کلمه جو
صفحه اصلی

کهکشان


مترادف کهکشان : مجره

فارسی به انگلیسی

galaxy


galaxy, the milky way

فارسی به عربی

مجرة

فرهنگ اسم ها

اسم: کهکشان (دختر) (فارسی) (کهکشانی) (تلفظ: kahkeshan) (فارسی: کهکشان) (انگلیسی: kahkeshan)
معنی: مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محور می چرخند

مترادف و متضاد

galaxy (اسم)
کهکشان، جاده شیری

milky way (اسم)
کهکشان، جاده شیری

via lactea (اسم)
کهکشان، جاده شیری

jacob's-ladder (اسم)
کهکشان، جاده شیری

فرهنگ فارسی

کاهکشان:خطسفیدابرمانندی که ازمیلیونهاستاره تشکیل گردیده وشبهادر آسمان دیده میشودشبیه جاده که در آن کاه پاشیده باشند

مجموعۀ عظیمی از هزاران‌هزار ستاره و غبار و گاز که به دور مرکز مشترکی می‌چرخند


فرهنگ معین

(کَ کَ ) (اِ. ) = کاهکشان : مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می آیند.در بین ستارگان کهکشان ها، مقادیر زیادی گاز و ابرهایی از گرد و غبار وجود دارند که به گازه

(کَ کَ) (اِ.) = کاهکشان : مجموعه ای از بیلیون ها ستاره است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می آیند.در بین ستارگان کهکشان ها، مقادیر زیادی گاز و ابرهایی از گرد و غبار وجود دارند که به گازهای بین ستاره ای معروفند، این گازها اغلب از هیدروژن تشکیل می شوند که ب ه وجود آورندة ستارگان می باشند. کهکشان ما یا راه شیری یکی از این کهکشان هاست که در شب های صاف مانند نواری نورانی و ابر مانند در آسمان دیده می شود.


لغت نامه دهخدا

کهکشان . [ ک َ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) کاه کشان نیز گویند و به تازی مجره خوانند. (فرهنگ رشیدی ). مخفف کاه کشان است ، و آن سفیدیی باشد که شبها به طریق راه در آسمان نماید، و آن از بسیاری ِ ستاره های کوچک نزدیک به هم است و عربان مجره می گویند. (برهان ) (آنندراج ). سفیدیی باشد طولانی که شبها مشابه راه در آسمان نماید، و مؤلف گویدکه خصوصاً در اخیر موسم برسات از سر شام نمایان باشد، یک سر آن به جنوب و سر دیگر به شمال و گاهی از این وضع منحرف هم می باشد. این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خطها از آن بر زمین پدید آیند، «کَه » بالفتح مخفف کاه است . (غیاث ). کاه کشان . مجره . راه حاجیان . راه مکه . ام النجوم . ام السماء. آسمان دره . شَرَج . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کهکشان گروه عظیمی از ستارگان و اجرام سماوی دیگر است . کهکشانها در عالم به صورت جزایری هستند که به وسیله ٔ فضای رقیقی از یکدیگر جدا شده اند. (فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
- کهکشان راه شیری ؛ مجموعه ٔ تقربیاً هزارمیلیارد ستاره است که خورشید نیز در میان آنهاست . این کهکشان دارای ساختمانی تقریباً به صورت صفحه ٔ مارپیچی است که طول مقطع آن تقریباً یک میلیون سال نوری و مرکز آن دارای تحدب است . منظومه ٔ شمسی خورشید نزدیک به مرکز این صفحه یعنی تقریباً به فاصله ٔ سه پنجم شعاع از مرکز است . (فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
- کهکشان مارپیچی ؛ کهکشانی است که در آن ستارگان ، گرد و غبار و ابرهای گازی ، در بازوهای مارپیچی متمرکز شده اند. به نظر می رسدکه این نوع کهکشان ها، از کهکشانهای بیضوی نتیجه شده باشند، تعداد کهکشانهای مارپیچی ، در کیهان زیاد است ، بازوهای این کهکشانها از ستارگان جوان و سحابیهای تاریک و روشن تشکیل یافته است . منظومه ٔ «کهکشان راه شیری » و کهکشان دجاجه از نوع کهکشان مارپیچی است . (فرهنگ اصطلاحات علمی ایضاً):
نور راه کهکشان تابان در او
چون به سفره لاجورد اندر لبن .

ناصرخسرو.


ناقه ٔ همت به راه فاقه ران تا گرددت
توشه خوشه ٔ چرخ و منزلگاه راه کهکشان .

خاقانی .


دی غباری بر فلک می رفت گفتم کاین غبار
مرکبان شه ز راه کهکشان افشانده اند.

خاقانی .


خون دل زد به چرخ چندان موج
که گل از راه کهکشان برخاست .

خاقانی .


مه به اشک از خاک راه کهکشان
گل گرفت و خاک او اندود بس .

خاقانی .


مجره کهکشان پیش یراقش
درخت خوشه جو جو زِاشتیاقش .

نظامی .


شب ماه خرمن می کند ای روز زین بر گاو نه
بنگر که راه کهکشان از سنبله پرکاه شد.

مولوی .



کهکشان. [ ک َ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) کاه کشان نیز گویند و به تازی مجره خوانند. ( فرهنگ رشیدی ). مخفف کاه کشان است ، و آن سفیدیی باشد که شبها به طریق راه در آسمان نماید، و آن از بسیاری ِ ستاره های کوچک نزدیک به هم است و عربان مجره می گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). سفیدیی باشد طولانی که شبها مشابه راه در آسمان نماید، و مؤلف گویدکه خصوصاً در اخیر موسم برسات از سر شام نمایان باشد، یک سر آن به جنوب و سر دیگر به شمال و گاهی از این وضع منحرف هم می باشد. این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خطها از آن بر زمین پدید آیند، «کَه » بالفتح مخفف کاه است. ( غیاث ). کاه کشان. مجره. راه حاجیان. راه مکه. ام النجوم. ام السماء. آسمان دره. شَرَج. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کهکشان گروه عظیمی از ستارگان و اجرام سماوی دیگر است. کهکشانها در عالم به صورت جزایری هستند که به وسیله فضای رقیقی از یکدیگر جدا شده اند. ( فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
- کهکشان راه شیری ؛ مجموعه تقربیاً هزارمیلیارد ستاره است که خورشید نیز در میان آنهاست. این کهکشان دارای ساختمانی تقریباً به صورت صفحه مارپیچی است که طول مقطع آن تقریباً یک میلیون سال نوری و مرکز آن دارای تحدب است. منظومه شمسی خورشید نزدیک به مرکز این صفحه یعنی تقریباً به فاصله سه پنجم شعاع از مرکز است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).
- کهکشان مارپیچی ؛ کهکشانی است که در آن ستارگان ، گرد و غبار و ابرهای گازی ، در بازوهای مارپیچی متمرکز شده اند. به نظر می رسدکه این نوع کهکشان ها، از کهکشانهای بیضوی نتیجه شده باشند، تعداد کهکشانهای مارپیچی ، در کیهان زیاد است ، بازوهای این کهکشانها از ستارگان جوان و سحابیهای تاریک و روشن تشکیل یافته است. منظومه «کهکشان راه شیری » و کهکشان دجاجه از نوع کهکشان مارپیچی است. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ایضاً ):
نور راه کهکشان تابان در او
چون به سفره لاجورد اندر لبن.
ناصرخسرو.
ناقه همت به راه فاقه ران تا گرددت
توشه خوشه چرخ و منزلگاه راه کهکشان.
خاقانی.
دی غباری بر فلک می رفت گفتم کاین غبار
مرکبان شه ز راه کهکشان افشانده اند.
خاقانی.
خون دل زد به چرخ چندان موج

فرهنگ عمید

مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محور می چرخند، آسمان دره، کاهنگان، راه کاهکشان، راه حاجیان، راه شیری.

دانشنامه عمومی

کهکشان ها سامانه هایی بزرگ و با اندازه و مرزی مشخّص هستند که از ستاره ها، بقایای ستاره ای، ماده تاریک، گازها و گرد و غبارهای میان ستاره ای تشکیل یافته اند و با نیروهای گرانشی به گردِ هم آمده اند. کوچک ترین کهکشان ها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به ۱۰ میلیون ستاره هستند. بزرگ ترین کهکشان ها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ میلیارد ستاره هستند.
کهکشان راه شیری
منظومه شمسی
اخترشناسی
مهبانگ
سامانه ستاره ای
آسمان
فهرست پیکرهای آسمانی
رصدخانه
فهرست درخشان ترین ستاره ها
نجوم در ایران
واژه های نجومی از زبان فارسی کهن
تاریخ نجوم
تلسکوپ
سال نوری
سال کهکشانی
کَه مخفف کاه است و به کهکشان، کاه کشان نیز می گویند.در شب هایی که آسمان صاف و کاملاً تاریک است، نواری ابرمانند از تعداد بسیار زیادی ستاره های کوچک نزدیک به هم در آسمان دیده می شود که در گذشته کهکشان نامیده می شد. دهخدا در لغتنامهٔ خود، علت این نامگذاری را چنین بیان می کند: «این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خط ها از آن بر زمین پدید آیند.»امروزه این نوار نورانی را بیشتر با نام «راه شیری» یا «راه کاه کشان» می شناسیم و خود واژهٔ «کهکشان» برای اشاره به هر یک از گروه های بزرگ ستارگان که مانند جزیره های دور از هم در عالم قرار گرفته اند به کار می رود. کهکشانی که کرهٔ زمین به همراه سایر اجزای منظومه شمسی در آن قرار دارد را نیز کهکشان راه شیری می نامیم.در زبان انگلیسی واژهٔ galaxy برابر کهکشان است. این واژه از اصطلاح یونانی galaktikos (به معنای شیری) یا kyklos galaxias (به معنای ناحیهٔ شیری رنگ) گرفته شده است. هر دو اصطلاح به همان نوار نورانی مزبور اشاره دارد. ریشهٔ این واژه به یک افسانهٔ کهن یونانی برمی گردد. بر اساس این افسانه، زئوس پسر خود هرکول را که به وسیله یک بانوی فناپذیر زاده شده بود در میان سینه های همسرش هرا که خواب بود قرار داد تا او شیر خدایی را بنوشد و فناناپذیر شود. هنگامی که هرا بیدار شد، نوزاد ناشناسی را دید که در حال نوشیدن شیر است. هرا نوزاد را پس زد، در نتیجه فواره ای از شیر به آسمان پاشیده شد که آنچه راه شیری نامیده می شود را پدیدآورد.در گذشته برخی اجرام آسمانی غیرستاره ای (مانند M31)، به عنوان سحابی های مارپیچی شناخته می شدند. بعداً معلوم شد که این اجرام در واقع توده هایی عظیم از ستاره ها هستند. هنگامی که کم کم فاصلهٔ واقعی این اجرام مشخص شد، آن ها را island universes (جهان های جزیره ای) نامیدند. بعد از مدتی واژهٔ universe برای اشاره به همهٔ عالم به کار رفت و عبارت فوق کاربردش را از دست داد و اجرام مزبور galaxy نامیده شدند.امروزه در متون اخترشناسی، واژه Galaxy با حرف G بزرگ برای اشاره به کهکشان راه شیری و واژهٔ galaxy برای اشاره به کهکشان به صورت عام به کار می رود.
کهکشان ها از دید بزرگی و شمار ستاره ها دارای طیف گسترده ای هستند، کهکشان های کوتوله نزدیک ۱۰ میلیون ستاره و کهکشان های غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره دارند. کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز جرم کهکشان می گردند. کهکشان ها ممکن است از چندین سامانه ستاره ای، خوشه های ستاره ای و ابرهای میان ستاره ای جورواجور تشکیل شده باشند.شکل های مختلف کهکشان ها بر پایه شیوه ای دسته بندی می شود که بر پایه شیوه دسته بندی ستاره شناس آمریکایی، ادوین هابل (۱۸۸۹–۱۹۵۳)، شکل یافته است.دربارهٔ فراگشت(تکامل) کهکشان ها داده های استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشان ها میلیاردها سال پیش به گونهٔ توده ای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشان ها با توجه به شکل ظاهریشان دسته بندی شده اند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر و ریخت شناسی آن ها انجام گردیده است. شکل متعارف کهکشان ها بیضی شکل است که برش مقطع پهنایی آن ها همانند یک بیضی نورانی است. کهکشان های مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفته اند. گروهی دیگر از کهکشان ها اشکال ناهم گون و غیرمعمول دارند که به کهکشان های بی قاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آن ها بیشتر ناشی از کشش گرانشی کهکشان هایی است که در همسایگی آن ها جای دارند. این چنین کنش و واکنش هایی که میان کهکشان های مجاور رخ می دهد، ممکن است در پایان به درهم آمیختگی آن ها بینجامد و به صورت ضمنی، به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشان های ستاره پاش نامیده می شوند. همچنین می توان کهکشان های ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشان های بی قاعده نیز نسبت داد. بیشتر از ۲۰۰۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهده است، وجود دارد.اکثر کهکشان ها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ پارسک دارند(هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر می باشد). کهکشان ها بیشتر با فاصله میلیون ها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتاده اند. فضای بین کهکشان ها با گاز پر شده است البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعب! درصد بالایی از کهکشان ها به صورت سلسله مراتبی از ستاره ها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شده اند و سرانجام خوشه های ستاره ای غول آسا را تشکیل می دهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشته هایی قرار گرفته اند که پیرامون آن ها را خلاء لایتناهی پوشانده است. درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشان ها را تشکیل می دهند، آسان نیست. نتایج و داده های دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچاله های ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر (نه همه) کهکشان ها وجود داشته باند، این سیاهچاله های بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنش های فعال در هسته برخی کهکشان ها هستند. ستاره شناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جا خوش کرده باشد.
کهکشان های ناهمگون یا بی قاعده هیچ شکل یا ساختار سامان مندی ندارند، آن ها دارای جرم بیشتری از کهکشان های دیگر هستند و بیشتر ستاره های موجود در آن ها دارای طول عمر کم و درخشان می باشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشان های ناهمگون در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستاره ها در آن ها ساخته می شوند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشان ها بایستی فشرده شوند تا ستاره های تازه ای بسازند. نزدیک به پنج درصد از هزار کهکشان درخشان را کهکشان های ناهمگون تشکیل می دهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشان های شناخته شده نیز کهکشان های ناهمگون هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

کَهکِشان (galaxy)
کَهکِشان
کَهکِشان راه شیری
گروهی شامل میلیون ها یا میلیاردها ستاره که نیروی گرانی آن ها را در کنار هم نگه می دارد. تصور می شود میلیاردها کهکشان در عالم وجود داشته باشد. کهکشان ها گونه های متفاوتی شامل مارپیچی، مارپیچی میله ای و بیضوی دارند. کهکشان ما یا راه شیری، حدود ۱۰۰هزار سال نوری پهنا دارد. یک سال نوری فاصله ای است که نور در طول مدت یک سال طی می کند و حدوداً برابر۹.۵میلیارد کیلومتر است. راه شیری دست کم ۱۰۰میلیارد ستاره را در خود جا داده است. کهکشان ها از هرسو از کهکشان ما دور می شوند. به این ترتیب، عالم از همه جهت در حال انبساط است. گواه این امر از آزمودن نور کهکشان ها و تجزیه کردن آن به صورت طیف به دست می آید. مشخصۀ انتقال به سرخ زمانی اتفاق می افتد که نور براثر دورشدن منبع نور، به علت افزایش طول موج، به انتهای سرخ طیف انتقال پیدا می کند. برای کهکشان موجود در صورت فلکی سُنبله، که حدود ۳۸میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، انتقال به سرخ نشان می دهد کهکشان یادشده با سرعت ۱۲۰۰ کیلومتر در ثانیه از ما دور می شود، در حالی که کهکشانِ صورت فلکی شجاع، که در فاصلۀ تقریبی ۲هزار میلیون سال نوری از زمین قرار دارد، با سرعت ۵۶هزار کیلومتر در ثانیه در حال دورشدن از ماست. کهکشان های مارپیچی، نظیر راه شیری، شکلی تخت با مرکزی برآمده، شامل ستاره های پیر دارند و قرصی هایی با ستاره های جوان تر آن ها را اضافه کرده اند که در بازوهای مارپیچی فرفره مانندی مرتب شده اند. کهکشان های میله دار کهکشان هایی مارپیچی اند که در امتداد مرکزشان میله ای مستقیم، متشکل از ستاره ها دارند و بازوهای مارپیچی از دو سر آن بیرون زده اند. بازوهای کهکشان های مارپیچی محتوی گاز و غباری اند که هنوز هم ستاره هایی در آن در حال شکل گیری است. کهکشان های بیضوی دربرگیرندۀ ستاره های پیر، و مقدار کمی گازند. آن ها شامل پرجرم ترین کهکشان های شناخته شده اند و حدود یک هزار میلیارد ستاره را در خود جا داده اند. تصور می شود دست کم بعضی از کهکشان های بیضوی براثر ادغام کهکشان های مارپیچی تشکیل شده باشند. همچنین، کهکشان هایی نامنظم نیز وجود دارند. بیشتر کهکشان ها در خوشه هایی یافت می شوند که از چند عضو تا هزاران عضو را در خود جای می دهند. کهکشان راه شیری عضو خوشۀ کوچکِ گروه محلی است. خورشید در یکی از بازوهای مارپیچی این کهکشان قرار گرفته است و حدود ۲۵هزار سال نوری از مرکز آن فاصله دارد. اخترشناسان امریکایی، پس از پنج سال بررسی، در ۱۹۹۵، تعداد ۶۰۰ کهکشان را شناسایی کردند که پیش از آن فهرست نشده بودند. بیشتر این کهکشان ها ۲۰۰ تا ۴۰۰میلیون سال نوری از ما فاصله دارند. این اخترشناسان به این نتیجه رسیدند که ممکن است کهکشان ها حدود ۳۰ تا ۱۰۰ درصد بیشتر از تعدادی باشند که پیش تر از آن برآورد شده بود. دو کهکشان کشف شده را غبار کهکشانی لبۀ راه شیری از دیده پنهان می کرد. یکی از آن ها با نام MBI، کهکشانی مارپیچی با ۱۷هزار سال نوری پهناست. کهکشان دیگر یاMB۲کهکشان کوتوله ای با شکل نامنظم است که حدود ۴هزار سال نوری پهنا دارد. در ۱۹۹۶، اخترشناسان امریکایی کهکشان دیگری را در فاصلۀ ۱۷میلیون سال نوری کشف کردند. کهکشانNGC ۲۹۱۵ کهکشان آبی کوتوله و فشرده ای است که ۹۵ درصد جرم آن به صورت مادۀ تاریک است. در ۱۹۹۷، گروهی بین المللی از اخترشناسان دورترین جسم شناخته شدۀ عالم را، که کهکشانی در فاصلۀ ۱۳میلیارد سال نوری است، ردیابی کردند. در ۱۹۹۸، پژوهشگران هلندی کهکشان عظیمی را در نزدیکی راه شیری کشف کردند. این کهکشان در فاصلۀ ۲۰میلیون سال نوری، و در تُهی جای محلی یا ناحیه ای از فضا قرار دارد که معمولاً آن را به کلی تهی درنظر می گیرند. اندازه، ساختار، و درخشندگی کهکشان ها متفاوت است و مثل ستاره ها به صورت تک، زوج یا خوشه یافت می شوند. از آن جا که این سامانه ها بسیار دورند، با تلسکوپ به صورت اجسام سحابی مانندِ ماتی دیده می شوند و در ابتدا آن ها را سحابی تلقی می کردند. بعدها، وقتی به دوربودن آن ها پی بردند، عالم های جزیره ای یا «سحابی های برون کهکشانی» نام گرفتند. تنها دو کهکشان، یعنی ابرهای ماژلانی، به راحتی با چشم غیرمسلح دیده می شوند. درخشان ترین مورد بعدی یا کهکشان امرأه المسلسله نیز کم و بیش با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است. حدود ۳۵ کهکشان از درخشان ترین کهکشان ها در فهرستی آمده اند که اخترشناس فرانسوی شارل مسیه گردآورد، نام چندهزار کهکشان دیگر نیز در فهرست نامۀ عمومی جدید آمده است. با تلسکوپ های جدید می توان از حدود ۱۰۰میلیون کهکشان عکس برداری کرد.فاصله. حدود بیست کهکشان در محدودۀ۲.۵میلیون سال نوری، و چندین هزار کهکشان در فاصلۀ ۵۰میلیون سال نوری از خورشید تشخیص داده شده اند. فاصلۀ کهکشان هایی نزدیک تر از ۱۰میلیون سال نوری را، می توان، در صورت تشخیص متغیرهای قیفاووسی در آن ها، باتوجه به درخشندگی این ستاره های خاص برآورد کرد. در کهکشان های دورتر از ۱۰۰میلیون سال نوری، از قدر اَبَرغول ها، نواختران یا اَبَرنواختران می توان بیشترین استفاده را به منظور برآورد فاصله به عمل آورد. برای برآورد فاصله های باز هم دورتر، از مقایسۀ قدر ظاهریکهکشان با قدر مطلق آن استفاده می کنند. دورترین فاصله ها را با اندازه گیری انتقال به سرخ به دست می آورند، یعنی براساس افزایش طول موج نور جسم هنگام دورشدن آن، و با فرض درست بودن رابطۀ بین انتقال به سرخ و فاصله، که یکی از اصول بنیادی کیهان شناسی نوین است. با معلوم بودن فاصله، برآورد جرم بعضی از کهکشان های نزدیک امکان پذیر می شود. برآورد جرم خوشه های کهکشانی نیز ممکن است، اما جرم هایی که از این راه پیدا می شود بزرگ تر از آن چیزی است که از جمع زنی جرم کهکشان های مرئی منفرد انتظار می رود. برای این تفاوت، که گاهی به آن مسئلۀ جرم گمشده می گویند، هنوز توضیحی ارائه نشده است.
انواع کهکشان ها. اخترشناس امریکایی، ادوین هابل کهکشان های عادی را در سه دستۀ اصلی رده بندی کرده است: مارپیچی، بیضوی، و نامنظم. کهکشان های مارپیچی، که راه شیری نمونه ای از آن هاست، شامل یک هسته، یک قرصِ دربرگیرندۀ بازوهای مارپیچی، و یک هالهاند. مارپیچی ها براساس ظاهر بازوهایشان رده بندی می شوند. مارپیچی های Sa برآمدگی هسته ای بزرگ، و بازوهای پیچ خوردۀ متراکمی دارند، در حالی که مارپیچی های Sc هسته های کوچک، و بازوهایی دارند که کمتر متراکم و پیچ خورده اند. مارپیچی های Sb حدفاصل Sa و Sc اند. کهکشان های میله دار نیز بین SBa تا SBc رده بندی می شوند. کهکشان های بیضوی چیزی مثل خوشه های کروی بسیار بزرگ اند و بازوی مارپیچی ندارند. این رده به هشت زیرگروه، E۰تا E۷، تقسیم می شوند. اعضای زیرگروه E۰ها ظاهری کروی دارند، و E۷ها دارای بیشترین کشیدگی اند. کهکشان های نامنظم ظاهری آشفته دارند و متقارن نیستند. کهکشان های نامنظم از کهکشان های مارپیچی و بیضوی بسیار کمیاب ترند؛ آن ها کوچک تر از بقیه اند، اما نسبت به جرمی که دارند از آن ها درخشان ترند.
خوشه ها. می توان خوشه های کهکشانی را تقریباً در دو گروه منظم و نامنظم رده بندی کرد. خوشه های منظم تقارن کروی، تراکم مرکزی، و معمولاً دست کم ۱۰۰۰ عضو درخشان تر از قدرمطلق ۱۶- دارند. یکی از نزدیک ترین نمونه های آن ها در محدودۀ صورت فلکی اکلیل شمالی قرار دارد. خوشه های نامنظم از گروه های بی انسجام خوشه های کوچک تشکیل شده اند. برخلاف خوشه های منظم، که تقریباً شامل کهکشان های بیضوی اند، خوشه های نامنظم همۀ گونه های کهکشانی را در خود جا داده اند. اندازۀ آن ها بسیار متفاوت است و ممکن است، مثل خوشۀ سُنبله، بیش از ۱۰۰۰ کهکشان، یا مانند گروه محلی، که کهکشان ما به آن تعلق دارد، فقط در حدود بیست کهکشان داشته باشند. گروه محلی حدوداً ۳۰ عضو دارد که در ناحیه ای به اندازۀ ۳میلیون سال نوری قرار گرفته است. گروه محلی مشتمل است بر دو مارپیچی Sb بزرگ (کهکشان ما و امرأةالمسلسله)، یک مارپیچی کوچک تر Sc، چهارده بیضوی که دَه کهکشان از آن ها کوتوله و چهار کهکشان نامنظم اند دو کهکشان از آن ها همان ابرهای ماژلانی اند. گمان می رود گروه محلی ما زیر گروه یک «اَبَرخوشۀ محلی» باشد. ممکن است مرکز این اَبَرخوشه خوشۀ سُنبله یا جایی در نزدیکی آن باشد. احتمالاً این ابرخوشۀ محلی ۱۰۰میلیون سال نوری قطر، و ۲۵میلیون سال نوری ضخامت دارد.

فرهنگستان زبان و ادب

{galaxy} [نجوم] مجموعۀ عظیمی از هزاران هزار ستاره و غبار و گاز که به دور مرکز مشترکی می چرخند

پیشنهاد کاربران

گلکسی لغب خواننده چینی کره ای معروف به نام کریس وو هست

آسمان دره

امال نجوم

Galaxy star
کهکشان ستاره ها

در زبان پارتی:راس ای کایوسان
Ras i kayosan

اسمان دره . . . . . . . .

بسیار مهم است که تشخیص دهیم که این چهار واژه مترادف و یکسان نیستند و درک معنی و مورد استفاده صحیح آنان در قرن ۲۱ الزامی است، خصوصاً در علوم نجوم/گیتی شناسی، فیزیک، ریاضیات، جغرافیات و غیره.

1. "جهان" = "کیهان" = world
( جهان فقط شامل هر چه در کُره زمین و اتمسفر آن است میشود, اگرچه ماهواره هاى مصنوعی هم می توانند شامل باشند. )

2. "دنیا" = universe
( دنیا شامل همه مواد و فضای موجود است که مشاهده میشود. - visible universe - مبداً دنیا یا ابتدای آفرینش دنیا بر حسب تئورى معتبر Big Bang ١٣. ٨ میلیون سال نورى با ما فاصله دارد. )

3. "عالم” = "فلک"؟ = cosmos
( اگرچه عالم و دنیا می توانند مترادفاً استفاده شوند اما عالم منظم، مکمل دنیای مشاهده شده و دنیاهای مشاهده نشده است. این حجم تقریباً به قطر ٩٣ میلیون سال نورى است. یکی از تئوریهاى معتبر گیتی شناسی عالم را تقریباً ١٢٤ برابر "دنیا"ى قابل مشاهده محاسبه نموده. )

4. "کهکشان" = galaxy
( کهکشان سامانه جاذبه داریست که شامل سیاره ها، ستاره گان، گازها، مواد تاریک و سیاه چاله مرکزى است. کهکشانهاى کوچک بیش از چندصد میلیون و کهکشانهاى بزرگ بیش از چند هزار میلیارد ستاره دارند. برحسب آخرین مطالعات در سال ٢٠١٦ میلادى، درون "دنیا" تقریباً ٢ هزار میلیارد کهکشان وجود دارد. )

حقیقتا اگر کهکشان راه شیری خودمان تنها کهکشان واقعی و عینی باشد و بقیه کهکشانها تصاویر گذشته های دور و نزدیک باشند که بطور یک فیلم مستند در خاطره کیهان ثبت و ضبط گردیده اند، آنگاه به سهولت می توان باور داشت که انسان یک موجود ناچیزی نیست که در گوشه ای ناچیز در پهنه گیتی پهناور بطور کلی تصادفی و بی هدف به ظهور رسیده باشد، بلکه به راستی این احتمال میرود که این موجود به ظاهر ناچیز در پرونده خلقت و آفرینش دارای یک مقام و منزلت و جایگاه ویژه ای باشد، همانطور که ادیان در طول تاریخ تاکنون این وسوسه را در اندیشه انسان زنده نگه داشته اند.

کهکشانی در آسمان = راه شیری

یکی از معما های حل نشده در علم کیهان شناسی و نجوم که به قول بعضی متفکرین این رشته های علمی پرونده آن هم کنون باز بوده و هنوز بسته نشده است و یک محدوده و میدان پژوهشی را به خود اختصاص داده است ، این سوال است که کهکشان ها با شکل های مختلف چگونه ایجاد شده اند. این سوال حاصل یک تفکر ساده میباشد و آن اینکه اگر ابر های هیدروژنی به همراه ابر های هلیومی بطور یکنواخت منبسط میشدند، به تدریج چگالی آنها رقیق تر و رقیق تر میشد و در طول زمان اتم های آنها سراسر کیهان را بطور یک نواخت پر میکردند و متعاقب آن هیچ موجودی از قبیل ستاره و سیاره و قمر و مجموعه های کهکشانی به وجود نمی آمدند. چه چیزی به موازات انبساط کیهانی سبب شده است که پیوستگی ابر های هیدروژنی به ناپیوستگی منجر شود و انقباض های محلی در پهنه انبساط کلی تحت جاذبه یا گرانش های منطقعه ای باعث ایجاد کهکشانها گردیده باشد؟ طوریکه امروز میدانیم خود کهکشان ها چه کوچک و چه بزرگ در حال انبساط به سر نمیبرند بلکه در حال انقباض و میل گرانشی منظومه های تشکیل دهنده آنها به سمت سقوط تدریجی در مراکز معطوف می باشد و انبساط فقط مشمول حال افزایش فواصل بین آنها میشود و آنهم نه همه آنها زیرا کهکشان های همسایه و نزدیک به هم میل ادغام و به پیوستن به همدیگر را دارند و هرکدام از اعضاء گروه های کوچک و بزرگ میل سقوط در مرکز گروهی خودرا دارند. نظریه قالب در زمینه پیدایش و شکل گیری کهکشانها به هاوکینگ برمیگردد که تحت عنوان : کوانتِن فلوکتواسیون ( با تلفظ آلمانی ) می باشد. این واژه مترادف با نوسانات کوانتایئ نیست بلکه به معنای اختلافات بسیار ریز و آنهم نه در سطح ذرات نور و اتم و ذرات زیر اتمی بلکه در سطح ذرات زمان و مکان پلانک . منظور هاوکینگ این است که آن واحد دمایی یکنواخت و همگن اولیه که در کیهان شناسی به تکینگی یا تجرد فیزیکی اولیه معروف است، در وجود خود علارغم یک نواختی، کثیر و ناپیوسته هم بوده است. امروز در کنار این مفهوم از فلوکتواسیون چگالی هم استفاده میشود. طبق نظریه هاوکینگ اگر این اختلافات بینهایت ریز اولیه در آن واحد یکنواخت و همگن دمایی وجود نداشتند، امروز ما هم وجود نداشتیم که شاهد این همه کثرت باشیم. در اینجا این حقیر از دیدگاه یک فرد روز مره و عام بدون تخصص در رشته های نجوم و کیهان شناسی اشاراتی به کمبود شناخت در این زمینه به اختصار مینمایم و قضاوت را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم. با پیدایش نظریه نسبیت خاص و عام انشتاین ، کیهان شناسان طرفدار این نظریه بطور کلی نظریه زمان مکان مطلق نیوتون را به دست فراموشی سپرده و آنرا منتفی قلمداد مینمایند، بدون اینکه ببینند که آیا خود این مفاهیم حقیقت و واقعیت ندارند یا اینکه تعاریفی که نیوتون از آنها ارائه داده است نا کامل و یا اشتباه می باشند. طبق نظریه مه بانگ زمانمکان نسبی انشتین در گذشته های دور دست تا حد حجم پلانگ در هم پیچیده بوده و محتوای کل کیهان در آن حجم بسیار ریز متراکم بوده است و قبل از آن نه زمانی و نه مکانی وجود داشته است و آن حجم بسیار ریز به دلیلی که تاکنون ناشناخته باقی مانده است و یکی دیگر از معما های حل نشده علم کیهان شناسی می باشد، خود بخود دست به انبساط در دل نیستی زده است و هنوز که هنوز است مرز های آن در دل نیستی در حال پیش روی است. مکان مطلق نیوتون که طبق تعریف وی بدون کرانه می باشد به مکان های محدود و متناهی به شکل فضا های ثابت و پایدار و سه بعدی تقسیم گردیده اند و عمل تقسیم هم هرگز به پایان نخواهد رسید. و آنهم به این دلیل بسیار ساده و قابل فهم عموم که تقسیم پهنه بیکرانی به واحدی محدود و متناهی به علت اصل بیکرانی هرگز پایان پذیر نخواهد بود. به زبان عامیانه و روزمره میتوان گفت : مگر خدا بخواهد و عمل تقسیم را برای مدت مدیدی متوقف نماید و یا آنرا بطور کلی پایان دهد. از طرف دیگر زمان بی آغاز و بی پایان نیوتون چیزی نیست غیر از دو لحظه ازل و ابد که یکی از آنها در جهان های نزولی و دیگری در جهان های صعودی در حال رقم زدن عمر محتوای جهان ها و کلیه موجودات زنده و غیر زنده میباشند و هیچ نظم زنده و غیر زنده ای در دراز مدت تاب و تحمل ایستادگی و مقاومت در برابر عبور و جریان آنها را ندارد و طول هردوی آنها برابر با طول لحظه حال بوده که خود برابر با زمان پلانک یعنی ۱۰ بتوان منهای ۴۳ ثانیه میباشد . جهان ( و همه جهان ها ) دارای یک فصای ثابت و پایدار و جاودانه سه بعدی و یک بعد زمانی میباشد. شناخت دیگری که علم نجوم و کیهان شناسی و بطور کلی علم فیزیک تاکنون نتوانسته است به آن دست یابد این است که مفاهیم بیزمانی و بیمکانی که از دیدگاه دینی از صفات خداوند محسوب می شوند به معنای عدم وجود زمان و مکان نمی باشند بلکه واقعیات عینی بوده و همزاد های جاودانه زمان و مکان معمولی می باشند. این مختصات چهار بعدی روی همدیگر نوسانگر های بنیادی هشت قطبی را تشکیل میدهند که در بحث های دیگر آنها را گراویتون های هشت قطبی نوسان گر نامیدم و بسامد یا فرکانس آنها مساوی با عکس زمان پلانک یعنی برابر با ۱۰ بتوان ۴۳ بار در ثانیه است . در لحظات اولیه انبساط کلیه ذرات نور و اتمی و زیر اتمی از تراکم شدید بخش محدودی ( حدود ۸ تا ۱۰ درصد ) از این نوسانگر ها آفریده شده اند و بخش عظیم و باقی مانده در قالب سیاه چاله های ریز و درشت در سراسر کیهان پخش اند. علت اصلی ایجاد کهکشان ها از دیدگاه این حقیر به شرح زیر می باشد: در قدم اول، حقیقت میتواند این باشد که انبساط و انقباض کیهان بر اثر انحنای زمانمکان نسبی انشتین صورت نمیگیرد بلکه بر اثر سقوط و ریزش انرژی و جرم از ارتفاع به عمق. مفاهیم متضاد و زوجی و غیر مادی از قبیل پستی و بلندی ؛ راس و قاعده ؛ ارتفاع و عمق و قله و دامنه با انرژی و جرم در حال فعل و انفعال و کنش و واکنش و یا عمل و عکس العمل به سر می برند و نه انحنای زمانمکان نسبی. زیرا ذرات زمانمکان و ذرات بیزمانی و بیمکانی به ذرات انرژی و جرم تبدیل شده اند. در فاصله صفر تا زمان پلانک تکینگی فیزکی اولیه در رفیع ترین قله جهان یعنی مرکز جهان قرار داشته و علاوه بر تراکم شدید دارای یک حرکت چرخشی سرسام آوری در اطراف محور ناچیز خویش بوده است. در حالی که مرکز جهان رفیع ترین قله بوده است، همزمان محیط جهان عمیق ترین دامنه را تشکیل می داده است و در اولین لحظه انبساط سقوط و ریزش بصورت خطی به سمت پایین صورت نگرفته بلکه به همراه حرکت چرخشی در اطراف قله به سمت دامنه. آن حرکت چرخشی باعث بریده شدن پیوستگی ابر های هیدروژنی و هلیومی و ایجاد قطعات گردیده است و متعاقب آن جاذبه های محلی به ظهور رسیده و باعث ایجاد کهکشان های کوچک اولیه ( آبی رنگ ) گردیده است . حرکت دورانی کهکشانها که در حال حاظر مورد مشاهده قرار دارند، نتیجه بقاء آن حرکت چرخشی اولیه می باشند. اگر علم کیهان شناسی برای جهان یک فضای ثابت و پایدار قائل شود، آنگاه خیلی از معما های حل نشده به روشنی حل خواهند گردید. گرچه باور یک پدیده دینی می باشد، اما علم هم میتواند از مشاهدات عینی و تجربیات و محاسبات مدل سازی های ریاضی سبقت بگیرد و اعتقاد و باور علمی را ایجاد کند و این وظیفه را بطور کامل به دست خیالپردزان علمی نسپارد. لزومی ندارد که یک کیهان شناس بانگ بر آورد و بگوید : این جانب ندیده و نشنفته شهادت می دهم که خداوند وجود دارد و مجموعه وسیعی از جهان ها را خلق کرده است و به من امر نموده است که به انسان ها این پیام را بدهم که وی جهان را ظرف شش روز خلق نکرده و آدم را از گل نیآفریده و از روح خود در او ندمیده است و به علت بی نیازی به بندگی و طاعت و عبادت و ستایش و نیایش موجود ضعیفی مثل انسان هیچگونه نیازی ندارد.

کهکشان ها سامانه هایی بزرگ و با اندازه و مرزی مشخص هستند که از ستاره ها، بقایای ستاره نماها ( شبه ستاره ها ) ، ماده تاریک، گازها و گرد غبارهای میان ستاره ای که با نیروهای گرانشی به گرد هم آمده اند، تشکیل یافته اند. کوچکترین کهکشان ها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به ۱۰ میلیون ستاره هستند. بزرگترین کهکشان ها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از ۱۰۰۰۰۰ میلیارد ستاره هستند. ماده تاریک در اخترشناسی و کیهان شناسی، ماده ای فرضی
تصویر مادون قرمز هسته مرکزی کهکشان راه شیری
تصویر کهکشان بی قائده Messier 82
تصویر کهکشان کوتولهNGC 4449 که توسط تلسکوپ هابل ثبت شده است
تصویر کهکشان بیضی شکل و غول پیکر ESO 325 - G004
نگاره شبیه سازی شده از یک سیاه چاله
است که چون از خود شید ( نور ) ( امواج الکترومغناطیسی ) گسیل یا بازتاب نمی کند، نمی توان آن را مستقیما" دید اما از اثرات گرانشی موجود بر روی اجسام مرئی، همانند ستاره ها و کهکشان ها، می توان به وجود آن پی برد. درک و تجسم ماده تاریک آسان نیست اما در دانش ستاره شناسی حائز اهمیت است. [۱][۲][۳][۴][۵]
محتویات [نمایش]
بزرگی، ویژگی ها، ریخت شناسی، دسته بندی
نام کهکشان به انگلیسی: Galaxy برگرفته شده از ریشه یونانی آن Galaxias به معنی شیری است و کهکشان راه شیری به انگلیسی: Milky Way galaxy ریشه این نام می باشد. کهکشان ها از دید بزرگی و شمار ستاره ها دارای طیف گسترده ای هستند، کهکشان های کوتوله در نزدیک ۱۰ میلیون ستاره [۶] و کهکشان های غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره [۷] دارند، [۸] کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز تراکم کهکشان می گردند. کهکشان ها ممکن است از جندین سامانه ستاره ای، خوشه های ستاره ای و ابرهای میان ستاره ای جورواجور تشکیل شده باشند. خورشید یکی از ستارگان کهکشان راه شیری است؛ منظومه شمسی یا سامانه خورشیدی دربرگیرندهٔ زمین و همه اجزاء آن می باشد که همگی در مدارشان به گردخورشید می چرخند. اشکال کهکشان ها بر پایه شیوه ای دسته بندی می شود که برپایه شیوه دسته بندی ستاره شناس آمریکایی، ادوین هابل ( ۱۸۸۹ - ۱۹۵۳ ) ، شکل یافته است. درباره فراگشت ( تکامل ) کهکشان ها داده های استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشان ها میلیاردها سال پیش به گونهٔ توده ای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشان ها با توجه به شکل ظاهریشان دسته بندی شده اند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر و ریخت شناسی آنها انجام گردیده است. شکل متعارف کهکشان ها بیضی شکل است [۹] که برش مقطع پهنایی آن ها همانند یک بیضی نورانی است. کهکشان های مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفته اند. گروهی دیگر از کهکشان ها اشکال ناهم گون و غیر معمول دارند که به کهکشان های بی قاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آنها بیشتر ناشی از کشش گرانشی کهکشان هایی است که در همسایگی آنها جای دارند. این چنین کنش و واکنش هایی که میان کهکشان های مجاور رخ می دهد، ممکن است درپایان به درهم آمیختگی آنها بیانجامد و به صورت ضمنی، به طور قابل ملاحظه ای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشان های ستاره پاش نامیده می شوند. همچنین می توان کهکشان های ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشان های بی قاعده نیز نسبت داد. [۱۰] بیشتر از ۱۷۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهده است، وجود دارد. [۱۱] اکثر کهکشان ها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰، ۰۰۰ پارسک دارند [۱۲] ( هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر می باشد ) . کهکشان ها بیشتر با فاصله میلیون ها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتاده اند. [۱۳] فضای بین کهکشان ها با گاز پر شده است البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعب! درصد بالایی از کهکشان ها به صورت سلسله مراتبی از ستاره ها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شده اند و سرانجام خوشه های ستاره ای غول آسا را تشکیل می دهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشته هایی قرار گرفته اند که پیرامون آنها را خلاء لایتناهی پوشانده است. [۱۴] درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشان ها را تشکیل می دهند، آسان نیست. نتایج و داده های دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچاله های ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر ( نه همه ) کهکشان ها وجود داشته باند، این سیاهچاله های بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنش های فعال در هسته برخی کهکشان ها هستند. ستاره شناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جاخوش کرده باشد. [۱۵]
گونه های کهکشان از دید ریخت شناسی
کهکشان نامنظم
کهکشان های ناهمگون یا بی قائده هیچ شکل یا ساختار سامان مندی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشان های دیگر هستند و بیشتر ستاره های موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان می باشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشان های ناهمگون در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستاره ها در آنها ساخته می شوند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشان ها بایستی فشرده شوند تا ستاره های تازه ای بسازند. نزدیک به پنج درصد از هزار کهکشان درخشان را کهکشان های نهمگون تشکیل می دهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشان های شناخته شده نیز کهکشان های ناهمگون هستند.
کهکشان مار پیچی
کهکشان های مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در پیرامون بر آمدگی میانه ای یا هسته، قرصی ایجاد می کنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه می شود. جوان ترین ستاره های کهکشان های مارپیچی در بازوهای کم توده یافت می شوند و ستاره های کهن بیش تر در هسته فشرده جای دارند. کهن ترین ستاره ها در هاله های کروی پراکنده جای دارند و پیرامون قرص کهکشانی را فرا گرفته اند. این بازوها ه . . .


کلمات دیگر: