کلمه جو
صفحه اصلی

قبله


مترادف قبله : کعبه، پرستشگاه، عبادتگاه، معبد، پیشوا، مهتر، جهت، سمت، سو، روبرو، مقابل، جنوب، روش، طریقه

برابر پارسی : پرستش سو، نمازسوی

فارسی به انگلیسی

kiblah, direction to mohammadans turn which in praying

Kiblah, direction to Mohammadans turn which in praying


عربی به فارسی

بوسه , بوس , ما , بوسيدن , بوسه گرفتن از , ماچ کردن


مترادف و متضاد

جهت، سمت، سو


روبرو، مقابل


جنوب


روش، طریقه


کعبه


پرستشگاه، عبادتگاه، معبد


پیشوا، مهتر


۱. کعبه
۲. پرستشگاه، عبادتگاه، معبد
۳. پیشوا، مهتر
۴. جهت، سمت، سو
۵. روبرو، مقابل
۶. جنوب
۷. روش، طریقه


فرهنگ فارسی

آنچه پیش روی گیرند، جهت، سمت، کعبه، خانه مکه، سمتی که هنگام نمازگزاردن به آن رومیکنند
( اسم ) بوسه .
شهری است نزدیک دربند

فرهنگ معین

(قَ لَ یا لِ) [ ع . قبلة ] (اِ.) نوعی از مهره که بدان مردان را بند کنند و نیز به جهت دفع چشم زخم بر گردن اسب بندند.


(قُ لَ یا لِ) [ ع . قبلة ] (اِ.) بوسه .


(قِ لَ یا لِ) [ ع . قبلة ] (اِ.) جهتی که هنگام نماز خواندن به آن رو می کنند.


(قَ لَ یا لِ ) [ ع . قبلة ] (اِ. ) نوعی از مهره که بدان مردان را بند کنند و نیز به جهت دفع چشم زخم بر گردن اسب بندند.
(قُ لَ یا لِ ) [ ع . قبلة ] (اِ. ) بوسه .
(قِ لَ یا لِ ) [ ع . قبلة ] (اِ. ) جهتی که هنگام نماز خواندن به آن رو می کنند.

لغت نامه دهخدا

قبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی به شیراز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک دربند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (معجم البلدان ).


قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (ع اِ) چرخه ٔ ریسمان . || ریگ توده ٔگرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، قَبَل . (منتهی الارب ). || سرفه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مرتعی که در جلوی خانه ها باشد و ستور در آن چرا کرده بی آنکه شب بمنزل خود برگردند. (ناظم الاطباء). || آنچه جادوگران کنند تا دل کسی را به دیگری مایل سازد.


قبلة. [ ق َ ل َ ] (ع اِ) نوعی از مهره که بدان مردان را بند کنند و نیز بر گردن اسب بندند بجهت چشم زخم و افسون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


قبلة. [ ق ِ ل َ ] (ع اِ) جهتی که روی بدان آورند در نماز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) :
بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد
یا سقف فروریزدو یا قبله کج آید.
|| (اِخ ) کعبه ٔ شریف . (منتهی الارب ). || (ع اِ) هر مکان مقدسی که در هنگام پرستش یزدان بدان روی آورند. (ناظم الاطباء) :
چنین که میگذری کافر و مسلمان را
نظر به تست که هم قبله ای و هم صنمی .
|| معبد. عبادتگاه . مسجد. سجده گاه . || طریقه . روش . رسم . آئین . (ناظم الاطباء). || جهت . || هرچه پیش روی گیرند آن را. گویند: ما له فی هذا الامر قبلة و لا دِبْرَة؛ یعنی وجهی نیست او را. || روبرو. گویند: اجعلوا بیوتکم قبلةً؛ ای متقابله . (منتهی الارب ).


قبلة. [ ق ُ ل َ ] (ع اِ) بوسه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آنچه جادوگر بدان دل کسی به دیگری مایل کند. || نشانی است که در پیش گوش گوسپند نمایند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) پذرفتاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


( قبلة ) قبلة. [ ق ُ ل َ ] ( ع اِ ) بوسه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنچه جادوگر بدان دل کسی به دیگری مایل کند. || نشانی است که در پیش گوش گوسپند نمایند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) پذرفتاری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] ( ع اِ ) چرخه ریسمان. || ریگ توده ٔگرد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ج ، قَبَل. ( منتهی الارب ). || سرفه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مرتعی که در جلوی خانه ها باشد و ستور در آن چرا کرده بی آنکه شب بمنزل خود برگردند. ( ناظم الاطباء ). || آنچه جادوگران کنند تا دل کسی را به دیگری مایل سازد.

قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] ( اِخ ) شهری است نزدیک دربند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( معجم البلدان ).

قبلة. [ ق َ ل َ ] ( ع اِ ) نوعی از مهره که بدان مردان را بند کنند و نیز بر گردن اسب بندند بجهت چشم زخم و افسون. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قبلة. [ ق ِ ل َ ] ( ع اِ ) جهتی که روی بدان آورند در نماز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) :
بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد
یا سقف فروریزدو یا قبله کج آید.
|| ( اِخ ) کعبه شریف. ( منتهی الارب ). || ( ع اِ ) هر مکان مقدسی که در هنگام پرستش یزدان بدان روی آورند. ( ناظم الاطباء ) :
چنین که میگذری کافر و مسلمان را
نظر به تست که هم قبله ای و هم صنمی.
|| معبد. عبادتگاه. مسجد. سجده گاه. || طریقه. روش. رسم. آئین. ( ناظم الاطباء ). || جهت. || هرچه پیش روی گیرند آن را. گویند: ما له فی هذا الامر قبلة و لا دِبْرَة؛ یعنی وجهی نیست او را. || روبرو. گویند: اجعلوا بیوتکم قبلةً؛ ای متقابله. ( منتهی الارب ).
قبله. [ ق ِ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه فرعی به شیراز دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

قبله. [ ق ِ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام. 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه آن 85 تن است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی قالی بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصولات آن غلات و تریاک و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی سیاه چادربافی است . ساکنین از طایفه ٔ گراوند وچادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


قبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی قالی بافی و راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


فرهنگ عمید

۱. جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز می‌خوانند.
۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو می‌کنند.
۳. کعبه؛ خانۀ کعبه.


بوسه؛ ماچ.


۱. جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز می خوانند.
۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو می کنند.
۳. کعبه، خانۀ کعبه.
بوسه، ماچ.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۲۱°۲۵′۲۱٫۰۰″ شمالی ۳۹°۴۹′۳۴٫۲۵″ شرقی / ۲۱٫۴۲۲۵۰۰۰°شمالی ۳۹٫۸۲۶۱۸۰۶°شرقی / 21.4225000; 39.8261806
قبله نما: آسانترین روش تعیین قبله، به وسیله قبله نماست، که آن هم با یک قطب نما انجام می گیرد.
قطب نما: هرگاه با قطب نما جهت شمال را مشخص کردیم، و با نقشه اختلاف زاویهٔ جهت قبله با قطب را اندازه گیری نمودیم -مطابق شکل- می توانیم جهت قبله را به صورت تقریبی بیابیم. این روش به دلیل در نظر نگرفتن انحنای زمین می تواند بسیار نادقیق باشد. مثلاً در آمریکای شمالی جهت قبله به سمت شمال یا شمال شرقی است، در صورتی که این روش جهت جنوب شرقی را نشان خواهد داد.
سایه روزانه شاخص: در هر نقطه کره زمین هر روز زمان خاصی سایه شاخص به سمت قبله امتداد پیدا می کند که گاه توأم با جدول تعیین اوقات شرعی محاسبه می شود.
قبله یا نمازسوی در اصطلاح اسلامی، به سمتی گفته می شود که مسلمانان رو به آن نماز می گزارند. این جهت نه فقط در احکام نماز بلکه در بسیاری از دیگر احکام اسلامی همچون ذبح حیوانات و دفن مردگان اهمیت دارد. جهت قبله در ابتدای اسلام به سوی مسجدالاقصی بود که در سال دوم هجرت به سمت کعبه تغییر یافت. آیات ۱۴۲ تا ۱۴۴ سورهٔ بقره در این باره نازل شدند.
همچنین مردگان را در قبر به شکلی روی دست راست می خوابانند که بدنشان رو به قبله باشد. بسیاری از کارهای مسلمانان (مانند خوابیدن، دعا کردن، غذا خوردن، نشستن و…) مستحب است رو به قبله باشد.قبلهٔ مسلمانان ابتدا به طرف بیت المقدس بود، که بعدها در هنگام اقامت محمد در مدینه به سوی کعبه (درون مسجدالحرام) تغییر کرد.عرض جغرافیایی کعبه ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و ۲۱ ثانیه شمالی و طول جغرافیایی آن ۳۹ درجه و ۴۹ دقیقه و ۳۴٫۲۵ ثانیه شرقی است.
قبله یا نمازسوی را از راه های گوناگونی می توان یافت:

دانشنامه آزاد فارسی

قِبله
جهت خانه کعبه در شهر مکه که مسلمانان روبه آن نماز می خوانند. از آغاز بعثت پیغمبر اسلام تا سال دوم هجرت، یعنی چهارده سال و اندی، مسلمانان روبه بیت المقدس، یعنی قبله گاه یهود، نماز می خوانند. یهودیان از این بابت که مسلمانان رو به قبلۀ آنان نماز می گزاردند آنان را بسیار سرزنش می کردند و آزار می دادند. تمامی پیامبران بنی اسرائیل پیش از محمد (ص) نیز به سوی مسجدالاقصی نماز می خواندند. پیامبر بسیار دوست داشتند که خانۀ کعبه قبله گاه مسلمانان باشد و در مواقعی که در مکه حضور داشتند چنان نماز می گزاردند که بین کعبه و مسجدالاقصی می ایستادند، اما در مدینه جمع بین کعبه و مسجدالاقصی ممکن نبود و ایشان به ناچار رو به بیت المقدس می ایستاد. تا آن که در سال دوم هجرت و به نقلی نیمه شعبان آن سال که حضرت محمد (ص) به دیدار مادر براء بن معرور در کوی بنی سلمه مدینه رفته بود، پس از صرف طعام هنگام ظهر شد و حضرت در مسجد آن محله به ادای فریضۀ نماز پرداخت. در رکعت دوم جبرئیل فرود آمد و دستور تحویل قبله از بیت المقدس به مسجدالحرام آورد و چون بیت المقدس سمت شمال مدینه و مسجدالحرام سمت جنوب آن بود پیغمبر (ص) به عکس جهتی که روی به آن داشت، روی آورد و صف عقب جماعت صف پیشین شد. آیات تحویل قبله عبارت اند از بقره: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۴۴. در این آیات خداوند خطاب به کسانی که ممکن است سبب این تغییر و تحویل قبله را جویا شوند، پاسخ داده است: «مشرق و مغرب از آن خداست. هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت می کند و شما را امتی میانه برگزیده ایم تا بر مردم گواه باشید و نیز تا رسول بر شما گواه باشد. و قبله ای را که پیرو آن بودی مقرر نداشته بودیم مگر برای این که کسی را که از رسول خدا پیروی می کند از کسی که از عقیده اش برمی گردد، معلوم بداریم. و به راستی آن جز بر کسانی که خداوند آنان را هدایت کرده است دشوار است» (بقره: ۱۴۲ـ۱۴۳) «... رویکردت را گاه گاه به آسمان می بینم. تو را به قبله ای برمی گردانیم که به آن خشنود شوی. رویت را به سوی مسجدالحرام برگردان. و ای مؤمنان هر کجا که باشید روی هایتان را به سوی آن برگردانید و به یقین اهل کتاب می دانند این تغییر قبله حق است و از جانب پروردگارشان و خداوند از آنچه که می کنند غافل نیست» (بقره: ۱۴۴) در مجموع هدف خداوند از تشریع قبله، ایجاد وحدت میان مسلمانان و دادن استقلال به امّت اسلامی بوده است.

فرهنگ فارسی ساره

پرستش سو، نمازسو


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قبله، مکانی که در نماز به طرف آن مکان رو می کنند. تعیین مسجد الحرام و یا کعبه به عنوان قبله، حق و از جانب پروردگار است. خانه کعبه که در مکه معظمه می باشد قبله است و باید روبروی آن نماز خواند ولی کسی که دور است اگر طوری بایستد که بگویند رو به قبله نماز می خواند کافی است. کارهای دیگری مانند سربریدن حیوانات باید رو به قبله انجام گیرد.
استقبال و القبلة هر دو از یک ریشه هستند. استقبال الشیء یعنی محاذی و روبروی چیزی قرارگرفتن و استقبال القبلة یعنی رو به قبله قرارگرفتن. کلمه القبله در اصل اسم است برای حالت شخصی که به چیزی رو کرده است اما در عرف اسم شده است برای مکانی که در نماز به طرف آن مکان رو می کنند.در اصطلاح هم استقبال القبله به همان معنای عرفی است یعنی رو به خانه خدا قرارگرفتن. نکته مهمی که وجود دارد این است که مراد از قبله ساختمان کعبه معظمه نیست بلکه منظور مکان کعبه و فضای بالای آن است تا آسمان. استقبال در فقه مستقلاً مورد بحث قرار نمی گیرد بلکه همواره در ضمن بحث از امور دیگر در صورت ارتباط با آنها به آن پرداخته می شود.
موارد استقبال
آثاری که بر آن مترتب می شود نسبت به اعمال مختلف یکسان نیست. تفاوت این آثار باعث شده استقبال در رابطه با امور گوناگون احکام متضادی داشته باشد. تفاوت این احکام به اندازه ای است که از وجوب تا حرمت را شامل می شود.تمام شئون و افعال انسان مورد توجه و نظر شارع مقدس قرار گرفته و از آن میان هر چه که برای رسیدن به رشد و سعادت حقیقی او لازم بوده ] گردیده و از خطرات و انحرافات پرهیز داده شده است. هر یک از اعمال انسان به گونه های مختلف قابل انجامند اما همه آنها از نظر دارا بودن اثر مطلوب یکسان نیستند. از این رو هر عمل دارای آداب و شرایط مخصوص به خود است که اگر رعایت نشوند عمل مورد نظر بی اثر خواهد بود یا اثر بخشی کمتری خواهد داشت. عنوان مورد بحث ما از اموری است که بود و نبود آن در برخی از اعمال تأثیر به سزایی دارد. تفصیل این موارد به شرح زیر است:
← واجب
«و من حیث خرجت فولّ وجهک شطر المسجد الحرام و انّه للحقّ من ربّک و ما الله بغافل عمّا تعملون؛ از هر کجا (و از هر شهر و نقطه ای) خارج شدن (به هنگام نماز) روی خود را به جانب مسجد الحرام کن. این فرمان دستور حقی است از طرف پروردگار تو، و خداوند از کردار شما غافل نیست.»در آیه فوق تغییر قبله و لزوم و توجه به کعبه تکرار شده و به عنوان یک فرمان مذکور و یک امر حق از طرف پروردگار معرفی گردیده است و در آیه بعدش برای سومین بار روی این مساله تکیه شده است. این تاکیدات پی در پی همگی حاکی از این حقیقت است که مساله تغییر قبله و نسخ این حکم در میان مسلمانان گران و سنگین و در میان دشمنان لجوج دست آویزی برای سمپاشی بود.
← پیام ها و نکته ها
...

[ویکی شیعه] قبله، در اصطلاح اسلامی، به کعبه گفته می شود که مسلمانان برخی از اعمال عبادی و غیرعبادی خویش را رو به سوی آن انجام می دهند. تا پیش از سال دوم هجری، مسجد الاقصی قبله مسلمانان بود ولی با نزول آیه ۱۴۴ سوره بقره، جهت قبله به سمت کعبه تغییر یافت. در فقه شیعه و سنی، احکام بسیاری درباره قبله وجود دارد از جمله در بحث نماز، دفن میت و ذبح حیوانات.
قبله در لغت به معنای سمت و جهت استو در اصطلاح به کعبه یا جهتی گفته می شود که کعبه در آن قرار دارد.
پیامبر(ص) در مکه و سال های نخست پس از هجرت در مدینه، به سوی بیت المقدس نماز می گزارد؛ اما خواستِ قلبی او نماز گزاردن به سوی کعبه بود و بدین جهت در انتظار وحی و تغییر قبله به سر می برد. خداوند با نزول آیه قبله، او را خشنود کرد و به تغییر قبله به سوی مسجدالحرام فرمان داد: قَد نَرَی تَقَلُّبَ وَجهِکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّینَّکَ قِبلَةً تَرضَاهَا فَوَلِّ وَجهَکَ شَطرَ المَسجِدِ الحَرَامِ وَحَیثُ مَا کُنتُم فَوَلُّوا وُجُوِهَکُم شَطرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُوا الکِتَابَ لَیعلَمُونَ أَنَّهُ الحَقُّ مِن رَّبِّهِم وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یعمَلُونَ (ترجمه: نگریستنت را به اطراف آسمان می بینیم. تو را به سوی قبله ای که می پسندی می گردانیم. پس روی به جانب مسجدالحرام کن. و هر جا که باشید روی بدان جانب کنید. اهل کتاب می دانند که این دگرگونی به حق و از جانب پروردگارشان بوده است. و خدا از آنچه می کنید غافل نیست.)

[ویکی اهل البیت] قبله مکانی است که نماز باید به سمت آن خوانده شود. علاوه بر این در بسیاری از اعمال و امور مربوط به مسلمانان جهت قبله به نحوی دخالت دارد همانند اینکه صورت میت باید به سمت قبله قرار گیرد و حیوانات به سمت قبله ذبح شوند. تا چند ماه پس از هجرت بیت المقدس قبله مسلمانان بود و پس از آن به وحی الهی کعبه به عنوان قبله تعیین گردید.
استقبال و القبلة هر دو از یک ریشه هستند. استقبال الشیء یعنی محاذی و روبروی چیزی قرار گرفتن و استقبال القبلة یعنی رو به قبله قرار گرفتن. کلمه القبله در اصل اسم است برای حالت شخصی که به چیزی رو کرده است اما در عرف اسم شده است برای مکانی که در نماز به طرف آن مکان رو می کنند.
در اصطلاح هم استقبال القبله به همان معنای عرفی است یعنی رو به کعبه (خانه خدا) قرار گرفتن. نکته مهمی که وجود دارد این است که مراد از قبله ساختمان کعبه معظمه نیست بلکه منظور مکان کعبه و فضای بالای آن است تا آسمان.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مدت 13 سال پس از بعثت در مکه و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خداوند متعال به سوی بیت المقدس عبادت می کردند؛ ولی بعد از آن قبله تغییر یافت ومسلمانان مامور شدند که به سوی کعبه نماز بگزارند.
هنگام قرائت قرآن، هنگام دعا، هنگام ذکر، هنگام تعقیب نماز، هنگام ایراد دعوی نزد حاکم، هنگام سجده شکر، هنگام سجده واجب یا مستحب قرآن، هنگام وضوگرفتن، هنگام نشستن و...
هنگام پوشیدن شلوار، هنگام جماع در هر حالی که رو به قبله بودن بی احترامی باشد.
هنگام تخلی که علاوه بر استقبال، استدبار هم حرام است.

[ویکی الکتاب] معنی قِبْلَةَ: قبله - نوعی مقابل هم قرار گرفتن - چیزی که آدمی رو به آن میکند (حالتی است که باعث میشود دو چیز مقابل هم قرار گیردو عبارت "و اجعلوا بیوتکم قبلة "منظورش اینست که خانههای خود را متقابل بسازید بگونهای که بعضی رو بروی بعضی دیگر و در جهتی واحد قرار بگیرند ....
معنی قَبْلِهِ: قبل از او-قبل از آن
معنی قِبْلَتَهُمْ: قبله آنها
معنی قِبْلَتَکَ: قبله ی تو
معنی مُوَلِّیهَا: گرداننده ی رو به سوی آن (عبارت "وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا "یعنی:برای هر گروهی قبله ای است که خدا گرداننده روی آن گروه به آن قبله است)
معنی وِجْهَةٌ: چیزی که به آن رو کنند و متوجه آن شوند (کلمه "وجهة" بمعنای چیزیست که آدمی رو به آن میکند ، مانند قبله ، که آن نیز بمعنای چیزی است که انسان متوجه آن میشود. عبارت "وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا "یعنی:برای هر گروهی قبله ای است که خدا گرداننده روی آ...
معنی قِبْلَتِهِمُ: قبله آنها ( حرف میم به دلیل رسیدن ساکن به تشدید حرکت گرفته است)
معنی لَا تَخُطُّهُ: نمی نوشتی (از ماده خط است به معنای نوشتن است درعبارت "مَا کُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ " با ترکیب با "مَا کُنتَ"زمانش ماضی استمراری شده است )
معنی شَطْرَ: بعض - قسمتی (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی شَطْرَهُ: بعض آن - قسمتی از آن (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
معنی لَا تُؤْمِنُواْ: اطمینان نورزید - اعتماد نکنید-ایمان نیاورید(درعبارت "قُلْ ءَامِنُواْ بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُواْ إِنَّ ﭐلَّذِینَ أُوتُواْ ﭐلْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَیٰ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً " چون شرط واقع شده برای جمله بعدی جزم گرفته (بگ...
ریشه کلمه:
قبل (۲۹۴ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

نمازسوی

شایدم گبله بوده

قبله ی به فتح قاف و به کسر لام یعنی از قبل و در ایه 52 سوره قصص نکته ای دارد که باید عنوان کنم منظور اهل کتابی که از قبل به خداوند ایمان اورده بودند و شاید در دل یا نام دین دیگری در انجا سکونت داشته اند مثل یهودیان و نصارا و شاید مسیحیان که خداوند میفرماید کسانی که از قبل به انها کتاب ( تورات و انجیل ) داده شده بود ایمان اوردند منظور از قبل همان افراد کتاب داده شده از قبل بوده است که مطرح شد

قبله
به گُمان واژه ای پارسی است که در زمان چندایزدپرستی در مَکه درآمده است و اَسل آن می بایست کَبله باشد :
قِبله < کِبله < کَبله
کَب = همان qubic که واژه ای ایرانوویچی است به مینه چهارگوش که چهر خانه ی خدا یا کعبه می باشد و شاید از روی مَهماری ( مَهراسی یا معماری ) کَبه ی زرتشت در نقش/ نگاشت رستم ساخته شده است .
لِه = به مینه ی نِگون شدن یا نَمیدن ( خَم شدن ، پَخ شدن و پَخمیدن ) است که در پارسی امروز به چهر لِهیدن و لِهاندن و لِه شدن و لِه کردن بَغی ( باقی ) مانده است.
روی هم رفته کَبله : به سوی کَب یا کَبه یا کَعبه ایستادن و سپس نَمیدن یا نَمازیدن و خَمیدن و به خاک اُفتادن یا به زبان ایرانیان باستان لِهیدن است و شاید این لهیدن با لَمیدن هم که از ایستا ن به یک وَر نشتن یا یه پَل یا به یک پَهلو دراز کشیدن درآمدن است بی رَپت نباشد.

پیشگاه

قِبله
جهت خانه کعبه در شهر مکه که مسلمانان روبه آن نماز می خوانند. از آغاز بعثت پیغمبر اسلام تا سال دوم هجرت، یعنی چهارده سال و اندی، مسلمانان روبه بیت المقدس، یعنی قبله گاه یهود، نماز می خوانند. یهودیان از این بابت که مسلمانان رو به قبلۀ آنان نماز می گزاردند آنان را بسیار سرزنش می کردند و آزار می دادند. تمامی پیامبران بنی اسرائیل پیش از محمد ( ص ) نیز به سوی مسجدالاقصی نماز می خواندند. پیامبر بسیار دوست داشتند که خانۀ کعبه قبله گاه مسلمانان باشد و در مواقعی که در مکه حضور داشتند چنان نماز می گزاردند که بین کعبه و مسجدالاقصی می ایستادند، اما در مدینه جمع بین کعبه و مسجدالاقصی ممکن نبود و ایشان به ناچار رو به بیت المقدس می ایستاد. تا آن که در سال دوم هجرت و به نقلی نیمه شعبان آن سال که حضرت محمد ( ص ) به دیدار مادر براء بن معرور در کوی بنی سلمه مدینه رفته بود، پس از صرف طعام هنگام ظهر شد و حضرت در مسجد آن محله به ادای فریضۀ نماز پرداخت. در رکعت دوم جبرئیل فرود آمد و دستور تحویل قبله از بیت المقدس به مسجدالحرام آورد و چون بیت المقدس سمت شمال مدینه و مسجدالحرام سمت جنوب آن بود پیغمبر ( ص ) به عکس جهتی که روی به آن داشت، روی آورد و صف عقب جماعت صف پیشین شد. آیات تحویل قبله عبارت اند از بقره: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۴۴. در این آیات خداوند خطاب به کسانی که ممکن است سبب این تغییر و تحویل قبله را جویا شوند، پاسخ داده است: �مشرق و مغرب از آن خداست. هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت می کند و شما را امتی میانه برگزیده ایم تا بر مردم گواه باشید و نیز تا رسول بر شما گواه باشد. و قبله ای را که پیرو آن بودی مقرر نداشته بودیم مگر برای این که کسی را که از رسول خدا پیروی می کند از کسی که از عقیده اش برمی گردد، معلوم بداریم. و به راستی آن جز بر کسانی که خداوند آنان را هدایت کرده است دشوار است� ( بقره: ۱۴۲ـ۱۴۳ ) �. . . رویکردت را گاه گاه به آسمان می بینم. تو را به قبله ای برمی گردانیم که به آن خشنود شوی. رویت را به سوی مسجدالحرام برگردان. و ای مؤمنان هر کجا که باشید روی هایتان را به سوی آن برگردانید و به یقین اهل کتاب می دانند این تغییر قبله حق است و از جانب پروردگارشان و خداوند از آنچه که می کنند غافل نیست� ( بقره: ۱۴۴ ) در مجموع هدف خداوند از تشریع قبله، ایجاد وحدت میان مسلمانان و دادن استقلال به امّت اسلامی بوده است.


کلمات دیگر: