medium (media), (means of) communication
رسانه
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عربة , وسط
مترادف و متضاد
وسیله، واسطه، رسانه، محیط کشت
حامل، وسیله نقلیه، ناقل، رسانه
فرهنگ فارسی
وسیلهی ارتباط جمعی
هروسیله که خبری یامطلبی رابرساند، مانندرادیو
( اسم ) حسرت افسوس تاسف .
افسوس و تحسر و حسرت
( اسم ) حسرت افسوس تاسف .
افسوس و تحسر و حسرت
جملات نمونه
رسانههای جمعی، رسانههای گروهی، رسانههای همگانی
mass media
رسانههای چاپی، جراید
print media
رسانههای خبری
news media
در یک دمکراسی، رسانهها از آزادیهای فراوانی برخوردارند
in a democracy, the media have many freedoms
رسانههای الکترونیکی
electronic media
فرهنگ معین
(رِ نِ ) (اِ. ) هر وسیلة انتقال دهنده .
(رَ نِ ) (اِ. ) اندوه ، حسرت .
(رَ نِ ) (اِ. ) اندوه ، حسرت .
(رِ نِ) (اِ.) هر وسیلة انتقال دهنده .
(رَ نِ) (اِ.) اندوه ، حسرت .
لغت نامه دهخدا
رسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) حسرت و افسوس و تأسف . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) (از برهان ). افسوس و تحسر و حسرت . (از شعوری ج 2 ص 10). حسرت و افسوس . (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ). اندوه و غم . تحسر. (یادداشت مؤلف ) :
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه .
ای رس بجزاز بهر تو نگردد
این خانه ٔ رنگین پررسانه .
|| ناله و زاری . (ناظم الاطباء).
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه .
ناصرخسرو.
ای رس بجزاز بهر تو نگردد
این خانه ٔ رنگین پررسانه .
ناصرخسرو.
|| ناله و زاری . (ناظم الاطباء).
رسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) وسیله ٔ رساندن .
- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات .
رسانه. [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) حسرت و افسوس و تأسف. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) ( از برهان ). افسوس و تحسر و حسرت. ( از شعوری ج 2 ص 10 ). حسرت و افسوس. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( فرهنگ جهانگیری ). اندوه و غم. تحسر. ( یادداشت مؤلف ) :
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه.
این خانه رنگین پررسانه.
رسانه. [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) وسیله رساندن.
- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات.
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه.
ناصرخسرو.
ای رس بجزاز بهر تو نگردداین خانه رنگین پررسانه.
ناصرخسرو.
|| ناله و زاری. ( ناظم الاطباء ).رسانه. [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) وسیله رساندن.
- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات.
فرهنگ عمید
هر وسیله ای که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم می رساند مانند رادیو، تلویزیون، و روزنامه.
۱. حسرت، افسوس.
۲. اندوه: تو پنجاه سال از پس عمر ایشان / فسانه شنودی و خوردی رسانه (ناصرخسرو: ۴۱ ).
۱. حسرت، افسوس.
۲. اندوه: تو پنجاه سال از پس عمر ایشان / فسانه شنودی و خوردی رسانه (ناصرخسرو: ۴۱ ).
۱. حسرت؛ افسوس.
۲. اندوه: ◻︎ تو پنجاه سال از پس عمر ایشان / فسانه شنودی و خوردی رسانه (ناصرخسرو: ۴۱).
هر وسیلهای که مطلب یا خبری را به اطلاع مردم میرساند مانند رادیو، تلویزیون، و روزنامه.
دانشنامه عمومی
انسان ها و جانوران توسط برخی از اندام های خود می توانند تغییرات محیط اطراف را به مغز منتقل کنند و سپس تصمیمات لازم را بگیرند. این اندام ها عبارتند از چشم، گوش، بینی، زبان و پوست. به هر یک از این اندام ها رسانه (به انگلیسی: Media) می گویند و جمع این کلمه مدیا است.
منبر، تریبون
عکس، کتاب، روزنامه
رادیو، تلویزیون، سینما
اینترنت
به وسایلی که موجب تغییر در هر یک از اندام های چشم، گوش، بینی، زبان و پوست انسان ها یا جانوران گردد، ابزار رسانه گفته می شود که به اشتباه، خلاصه شدهٔ آن یعنی رسانه نیز مصطلح شده است. در حالت کلّی منظور از رسانه، وسایل ارتباط جمعی (Mass media) از قبیل رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه و خبرگزاری و سایت خبری است که عموماً به عنوان رسانه از آن ها یاد می شود. به رسانه های اینترنتی و تعاملی و تحت موبایل مانند فیس بوک و تلگرام و غیره، شبکه های اجتماعی (Social media) می گویند.
برخی از ابزارهای رسانه را می توان به صورت زیر نام برد:
یادآوری می شود طبق تحقیقات انجام گرفته انسان ها و جانوران %۹۰ تغییرات محیط اطراف خود را توسط دو اندام 'چشم' و 'گوش' به «مغز» منتقل می کنند.
منبر، تریبون
عکس، کتاب، روزنامه
رادیو، تلویزیون، سینما
اینترنت
به وسایلی که موجب تغییر در هر یک از اندام های چشم، گوش، بینی، زبان و پوست انسان ها یا جانوران گردد، ابزار رسانه گفته می شود که به اشتباه، خلاصه شدهٔ آن یعنی رسانه نیز مصطلح شده است. در حالت کلّی منظور از رسانه، وسایل ارتباط جمعی (Mass media) از قبیل رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه و خبرگزاری و سایت خبری است که عموماً به عنوان رسانه از آن ها یاد می شود. به رسانه های اینترنتی و تعاملی و تحت موبایل مانند فیس بوک و تلگرام و غیره، شبکه های اجتماعی (Social media) می گویند.
برخی از ابزارهای رسانه را می توان به صورت زیر نام برد:
یادآوری می شود طبق تحقیقات انجام گرفته انسان ها و جانوران %۹۰ تغییرات محیط اطراف خود را توسط دو اندام 'چشم' و 'گوش' به «مغز» منتقل می کنند.
wiki: رسانه
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ابزار اطلاع رسانی اعم از صوتی، تصویری، مکتوب و شبکه ای را رسانه گویند. عنوان رسانه از عناوین جدید است که از احکام مرتبط با آن در مسائل مستحدثه سخن گفته اند.
به هر وسیله ای که اخبار و اطلاعات را به مردم می رساند رسانه گویند؛ خواه صوتی باشد، مانند رادیو یا صوتی- تصویری، همچون تلویزیون یا مکتوب از قبیل روزنامه و مجله و یا شبکه ای، مثل اینترنت. از رسانه به رسانه جمعی، گروهی و همگانی نیز تعبیر می شود.احکام رسانه در دو بخش رسانه های صوتی یا صوتی- تصویری و رسانه های مکتوب بیان می شود.
احکام رسانه صوتی یا صوتی- تصویری
← اعتماد بر رسانه درباره اوقات شرعی و پخش اذان
← حقوق معنوی رسانه های مکتوب
...
به هر وسیله ای که اخبار و اطلاعات را به مردم می رساند رسانه گویند؛ خواه صوتی باشد، مانند رادیو یا صوتی- تصویری، همچون تلویزیون یا مکتوب از قبیل روزنامه و مجله و یا شبکه ای، مثل اینترنت. از رسانه به رسانه جمعی، گروهی و همگانی نیز تعبیر می شود.احکام رسانه در دو بخش رسانه های صوتی یا صوتی- تصویری و رسانه های مکتوب بیان می شود.
احکام رسانه صوتی یا صوتی- تصویری
← اعتماد بر رسانه درباره اوقات شرعی و پخش اذان
← حقوق معنوی رسانه های مکتوب
...
wikifeqh: رسانه
جدول کلمات
مدیا
پیشنهاد کاربران
نام مادر بزرگ کوروش که اسمش مدیا بود.
یا اسمی از کشوری که الان نیستش.
و اسم دختری خندان است.
یا اسمی از کشوری که الان نیستش.
و اسم دختری خندان است.
هر چند جمع لاتین این کلمه، یعنی مدیا در استفاده روزمره ای که از این واژه در انگلیسی می شود، بخوبی به عنوان یک اسم مفرد جا افتاده است . یک رسانه مدیوم عبارتند است از ؛ هر ابزاری برای برقراری ارتباطات. رسانه حامل یا واسط پیام است . بدین ترتیب واسط در انگلیسی “مدیوم” هم رسانه و هم واسط معنی می دهد و در متن اصلی هم همین لغت به هر دو معنی به کار رفته است .
استفاده از واژه رسانه به این معنی است ، که کاربرد درست آن به شمار می رود . تلفن ، رایو، فیلم و تلویزیون ( نقاشی یا مجسمه سازی به کنار ) همراه با چاپ و صدای انسان همگی بطور هم ارز واسط به شمار می روند .
کتب مردم را ، آن گونه که اظهار می دارند ، از خود بی خود می کنند ، آنها را به خنده و گریه وا می دارند ، مردم در آنها گم می شوند و جذب آنها می گردند. با این وضعیت ، چقدر احتمال دارد که این مسئله در مورد فیلم و تلویزیون نیز صدق کند. این دو ادعا دارند که بیان را آنگونه “طبیعی می سازند” که همچون خود طبیعت به نظر می آیند . در فیلم ، در سینما ، چهره ها و صورتها ، چشم اندازها و حرکات ، آنگونه در چشم جلوه می کنند ، که گویی همه آنها زندگی واقعی هستند. اما البته ما تنها به خاطر انزوا در تاریکی نیست که چنین می کنیم، بلکه همچنین دامنه وسیعی از جلوه های سینمایی ، بر اساس اهداف و نیات فیلم ساز به شیوه دیدن تصاویر توسط ما سازمان می دهند . این وضع همچنین در مورد تلویزیون و حتی در بین جمعیت شاد و مسرور اطاق نشیمن نیز صدق می کند :
تلویزیون محل قدرتی است برای گروه های تولید ، و در ورای آنها شرکتهای بزرگی که به منظور دستیابی به پول و نفوذی که پول به همراه خواهد آورد ، به خرید توجه میلیونها نفر می پردازند. اینها تنها معدودی از فشارهایی هستند که در حول و حوش چهارچوب آنچه ما می شنویم و تماشا می کنیم به واژه واسط بودن چنین سنگینی می دهند.
وقتی ما در حال تماشای تلویزیون یا جواب دادن به تلفن هستیم ، روابط تولیدی مستقیماً وارد اطاق نشیمن ما می شوند . واژه “تل”خود لغتی است یونانی ، به معنی دور، و اندازه گیری دوری بین واسط ( یا رسانه - مترجم ) و پیام است که موضوع مورد بحث نظریه رسانه هاست.
● تاریخچه رسانه ها :
در نیمه قرن دوم نوزدهم ، بتدریج خود چاپ ، ابتدا تحت سیطره ارتباطات الکتریکی و سپس ارتباطات الکترونیکی قرار گرفت. در تاریخ رسانه ها و جنبش سه مرحله ای آنها :الفبا - چاپ - صفحات تصویر این سومین گسستگی اساسی به شمار می رود. درک حیاتی بودن این تغییر مستلزم سیاحتی کوتاه در حوزه ارتباطات و فعالیتهای حیرت آور آن است ، حوزه ای که بخشی از انقلاب صنعتی اواخر قرن نوزدهم را تشکیل می دهد. در سال ۱۹۰۰ ، تلگراف ، تلفن ، دوربین ، رادیو و اولین ابزارهای راهگشای تلویزیون الترونیک همگی کم و بیش پا گرفته و آن طور که انسان می تواند انتظار داشته باشد ، به شدت از پیوستگی دورنی برخوردار بوردند . این امری بالنسبه شناخته شده است که پیدایش دوربین با بخش مرکزی این تاریخ را تشکیل می دهد . در سال ۱۸۰۰ ، هامفری دیوی با فکر « نگارش بوسیله نور » ، سر و کله می زد، و نمایش تصاویر دوار مناظر را بر روی پرده ، از طریق یک نظام متشکل اط آینه ها در یک رصد خانه تاریک، معروف به اطاق تاریک جعبه عکاسی ، الگو و قالب ، لازم برای سبک مشهور نقاشی مناظر شهری را ، که کانالتوی نقاش مشهورترین استاد اولیه آنها به شمار می رود، فراهم آورد.
مشکل این نبود که لنزی ، قادر به نمایش تصویر بر روی پرده ساخته شود، بلکه مشکل این بود که تصویر بر روی سشسطحی که به نحو مناسب پذیرای آن باشد، تثبیت گردد. در ۱۸۳۹ داگر، این مشکل را حل کرده بود و عکس به ویژگی آشنایی در اطاقهای نشیمن دوره ویکتوریا ، و کار هنری رایج فرهنگ عامه جامعه صنعتی تبدیل شد.
تحولات مشکلتر ولی به همان اندازه ذی ربط و شگرف در عرصه تلگراف التکریکی روی دادند - حل این معما که چگونه به طور همزمان پیامهایی برای مسافات دور فرستاده شود . خود الکتریسته ، از ابتدای قرت هجدهم ، در مرکز علوم طبیعی ( و بدین خاطر تغییرات فن شناسی ) قرار داشت. در اوایل ۱۷۷۴ یک فرانسوی به نام لزاژ این تحقیقات را به سمت ارسال علامات بوسیله ضربه های گسیخته ای در طول یک سیم ، سوق داده بود و به اتفاق دیگران به تعمق در مورد شیوه های ثبت این ضربه ها ، در فواصل مناسب ، بر روی قطعات کاغذ پرداخته بود. در ۱۸۲۵ با نمایش کارکرد عقربه های مغناطیسی توسط یک انگلیسی به نام استرجن ، ساموئل مورس ، در آن طرف اقیانوس اطلس ، در وضعیتی قرار گرفت که بتواند به ابداع رمز ارتباطی مشهور خود بپردازد ، تا به وسیله آن بتوان پیامهای قابل خواندن را ، در قالب الفبایی تماماَ متشکل از ضربه های بلند و کوتاه ارسال نمود. در بتدا برد این پیامها بیست مایل بود اما مورس و شرکت وابسته اش به اختراع یک تقویت کننده پیام مبادرت کردند، که برد دیگری به پیام بخشید ، تا آنجا که واشنگتن توانست با بالتیمور تماس بگیرد.
● بررسی اثرات آسیب شناختی تلویزیون بر جامعه و خانواده:
تلویزیون خطری اساسی برای دموکراسی و آزادی است » « پژوهش های علمی و آماری نشان می دهد که تماشای مستمر تلویزیون ، قدرت انسجام فکر و اندیشه منطقی را از میان می برد . ( بورستین ) دنیای نقش بسته در صفحه تلویزیون ، دنیایی است دست دوم ، پرداخته شده و اغلب مخدوش ، تصویری که تلویزیون از جهان خارج به ذهن ما منتقل می کند ، با وافعیت خارجی یکسان نیست. این تصویر، انسان فعال و متفکر را به تماشا چی منفعل و راکد تبدیل می کند ، سرعت انتقال را از بین می برد ، عکس العمل دفاعی و دماغی بدن را در برخورد با اطلاعات ، تضعیف می سازد و ایدز فرهنگی را نصیب انسان و جامعه می نماید. بنا بر این می توان در یک جمله گفت که بهره گیری پیوسته از تلویزیون موجب تغییر و دگرگونی در ادراکات و دریافتهای انسانی می شود .
واژهٔ «اجتماع» ، حضور افراد جامعه در مکانی خاص را به ذهن متبادر می کند در حالیکه که «اجتماع» تلویزیون را افرادی تشکیل می دهند که دور از یکدیگر و خارج از محدوده دید . . .
استفاده از واژه رسانه به این معنی است ، که کاربرد درست آن به شمار می رود . تلفن ، رایو، فیلم و تلویزیون ( نقاشی یا مجسمه سازی به کنار ) همراه با چاپ و صدای انسان همگی بطور هم ارز واسط به شمار می روند .
کتب مردم را ، آن گونه که اظهار می دارند ، از خود بی خود می کنند ، آنها را به خنده و گریه وا می دارند ، مردم در آنها گم می شوند و جذب آنها می گردند. با این وضعیت ، چقدر احتمال دارد که این مسئله در مورد فیلم و تلویزیون نیز صدق کند. این دو ادعا دارند که بیان را آنگونه “طبیعی می سازند” که همچون خود طبیعت به نظر می آیند . در فیلم ، در سینما ، چهره ها و صورتها ، چشم اندازها و حرکات ، آنگونه در چشم جلوه می کنند ، که گویی همه آنها زندگی واقعی هستند. اما البته ما تنها به خاطر انزوا در تاریکی نیست که چنین می کنیم، بلکه همچنین دامنه وسیعی از جلوه های سینمایی ، بر اساس اهداف و نیات فیلم ساز به شیوه دیدن تصاویر توسط ما سازمان می دهند . این وضع همچنین در مورد تلویزیون و حتی در بین جمعیت شاد و مسرور اطاق نشیمن نیز صدق می کند :
تلویزیون محل قدرتی است برای گروه های تولید ، و در ورای آنها شرکتهای بزرگی که به منظور دستیابی به پول و نفوذی که پول به همراه خواهد آورد ، به خرید توجه میلیونها نفر می پردازند. اینها تنها معدودی از فشارهایی هستند که در حول و حوش چهارچوب آنچه ما می شنویم و تماشا می کنیم به واژه واسط بودن چنین سنگینی می دهند.
وقتی ما در حال تماشای تلویزیون یا جواب دادن به تلفن هستیم ، روابط تولیدی مستقیماً وارد اطاق نشیمن ما می شوند . واژه “تل”خود لغتی است یونانی ، به معنی دور، و اندازه گیری دوری بین واسط ( یا رسانه - مترجم ) و پیام است که موضوع مورد بحث نظریه رسانه هاست.
● تاریخچه رسانه ها :
در نیمه قرن دوم نوزدهم ، بتدریج خود چاپ ، ابتدا تحت سیطره ارتباطات الکتریکی و سپس ارتباطات الکترونیکی قرار گرفت. در تاریخ رسانه ها و جنبش سه مرحله ای آنها :الفبا - چاپ - صفحات تصویر این سومین گسستگی اساسی به شمار می رود. درک حیاتی بودن این تغییر مستلزم سیاحتی کوتاه در حوزه ارتباطات و فعالیتهای حیرت آور آن است ، حوزه ای که بخشی از انقلاب صنعتی اواخر قرن نوزدهم را تشکیل می دهد. در سال ۱۹۰۰ ، تلگراف ، تلفن ، دوربین ، رادیو و اولین ابزارهای راهگشای تلویزیون الترونیک همگی کم و بیش پا گرفته و آن طور که انسان می تواند انتظار داشته باشد ، به شدت از پیوستگی دورنی برخوردار بوردند . این امری بالنسبه شناخته شده است که پیدایش دوربین با بخش مرکزی این تاریخ را تشکیل می دهد . در سال ۱۸۰۰ ، هامفری دیوی با فکر « نگارش بوسیله نور » ، سر و کله می زد، و نمایش تصاویر دوار مناظر را بر روی پرده ، از طریق یک نظام متشکل اط آینه ها در یک رصد خانه تاریک، معروف به اطاق تاریک جعبه عکاسی ، الگو و قالب ، لازم برای سبک مشهور نقاشی مناظر شهری را ، که کانالتوی نقاش مشهورترین استاد اولیه آنها به شمار می رود، فراهم آورد.
مشکل این نبود که لنزی ، قادر به نمایش تصویر بر روی پرده ساخته شود، بلکه مشکل این بود که تصویر بر روی سشسطحی که به نحو مناسب پذیرای آن باشد، تثبیت گردد. در ۱۸۳۹ داگر، این مشکل را حل کرده بود و عکس به ویژگی آشنایی در اطاقهای نشیمن دوره ویکتوریا ، و کار هنری رایج فرهنگ عامه جامعه صنعتی تبدیل شد.
تحولات مشکلتر ولی به همان اندازه ذی ربط و شگرف در عرصه تلگراف التکریکی روی دادند - حل این معما که چگونه به طور همزمان پیامهایی برای مسافات دور فرستاده شود . خود الکتریسته ، از ابتدای قرت هجدهم ، در مرکز علوم طبیعی ( و بدین خاطر تغییرات فن شناسی ) قرار داشت. در اوایل ۱۷۷۴ یک فرانسوی به نام لزاژ این تحقیقات را به سمت ارسال علامات بوسیله ضربه های گسیخته ای در طول یک سیم ، سوق داده بود و به اتفاق دیگران به تعمق در مورد شیوه های ثبت این ضربه ها ، در فواصل مناسب ، بر روی قطعات کاغذ پرداخته بود. در ۱۸۲۵ با نمایش کارکرد عقربه های مغناطیسی توسط یک انگلیسی به نام استرجن ، ساموئل مورس ، در آن طرف اقیانوس اطلس ، در وضعیتی قرار گرفت که بتواند به ابداع رمز ارتباطی مشهور خود بپردازد ، تا به وسیله آن بتوان پیامهای قابل خواندن را ، در قالب الفبایی تماماَ متشکل از ضربه های بلند و کوتاه ارسال نمود. در بتدا برد این پیامها بیست مایل بود اما مورس و شرکت وابسته اش به اختراع یک تقویت کننده پیام مبادرت کردند، که برد دیگری به پیام بخشید ، تا آنجا که واشنگتن توانست با بالتیمور تماس بگیرد.
● بررسی اثرات آسیب شناختی تلویزیون بر جامعه و خانواده:
تلویزیون خطری اساسی برای دموکراسی و آزادی است » « پژوهش های علمی و آماری نشان می دهد که تماشای مستمر تلویزیون ، قدرت انسجام فکر و اندیشه منطقی را از میان می برد . ( بورستین ) دنیای نقش بسته در صفحه تلویزیون ، دنیایی است دست دوم ، پرداخته شده و اغلب مخدوش ، تصویری که تلویزیون از جهان خارج به ذهن ما منتقل می کند ، با وافعیت خارجی یکسان نیست. این تصویر، انسان فعال و متفکر را به تماشا چی منفعل و راکد تبدیل می کند ، سرعت انتقال را از بین می برد ، عکس العمل دفاعی و دماغی بدن را در برخورد با اطلاعات ، تضعیف می سازد و ایدز فرهنگی را نصیب انسان و جامعه می نماید. بنا بر این می توان در یک جمله گفت که بهره گیری پیوسته از تلویزیون موجب تغییر و دگرگونی در ادراکات و دریافتهای انسانی می شود .
واژهٔ «اجتماع» ، حضور افراد جامعه در مکانی خاص را به ذهن متبادر می کند در حالیکه که «اجتماع» تلویزیون را افرادی تشکیل می دهند که دور از یکدیگر و خارج از محدوده دید . . .
کلمات دیگر: