[ویکی فقه] درباره این که ایمان دینی بر چه پایه یا پایه هایی بنا می شود، متکلمان شیعه چند نظریه مطرح ساخته اند، که به برخی از آنها در این مبحث اشاره شده است.
۱. ↑ تمهید الاصول، ص۲۹۳.۲. ↑ ضمیمه تفسیر ابوالفتوح رازی، ص۱۱.۳. ↑ نثر طوبی فی الفاظ القرآن، ص۴۲.۴. ↑ نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.
فرهنگ شیعه، برگرفته از مقاله«ارکان ایمان».
...
۱. ↑ تمهید الاصول، ص۲۹۳.۲. ↑ ضمیمه تفسیر ابوالفتوح رازی، ص۱۱.۳. ↑ نثر طوبی فی الفاظ القرآن، ص۴۲.۴. ↑ نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.
فرهنگ شیعه، برگرفته از مقاله«ارکان ایمان».
...
wikifeqh: فرهنگ شیعه است
در این باره که ایمان دینی بر چه پایه یا پایه هایی بنا می شود، متکلّمان شیعه چند نظریّه مطرح ساخته اند. برخی بر آن اند که ایمان تنها یک رکن دارد و آن، همان باور قلبی است. بنابراین نظرگاه، ایمان، تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در حقّق آن نقشی ندارند.
امّا برخی متکلّمان شیعه ایمان را دارای دو رکن دانسته اند: باور قلبی و اقرار زبانی. اینان معتقدند که ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با این که (فرعونیان ) در دل یقین داشتند، از روی کبر و ستم آن را انکار کردند».
اقرار زبانی نیز به تنهایی کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاورده اید؛ بلکه بگویید اسلام آورده ایم».
این کسان به زبان بر یگانگی خدا و نبوت و معاد گواهی می دادند؛ ولی خداوند با صراحت، آنان را بی ایمان می خواند. پس می توان دریافت که ایمان بر دو پایه باور و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایی کافی نیست.
در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است که ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین و عدل و جهاد. (اصول کافی، 3/83) برخی متکلمان نیز پنج رکن برای ایمان برشمرده اند: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد.
برخی دیگر بر آن اند که ایمان افزون بر باور، اقرار و عمل رکنی دیگر نیز دارد و آن عبارت است از تبلیغ و نشر آیین حق و اقامه دلیل بر مبانی دین و زدودن شک و تردید از قلب بندگان. از مجموع آیات، روایات و نیز دیدگاه های دانشمندان شیعه برمی آید که ایمان سه پایه دارد: باور قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان بدنی.
در این باره که ایمان دینی بر چه پایه یا پایه هایی بنا می شود، متکلّمان شیعه چند نظریّه مطرح ساخته اند. برخی بر آن اند که ایمان تنها یک رکن دارد و آن، همان باور قلبی است. بنابراین نظرگاه، ایمان، تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در حقّق آن نقشی ندارند.
امّا برخی متکلّمان شیعه ایمان را دارای دو رکن دانسته اند: باور قلبی و اقرار زبانی. اینان معتقدند که ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با این که (فرعونیان ) در دل یقین داشتند، از روی کبر و ستم آن را انکار کردند».
اقرار زبانی نیز به تنهایی کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاورده اید؛ بلکه بگویید اسلام آورده ایم».
این کسان به زبان بر یگانگی خدا و نبوت و معاد گواهی می دادند؛ ولی خداوند با صراحت، آنان را بی ایمان می خواند. پس می توان دریافت که ایمان بر دو پایه باور و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایی کافی نیست.
در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است که ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین و عدل و جهاد. (اصول کافی، 3/83) برخی متکلمان نیز پنج رکن برای ایمان برشمرده اند: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد.
برخی دیگر بر آن اند که ایمان افزون بر باور، اقرار و عمل رکنی دیگر نیز دارد و آن عبارت است از تبلیغ و نشر آیین حق و اقامه دلیل بر مبانی دین و زدودن شک و تردید از قلب بندگان. از مجموع آیات، روایات و نیز دیدگاه های دانشمندان شیعه برمی آید که ایمان سه پایه دارد: باور قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان بدنی.
wikiahlb: ارکان_ایمان