ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) ابن کثیر عمادالدین اسماعیل بن عمر. رجوع به ابن کثیر... شود.
ابوالفداء
لغت نامه دهخدا
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم علیهما السلام . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن طغتکین بن ایوب . از سلاطین ایوبی یمن ملقب به الملک المعز (از 593 تا 598 هَ . ق .).
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن علی بن محمودبن عمربن شاهنشاه بن ایوب . و لقب او الملک المؤید و الملک الصالح عمادالدین . امیری فاضل از خاندان ایوبی . مولد وی در جمادی الأولی سال 672 هَ . ق . به دمشق بود. او پس از کسب فضائل و آداب وقت و براعت در فقه و طب و بالاخص تاریخ و جغرافیا در خدمت عم خویش درجنگهای صلیبی شرکت جست و مدت دوازده سال بخدمت ملک ناصر از ممالیک مصر پیوست و در 18 جمادی الاولی 710 ولایت حماه از دست ممالیک به او واگذار شد و پس از دوسال بقاهره رفت و ملقب به الملک الصالح گردید و در سال 720 لقب الملک المؤید یافت و تا آخر عمر نسبت به ممالیک وفی زیست و در محرم 732 هَ . ق . در حماه درگذشت و از کتب معروفه ٔ او یکی المختصر فی تاریخ البشر در چهار جلد که بنام تاریخ ابوالفدا مشهور است . دیگر کتاب معتبر و مقبول جغرافیائی او موسوم به تقویم البلدان که متن عربی آن بارها به طبع رسیده و به بیشتر السنه ٔ اروپائی ترجمه شده و دیگر کتاب الحاوی در فقه ودیگر کتاب الکناش و آن چندین جلد است و دیگر کتابی مختصر به نام کتاب الموازین و دیگر در کتابخانه ٔ عمومی اسلامبول کتابی الطریق الرشاد الی تعریف الممالک و البلاد هست مرتب بر حروف هجا در جغرافیا و دیگر در حدیث او را کتابی است بنام جامعالمسانید و صاحب کتاب کشف الظنون در انتساب این کتاب بدو مردد است و او را به عربی اشعاری بوده است . و رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن ابراهیم . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن رسلان حنبلی بعلی . او راست : وسیلةالمتلفظ الی کفایةالمتحفظ.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم بن جماعه ٔ کنانی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْف ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن عمر. رجوع به ابن کثیر شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم علیهما السلام. رجوع به اسماعیل... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم بن جماعه کنانی. رجوع به اسماعیل... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن طغتکین بن ایوب. از سلاطین ایوبی یمن ملقب به الملک المعز ( از 593 تا 598 هَ. ق. ).
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن علی بن محمودبن عمربن شاهنشاه بن ایوب. و لقب او الملک المؤید و الملک الصالح عمادالدین. امیری فاضل از خاندان ایوبی. مولد وی در جمادی الأولی سال 672 هَ. ق. به دمشق بود. او پس از کسب فضائل و آداب وقت و براعت در فقه و طب و بالاخص تاریخ و جغرافیا در خدمت عم خویش درجنگهای صلیبی شرکت جست و مدت دوازده سال بخدمت ملک ناصر از ممالیک مصر پیوست و در 18 جمادی الاولی 710 ولایت حماه از دست ممالیک به او واگذار شد و پس از دوسال بقاهره رفت و ملقب به الملک الصالح گردید و در سال 720 لقب الملک المؤید یافت و تا آخر عمر نسبت به ممالیک وفی زیست و در محرم 732 هَ. ق. در حماه درگذشت و از کتب معروفه او یکی المختصر فی تاریخ البشر در چهار جلد که بنام تاریخ ابوالفدا مشهور است. دیگر کتاب معتبر و مقبول جغرافیائی او موسوم به تقویم البلدان که متن عربی آن بارها به طبع رسیده و به بیشتر السنه اروپائی ترجمه شده و دیگر کتاب الحاوی در فقه ودیگر کتاب الکناش و آن چندین جلد است و دیگر کتابی مختصر به نام کتاب الموازین و دیگر در کتابخانه عمومی اسلامبول کتابی الطریق الرشاد الی تعریف الممالک و البلاد هست مرتب بر حروف هجا در جغرافیا و دیگر در حدیث او را کتابی است بنام جامعالمسانید و صاحب کتاب کشف الظنون در انتساب این کتاب بدو مردد است و او را به عربی اشعاری بوده است. و رجوع به اسماعیل... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن عمر. رجوع به ابن کثیر شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن محمدبن ابراهیم. رجوع به اسماعیل... شود.
ابوالفداء. [ اَ بُل ْ ف ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن محمدبن رسلان حنبلی بعلی. او راست : وسیلةالمتلفظ الی کفایةالمتحفظ.
دانشنامه اسلامی
ابوالفدا که از خاندان ایوبیان بود، نیای بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح الدین ایوبی بوده است- در دمشق تولد یافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماه را ترک گفته و به دمشق آمده بودند. وی در ۱۲ سالگی همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانی امیرحماه در محاصره و فتح دژ مرقب و بیرون راندن صلیبیان از آن دژ شرکت جست. همچنین هنگامی که ۱۶ ساله بود، در پیکار برای بیرون راندن صلیبیان از طرابلس شرکت نمود و در ۶۹۱ ق، در فتح قلعه روم به فرماندهی الاشرف خلیل بن سلطان قلاوون، شرکت داشت. در ۶۹۷ ق در لشکرکشی به ارمنستان صغیر تحت فراندهی لاچین، سلطان مملوک که گویا همراه صلیبیان به فلسطین آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانی ارتقاء یافته بود، مشارکت داشت.
مناصب
وی از ۶۹۸ ق و در زمان الناصر جانشین لاچین با ممالیک رابطه کامل برقرار نمود و تا پایان زندگی به آنان وفادار ماند. وی در ۶۹۸ ق، هنگامی که حکومت ایوبیان در حماه قطع شد، به خدمت فرمانروایان آن سرزمین و به دیگر سخن، به خدمت ممالیک مصر درآمد و حمایت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در ۷۰۱ ق، در دومین حمله ممالیک به ارمنستان و نیز جنگ با مغولان در آسیای صغیر شرکت داشت. در همین ایام، نخستین بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذیرایی قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشین موروث به نیابت حماه منصوب گردید و از آن پس در کاخ خود سکنی گزید و اغلب برای شرکت در مراسم باشکوه به قاهره می رفت.
کسب لقب الملک المؤید
وی چند بار روانه مکه و زیارت بیت الله الحرام شد و گاه در این سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهی می کرد که یکی از این سفرها در ۷۱۹ ق بوده است. وی بار دیگر در لشکرکشی به آسیای صغیر شرکت کرد. او چند بار برای به دست آوردن حکومت حماه تلاش کرد و سرانجام در ۱۷ محرم ۷۲۰ ق، الملک المؤید لقب گرفت و بر همه فرمانروایان سرزمین شام برتری یافت.
دوران فرمانروایی
...