realism
رئالیسم
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
رئالیسم، واقع گرایی، واقعبینی، راستین گرایی، تحقق گرایی
فرهنگ فارسی
( اسم ) واقع بینی حقیقت جویی .
حقیقت گرای واقع گرای
حقیقت گرای واقع گرای
حقیقت جویی، واقع بینی، نمایاندن مناظرزندگی
لغت نامه دهخدا
رئالیسم. [ رِ ] ( فرانسوی ، اِ ) رآلیسم. حقیقت گرایی. واقعیت گرایی. واقعبینی. حقیقت پرستی. واقعگرایی. عمل رآلیست. || کشش و میل باطنی تعدادی از نویسندگان و هنرمندان به نشان دادن طبیعت است همانگونه که هست ( = من حیث هی هی ) بی آنکه خصوصیات نفسانی هنرمند در آن دخالت داشته باشد. رئالیسم عبارتست از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی ، تشخیص درست علل و عوامل آنها و بیان و تشریح و تجسم آنها. ( مکتبهای ادبی ص 129 ). در ادبیات مکتبی است که بموجب آن طبیعت و سایر مظاهر طبیعی باید با تمام زشتی ها و زیبائی هایش در هر اثر هنری نمودار گردد، بطور کلی پیروان این مکتب معتقدند که هنر باید بیان مستقیم واقعیات و تجزیه و تحلیل علل آن باشد. این مکتب در سال 1850 م. در فرانسه بوجود آمد و در اندک زمانی در تمام زمینه های علمی و ادبی و فلسفی مؤثر واقع گشت. ( از فرهنگ اصطلاحات خارجی در زبان پارسی ). روشی است که طبیعت را در همه مظاهر واقعی و حقیقی و محسوس آن با هر زشتی و زیبایی که دارد معرفی میکنند و بعضی از مظاهر آن را پنهان نمیکنند یاتغییر نمی دهند و هرچه را همانطور که هست شرح میدهند. ( از شاهکار نثر فصیح فارسی تألیف سعید نفیسی ). همانگونه که در ادب پارسی شیوه هایی بنام سبک خراسانی وعراقی و جز آن وجود دارد هنرشناسان اروپا نیز آثار هنری و ادبی اروپا را به سبکهایی تقسیم کرده اند که معروفتر از همه 7 سبک زیر است : کلاسیسم ، رومانتیسم ، رآلیسم ، ناتورالیسم ، سمبولیسم ، امپرسیونیسم ، کوبیسم.
رئالیسم مکتبی است که هدف اصلی آن تشخیص تأثیر محیط و اجتماع در واقعیت های زندگی و بیان عوامل آنها و بالاخره تحلیل و شناساندن دقیق تیپ هایی است که در اجتماع معین بوجود آمده اند. رآلیسم برخلاف رومانتیسم مکتبی است اوبژکتیف ( برونی ) و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساسات خود را در جریان داستان ظاهر نمیسازد. رئالیسم در واقع پیروزی حقیقت و واقعیت بر تخیل و هیجان است واین مکتب ادبی بیشتر از این رو دارای اهمیت است که مکتب های متعدد بعدی نتوانسته است از قدر و اعتبار آن بکاهد و بنای رمان نویسی جدید و ادبیات امروز جهان برروی آن نهاده شده است. از پیشوایان بزرگ این سبک در ادبیات باید در فرانسه بالزاک را نام برد که در نیمه دوم قرن نوزدهم م. با نوشتن «کمدی انسانی » پیشوای مسلم نویسندگان رآلیست بشمار آمد. رجوع به مکتبهای ادبی تألیف رضا سیدحسینی صص 119 - 137 و شاهکار نثر فصیح فارسی تألیف سعید نفیسی شود. || ( اصطلاح فلسفه ) حقیقت گرایی. نظریه ای است مبتنی بر اینکه وجود هر موجود مستقل از ذهنی است که پی به آن برده است ( این نظریه عکس نظریه ایدآلیسم است زیرا در مکتب ایدآلیسم نظر بر آن است که هیچ چیز خارج از ذهن وجود ندارد ).
رئالیسم مکتبی است که هدف اصلی آن تشخیص تأثیر محیط و اجتماع در واقعیت های زندگی و بیان عوامل آنها و بالاخره تحلیل و شناساندن دقیق تیپ هایی است که در اجتماع معین بوجود آمده اند. رآلیسم برخلاف رومانتیسم مکتبی است اوبژکتیف ( برونی ) و نویسنده رئالیست هنگام آفریدن اثر بیشتر تماشاگر است و افکار و احساسات خود را در جریان داستان ظاهر نمیسازد. رئالیسم در واقع پیروزی حقیقت و واقعیت بر تخیل و هیجان است واین مکتب ادبی بیشتر از این رو دارای اهمیت است که مکتب های متعدد بعدی نتوانسته است از قدر و اعتبار آن بکاهد و بنای رمان نویسی جدید و ادبیات امروز جهان برروی آن نهاده شده است. از پیشوایان بزرگ این سبک در ادبیات باید در فرانسه بالزاک را نام برد که در نیمه دوم قرن نوزدهم م. با نوشتن «کمدی انسانی » پیشوای مسلم نویسندگان رآلیست بشمار آمد. رجوع به مکتبهای ادبی تألیف رضا سیدحسینی صص 119 - 137 و شاهکار نثر فصیح فارسی تألیف سعید نفیسی شود. || ( اصطلاح فلسفه ) حقیقت گرایی. نظریه ای است مبتنی بر اینکه وجود هر موجود مستقل از ذهنی است که پی به آن برده است ( این نظریه عکس نظریه ایدآلیسم است زیرا در مکتب ایدآلیسم نظر بر آن است که هیچ چیز خارج از ذهن وجود ندارد ).
فرهنگ عمید
۱. واقع بینی.
۲. (ادبی ) تعهد هنر و ادبیات به بازنمایی بدون دخل وتصرف مناظر زندگی و واقعیات اجتماعی، واقع گرایی.
۲. (ادبی ) تعهد هنر و ادبیات به بازنمایی بدون دخل وتصرف مناظر زندگی و واقعیات اجتماعی، واقع گرایی.
دانشنامه آزاد فارسی
ریالیسم (فلسفه). رئالیسم (فلسفه)(realism)
(یا: واقع گرایی) رویکردی به جهان که براساس آن اصالت همواره به واقعیت عالم خارجی داده می شود. گرچه در شاخه های گوناگون این اصطلاح کاربرد دارد اما معمولاً ویژگی مشترک این شاخه ها این است که در برابر گرایش های ایدئالیستی که به اصالت معنی و ویژگی های ذهنی معتقدند، به واقعیت خارجی و مستقل از ذهن انسان اصالت می دهند. براساس همین هستۀ مشترک است که در قرون وسطا رئالیست ها در برابر نام گرایان و مفهوم گرایان، به وجود واقعی و خارجی کلیات قائل بودند. رئالیست های اخلاقی در برابر نسبی گرایان به قرار داشتن اصول اخلاقی در متن عالم خارج، رئالیست های خام به نبودن هیچ واسطه ای در ادراک ما از عالم خارج، و رئالیست های متافیزیکی کلّاً به عالمی خارج از انسان و مستقل از ادراک او باور دارند. البته همواره باید توجه داشت، رئالیسم واژه ای است که در طول تاریخ دچار دگرگونی های بسیار شده و به موارد گوناگونی اطلاق شده است، درنتیجه برای آشکارشدن منظور هر مکتب فکری از رئالیسم ابتدا باید از منظور آن مکتب در به کارگیری واژۀ واقعیت آگاه شد. امروزه بیشتر رئالیسم اشاره به گرایش هایی در فلسفۀ تحلیلی دارد که سعی دارند تا فلسفه را به علوم نزدیک کنند. بدین ترتیب واقعیت برای آن ها امری است که با علوم هماهنگ است و براساس روش علمی به دست می آید. اما به طور کلی پس از ظهور فلسفه های قرن بیستمی کلّاً مسئلۀ شکاف میان رئالیسم و ایدئالیسم از مسائل فلسفی کنار گذاشته شده است.
(یا: واقع گرایی) رویکردی به جهان که براساس آن اصالت همواره به واقعیت عالم خارجی داده می شود. گرچه در شاخه های گوناگون این اصطلاح کاربرد دارد اما معمولاً ویژگی مشترک این شاخه ها این است که در برابر گرایش های ایدئالیستی که به اصالت معنی و ویژگی های ذهنی معتقدند، به واقعیت خارجی و مستقل از ذهن انسان اصالت می دهند. براساس همین هستۀ مشترک است که در قرون وسطا رئالیست ها در برابر نام گرایان و مفهوم گرایان، به وجود واقعی و خارجی کلیات قائل بودند. رئالیست های اخلاقی در برابر نسبی گرایان به قرار داشتن اصول اخلاقی در متن عالم خارج، رئالیست های خام به نبودن هیچ واسطه ای در ادراک ما از عالم خارج، و رئالیست های متافیزیکی کلّاً به عالمی خارج از انسان و مستقل از ادراک او باور دارند. البته همواره باید توجه داشت، رئالیسم واژه ای است که در طول تاریخ دچار دگرگونی های بسیار شده و به موارد گوناگونی اطلاق شده است، درنتیجه برای آشکارشدن منظور هر مکتب فکری از رئالیسم ابتدا باید از منظور آن مکتب در به کارگیری واژۀ واقعیت آگاه شد. امروزه بیشتر رئالیسم اشاره به گرایش هایی در فلسفۀ تحلیلی دارد که سعی دارند تا فلسفه را به علوم نزدیک کنند. بدین ترتیب واقعیت برای آن ها امری است که با علوم هماهنگ است و براساس روش علمی به دست می آید. اما به طور کلی پس از ظهور فلسفه های قرن بیستمی کلّاً مسئلۀ شکاف میان رئالیسم و ایدئالیسم از مسائل فلسفی کنار گذاشته شده است.
wikijoo: ریالیسم_(فلسفه)
ریالیسم (هنر و ادبیات). رئالیسم (هنر و ادبیات)(realism)
رئالیسم
(یا: واقع گرایی) در هنر و ادبیات به طور عام، رویکرد عینی به موضوع. در این معنا به ناتورالیسمنیز تعبیر می شود. حد مفرط آن نقاشی دیدفریباست که با فریب چشم می کوشد اشیا را واقعی نشان دهد. به طور خاص به جنبشی در هنر و ادبیات اروپای نیمۀ قرن ۱۹ اشاره دارد که در برابر آرمان پردازی رمانتیکو کلاسیک، و مضامین قراردادی آکادمیک، همچون اساطیر، تاریخ، و منظره های باشکوه، پدید آمد. رئالیسم به بازنمایی مضامین زندگی روزمره علاقه مند بود و محیط اجتماعی را به دقت منعکس می کرد. بیشتر در فرانسه رواج یافت، و رنگ سیاسی گرفت. گوستاو کوربهو اونوره دومیه، دو نقاش برجستۀ رئالیست، هنر خود را صرف افشای بی عدالتی های اجتماعی کردند. گام نخست را کوربه برداشت؛ می گفت می خواهم به تجربۀ شخص خود وفادار بمانم، و افزود که چون فرشته ای ندیده ام نمی توانم نقاشی اش کنم. کار کوربه به سبب مقیاس و موضوع، جنجال برانگیز بود؛ تابلوی خاکسپاری در اورنان(۱۸۵۰) از آن جمله است ـ تصویری از افراد عادی در مراسم خاکسپاری، در اندازۀ طبیعی، بر روی بومی بزرگ. در ادبیات، ازجمله رمان نویسان واقع گرا عبارت اند از اونوره دو بالزاک، گوستاو فلوبر، استندال، جورج الیوت، تئودور فونتانه، فیودور داستایوسکی، نیکلای گوگول، و لئون تولستوی. در نقاشی رئالیسم جای خود را به امپرسیونیسم، و در ادبیات به ناتورالیسم داد. با ورود هنر پیشتاز در اواخر قرن ۱۹، رئالیسم رفته رفته به سود سبک های انتزاعیتر کنار رفت.
رئالیسم
(یا: واقع گرایی) در هنر و ادبیات به طور عام، رویکرد عینی به موضوع. در این معنا به ناتورالیسمنیز تعبیر می شود. حد مفرط آن نقاشی دیدفریباست که با فریب چشم می کوشد اشیا را واقعی نشان دهد. به طور خاص به جنبشی در هنر و ادبیات اروپای نیمۀ قرن ۱۹ اشاره دارد که در برابر آرمان پردازی رمانتیکو کلاسیک، و مضامین قراردادی آکادمیک، همچون اساطیر، تاریخ، و منظره های باشکوه، پدید آمد. رئالیسم به بازنمایی مضامین زندگی روزمره علاقه مند بود و محیط اجتماعی را به دقت منعکس می کرد. بیشتر در فرانسه رواج یافت، و رنگ سیاسی گرفت. گوستاو کوربهو اونوره دومیه، دو نقاش برجستۀ رئالیست، هنر خود را صرف افشای بی عدالتی های اجتماعی کردند. گام نخست را کوربه برداشت؛ می گفت می خواهم به تجربۀ شخص خود وفادار بمانم، و افزود که چون فرشته ای ندیده ام نمی توانم نقاشی اش کنم. کار کوربه به سبب مقیاس و موضوع، جنجال برانگیز بود؛ تابلوی خاکسپاری در اورنان(۱۸۵۰) از آن جمله است ـ تصویری از افراد عادی در مراسم خاکسپاری، در اندازۀ طبیعی، بر روی بومی بزرگ. در ادبیات، ازجمله رمان نویسان واقع گرا عبارت اند از اونوره دو بالزاک، گوستاو فلوبر، استندال، جورج الیوت، تئودور فونتانه، فیودور داستایوسکی، نیکلای گوگول، و لئون تولستوی. در نقاشی رئالیسم جای خود را به امپرسیونیسم، و در ادبیات به ناتورالیسم داد. با ورود هنر پیشتاز در اواخر قرن ۱۹، رئالیسم رفته رفته به سود سبک های انتزاعیتر کنار رفت.
wikijoo: ریالیسم_(هنر_و_ادبیات)
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] رئالیسم یعنی اصالت واقعیت خارجی. این مکتب به وجود جهان خارج و مستقل از ادراک انسان، قائل است. ایده آلیست ها همه موجودات و آنچه را که در این جهان درک می کنیم، تصورات ذهنی و وابسته به ذهن شخص می دانند و معتقدند که اگر من که همه چیز را ادراک می کنم نباشم، دیگر نمی توانم بگویم که چیزی هست. در حالی که بنابر نظر و عقیده رئالیستی، اگر ما انسان ها از بین برویم، باز هم جهان خارج وجود خواهد داشت. به طور کلی یک رئالیست، موجودات جهان خارج را واقعی و دارای وجود مستقل از ذهن خود می داند. می داند.
رئال (Real) در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع نمایی.
مکتب رئالیسم
رئالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی، یعنی در فاصله سال های ۱۸۵۰ – ۱۸۸۰ در اروپا و آمریکا رواج یافت.این مکتب عکس العملی بود در مقابل مکتب رمانتیک. رمانتیک، مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت اکنون، به دنیای گذشته پناه می برد که البته این دنیای ساختگی غالباً مبنای واقعی نداشت؛ اما رئالیسم، مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان واقعیت های جامعه تأکید بسیار داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتب های رمانتی سیسم و کلاسیسیم راه به جایی نمی برد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
پایه گذاران اصلی رئالیسم
پایه گذاران اصلی رئالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران کم شهرتی بودند که به طور صریح با مکتب رمانتی سیسم مقابله می کردند؛ از جمله این افراد می توان به شامفلوری (chamflevry)، مورژه (murger) و دورانتی (Duranty) اشاره کرد.
← گوستاو کوربه
...
رئال (Real) در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع نمایی.
مکتب رئالیسم
رئالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی، یعنی در فاصله سال های ۱۸۵۰ – ۱۸۸۰ در اروپا و آمریکا رواج یافت.این مکتب عکس العملی بود در مقابل مکتب رمانتیک. رمانتیک، مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت اکنون، به دنیای گذشته پناه می برد که البته این دنیای ساختگی غالباً مبنای واقعی نداشت؛ اما رئالیسم، مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان واقعیت های جامعه تأکید بسیار داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتب های رمانتی سیسم و کلاسیسیم راه به جایی نمی برد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
پایه گذاران اصلی رئالیسم
پایه گذاران اصلی رئالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران کم شهرتی بودند که به طور صریح با مکتب رمانتی سیسم مقابله می کردند؛ از جمله این افراد می توان به شامفلوری (chamflevry)، مورژه (murger) و دورانتی (Duranty) اشاره کرد.
← گوستاو کوربه
...
wikifeqh: مکتب_رئالیسم
[ویکی فقه] رئالیسم (مکتب ادبی). رئالیسم یعنی اصالت واقعیت خارجی. این مکتب به وجود جهان خارج و مستقل از ادراک انسان، قائل است. ایده آلیست ها همه موجودات و آنچه را که در این جهان درک می کنیم، تصورات ذهنی و وابسته به ذهن شخص می دانند و معتقدند که اگر من که همه چیز را ادراک می کنم نباشم، دیگر نمی توانم بگویم که چیزی هست. در حالی که بنابر نظر و عقیده رئالیستی، اگر ما انسان ها از بین برویم، باز هم جهان خارج وجود خواهد داشت. به طور کلی یک رئالیست، موجودات جهان خارج را واقعی و دارای وجود مستقل از ذهن خود می داند. می داند.
رئال (Real) در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع نمایی.
مکتب رئالیسم
رئالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی، یعنی در فاصله سال های ۱۸۵۰ – ۱۸۸۰ در اروپا و آمریکا رواج یافت.این مکتب عکس العملی بود در مقابل مکتب رمانتیک. رمانتیک، مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت اکنون، به دنیای گذشته پناه می برد که البته این دنیای ساختگی غالباً مبنای واقعی نداشت؛ اما رئالیسم، مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان واقعیت های جامعه تأکید بسیار داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتب های رمانتی سیسم و کلاسیسیم راه به جایی نمی برد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
فرهنگ اصطلاحات ادبی، ، سید حسینی، سیما؛ تهران، مروارید، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۱۵۵.
پایه گذاران اصلی رئالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران کم شهرتی بودند که به طور صریح با مکتب رمانتی سیسم مقابله می کردند؛ از جمله این افراد می توان به شامفلوری (chamflevry)، مورژه (murger) و دورانتی (Duranty) اشاره کرد.
← گوستاو کوربه
...
رئال (Real) در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع نمایی.
مکتب رئالیسم
رئالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی، یعنی در فاصله سال های ۱۸۵۰ – ۱۸۸۰ در اروپا و آمریکا رواج یافت.این مکتب عکس العملی بود در مقابل مکتب رمانتیک. رمانتیک، مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت اکنون، به دنیای گذشته پناه می برد که البته این دنیای ساختگی غالباً مبنای واقعی نداشت؛ اما رئالیسم، مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان واقعیت های جامعه تأکید بسیار داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتب های رمانتی سیسم و کلاسیسیم راه به جایی نمی برد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
فرهنگ اصطلاحات ادبی، ، سید حسینی، سیما؛ تهران، مروارید، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۱۵۵.
پایه گذاران اصلی رئالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران کم شهرتی بودند که به طور صریح با مکتب رمانتی سیسم مقابله می کردند؛ از جمله این افراد می توان به شامفلوری (chamflevry)، مورژه (murger) و دورانتی (Duranty) اشاره کرد.
← گوستاو کوربه
...
wikifeqh: اصالت_واقع
پیشنهاد کاربران
واقع گرای
واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسفی است که ادّعا دارد بین علم و معلوم، قابلیت تطابق، وجود دارد؛ یعنی علم می تواند جهان را همان گونه که واقعاً هست، توصیف کند.
عمل گرایی یا پراگماتیسم ( به انگلیسی: Pragmatism ) ، به معنی فلسفه اصالت عمل است؛ ولی در سیاست بیشتر واقع گرایی و مصلحت گرایی معنی می دهد
راستین گرا
کلمات دیگر: