استقلال در معانی انجام کاری بدون تکیه بر فرد یا چیزی دیگر، تحت سلطه دیگری نبودن و انفراد به کار رفته است.
استقلال به معنای اول به مناسبت در باب های صلات، تجارت، وکالت، وصیّت، نکاح و صید و ذباحه به کار رفته است.
و به معنای دوم در مسائل مستحدثه از آن سخن رفته است.
استقلال دولت یا فرد عبارت است از حاکمیّت ارادۀ ملّت یا فرد در شئون مختلف خود بدون دخالت و نفوذ
بیگانه. استقلال و آزادی لازم و ملزوم یکدیگرند.
در مسائل مستحدثه از آن سخن رفته است.
۱. ↑ العروة الوثقی ج۱، ص۶۳۴.۲. ↑ تحریر الوسیلة ج۱، ص۵۱۴.
...
wikifeqh:
جامعه یا دولت بر سرنوشت خویش و رهایی از سلطه بیگانه اطلاق می شود.
استقلال مصدر باب استفعال از ماده «ق ل ل» به معنای اندک شمردن، حمل کردن، و به کاری پرداختن بدون مشارکت دیگران آمده است. در اصطلاح
علوم سیاسی برای استقلال تعاریفی متفاوت ارائه شده است؛ مانند:جدا بودن حاکمیت یک کشور از هر نوع سلطه خارجی و آزادی
اراده ملّی برای اداره امور داخلی و خارجی خود که از خلال سازمان سیاسی دولت پدیدار می شود. میل به سلطه جویی در سرشت
انسان قرار دارد و این میل در دولت ها نیز تجلّی می یابد، به گونه ای که در پی مطیع ساختن دیگران و بهره برداری از منابع و امکانات آنان است. از سوی دیگر میل به استقلال نیز فطری انسان هاست و جوامع و دولت های گوناگون در پی هویت و استقلال عملی خویش هستند. استقلال از ارزش های مسلّم انسانی، عامل
عزت و سربلندی انسان ها و جوامع و نبود آن، نشانی از ذلت و زبونی آنان است. برخی با استناد به اینکه دولت
شخصیت ترکیب یافته از افراد است گفته اند:چنان که استقلال حق هر فرد است، حق دولت نیز هست.بسیاری از دانشمندان سیاسی، ریشه همه عقب ماندگی های جوامع و ملت ها را در وابستگی به
استعمار دیده و استقلال را کلید حل مشکلات قلمداد کرده اند، زیرا محور خط مشی کشورهای تحت سلطه به جای منافع خودشان، منافع کشورهای سلطه گر است.
استقلال در نگاه قرآن
استقلال با جنبه های مختلف فرهنگی و اقتصادی آن در نگاه
اسلام با دو مفهوم «دارالاسلام» و «دارالکفر» ارتباط پیدا می کند، زیرا مرزبندی های جدید جغرافیایی ملاک مناسبی برای استقلال نیست. در تعریف و محدوده واژگان ذکر شده دیدگاه های گوناگونی ارائه شده که از مجموع آن ها می توان چنین نتیجه گرفت که ملاک
دارالاسلام و دارالکفر اجرا و عدم اجرای قوانین الهی است. دارالاسلام به سرزمینی گفته می شود که شریعت اسلامی در آن پیاده می شود و حاکم مسلمانی بر آن حکمرانی می کند و همه افراد جامعه در برابر
حکومت اسلامی تسلیم هستند. و دارالکفر به سرزمین هایی گفته می شود که احکام اسلامی در آن جاری نیست و مسلمانان در آن جا حاکمیت و سلطه ندارند. براساس این مرزبندی است که
قرآن مسلمانان را از خطر وابستگی برحذر داشته و دستیابی به استقلال را در
آیات زیادی بیان می کند.
واژه ها و مفاهیم در موضوع استقلال
در قرآن کریم واژه استقلال به صراحت نیامده؛ ولی این مفهوم از برخی واژه ها، تعبیرها و موضوعات قابل استفاده است؛ مانند:عزّت مسلمانان،
نفی سبیل کافران، نپذیرفتن سلطه و سرپرستی کافران، عدم میل و اعتماد به کافران، پیروی نکردن از
اهل کتاب و مشرکان، روی پای خود ایستادن، نداشتن دوستی صمیمانه با مشرکان و آیاتی که دشمنی کافران و مشرکان با مسلمانان را گوشزد می کند و خواستار هوشیاری مسلمانان در برابر نقشه ها و توطئه های آنان است. اکنون هر یک از این واژگان و موضوعات به طور گذرا بررسی می شود.
← عزت
...