دوره کتابی است در جغرافیا و ذکر شهرها و اماکن تالیف ابوعبدالله یاقوت ابن عبدالله الحموی الرومی البغدادی مشهور به [ یاقوت حموی ] ( ف. ۶۲۶ ه.ق . ) .
معجم البلدان
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
مُعْجَم البُلدان عنوان دانشنامهٔ جغرافیایی است، نوشتهٔ یاقوت حموی، جغرافی دان و تاریخ نویس عرب زبان قرن هفتم هجری است. نام کامل آن معجم البلدان فی معرفة المدن و القری و الخراب و العمار و السهل و الواعر من کلّ مکان و از دیدگاه شماری از مورخین و خاورشناسان کتابی ارزشمند در عصر خوداست.
متن عربی معجم البلدان
این کتاب، تنها بازتاب دهندهٔ اطلاعات سایر مورخان، جغرافی دانان و جهانگردان نیست؛ بلکه علاوه بر آن، یاقوت حموی اطلاعاتی را به این کتاب افزود که یا خودش در سفرهایش تجربه کرده یا از افرادی که در خلال این سفرها ملاقات کرده، شنیده است. یاقوت در تدوین این کتاب، تمرکز زیادی بر صحت اطلاعات داشت و آنچه را در منابع قدیمی تر یافته، به شرطی استفاده کرده که از صحت آن مطمئن شده باشد. در غیر این صورت اطلاعات را حذف یا اصلاح کرده است.
یاقوت حموی نگارش این کتاب را در سال ۶۱۵ قمری در مرو شروع کرد و آن را در سال ۶۲۱ هجری قمری در حلب به پایان رساند. انگیزه یاقوت حموی از نگارش این کتاب، به مباحثه ای بازمی گردد که در سال ۶۲۵ هجری در یکی از مجالس علمی در مرو بر سر تلفظ صحیح حباشه (که نام یکی از بازارهای عرب در دوران جاهلیت است) درمی گیرد. یاقوت حموی تلفظ صحیح آن را حُباشه و فرد مدعی دیگری آن را حَباشه می دانست. یاقوت برای اثبات حقانیت خود، کتابخانه مرو را جستجو می کند و به سختی می تواند مدارکی در این زمینه پیدا کند و به همین جهت به صرافت می افتد که نام و مشخصات و تلفظ همه مکان ها را در یک کتاب جمع آوری کند تا کار دانشمندان سهل تر شود.
معجم البلدان دارای یک پیشگفتار و یک بخش اصلی است.
متن عربی معجم البلدان
این کتاب، تنها بازتاب دهندهٔ اطلاعات سایر مورخان، جغرافی دانان و جهانگردان نیست؛ بلکه علاوه بر آن، یاقوت حموی اطلاعاتی را به این کتاب افزود که یا خودش در سفرهایش تجربه کرده یا از افرادی که در خلال این سفرها ملاقات کرده، شنیده است. یاقوت در تدوین این کتاب، تمرکز زیادی بر صحت اطلاعات داشت و آنچه را در منابع قدیمی تر یافته، به شرطی استفاده کرده که از صحت آن مطمئن شده باشد. در غیر این صورت اطلاعات را حذف یا اصلاح کرده است.
یاقوت حموی نگارش این کتاب را در سال ۶۱۵ قمری در مرو شروع کرد و آن را در سال ۶۲۱ هجری قمری در حلب به پایان رساند. انگیزه یاقوت حموی از نگارش این کتاب، به مباحثه ای بازمی گردد که در سال ۶۲۵ هجری در یکی از مجالس علمی در مرو بر سر تلفظ صحیح حباشه (که نام یکی از بازارهای عرب در دوران جاهلیت است) درمی گیرد. یاقوت حموی تلفظ صحیح آن را حُباشه و فرد مدعی دیگری آن را حَباشه می دانست. یاقوت برای اثبات حقانیت خود، کتابخانه مرو را جستجو می کند و به سختی می تواند مدارکی در این زمینه پیدا کند و به همین جهت به صرافت می افتد که نام و مشخصات و تلفظ همه مکان ها را در یک کتاب جمع آوری کند تا کار دانشمندان سهل تر شود.
معجم البلدان دارای یک پیشگفتار و یک بخش اصلی است.
wiki: معجم البلدان
دانشنامه آزاد فارسی
مُعجَمُ الْبُلدان
فرهنگ نامۀ جغرافیایی شهرها، به عربی، نوشتۀ یاقوت حموی در ۶۱۵ تا ۶۲۶ق، . این کتاب مشتمل بر نام های جغرافیایی شهرها، روستاها، دشت ها، کوه ها، دریاها، رودخانه ها و جز آن، به ترتیب الفبایی است و بر نوشته های جغرافیایی پیشینیان و مشاهدات شخصی نویسنده استوار است. یاقوت مطالب متنوع جغرافیایی و تاریخی و قومی، و موضوعات دینی و تمدنی و ادبی و هنری را در مداخل و همچنین بعد از مداخل کتاب گنجانده و نزدیک به ۵هزار بیت شعر به عنوان شاهد مثال آورده است. یاقوت برای تألیف این اثر از کتاب های گوناگونی بهره گرفته که نام بیشتر آن ها در مقدمۀ کتاب ذکر شده است. او در این مقدمه گفتارهای مفصلی در پنج باب، در وصف زمین و اقالیم هفت گانه و اصطلاحات جغرافیایی، دارد. این کتاب مفصل ترین و مهم ترین و در نوع خود بهترین تألیف جغرافیایی عربی ـ اسلامی در قرون وسطا و به تعبیری آخرین نمودار وحدت آرمانی جهان اسلام در زیر لوای عباسیان به شمار می آید. یاقوت در این کتاب هر آنچه را در شش قرن به طور انبوه در این زمینه فراهم آمده بود، به ایجاز بیان کرد. صفی الدین عبدالمؤمن بن عبدالحکم ( ـ۷۳۹ق) مطالب جغرافیایی این کتاب را به نام مراصد الاطلاع، خلاصه کرده است. گزیده ای نیز به جلال الدین سیوطی نسبت داده می شود. معجم البلدان نخستین بار در پنج مجلد به چاپ رسید (بیروت، ۱۹۵۵ـ۱۹۵۷).
فرهنگ نامۀ جغرافیایی شهرها، به عربی، نوشتۀ یاقوت حموی در ۶۱۵ تا ۶۲۶ق، . این کتاب مشتمل بر نام های جغرافیایی شهرها، روستاها، دشت ها، کوه ها، دریاها، رودخانه ها و جز آن، به ترتیب الفبایی است و بر نوشته های جغرافیایی پیشینیان و مشاهدات شخصی نویسنده استوار است. یاقوت مطالب متنوع جغرافیایی و تاریخی و قومی، و موضوعات دینی و تمدنی و ادبی و هنری را در مداخل و همچنین بعد از مداخل کتاب گنجانده و نزدیک به ۵هزار بیت شعر به عنوان شاهد مثال آورده است. یاقوت برای تألیف این اثر از کتاب های گوناگونی بهره گرفته که نام بیشتر آن ها در مقدمۀ کتاب ذکر شده است. او در این مقدمه گفتارهای مفصلی در پنج باب، در وصف زمین و اقالیم هفت گانه و اصطلاحات جغرافیایی، دارد. این کتاب مفصل ترین و مهم ترین و در نوع خود بهترین تألیف جغرافیایی عربی ـ اسلامی در قرون وسطا و به تعبیری آخرین نمودار وحدت آرمانی جهان اسلام در زیر لوای عباسیان به شمار می آید. یاقوت در این کتاب هر آنچه را در شش قرن به طور انبوه در این زمینه فراهم آمده بود، به ایجاز بیان کرد. صفی الدین عبدالمؤمن بن عبدالحکم ( ـ۷۳۹ق) مطالب جغرافیایی این کتاب را به نام مراصد الاطلاع، خلاصه کرده است. گزیده ای نیز به جلال الدین سیوطی نسبت داده می شود. معجم البلدان نخستین بار در پنج مجلد به چاپ رسید (بیروت، ۱۹۵۵ـ۱۹۵۷).
wikijoo: معجم_البلدان
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] مُعجَم اَلبُلدان کتابی است بر پایه جغرافیا نوشته ابوعبدالله یاقوت حموی جغرافیدان و تاریخ نویس مشهور قرن هفتم هجری قمری.
این کتاب شامل مهمترین مصادر جغرافی در فرهنگ اسلامی است. بیش از 15038 موضوع جغرافیایی پیرامون شهرهای عالم در آن مطرح شده است که از جانب غرب، اندلس و از جانب شرق، چین را شامل می شود. معلومات و اطلاعات این کتاب، منحصر به جغرافیا نیست بلکه یک دایرة المعارف روش مند است که به موضوعات تاریخ، علم انساب، لغت، ادب، آداب و رسوم و تراجم هم پرداخته است.
اندیشه تدوین فرهنگنامه جغرافیایی معجم البلدان برای یاقوت به سال 1218م/615ه. در مرو پدید آمد و رنگ خاص کتاب از اوضاعی که با تألیف آن پیوسته بود، بر ما معلوم می شود. چنین رخ داد که یاقوت با امام سمعانی، پسر مؤلّف الأنساب معروف در مجلسی بود و از کلمه حباشه نام محلی در جزیرة العرب، سخن رفت که در حدیث آمده بود و یاقوت بر بنیان اشتقاق کلمه مدلّل داشت که باید آن را با ضم «ح» خواند ولی یکی از حاضران مصر بود که باید حباشه با فتح «ح» خوانده شود و یاقوت نتوانست مرجع موثقی به تأیید نظر خود پیدا کند و با آن که کتابخانه های مرو در آن هنگام پر از مراجع بود، از یافتن شاهد ناتوان ماند.
در این هنگام مصمم شد تا فرهنگ جغرافیایی را توضیح کند بلکه تلفظ درست آن ها را نیز بدست دهد. بنابراین کتاب وی از نوع آن فرهنگ های لغوی است که از قرن نهم به بعد با آن روبرو شده ایم و این نکته از کلمات خود یاقوت به هنگام وصف کتاب در مقدمه معلوم می شود که گوید: «کتابی است درباره نام شهرها و کوهها و دره ها و دشت ها و دهکده ها و جاها و وطن ها و دریاها و رودها و برکه ها و بت ها» به همین جهت آن را معجم البلدان نامیده است.
با آن که یاقوت راهی هموار در پیش داشت که بسیار کسان از پیش پیموده بودند، باز هم بیم آن داشت که به آن متهم شود که از تألیف فرهنگ هدف جغرافیایی صرف دارد، بدین جهت بیشتر از هر چیز کوشش دارد تا مطالب خود را با شواهدی از قرآن و حدیث تأیید کند.
اشاره می کند که آیات خالق و دلایل قدرت او بر همه زمین گسترده است، از این رو در قرائت سفرنامه ها و اطلاع از وضع شهرها فواید بزرگ هست و اندرزهای نکو و مرد پارسا می باید که در اثنای سفر مشاهدات خود را به منظور فایده معاصران و نسل های بعد یادداشت و تدوین کند.
یاقوت از این نکته که اطلاعات جغرافیایی از لحاظ علمی نیز اهمیت دارد غافل نیست. به عقیده او نسخه برداران و روایتگرانی که نام ها را بی دقت می پذیرند، غالباً آن ها را به خطا ثبت می کنند در صورتی که همه مردم به ضبط درست اعلام نیاز دارند. حاکمان و قانونگذاران باید از فتح هر شهر بدست مسلمانان خبر داشته باشند که چگونه انجام گرفته تا خراج شهر را تعیین توانند کرد. اهل حدیث باید علما و مجتهدان معروف هر ولایت را بشناسند. اطلاع یافتن از آب و هوا و اوضاع طبیعی برای طبیبان اهمیت دارد. منجمان نیز باید منازل نجوم را بدانند تا طالع بلاد را توانند دید. شاعران و عالمان لغت باید تلفظ نام مکان ها و رودها و کوه ها و چاه ها را درست بدانند تا خطا نکنند و مضحکه مردم دانا نشوند. یاقوت شرحی را که در مقامات حریری آمده که یکی از دانشمندان بزرگ دوران از تعیین محلی عاجز مانده بود، شاهد گفتار خود می گیرد.
همه این دلایل که یاقوت آورده در حد خود موجه است و بار دیگر تصوری از آن ملاحظات عملی که نوشته های جغرافیایی را به نزد مؤلفان مسلمان پدید آورد و به کمال رسانید بدست می دهد که البته یاقوت همه را یاد نمی کند.
این کتاب شامل مهمترین مصادر جغرافی در فرهنگ اسلامی است. بیش از 15038 موضوع جغرافیایی پیرامون شهرهای عالم در آن مطرح شده است که از جانب غرب، اندلس و از جانب شرق، چین را شامل می شود. معلومات و اطلاعات این کتاب، منحصر به جغرافیا نیست بلکه یک دایرة المعارف روش مند است که به موضوعات تاریخ، علم انساب، لغت، ادب، آداب و رسوم و تراجم هم پرداخته است.
اندیشه تدوین فرهنگنامه جغرافیایی معجم البلدان برای یاقوت به سال 1218م/615ه. در مرو پدید آمد و رنگ خاص کتاب از اوضاعی که با تألیف آن پیوسته بود، بر ما معلوم می شود. چنین رخ داد که یاقوت با امام سمعانی، پسر مؤلّف الأنساب معروف در مجلسی بود و از کلمه حباشه نام محلی در جزیرة العرب، سخن رفت که در حدیث آمده بود و یاقوت بر بنیان اشتقاق کلمه مدلّل داشت که باید آن را با ضم «ح» خواند ولی یکی از حاضران مصر بود که باید حباشه با فتح «ح» خوانده شود و یاقوت نتوانست مرجع موثقی به تأیید نظر خود پیدا کند و با آن که کتابخانه های مرو در آن هنگام پر از مراجع بود، از یافتن شاهد ناتوان ماند.
در این هنگام مصمم شد تا فرهنگ جغرافیایی را توضیح کند بلکه تلفظ درست آن ها را نیز بدست دهد. بنابراین کتاب وی از نوع آن فرهنگ های لغوی است که از قرن نهم به بعد با آن روبرو شده ایم و این نکته از کلمات خود یاقوت به هنگام وصف کتاب در مقدمه معلوم می شود که گوید: «کتابی است درباره نام شهرها و کوهها و دره ها و دشت ها و دهکده ها و جاها و وطن ها و دریاها و رودها و برکه ها و بت ها» به همین جهت آن را معجم البلدان نامیده است.
با آن که یاقوت راهی هموار در پیش داشت که بسیار کسان از پیش پیموده بودند، باز هم بیم آن داشت که به آن متهم شود که از تألیف فرهنگ هدف جغرافیایی صرف دارد، بدین جهت بیشتر از هر چیز کوشش دارد تا مطالب خود را با شواهدی از قرآن و حدیث تأیید کند.
اشاره می کند که آیات خالق و دلایل قدرت او بر همه زمین گسترده است، از این رو در قرائت سفرنامه ها و اطلاع از وضع شهرها فواید بزرگ هست و اندرزهای نکو و مرد پارسا می باید که در اثنای سفر مشاهدات خود را به منظور فایده معاصران و نسل های بعد یادداشت و تدوین کند.
یاقوت از این نکته که اطلاعات جغرافیایی از لحاظ علمی نیز اهمیت دارد غافل نیست. به عقیده او نسخه برداران و روایتگرانی که نام ها را بی دقت می پذیرند، غالباً آن ها را به خطا ثبت می کنند در صورتی که همه مردم به ضبط درست اعلام نیاز دارند. حاکمان و قانونگذاران باید از فتح هر شهر بدست مسلمانان خبر داشته باشند که چگونه انجام گرفته تا خراج شهر را تعیین توانند کرد. اهل حدیث باید علما و مجتهدان معروف هر ولایت را بشناسند. اطلاع یافتن از آب و هوا و اوضاع طبیعی برای طبیبان اهمیت دارد. منجمان نیز باید منازل نجوم را بدانند تا طالع بلاد را توانند دید. شاعران و عالمان لغت باید تلفظ نام مکان ها و رودها و کوه ها و چاه ها را درست بدانند تا خطا نکنند و مضحکه مردم دانا نشوند. یاقوت شرحی را که در مقامات حریری آمده که یکی از دانشمندان بزرگ دوران از تعیین محلی عاجز مانده بود، شاهد گفتار خود می گیرد.
همه این دلایل که یاقوت آورده در حد خود موجه است و بار دیگر تصوری از آن ملاحظات عملی که نوشته های جغرافیایی را به نزد مؤلفان مسلمان پدید آورد و به کمال رسانید بدست می دهد که البته یاقوت همه را یاد نمی کند.
wikiahlb: شعر می گذرد: «ترجمه آن ها گاهی یک سر ناممکن است، و گاهی دارای چندین احتمال بی ارزش نحو و صرف عربی است، که پرداختن به آن ها، جز ضایع کردن وقت و بیرون راندن کتاب از موضوع جغرافیا هیچ سود ندارد».
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر یک از مجلدات در ابتدای آنها آمده است. در ابتدای جلد اول پس از پیش گفتار مترجم، رمزهایی که در پیش گفتار و پانوشت ها به کار رفته است، کتابنامه و برخی منابعی که یاقوت به آنها ارجاع داده، ذکر شده است.
منابع مقاله
...
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر یک از مجلدات در ابتدای آنها آمده است. در ابتدای جلد اول پس از پیش گفتار مترجم، رمزهایی که در پیش گفتار و پانوشت ها به کار رفته است، کتابنامه و برخی منابعی که یاقوت به آنها ارجاع داده، ذکر شده است.
منابع مقاله
...
wikifeqh: سمعانی ، پسر مؤلف الانساب معروف، در مجلسی بود و از کلمه حباشه، نام محلی در جزیرة العرب، سخن رفت که در حدیث آمده بود و یاقوت بر بنیان اشتقاق کلمه مدلل داشت که باید آن را با ضم «ح» خواند، ولی یکی از حاضران مصر بود که باید حباشه با فتح «ح» خوانده شود و یاقوت نتوانست مرجع موثقی به تایید نظر خود پیدا کند، و با آنکه کتابخانه های مرو در آن هنگام پر از مراجع بود، از یافتن شاهد ناتوان ماند. در این هنگام مصمم شد تا فرهنگ جغرافیایی را توضیح کند بلکه تلفظ درست آنها را نیز به دست دهد. بنابراین کتاب وی از نوع آن فرهنگهای لغوی است که از قرن نهم به بعد با آن روبه رو شده ایم، و این نکته از کلمات خود یاقوت به هنگام وصف کتاب در مقدمه معلوم می شود که گوید: «کتابی است درباره نام شهرها و کوهها و دره ها و دشتها و دهکده ها و جاها و وطنها و دریاها و رودها و برکه ها و بتها». به همین جهت آن را معجم البلدان نامیده است.
شیوه یاقوت در تألیف
با آنکه یاقوت راهی هموار در پیش داشت که بسیار کسان از پیش پیموده بودند، باز هم بیم آن داشت که به آن متهم شود که از تالیف فرهنگ هدف جغرافیایی صرف دارد، بدین جهت بیشتر از هر چیز کوشش دارد تا مطالب خود را با شواهدی از قرآن و حدیث تایید کند. اشاره می کند که آیات خالق و دلایل قدرت او بر همه زمین گسترده است، از این رو در قرائت سفرنامه ها و اطلاع از وضع شهرها فواید بزرگ هست و اندرزهای نکو، و مرد پارسا می باید که در اثنای سفر مشاهدات خود را به منظور فایده معاصران و نسلهای بعد یادداشت و تدوین کند. یاقوت از این نکته که اطلاعات جغرافیایی از لحاظ علمی نیز اهمیت دارد غافل نیست. به عقیده او نسخه برداران و روایتگرانی که نامها را بی دقت می پذیرند، غالبا آنها را به خطا ثبت می کنند، در صورتی که همه مردم به ضبط درست اعلام نیاز دارند. حاکمان و قانونگذاران باید از فتح هر شهر به دست مسلمانان خبر داشته باشند که چگونه انجام گرفته تا خراج شهر را تعیین توانند کرد. اهل حدیث باید علما و مجتهدان معروف هر ولایت را بشناسند. اطلاع یافتن از آب و هوا و اوضاع طبیعی برای طبیبان اهمیت دارد. منجمان نیز باید منازل نجوم را بدانند تا طالع بلاد را توانند دید. شاعران و عالمان لغت باید تلفظ نام مکانها و رودها و کوهها و چاهها را درست بدانند تا خطا نکنند و مضحکه مردم دانا نشوند. یاقوت شرحی را که در مقامات حریری آمده، که یکی از دانشمندان بزرگ دوران از تعیین محلی عاجز مانده بود، شاهد گفتار خود می گیرد. همه این دلایل که یاقوت آورده در حد خود موجه است و بار دیگر تصوری از آن ملاحظات عملی که نوشته های جغرافیایی را به نزد مؤلفان مسلمان پدید آورد و به کمال رسانید، به دست می دهد که البته یاقوت همه را یاد نمی کند.
محتوای کتاب
در آخر مقدمه نام جغرافی شناسان سلف را بتفصیل می آورد، اما نباید پنداشت که نام همه مؤلفاتی را که مرجع وی بوده اند آورده است. سابقا بسیاری از آنها را نام بردیم و درباره بعضیشان فقط بر یاقوت تکیه داشتیم، زیرا متن آثاری که از آنها نقل کرده به جا نمانده است. یاقوت مقدمه را با تحلیل کتاب و روش تالیف آن به سر می برد؛ که روزن این قسمت را در تحقیقی که از آن یاد کردیم تا حدی روشن کرده است. یاقوت تقاضای کسانی را که به اصرار خواستار اختصار کتاب وی بوده اند با خشونت رد کرده و در این مورد به حکایتی از جاحظ در معایب اختصار کتب استشهاد می کند. به دنبال مقدمه پنج باب هست که به منزله مدخل کتاب است. باب نخست از نظریات مختلف درباره شکل زمین بر اساس جغرافیای ریاضی که ماهیت آن را می شناسیم سخن دارد و خود او زمین را به شکل کره می داند، که فلک چون مغناطیس از هر طرف آن را می کشد. باب دوم از نظام تقسیم اقالیم گفت و گو دارد و ضمنا بروج دوازده گانه و بلاد متعلق بدان و راههای عملی برای تعیین قبله هر شهر را نیز یاد می کند. باب سوم در تفسیر اصطلاحات جغرافیایی است که از برید، فرسخ، میل، و عنوان ناحیه ها چون اقلیم، کوره، ولایت، استان، رستاق، طسوج، جند، آباد، سکه، و مصر گفت و گو می کند، آنگاه اصطلاحات جغرافیایی نجومی را چون طول، عرض، درجه، و دقیقه، و اصطلاحات مخصوص خراج و درآمد زمین را چون صلح، سلم، عنوة، خراج، فی ء، غنیمت ، صدقه ، خمس، و اقطاع شرح می دهد، باب چهارم فهرست بلادی است که مسلمانان گشوده اند به ترتیب خراجی که از هر یک وصول می شود. باب پنجم بحثی مقدماتی است در اخبار بلاد و مردم نواحی مختلف و طبقه بندی ممالک از لحاظ منزلت و اهمیت؛ که بابل به مقام اول است، سپس هند، آنگاه چین ، بعد ترک، بعد روم. از پس این بابهای مقدمه وار که پنجاه صفحه کتاب را می گیرد فرهنگ به معنای دقیق آغاز می شود.
← نام مکانها در معجم البلدان
...
شیوه یاقوت در تألیف
با آنکه یاقوت راهی هموار در پیش داشت که بسیار کسان از پیش پیموده بودند، باز هم بیم آن داشت که به آن متهم شود که از تالیف فرهنگ هدف جغرافیایی صرف دارد، بدین جهت بیشتر از هر چیز کوشش دارد تا مطالب خود را با شواهدی از قرآن و حدیث تایید کند. اشاره می کند که آیات خالق و دلایل قدرت او بر همه زمین گسترده است، از این رو در قرائت سفرنامه ها و اطلاع از وضع شهرها فواید بزرگ هست و اندرزهای نکو، و مرد پارسا می باید که در اثنای سفر مشاهدات خود را به منظور فایده معاصران و نسلهای بعد یادداشت و تدوین کند. یاقوت از این نکته که اطلاعات جغرافیایی از لحاظ علمی نیز اهمیت دارد غافل نیست. به عقیده او نسخه برداران و روایتگرانی که نامها را بی دقت می پذیرند، غالبا آنها را به خطا ثبت می کنند، در صورتی که همه مردم به ضبط درست اعلام نیاز دارند. حاکمان و قانونگذاران باید از فتح هر شهر به دست مسلمانان خبر داشته باشند که چگونه انجام گرفته تا خراج شهر را تعیین توانند کرد. اهل حدیث باید علما و مجتهدان معروف هر ولایت را بشناسند. اطلاع یافتن از آب و هوا و اوضاع طبیعی برای طبیبان اهمیت دارد. منجمان نیز باید منازل نجوم را بدانند تا طالع بلاد را توانند دید. شاعران و عالمان لغت باید تلفظ نام مکانها و رودها و کوهها و چاهها را درست بدانند تا خطا نکنند و مضحکه مردم دانا نشوند. یاقوت شرحی را که در مقامات حریری آمده، که یکی از دانشمندان بزرگ دوران از تعیین محلی عاجز مانده بود، شاهد گفتار خود می گیرد. همه این دلایل که یاقوت آورده در حد خود موجه است و بار دیگر تصوری از آن ملاحظات عملی که نوشته های جغرافیایی را به نزد مؤلفان مسلمان پدید آورد و به کمال رسانید، به دست می دهد که البته یاقوت همه را یاد نمی کند.
محتوای کتاب
در آخر مقدمه نام جغرافی شناسان سلف را بتفصیل می آورد، اما نباید پنداشت که نام همه مؤلفاتی را که مرجع وی بوده اند آورده است. سابقا بسیاری از آنها را نام بردیم و درباره بعضیشان فقط بر یاقوت تکیه داشتیم، زیرا متن آثاری که از آنها نقل کرده به جا نمانده است. یاقوت مقدمه را با تحلیل کتاب و روش تالیف آن به سر می برد؛ که روزن این قسمت را در تحقیقی که از آن یاد کردیم تا حدی روشن کرده است. یاقوت تقاضای کسانی را که به اصرار خواستار اختصار کتاب وی بوده اند با خشونت رد کرده و در این مورد به حکایتی از جاحظ در معایب اختصار کتب استشهاد می کند. به دنبال مقدمه پنج باب هست که به منزله مدخل کتاب است. باب نخست از نظریات مختلف درباره شکل زمین بر اساس جغرافیای ریاضی که ماهیت آن را می شناسیم سخن دارد و خود او زمین را به شکل کره می داند، که فلک چون مغناطیس از هر طرف آن را می کشد. باب دوم از نظام تقسیم اقالیم گفت و گو دارد و ضمنا بروج دوازده گانه و بلاد متعلق بدان و راههای عملی برای تعیین قبله هر شهر را نیز یاد می کند. باب سوم در تفسیر اصطلاحات جغرافیایی است که از برید، فرسخ، میل، و عنوان ناحیه ها چون اقلیم، کوره، ولایت، استان، رستاق، طسوج، جند، آباد، سکه، و مصر گفت و گو می کند، آنگاه اصطلاحات جغرافیایی نجومی را چون طول، عرض، درجه، و دقیقه، و اصطلاحات مخصوص خراج و درآمد زمین را چون صلح، سلم، عنوة، خراج، فی ء، غنیمت ، صدقه ، خمس، و اقطاع شرح می دهد، باب چهارم فهرست بلادی است که مسلمانان گشوده اند به ترتیب خراجی که از هر یک وصول می شود. باب پنجم بحثی مقدماتی است در اخبار بلاد و مردم نواحی مختلف و طبقه بندی ممالک از لحاظ منزلت و اهمیت؛ که بابل به مقام اول است، سپس هند، آنگاه چین ، بعد ترک، بعد روم. از پس این بابهای مقدمه وار که پنجاه صفحه کتاب را می گیرد فرهنگ به معنای دقیق آغاز می شود.
← نام مکانها در معجم البلدان
...
wikifeqh: معجم_البلدان _(کتاب)
کلمات دیگر: