کلمه جو
صفحه اصلی

استقلال


مترادف استقلال : آزادی، خودمختاری

متضاد استقلال : وابستگی

برابر پارسی : آزادسری، خودایستایی، خودسالاری، خودسری

فارسی به انگلیسی

independence


autarky, independence, self-government, sovereignty

فارسی به عربی

استغلال , حریة

مترادف و متضاد

آزادی، خودمختاری ≠ وابستگی


freedom (اسم)
اسانی، ازادی، معافیت، روانی، استقلال

independence (اسم)
ازادی، استقلال، بی نیازی از دیگران

فرهنگ فارسی

حزب ملی مراکش که در سال ۱۹۳۴ م . تاسیس شد.
۱ - ( مصدر ) برداشتن و بلند کردن ۲ - ( مصدر ) بلند بر آمدن بجای بلند آمدن ۳ - ضابط امر خویش بودن بخودی خود بکاری بر ایستادن بی شرکت غیری . ۴ - صاحب اختیاری و آزادی کامل یک کشور ( دولت و ملت ) در امور سیاسی و اقتصادی بدون اعمال نفوذ خارجیان ( ظاهرا و باطنا ) .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - خودمختار بودن . ۲ - ادارة کشور با اختیار و آزادی بدون مداخله کشورهای بیگانه .

لغت نامه دهخدا

استقلال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برداشتن و بلند کردن. || بلند برآمدن. به جای بلند آمدن. یقال : استقل الطائر فی طیرانه. || بلند و دراز شدن گیاه. || رفتن. || کوچ کردن قوم. || رخت برگرفتن. ( منتهی الارب ). || استقلال حمول البین ؛ برگرفتن خوان طعام از پیش مردمان. || استبداد. ضابط امر خویش بودن. ( تاج العروس ). بخودی خود به کاری برایستادن. ( تاج المصادر بیهقی ). بخود بکاری ایستادن بی شرکت غیری. ( غیاث ): از شغل هایی که بدیشان مفوض بود که جز بدیشان راست نیامدی و کس دیگر نبود که استقلال آن داشتی استعفا خواستند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 334 ). روزی او را گفتند فلان مقدم را حق رسید و فرزندان او به حد استقلال نرسیده اند. ( کلیله و دمنه ). || طاقت آوردن. تاب آوردن. ( تاج العروس ). || اندک شمردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( غیاث ). || کم کردن. || خشم گرفتن. || لرزه گرفتن کسی را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. آزادی داشتن، به آزادی کاری کردن، بدون مداخلۀ کسی کار خود را اداره کردن.
۲. (سیاسی ) آزادی دولت ها در ادارۀ امور کشور، تصمیم گیری، و قانون گذاری.

دانشنامه عمومی

استقلال به شرایطی گفته می شود که یک ملت، کشور یا دولت توانایی خودگردانی و حاکمیت نسبی یا تام بر سرزمین، مردمان یا امورات خود را داشته باشد. این امر می تواند به صورت دموکراتیک مانند استقلال هند از بریتانیا که محقق شد و استقلال اسکاتلند از بریتانیا که فغلا محقق نشده است یا با مبارزه مسلحانه مانند استقلال اریتره از اتیوپی که محقق شد و استقلال صحرای غربی از مراکش که فعلاً محقق نشده است، به دست آید. این موضوع خود می تواند تا سال ها به طول بینجامد.
فهرست روز استقلال ملی کشورهای دنیا
فهرست کشورها بر پایه تاریخ ایجاد
استقلال (شوش). مختصات: ۳۲°۱۶′۲۹″شمالی ۴۸°۰۸′۰۸″شرقی / ۳۲٫۲۷۴۸۵°شمالی ۴۸٫۱۳۵۴۷°شرقی / 32.27485; 48.13547
استقلال (شوش)، روستایی از توابع بخش شاوور شهرستان شوش در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان سیدعباس قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن۸۰۰ نفر (۲۰۰خانوار) بوده است.

استقلال (فیلم ۱۹۷۶). استقلال (انگلیسی: Independence) فیلمی در ژانر مستند به کارگردانی جان هیوستون است که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد.
۱۹۷۶ (۱۹۷۶)

استقلال (فیلم ۱۹۹۹). «استقلال» (انگلیسی: Independence (film)) یک فیلم است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد.

فرهنگ فارسی ساره

خودسالار


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استقلال در معانی انجام کاری بدون تکیه بر فرد یا چیزی دیگر، تحت سلطه دیگری نبودن و انفراد به کار رفته است. استقلال به معنای اول به مناسبت در باب های صلات، تجارت، وکالت، وصیّت، نکاح و صید و ذباحه به کار رفته است. و به معنای دوم در مسائل مستحدثه از آن سخن رفته است.
← حکم استقلال در قیام
استقلال دولت یا فرد عبارت است از حاکمیّت ارادۀ ملّت یا فرد در شئون مختلف خود بدون دخالت و نفوذ قدرت بیگانه. استقلال و آزادی لازم و ملزوم یکدیگرند.
در مسائل مستحدثه از آن سخن رفته است.

← منظور از استقلال دولت
۱. ↑ العروة الوثقی ج۱، ص۶۳۴.۲. ↑ تحریر الوسیلة ج۱، ص۵۱۴.
...

پیشنهاد کاربران

معنی استقلال
فروغ
داغ

ازادی

به آزادی کاری کردن . وابسته نبودن

تیم استقلال: بزرگیم چون اصالت داریم

به خود متکی بودن _وابسه نبودن


استقلال گروهی است که مسابقه ی فوتبال میدهند

استقلال:آزادی

استقلال

رو پای خودت بودن

1. یک تیم در لیگ برتر ایران
2. آزادی
3. آزاد شدن، رستن

خود مختار بودن

استقلال
سرور همیشگی پیروزی ( لنگ سابق )

free will

خودگردانی

ازادی سربلند

مستقل بودن

وابسته نبودن

باشگاه فوتبال استقلال تهران یک باشگاه فوتبال ایرانی است که سال ۱۳۲۴ در شهر تهران ، پایتخت ایران بنیانگذاری شده است. استقلال پیش از انقلاب تاج نام داشت.

همه با هم شعار دهیم
1 2 3 kel galeh
استقلال لاله به لاله
پیروزی گلدون لاله

می زنیم ما کل و گاله
تو برو به اوج قله

خون تو رگهای ما همش آبیه
رنگ خون رنگ گلای نابیه

ما کاشتیم تو گلدونش
چقدر عالیه


کل ::فریاد زن های لر بختیاری در عروسی و جشن
گاله::فریاد شادی مردان لر بختیاری
در پیروزی ها در جنگ. در عروسی

آبیه::خون از آب تشکیل شده و رنگ
آب هم آبی


مینویسم برفرازاسمان
استقلال آبی ترین عشق جهان

آزادی

در پارسی " رهش " از بن رهیدن به معنای رها شدن ، آزاد شدن ، رستن.

آزاد شده

به خارجی

یعنی صلح یعنی پایندگی یعنی آزادگی یعنی پیروز با گزشت و . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تیم استقلال ایران
یک تیم جهانی و بین المللی
داری چندین دوره قهرمانی آسیا

خودپا

استقلال. . . سرور پرسپولیسه و. . .

کیسه تهران

ازادی خودستایی وابسته نبودن مستقل بودن


خدا براچی عقل داده تا از اون کمک بگریم
خودمم نمی دونم استقلال یعنی چی من طرف دار
پرسپولیس هستم


استقلال تیمی با قدمت زیاد که قبل از انقلاب با نام تاج شناخته می شد وپر افتخارترین تیم ایران به حساب می آید

خود بسندگی

استقلال ( تاج سابق ) با قدمت ترین و پرافتخار ترین تیم ایران و سومین تیم پر افتخار آسیاست .
در کارنامه ی این تیم بزرگ دو نایب قهرمانی آسیا و دو قهرمانی آسیا دیده می شود .
این تیم در تاریخ 26 ساله ی خود بزرگانی چون ناصرخان حجازی و منصور خان پور حیدری داشته است .
موسس این تیم تیمسار خسروانی است

ازادی. روی پای خودایستادن.

واژگان آزادکامی و خودگردانی و خودسالاری واژگان زیبنده استقلال هستند

استقلال به معنی آزادی می باشد . همچنین استقلال یکی از باشگاه های فوتبال در ایران است.

معنی آزادی، خود مختاری
متضاد وابستگی

رهایی

معنی آزادی ، خودمختاری
متظاد وابستگی
برابر پارسی آزار سری ، خود استیایی و. . . .


کلمات دیگر: