
نخستین نشانه های کاشی کاری بر سطوح معماری، به حدود سال 450ه. ق باز می گردد که نمونه ای از آن بر مناره مسجد جامع دمشق به چشم می خورد. سطح این مناره با تزئینات هندسی و استفاده از تکنیک آجرکاری پوشش یافته، ولی محدوده کتیبه ای آن با استفاده از کاشیهای فیروزه ای لعابدار تزئین گردیده است.
شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوین ( 509 ه. ق ) شامل حاشیه ای تزئینی از کاشیهای فیروزه ای رنگ کوچک می باشد و از نخستین موارد شناخته شده ای است که استفاده از کاشی در تزئینات داخلی بنا را در ایران اسلامی به نمایش می گذارد. در قرن ششم هجری، کاشیهایی یا لعابهای فیروزه ای و لاجوردی با محبوبیتی روزافزون رو به رو گردیده و به صورت گسترده در کنار آجرهای بدون لعاب به کار گرفته شدند.
تا اوایل قرن هفتم هجری، ماده مورد استفاده برای ساخت کاشی ها گل بود اما در قرن ششم هجری، یک ماده دست ساز که به عنوان خمیر سنگ یا خمیر چینی مشهور است، معمول گردید و در مصر و سوریه و ایران مورد استفاده قرار گرفت.
در دوره حکومت سلجوقیان و در دوره ای پیش از آغاز قرن هفتم هجری، تولید کاشی توسعه خیره کننده ای یافت. مرکز اصلی تولید، شهر کاشان بود. تعداد بسیار زیادی از گونه های مختلف کاشی چه از نظر فرم و چه از نظر تکنیک ساخت، در این شهر تولید می شد. اشکالی همچون ستاره های هشت گوش و شش گوش، چلیپا وشش ضلعی برای شکیل نمودن ازاره های درون ساختمانها با یکدیگر ترکیب می شدند. از کاشیهای لوحه مانند در فرمهای مربع یا مستطیل شکل و به صورت حاشیه و کتیبه در قسمت بالایی قاب ازاره ها استفاده می شد. قالبریزی برخی از کاشی ها به صورت برجسته انجام می شد در حالی که برخی دیگر مسطح بوده و تنها با رنگ تزئین می شدند. در این دوران از سه تکنیک لعاب تک رنگ، رنگ آمیزی مینائی بر روی لعاب و رنگ آمیزی زرین فام بر روی لعاب استفاده می شد.
تکنیک استفاده از لعاب تک رنگ، ادامه کاربرد سنتهای پیشین بود اما در دوران حکومت سلجوقیان، بر گستره لعابهای رنگ شده، رنگهای کرم، آبی فیروزه ای و آبی لاجوردی - کبالتی - نیز افزوده گشت.
ابوالقاسم عبد الله بن محمد بن علی بن ابی طاهر، مورخ دربار ایلخانیان و یکی از نوادگان خانواده مشهور سفالگر اهل کاشان به نام ابوطاهر، توضیحاتی را در خصوص برخی روشهای تولید کاشی، نگاشته است. وی واژه هفت رنگ را به تکنیک رنگ آمیزی با مینا بر روی لعاب اطلاق کرد. این تکنیک در دوره بسیار کوتاهی بین اواسط قرن ششم تا اوایل قرن هفتم هجری از رواجی بسیار چسمگیر برخوردار بود.
کاشی های هشت پر ستاره ای و چلیپا - قرن هفتم هجری - امامزاده جعفر دامغان
کاشی زرین فام - قرن پنجم هجری - کاشان
لعاب زرین فام که ابوالقاسم آن را دو آتشه می خواند، رایج ترین و معروف ترین تکنیک در تزئینات کاشی بود. این تکنیک ابتدا در قرن دوم هجری در مصر برای تزیین شیشه مورد استفاده قرار می گرفت. مراحل کار به این شرح بوده که پس از به کار گیری لعاب سفید بر روی بدنه کاشی و پخت آن، کاشی با رنگدانه های حاوی مس و نقره رنگ آمیزی می شده و مجددا در کوره حرارت می دیده و در نهایت به صورت شیء درخشان فلزگونه ای در می آمده است. با توجه به مطالعات پیکره شناسی که بر روی نخستین کاشیهای معروف به زرین فام انجام گرفته و نیز از آنجایی که در این نوع از کاشی ها بیشتر طرح های پیکره ای استفاده می شده تا الگوهای گیاهی، می توان گفت این نوع از کاشی ها به ساختمانهای غیر مذهبی تعلق داشته اند.
ویرانی حاصل از تهاجم اقوام مغول در اواسط قرن هفتم هجری، تنها مدت کوتاهی بر روند تولید کاشی تأثیر گذاشت و در واقع هیچ نوع کاشی از حدود سالهای642 - 654 ه. ق بر جای نمانده است. پس از این سال ها، حکام ایلخانی اقدام به ایجاد بناهای یادبود کرده و به مرمت نمونه های پیشین پرداختند. نتیجه چنین اقداماتی، احیای صنعت کاشی سازی بود. در این دوران، تکنیک مینایی از بین رفت و گونه دیگری از تزئین سفال که بعدها عنوان لاجوردینه را به خود گرفت، جانشین آن شد. در این تکنیک، قطعات قالب ریزی شده با رنگهای سفید، لاجوردی و در . . .


کلمات دیگر: