کلمه جو
صفحه اصلی

تحمید


مترادف تحمید : ستایش، ثناگویی، سپاس گویی، ثنا گفتن، حمد کردن، ستایش کردن، ستودن، پسندیدن

فارسی به انگلیسی

praising

مترادف و متضاد

۱. ستایش، ثناگویی، سپاسگویی
۲. ثنا گفتن، حمد کردن، ستایش کردن، ستودن
۳. پسندیدن


فرهنگ فارسی

حمدکردن، ستایش کردن، ستودن
۱- ( مصدر ) ستودن ستایش کردن ۲- پسندیدن . ۳- ( اسم ) ستایش . جمع : تحمیدات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ستودن ، ستایش کردن .

لغت نامه دهخدا

تحمید. [ ت َ ] ( ع مص ) مبالغت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). مبالغه حمد. ( زوزنی ). نیک ستودن. ( دهار ). نیک ستودن و پی درپی ستایش کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). نیک ستودن و پی درپی ستودن. ( فرهنگ نظام ) :
از سخای تو زبان همه کس
بر تو جاری به ثنا و تحمید.
سوزنی.
چو دولت بایدم ، تحمید ذات مصطفی گویم
که در دریوزه صوفی گرد اصحاب کرم گردد.
سعدی.
|| بسیار حمد گفتن خدا را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ثنا گفتن خدای را پیاپی. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) :
همیشه تا بسر خطبه ها بود تحمید
همیشه تا زبر نامه ها بود عنوان.
فرخی.
|| الحمد للّه گفتن. ( قطر المحیط ).

فرهنگ عمید

حمد کردن، ستایش کردن، ستودن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گفتن «الحَمدُ لِلّه» یا «الحَمدُ لِلـّهِ رَبِّ العالَمین» را تحمید می گویند که از آن به مناسبت در باب های طهارت، صلات و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
تحمید، گفتن یا نوشتن «الحمدللّه » یا «الحمدللّه رب العالمین». مصدرِ منحوتِ (تراشیده شده) آن حَمدَله است، نظیر بَسمَله و حولقه.

ترکیب نحوی
بیشتر نحویان و مفسران کلمه «الحمد» را در جمله «الحمدللّه » مبتدا و مرفوع، و «ال» را در الحمد به معنای جنس می دانند که دلالت بر استغراق دارد و بیان می کند که حمد به خدا اختصاص دارد. بعضی «الحمد» را منصوب دانسته اند و جمله ای مثل «اَحْمدُاللّهَ» یا شبیه آن را قبل از «الحمد» در تقدیر گرفته اند. در برخی تفاسیر عرفانی آمده که تمامی اقسام حمد، چه از حیث وصفی و چه تکوینی، بازگشت به حمد حق تعالی دارد و در واقع حمد خداوند است.

تحمید در قرآن
گفتن «الحمدللّه» در چندین آیه قرآن کریم توصیه شده است.
گذشته از این، «الحمدللّه» در پنج سوره حمد و انعام و کهف و سبأ و فاطر عبارت آغازین سوره، پس از بسمله، است؛ ازینرو این سوره ها را سُوَر حمد نامیده اند.

احکام تحمید
...

پیشنهاد کاربران

مصدر صفت مفعولی محمد


کلمات دیگر: