[ویکی فقه] اَلْبَدْءُ وَالتّاریخ، عنوان کتابی درباره آغاز آفرینش و تاریخ پیشامدهایی که پس از آن به وقوع پیوسته است.
این کتاب را در ۳۵۵ ابو نصر بن مطهر بن طاهر مقدسی در بُست سیستان، برای یکی از امیران سامانی نوشت، اما چون نامش در آن نیامده است، برخی، از جمله ابن وردی و به پیروی از او حاجی خلیفه، آن را به ابو زید
احمد بن سهل بلخی (متوفی ۳۴۰) نسبت داده اند.
منشأ این انتساب احتمالاً نسخه ای خطی از این اثر در
کتابخانه صدر اعظم داماد ابراهیم پاشا است که خلیل بن الحسن الکردی الوَلاشْجِردی در ۶۲۲ کتابت کرده و در آن، چنان ادعایی کرده است؛ و به تصریح یاقوت، بلخی در ۳۲۲ درگذشته است.
ابن ندیم نیز در آثار بلخی از این کتاب نام نبرده است.
افزون بر این، نویسندگان قدیم، از جمله ثعالبی،
ابوالمعالی رازی و
بناکتی که از البدء و التاریخ
نقل کرده اند، همه آن را به نام مقدسی نوشته اند.
منهاج سراج نیز در
طبقات ناصری حدود بیست مورد از البدء و التاریخ نقل کرده است.
اما اشاره ای تاریخی به کشف معادن طلای خَشباجی در سیستان در ۳۹۰ که به عنوان یکی از عجایب به کتاب افزوده شده است، کار تعیین نویسنده و تاریخ
نگارش را پیچیده می کند.
زیرا نویسنده این بخش ها و این که آیا در این سال قسمت های دیگری نیز به کتاب افزوده شده است یا نه، معلوم نیست.
سال تولد و وفات مقدسی
به رغم شهرت بسیار مقدسی، سال تولد و وفات او مشخص نیست، اما احتمالاً چند سالی پس از نگارش این کتاب زنده بوده است.
← دلیل نسبت مقدسی به مؤلّف
از مطالب کتاب چنین بر می آید که مقدسی به چند
زبان و خط آشنایی داشته، سفر های متعددی کرده و از دانش های وسیع و گوناگون برخوردار بوده است.
منابع کتاب
...
wikifeqh: ابن مطهر مقدسی (متوفی 507ق)، در موضوع تاریخ و سیره که به زبان
عربی نوشته شده است.
کتاب به تشویق یکی از وزرای منصور نگاشته شده است. مؤلف در مقدمه اثر خود مدایحی در حق این وزیر می کند و نشان می دهد که این مرد صاحب اوصاف عالیه است که او را تشویق به نگاشتن تاریخ خود نموده، لیکن جای بسی حیرت است که از ذکر نام وی غفلت کرده است. به تصریح مقدمه کتاب که در 356ق، نوشته شده، این وزیر گمنام در سال 350ق، یکی از وزرای نوح بن منصور خلف برادر خود عبدالملک بوده است.
کتاب را گاهی هم به
ابوزید بلخی یکی از شاگردان «الکندی» فیلسوف معروف، نسبت داده اند.
نویسنده که شرایع و آیین ها را میثاق خداوند در سیاست آفریدگانش... و ملاک فرمان او و نظام پیوند میان بندگان و بنیاد زندگی و آگاهی بخش بر معاد ایشان...» می داند، رفع شبهات و مقابله با اوهام و خرافه پرستی خلق و ارائه ادله در برابر مخالفان را از تألیف کتاب، منظور
نظر داشته است.
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در شش جلد، در بیست ودو فصل تنظیم شده است که از فصل اول تا نهم اهمیت فلسفی و دینی دارد و از فصل دهم به بعد، اهمیت تاریخی.
در مقدمه نویسنده، ضمن بیان انگیزه نگارش کتاب، به موضوع فصول اشاره شده و توضیح مختصری پیرامون هریک ارائه گردیده است.