ابراهیم خواجه نوری(زادهٔ اسفند ۱۲۷۹ خورشیدی در تهران یا شیراز، درگذشتهٔ ۱۳۷۰ خورشیدی در تهران) نویسنده، روانشناس، روزنامه نگار و سیاست مدار ایرانی دوران معاصر است.
بازیگران عصر طلایی، ۱۳۲۲
چهره های درخشان تاریخ
چرا انگلستان خفته بود؟، جان اف کندی (ترجمه)
سیمای شجاعان، جان اف کندی (ترجمه)، ۱۳۴۰
مشهودات گفتنی (دو جلد)
زندانی باغ فردوس (محبوس باغ فردوس)
هزار سؤال بجا و هزار سؤال بیجا
روانکاوی، ۱۳۴۲
مکتوب، ۱۳۳۴
اولین برخورد، ۱۳۳۹
عقاید لله آقا (یادداشتهای لله آقا)
عظمت ایران (نمایشنامه)
یک ایرانی در مقابل زن (نمایشنامه) (به زبان فرانسوی)
شگفتی های جهان درون، ۱۳۴۶
رموز روانی مدیریت، ۱۳۴۷
مردان خودساخته
گنج پنهان درون خود را کشف کن (ویراست جدید از کتاب قدیمی روانکاوی)
باوردرمانی، خودآموز روانشناسی عملی و خودشناسی به طریق سهل و ساده، ۱۳۸۲ (از انتشارات مکتب پناه، به بنیانگذاری خواجه نوری)
تضادهای درونی ما، کارن هورنای (ترجمه به همراهی محمدجعفر مصفا)
ابراهیم خواجه نوری در اسفند ۱۲۷۹ هجری شمسی در تهران (یا شیراز) متولد گردید. پدرش میرزا حبیب الله لشکرنویس فرزند فتح الله بود، و برادر او میرزا ابوتراب خان نظم الدوله بود.شغل خانوادگی آن ها لشکرنویسی (دارایی ارتش) بود. در یک سالگی پدرش را از دست داد و زیر نظر برادر بزرگش نظم الدوله تربیت شد.
تحصیلات مقدماتی را در تهران به انجام رسانید. سپس وارد مدرسه سن لوئی شد و در آنجا ضمن یادگیری کامل زبان فرانسه، دورهٔ مدرسهٔ مزبور را به پایان رسانید. خواجه نوری در مدرسهٔ سن لوئی با محمد حجازی (مطیع الدوله)، نصرالله فلسفی و محمد سعیدی همدرس و دوست بود و هر چهار نفر وارد وزارت پست و تلگراف شدند و برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفتند و در نویسندگی و ترجمه شهرت یافتند و آثار فراوانی برجای گذاردند
خواجه نوری از سنین جوانی با مطبوعات همکاری نزدیک داشت. وی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی امتیاز نشریه نامه جوانان را گرفت و یک شماره آن را انتشار داد ولی انتشار همان شماره سر و صدای زیادی برپا کرد، زیرا در آن روزنامه از کشف حجاب و آزادی زنان مطالب و اشعاری درج نموده بود، و عده ای از وی به دادگستری شکایت بردند. دادگستری، خواجه نوری را به شش ماه حبس محکوم نمود و از ادامهٔ انتشار روزنامهٔ او (نامهٔ جوانان) جلوگیری به عمل آورد. وی چهار ماه در زندان به سر برد، و اتفاقاً در همان زمان میرزادهٔ عشقی نیز محبوس بود.
بازیگران عصر طلایی، ۱۳۲۲
چهره های درخشان تاریخ
چرا انگلستان خفته بود؟، جان اف کندی (ترجمه)
سیمای شجاعان، جان اف کندی (ترجمه)، ۱۳۴۰
مشهودات گفتنی (دو جلد)
زندانی باغ فردوس (محبوس باغ فردوس)
هزار سؤال بجا و هزار سؤال بیجا
روانکاوی، ۱۳۴۲
مکتوب، ۱۳۳۴
اولین برخورد، ۱۳۳۹
عقاید لله آقا (یادداشتهای لله آقا)
عظمت ایران (نمایشنامه)
یک ایرانی در مقابل زن (نمایشنامه) (به زبان فرانسوی)
شگفتی های جهان درون، ۱۳۴۶
رموز روانی مدیریت، ۱۳۴۷
مردان خودساخته
گنج پنهان درون خود را کشف کن (ویراست جدید از کتاب قدیمی روانکاوی)
باوردرمانی، خودآموز روانشناسی عملی و خودشناسی به طریق سهل و ساده، ۱۳۸۲ (از انتشارات مکتب پناه، به بنیانگذاری خواجه نوری)
تضادهای درونی ما، کارن هورنای (ترجمه به همراهی محمدجعفر مصفا)
ابراهیم خواجه نوری در اسفند ۱۲۷۹ هجری شمسی در تهران (یا شیراز) متولد گردید. پدرش میرزا حبیب الله لشکرنویس فرزند فتح الله بود، و برادر او میرزا ابوتراب خان نظم الدوله بود.شغل خانوادگی آن ها لشکرنویسی (دارایی ارتش) بود. در یک سالگی پدرش را از دست داد و زیر نظر برادر بزرگش نظم الدوله تربیت شد.
تحصیلات مقدماتی را در تهران به انجام رسانید. سپس وارد مدرسه سن لوئی شد و در آنجا ضمن یادگیری کامل زبان فرانسه، دورهٔ مدرسهٔ مزبور را به پایان رسانید. خواجه نوری در مدرسهٔ سن لوئی با محمد حجازی (مطیع الدوله)، نصرالله فلسفی و محمد سعیدی همدرس و دوست بود و هر چهار نفر وارد وزارت پست و تلگراف شدند و برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفتند و در نویسندگی و ترجمه شهرت یافتند و آثار فراوانی برجای گذاردند
خواجه نوری از سنین جوانی با مطبوعات همکاری نزدیک داشت. وی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی امتیاز نشریه نامه جوانان را گرفت و یک شماره آن را انتشار داد ولی انتشار همان شماره سر و صدای زیادی برپا کرد، زیرا در آن روزنامه از کشف حجاب و آزادی زنان مطالب و اشعاری درج نموده بود، و عده ای از وی به دادگستری شکایت بردند. دادگستری، خواجه نوری را به شش ماه حبس محکوم نمود و از ادامهٔ انتشار روزنامهٔ او (نامهٔ جوانان) جلوگیری به عمل آورد. وی چهار ماه در زندان به سر برد، و اتفاقاً در همان زمان میرزادهٔ عشقی نیز محبوس بود.
wiki: ابراهیم خواجه نوری