کلمه جو
صفحه اصلی

شیرگاه

لغت نامه دهخدا

شیرگاه. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش سوادکوه شهرستان شاهی.این دهستان در جنوب شاهی و طول دره تالار واقع است و راه آهن شمال از وسط آن می گذرد. مرکز دهستان قصبه شیرگاه است و شماره دیه های آن 20 است و مهمترین آنها عبارتند از: برنجستانک ، کلیج خلیل ، بورخیل ، بشل. محصول عمده دهستان برنج و غلات و نیشکر و توتون و سیگار و شغل عمده اهالی زراعت و تهیه زغال چوب می باشد و زغال چوب اهالی شاهی بیشتر به وسیله سکنه این دهستان تهیه می گردد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

شیرگاه. ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان شیرگاه بخش سوادکوه شهرستان شاهی. سکنه آن 1000 تن. آب آن از رودخانه تالاررود و جز آن. اولین ایستگاه از شاهی و تهران و کارخانه قیراندود و تقطیر چوب و دبستان و شعبه جنگلبانی و پاسگاه نگهبانی و اداره املاک و دفتر پست و متجاوز از پنجاه باب دکان دارد و مرکز حوزه 8 آمار است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

شیرگاه. ( اِخ ) نام ایستگاه نوزدهم راه آهن شمال میان زیراب و شاهی در 314 هزارگزی تهران که در قصبه شیرگاه قرار دارد. ( یادداشت مؤلف ).

شیرگاه . (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان شیرگاه بخش سوادکوه شهرستان شاهی . سکنه ٔ آن 1000 تن . آب آن از رودخانه ٔ تالاررود و جز آن . اولین ایستگاه از شاهی و تهران و کارخانه ٔ قیراندود و تقطیر چوب و دبستان و شعبه ٔ جنگلبانی و پاسگاه نگهبانی و اداره ٔ املاک و دفتر پست و متجاوز از پنجاه باب دکان دارد و مرکز حوزه ٔ 8 آمار است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


شیرگاه . (اِخ ) نام ایستگاه نوزدهم راه آهن شمال میان زیراب و شاهی در 314 هزارگزی تهران که در قصبه ٔ شیرگاه قرار دارد. (یادداشت مؤلف ).


شیرگاه . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش سوادکوه شهرستان شاهی .این دهستان در جنوب شاهی و طول دره ٔ تالار واقع است و راه آهن شمال از وسط آن می گذرد. مرکز دهستان قصبه ٔ شیرگاه است و شماره ٔ دیه های آن 20 است و مهمترین آنها عبارتند از: برنجستانک ، کلیج خلیل ، بورخیل ، بشل . محصول عمده ٔ دهستان برنج و غلات و نیشکر و توتون و سیگار و شغل عمده ٔ اهالی زراعت و تهیه ٔ زغال چوب می باشد و زغال چوب اهالی شاهی بیشتر به وسیله سکنه ٔ این دهستان تهیه می گردد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


دانشنامه عمومی

شیرگاه مرکز شهرستان سوادکوه شمالی در استان مازندران است که از جنوب به شهرستان سوادکوه و از شمال به شهرستان قائم شهر راه دارد. این شهر همچنین از سمت شرق به شهرستان ساری و از سمت غرب به شهرستان بابل راه دارد. زبان مردم شهر شیرگاه زبان مازندرانی است. همچنین سریال مشهور پایتخت نیز در این شهر ساخته شده.
پل دختر (چالی)
پل تاریخی شاه عباسی آبدنگسر (آبدنگسر، بین قائم شهر و شیرگاه)
پل شاه عباسی: این پل در دوران سلطنت پادشاهان صفوی و در مسیر باستانی موسوم به راه شاه عباسی با آجر و ساروج و گچ بر روی رود کسیلیان یا روشن تلار بنا گردید. طول آن ۵۷ متر و عرض آن بدون احتساب جان پناه پنج متر می باشد. پل شیرگاه دو دهنه دارد که دهنه شمالی آن از دهنه جنوبی بزرگ تر است.
پل شاپور: این پل بر روی رودخانه اوتجون در اراضی چای باغ و ۵۰ متری جانب شرقی جاده شیرگاه به قائم شهر واقع شده و احتمالاً مربوط به دوران قاجار می باشد.
برخی نام پیشین شیرگاه را خارخون دانسته اند ولی بر پایهٔ اطلاعات جلد سوم فرهنگ جغرافیایی ایران خارخون نام پیشین روستای زیولا در منطقه شیرگاه بوده است.
شیرگاه مرکز شهرستان سوادکوه شمالی است.در شمال ایران قرار، داردیکی از جاده های ارتباطی تهران- شمال، معروف به جاده فیروزکوه، و راه آهن تهران- شمال، که بخشی از راه آهن سراسری ایران است، از این شهر می گذرد.۲۵ کیلومتر از قائمشهر و ۲۰کیلومتر از زیراب و ۳۰کیلومتر از پل سفید ، مرکز شهرستان سوادکوه فاصله دارد.
شیرگاه از همه جهت جز شمال به وسیله رشته کوه های البرز مرکزی احاطه گشته است. از غرب توسط کوه تِرز، از شرق به وسیله کوه وِرزک و از جنوب با کوه های ساره سر و شاه کوه محاصره شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

پل شاپور، شهری در استان مازندران، شهرستان سوادکوه، و مرکز اداری بخش شیرگاه، با ارتفاعی حدود ۲۵۰متر. در منطقه ای کوهستانی و جنگلی در ۳۳ کیلومتری جنوب غربی ساری و ۲۶کیلومتری شمال غربی پل سفید، در حاشیۀ شمالی کوهستان البرز مرکزی، محل تلاقی رودخانه های کسلیان و تالار، قرار دارد. این شهر در کنار راه و خط آهن فیروزکوه به قائم شهر و ساری واقع شده است. اقلیم آن معتدل و نیمه مرطوب و جمعیت آن ۹,۵۴۵ نفر است. کارخانه های تراورس سازی و تقطیر چوب نیز دارد.

پیشنهاد کاربران

شیرگاه به معنای جایگاه و تخت پادشاهی شیر است. این شهر در سوادکوه شمالی قرار گرفته است و معمولا هوای معتدل و گرمتری نسبت به سوادکوه جنوبی مانند شهرهای زیراب و ورسک و پایینترها مثل گدوک دارد لهذا برخی از مازندرانیان عزیز از در زمستان از قسمت های سردتر به آن کوچ می کنند.


کلمات دیگر: