[ویکی فقه]
از آنجا که موضوع هر علمی در تعریف آن علم نقش اساسی دارد. در این فصل موضوع علم کلام را به بحث می گذاریم. درباره موضوع علم کلام از سوی محققان و صاحب نظران آراء مختلفی مطرح گردیده است که نمونه هایی از آنها را نقل و بررسی می کنیم:
← موجود بما هو موجود
در اینجا این سئوال مطرح می شود که هرگاه موضوع علم کلام امور متعدد است جامع آنها چیست؟ و آیا جامع، امر ذاتی است یا عرضی؟محقق طوسی جامع آنها را انتساب موضوعات متعدد به مبدء واحد (خداشناسی) دانسته است. در این صورت جامع، امری خارج از موضوعات علم کلام نیست، همه موضوعات علم کلام سرانجام به خداشناسی منتهی می گردند، زیرا بحث هایی چون نبوت و معاد نیز در حقیقت مربوط به فعل الهی است که خداوند به مقتضای عدل و حکمت خود رهبرانی را برای هدایت انسانها مبعوث نموده و نیز آنان را در سرای دیگر پاداش و کیفر خواهد داد. بنابراین، وحدت موضوعات مسائل کلام اعتباری نخواهد بود، بلکه وحدت آنها حقیقی است، زیرا همه آنها به موضوع واحدی که ذات الهی است باز می گردند.مرحوم مطهری وحدت مسائل کلام را اعتباری و جامع آنها را غرض و هدف مشترک دانسته است. ولی حق در این باره با محقق طوسی است، زیرا با وجود جامع داخلی و ذاتی، نوبت به جامع خارجی و اعتباری نمی رسد.با توجه به توضیحی که پیرامون کلام محقق طوسی داده شد می توان نتیجه گرفت که نظریه ای که قبلاً از قاضی ارموی نقل گردید، و آن اینکه موضوع علم کلام ذات خداوند است، نظریه أی صحیح و پابرجاست و در حقیقت وی جهت جامع موضوعات مسائل علم کلام را مورد توجه قرار داده است.بنابراین می توان گفت: موضوع علم کلام ذات الهی است و همه بحثهایی که در ابواب مختلف این علم مطرح شده و حتی آن دسته از مسائل کلامی که مستقیماً مربوط به عقاید دینی نیست، نظیر آنچه در رابطه با فلسفه احکام دینی مطرح می گردد، نیز در حقیقت ناظر به صفات خداوند است.حاصل کلام آنکه: اگر جهت جامع مسائل کلامی را در نظر بگیریم موضوع علم کلام، ذات الهی است و اگر موضوعات مختلف مسائل کلامی را مورد توجه قرار دهیم موضوع علم کلام، اوضاع شریعت و عقاید دینی است.
از آنجا که موضوع هر علمی در تعریف آن علم نقش اساسی دارد. در این فصل موضوع علم کلام را به بحث می گذاریم. درباره موضوع علم کلام از سوی محققان و صاحب نظران آراء مختلفی مطرح گردیده است که نمونه هایی از آنها را نقل و بررسی می کنیم:
← موجود بما هو موجود
در اینجا این سئوال مطرح می شود که هرگاه موضوع علم کلام امور متعدد است جامع آنها چیست؟ و آیا جامع، امر ذاتی است یا عرضی؟محقق طوسی جامع آنها را انتساب موضوعات متعدد به مبدء واحد (خداشناسی) دانسته است. در این صورت جامع، امری خارج از موضوعات علم کلام نیست، همه موضوعات علم کلام سرانجام به خداشناسی منتهی می گردند، زیرا بحث هایی چون نبوت و معاد نیز در حقیقت مربوط به فعل الهی است که خداوند به مقتضای عدل و حکمت خود رهبرانی را برای هدایت انسانها مبعوث نموده و نیز آنان را در سرای دیگر پاداش و کیفر خواهد داد. بنابراین، وحدت موضوعات مسائل کلام اعتباری نخواهد بود، بلکه وحدت آنها حقیقی است، زیرا همه آنها به موضوع واحدی که ذات الهی است باز می گردند.مرحوم مطهری وحدت مسائل کلام را اعتباری و جامع آنها را غرض و هدف مشترک دانسته است. ولی حق در این باره با محقق طوسی است، زیرا با وجود جامع داخلی و ذاتی، نوبت به جامع خارجی و اعتباری نمی رسد.با توجه به توضیحی که پیرامون کلام محقق طوسی داده شد می توان نتیجه گرفت که نظریه ای که قبلاً از قاضی ارموی نقل گردید، و آن اینکه موضوع علم کلام ذات خداوند است، نظریه أی صحیح و پابرجاست و در حقیقت وی جهت جامع موضوعات مسائل علم کلام را مورد توجه قرار داده است.بنابراین می توان گفت: موضوع علم کلام ذات الهی است و همه بحثهایی که در ابواب مختلف این علم مطرح شده و حتی آن دسته از مسائل کلامی که مستقیماً مربوط به عقاید دینی نیست، نظیر آنچه در رابطه با فلسفه احکام دینی مطرح می گردد، نیز در حقیقت ناظر به صفات خداوند است.حاصل کلام آنکه: اگر جهت جامع مسائل کلامی را در نظر بگیریم موضوع علم کلام، ذات الهی است و اگر موضوعات مختلف مسائل کلامی را مورد توجه قرار دهیم موضوع علم کلام، اوضاع شریعت و عقاید دینی است.
wikifeqh: موضوع_علم_کلام