کلمه جو
صفحه اصلی

مهدی بازرگان

دانشنامه عمومی

مهدی بازرگان تبریزی (۱۲۸۶ در تهران — ۳۰ دی ۱۳۷۳ در زوریخ) معروف به مهندس بازرگان، سیاستمدار، عضو جبهه ملی ایران، مؤسس حزب نهضت آزادی ایران، معمار اصلی جریان اسلام گرایی مدرن در ایران، استاد دانشگاه، پژوهشگر قرآن و نخست وزیر دولت موقت ایران پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ بود. او نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود و مدتی بعد استاد و به مدت ۶ سال رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.
انقلاب ایران در دو حرکت، ۱۳۶۲
آتیه شرکت ملی نفت ایران، ۱۳۳۰
آتیه صنعت در ایران، ۱۳۲۸
آثار عظیم اجتماع، ۱۳۲۹
آموزش تعالیم دینی، ۱۳۳۸
آموزش قرآن، کتاب اول، ۱۳۳۸
آموزش قرآن، کتاب دوم، ۱۳۳۸
آموزش قرآن، کتاب سوم، ۱۳۴۳
آموزش قرآن، راهنمای کتاب اول، ۱۳۴۳
آموزش قرآن، راهنمای کتاب دوم، ۱۳۴۳
آیین خوشبختی (مقدمه کتاب)، ۱۳۳۵
احتیاج روز، ۱۳۳۶
اختیار، ۱۳۲۸
ارمغان فرنگ، ۱۳۱۳
از خداپرستی تا خودپرستی، ۱۳۳۱
اسلام جوان، ۱۳۴۱
اسلام مکتب مبارز و مولد، ۱۳۴۰
انتظارات مردم از مراجع، ۱۳۴۱
انسان و خدا، ۱۳۳۹
انگیزه و انگیزنده، ۱۳۴۸
اول به فکر ایران! دوم به فکر ایران!! سوم هم به فکر ایران!!!، ۱۳۳۰
باد و باران در قرآن، ۱۳۴۳، زندان قصر، شهریور ۱۳۴۴
بازی جوانان با سیاست، ۱۳۲۱
بررسی نظریه اریک فروم، ۱۳۵۵
برنامه تربیت و تعلیم دینی، ۱۳۳۸
بسازیم یا برایمان بسازند، ۱۳۳۵
بعثت و ایدئولوژی، ۱۳۴۳
بعثت و تکامل، ۱۳۴۶
بهره برداری از پالایشگاه نفت در آبادان، ۱۳۳۰
بی نهایت کوچک ها، ۱۳۲۸
پراگماتیسم در اسلام، ۱۳۲۸
تأثیر ملی شدن نفت در وضع صنعتی ایران، ۱۳۳۱
تبلیغ پیغمبر، ۱۳۴۲
ترمودینامیک در زندگی، ۱۳۳۴
توحید، طبیعت، تکامل، ۱۳۵۶
جنگ دیروز و فردا، ۱۳۳۴
چرا با استبداد مخالفیم، ۱۳۴۲
چشم هم چشمی، ۱۳۴۴
چگونه باشیم، ۱۳۲۹
چند کلمه دیگر در زمینه تغییر خط، ۱۳۳۸
چیزی که به فکر آن نیستیم، ۱۳۲۷
خاطرات زندان، (۱۳۴۶ ۱۳۴۲)
خاطرات سفر حج، ۱۳۳۹
خاطراتی از دوران جوانی، (۱۳۲۲ ۱۳۱۹)
خانه مردم، ۱۳۳۸
بازرگان در ابتدا مخالف دخالت در سیاست بود اما با تشکیل دولت محمد مصدق وارد فعالیت سیاسی شد. او در ابتدا به عنوان معاون وزیر فرهنگ کابینه اول مصدق برگزیده شد و سپس از طرف مصدق به عنوان رئیس هیئت خلع ید از شرکت نفت انگلیس انتخاب شد. وی در اواخر دولت دوم مصدق، اولین شبکه لوله کشی آب تهران را تأسیس کرد. پس از سقوط دولت مصدق در جریان کودتای ۲۸ مرداد، فعالیت های سیاسی بازرگان گسترش بیشتری یافت. مهدی بازرگان به همراه چهره هایی از جمله سید رضا زنجانی اقدام به تأسیس نهضت مقاومت ملی کردند و در آن بسیاری از طرفداران مصدق نظیر داریوش فروهر و محمود طالقانی را برای مبارزه سیاسی سازمان دادند.
بعد از شکست نهضت مقاومت ملی، بازرگان به همراه الله یار صالح، باقر کاظمی، غلام حسین صدیقی و کریم سنجابی، از مؤسسان جبهه ملی دوم بود و کمی بعد با تأیید محمد مصدق و با همراهی یدالله سحابی و محمود طالقانی اقدام به تأسیس حزب نهضت آزادی کرد. تشکیل نهضت آزادی به علت اختلافاتی بود که در جبهه ملی بین بازرگان و افرادی دیگر پیش آمده بود و مصدق نیز جانب بازرگان را گرفت. سران وقت جبهه ملی با عضویت نهضت آزادی به عنوان یک حزب مخالفت کردند اما بازرگان، سحابی و طالقانی هم چنان به صورت عضو منفرد در جبهه ملی ماندند و در کنگره جبهه ملی هم حضور داشتند. بعد از این که مصدق به مخالفت با سیاست های جبهه ملی برخاست و تصمیم گرفت جبهه ملی را مجدداً سازمان دهی کند، چهار حزب نهضت آزادی، جامعه سوسیالیست ها، حزب ملت ایران و حزب مردم ایران، جبهه ملی سوم را تحت رهبری مصدق تشکیل دادند اما جبهه ملی سوم توسط ساواک سرکوب شد و پس از آن نیز مصدق درگذشت.
مهدی بازرگان به عنوان اولین نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ (رئیس دولت موقت) معرفی شد و نه ماه بعد پس از اشغال سفارت آمریکا، به دلیل اختلاف هایی که با روح الله خمینی و حزب جمهوری اسلامی داشت، از مقام نخست وزیری استعفا کرد. یکی از این اختلافات بر سر مسئله ولایت فقیه بود که بازرگان و اعضای دولت او با آن مخالف بودند و برای جلوگیری از تصویب آن، دولت بازرگان قصد انحلال مجلس خبرگان نیز داشت. روح الله خمینی در مقابل انحلال مجلس برای جلوگیری از تصویب ولایت فقیه، واکنش نشان داد و مانع آن شد و نیروهای هوادار وی نیز او را همراهی کردند. اکثر وزرای دولت بازرگان را اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی تشکیل می دادند و این موضوع نیز یکی دیگر از اختلافات بود.

نقل قول ها

مهدی بازرگان، (۱۲۸۵/۱۹۰۸م - ۱۳۷۳/۱۹۹۵م) سیاستمدار، استاد دانشگاه و پژوهشگر قرآن اهل ایران است. او نخستین، نخست وزیر ایران پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی (رئیس دولت موقت) و نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود.
• «اگر مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و قانون و مقررات گذاشتن باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم. اما اگر بنا باشد که نظم و اصول و سیستم و تغییر عمیق باشد ما انقلابی بودیم و هستیم. اما اینکه می گویند دولت قاطع نیست، فکر کنید کسی را چاقویی دستش می دهند اما تیغه چاقو را به کس دیگری می دهند دستش چاقویی است که اصلاً تیغه ندارد.»• «با کمال تاسف و شهامت باید اذعان کرد، که در تمام ادوار از جمیع جهات و جمیع شئون، ما ایرانی ها از کار فراری بوده و هستیم؛ و همیشه به جای عمل به حرف و تشریفات و حداکثر به بحث و نظر می پردازیم.» -> کار در اسلام صفحه ۹۲
• «تحصن، هیاهو و جاروجنجال درست نیست. ما توبیخ می شویم، تهدید می شویم و کشته هم می شویم اما تسلیم حرف زور و تهدید نمی شویم.» -> روزنامه اطلاعات روز سه شنبه دهم مهرماه ۱۳۵۸
• «برای روزه دو لذّت است، با روزه گرفتن، حیوانیت و اسارتِ شکم و شهوت را از خود دور می کنید و در عوض به خدا نزدیک می شوید. برای آنکه با شکمِ سیر و زندگیِ راحت، آدم بی خیال و غافل و تنبل می شود؛ ولی گرسنگی و احتیاج، شخص را بیدار و هوشیا می کند. فکر باز می شود و ذوق شکفته می شود. صفا و روحانیت زنده می شود. از طرف دیگر ناتوانی خود و احتیاجمان را به نعمت ها و نیروهای خدا کاملاً حس می کنیم. یک «لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ اِلاَّ بِالله» (۴) که از روی احساس و اعتقاد بگوئیم، ثوابش صد چندان بیشتر است.»• «دکتر شریعتی تأثیرات فراوانی بر انقلاب داشته است. اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ما بر چهار و یا سه پایه بنا شده است، دو پایهٔ آن از آنِ دکتر شریعتی است؛ یعنی اوست که این مبانی را محکم کرده است؛ البته بعضی معتقدند که پایه سومی هم از آن اوست. آن دو پایهٔ اول، یکی شهادت است و دیگری امامت و سومی هم مستضعفین. او با افکار، آراء، نوشته ها و عمل خود چیزی را در جامعهٔ ایران به وجود آورد که قبلاً یا اصلاً نبود و یا خیلی ضعیف بود.»• «ایرانی به طورکل، در عالمِ فداکاری در راه مال و خرج کردنِ زکات و ایثارِ ثروت و مال، سرآمد همهٔ ملل است و واقعاً موقوفات آن طورکه در ایران وجود دارد، در هیچ جای دیگر، نیست؛ اما وقتی پای جان به میان می آید، ایرانی همیشه قدری تعلل داشته است.»• «همانطوری که برای شخص نابرده رنج گنج میسر نمی شود، برای اقوام و ملل نیز هیچوقت ناداده شهید بقاء و عظمت حاصل نمی گردد.»• «بسم الله الرحمن الرحیم. حضور محترم حضرت آیت الله العظمی امام روح الله الموسوی الخمینی دامة برکاته. با کمال احترام معروض می دارد پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالت ها، مزاحمت ها، مخالفت ها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمی باشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم می دارد تا به نحوی که مقتضی می دانند کلیه امور را در فرمان رهبری بگیرند یا داوطلبانی را که با آن ها هماهنگی وجود داشته باشد مأمور تشکیل دولت فرمایند. با عرض سلام و دعای توفیق. مهدی بازرگان، ۵۸/۸/۱۴»• «در این که از معتقدات و علایق دینی مردم و از خرافاتی که احیاناً با آن آمیخته می شود، بهره ای نصیب صاحبان مشاغل مذهبی می گردد و سیاست های استعماری و استبدادی با تزویر و تظاهر، از احساسات و تعصب توده ها سوءاستفاده می نمایند، حرفی نیست.»• «خلافت و حکومت از دیدگاه امام و اسلام، نه از آن یزید و خلفاست، نه از آن خودشان (امام حسین)، و نه از آن خدا، بلکه از آن امت، به انتخاب خودشان است.»• «تنها علی بود که با رأی امت و ازدحام و اصرار مردم خلیفه شد. علی با استنکاف و عدم تمایل خودش، خلیفهٔ مسلمین و امیر مؤمنین گردید، و در بیعتی که از سران قوم گرفت، کم ترین الزام یا اجبار یا منع از حقوق و مزایا را به کار نبرد.»• «تمام حرف ما این است که اگر به فرض یک حکومت دینی، از همه جهت تمام و کمال به دست مؤمنین مخلص ناب تشکیل شد، آنچه نباید این حکومت و دولت دست به آن بزند و دخالتی بنماید، دین و ایمان و اخلاق مردم است.»• «نباید اختیار حکومت را به دست متولیان و مؤسسات مذهبی ـ به هر کیفیت و درک و رفتاری که دارند ـ بسپاریم و اطاعت کورکورانه را باب کنیم.»• «اولین مسئله و مصیبتی که مسلمانان بعد از رحلت فرستاده خدا در سقیفهٔ بنی ساعده با آن روبرو و جدای از یکدیگر شدند ـ که هنوز هم ادامه دارد ـ بر سر جانشینی پیغمبر یا حکومت بر امت بود که به زودی طرفین دعوی برای مشروعیت دادن به قدرت شان و به کرسی نشاندن نظرشان دین و خدا را وارد در ماجرا کردند، رسول اکرم قبلاً فرموده است: لکل امه فتنه و فتنه امتی الملک. هر امتی را فتنه و آفتی است و فتنه امت من ملک است و نزاع بر سر حکومت و قدرت.»• «حافظ حکومت حق، خدا و خود مردم اند. این ها که دستگاه های گشتاپو و گپئو و امثال آن را درست کرده اند، خود اعتراف به عدم حقانیت و محبوبیت و بشریت خود می نمایند.»• «در آن روزگاری که سکان کشتی کشورها به دست ناخدایان درباری و معدودی رجال و اعیان بود و زمام امور همه در تیول مشتی شیوخ و اشراف و روحانیون قرار داشت، چیزی که به حساب نمی آمد، افراد ملت یا امت بود… قرآن، پرده را عقب زده… سرنوشت هر قوم را در قلوب مردم و چگونگی افراد جستجو می نماید و ریشهٔ دموکراسی را پیش از آن که حکومت ظاهری مردم به دست مردم بیفتد در یک آیه خلاصه کرده، می فرماید: ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.»• «سیستم و نظام حکومتی و اقتصاد را هم خدا و قرآن به عهدهٔ خود مردم دانسته اند و فقط حدود و خطوطی را که جنبهٔ سوق دادنِ انسان به سوی خدا و آخرت دارد و بستن راه های ظلم و فساد در درون اشخاص است تعیین کرده… حکومت و سیاست، اداره و انتظام زندگی ملی و بین المللی انسان ها در این دنیا است نه تأمین این دنیا و نه به طریق اولی رسالت انبیا و اجراء و اشاعهٔ دین.»• «قرآن و اسلام، حاکمیت مطلقه را برای هیچ موجود و مقامی اعم از حقیقی یا حقوقی که بخواهد سلب آزادی و حق الهی از انسان ها بنماید، به حکم «و لایتخذ بعضنا بعضاً اربابا من دون الله» نمی شناسد؛ چه به طور مستقیم برای شخصی که بر کرسی خدایی تکیه زند و چه آن که تحت لفافه و بهانه های اسلام و دین عمل نماید.»• «صاحب حکومت و برگزینندهٔ زمام دار، خود مردم هستند.»• «حکومت باید از آنِ انسان باشد نه کشیش و کلیسا و مسیح و خدا. انسان خودش حاکم بر خویش و نویسنده قانون و مقررات، آن هم نه یک انسان، بلکه جمع انسان ها و ملت.»• «بستن زبان مخالفان همیشه شیوهٔ نادان ها و اهل جور و استبداد بوده است.»• «در اسلام، مشورت، یک طرفه و به اختیار والی نیست؛ انتصاب و عزل امام یا زمام دار کل نیز باید با مشورت و انتخاب مردم صورت گیرد.»• «دست خدا با جماعت و در جامعه است.»• «لازمهٔ پیشرفت و وصول به مطلوب اجتماعی، همان وجود اعتقاد و علاقهٔ فرد فرد افراد و حضور پلیس درونی می باشد.»• «در جمهوری اسلامی خودمان نیز دیدیم که شعار «دین و دنیا به صورت ادغام دین و سیاست» و «سیاست تابع روحانیت» کار را به جایی رساند که گفتند، حکومت و بقای نظام (یا به بیان دیگر، قدرت و حاکمیت) از اولویت و اصالت برخوردار بوده اگر مصالح دولت و حفظ امت اقتضاء نماید می توان اصول و قوانین شریعت را فدای حاکمیت نمود و تا «تعطیل توحید» پیش رفتند.»• «اگر به فرض یک حکومت دینی، از همه جهت تمام و کمال به دست مؤمنین مخلص ناب تشکیل شد، آنچه نباید این حکومت و دولت دست به آن بزند و دخالتی بنماید، دین و ایمان و اخلاق مردم است.»• «اگر ما مجلس آزاد مستقلی نداشته باشیم که متعلق و منبعث از تمام ملت باشد دیر یا زود جمهوری اسلامی مانند سلف خود مشروطیت سلطنتی، با حفظ صورت و عنوان، تبدیل به نوعی استبداد و نظام طاغوتی متکی به استیلای خارجی خواهد شد. همیشه و در همه جای دنیا استبداد از روزی شروع شده است که یک شاه، یک خاندان، یک طبقه و حتی یک مکتب خواسته است ولو با حسن نیت و به قصد خدمت، خود را یگانه مالک، یگانه مسئول و یگانه مأمور بر سایرین تصور و بر جامعه تحمیل نموده، وقعی به رضایت و رأی مردم ننهد. در حالی که مجلس های شورای واقعی و آزادی های اجتماعی آخرین و بلکه یگانه سنگرهای استقلال کشورها و ضامن بقا و سعادت ملت ها هستند.»نطق پیش از دستور، ۲۰/۵/۱۳۶۲• «امام خمینی ایران را برای اسلام می خواهد حال آن که من اسلام را برای ایران می خواهم»• «به دست من چاقویی داده اند ولی چاقویی که تیغه ندارد و فقط دسته دارد، تیغه را بقیه در دست دارند.»• «ملّت ایران عادت کرده اشخاص را عوض کند، عنوان ها را عوض کند، ولی همچنان استبداد بماند.»• «آخرت و دنیا، یا دین و حکومت از هم جدا هستند.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازرگان، مهدی، از رجال سیاسی و علمی ایران از دهه سی تا دهه هفتاد قرن حاضر بود.
در ۱۲۸۶ ش در تهران متولد شد. پدرش از بازرگانان خوشنام و متدین آذربایجانی مقیم تهران بود. بازرگان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رسانید. در دارالمعلمین، تحت تأثیر تعلیمات میرزاابوالحسن خان فروغی، که او را استاد ادبیات، تاریخ و فلسفه و پایه گذار تفسیر قرآن و نویسنده مبتکر به سبک علمی و جدید در مدارس معرفی می کند، قرار گرفت. جزو نخستین گروه محصلان اعزامی به اروپا، به فرانسه رفت. پس از چندی با موفقیت در دو مسابقه ورودی مدرسه مرکزی هنر و صنایع پاریس (مدرسه سانترال)، به عنوان اولین ایرانی پذیرفته شده در مسابقه یک مدرسه عالی فرانسوی، در این مدرسه مشغول تحصیل شد. بازرگان هنگام ترک ایران، جوانی معتقد به دیانت و علاقه مند به ملیت بود واین ویژگی ها را در سالهای تحصیل در اروپا همچنان حفظ کرد. او در هفت سال اقامت در فرانسه، تحت تأثیر بعضی از جنبه های تمدن غربی قرار گرفت و در بازگشت به میهن، اندیشه هایی را با خود به ارمغان آورد. پس از بازگشت به ایران در ۱۳۱۳ش و به پایان رساندن خدمت سربازی، در «شرکت ساختمان» که از طرف علی اکبر داور، وزیر دارایی وقت، تأسیس شده بود، استخدام شد و همزمان در دانشکده فنی دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و اندکی بعد با چند نفر از دوستان از فرنگ برگشته خود، شرکتی به نام «اتحاد مهندسین ایران» (اما) تأسیس کرد. در ۱۳۱۹ش در اداره ساختمان بانک ملی ایران مدیریت دایره تاسیسات را برعهده گرفت. او از همان نخستین سالهای بازگشت به ایران، در پی رویارویی با اشکالات و مسایل دینیِ جوانان و دانشجویان و مصائب فکری و اجتماعیِ کشور، در صدد تبلیغ و گسترش اندیشه دینی برآمد. اندیشه دینی در نظر او «با توجه به افکار و نیازهای زمان معاصر، به معنای برداشت و نگرش و اعمال دین با دیده علمی و طرز تفکر جدید» بود. او دین را از دیدگاه تفکر علوم تحققی و تجربی مبتنی بر طبیعت مشهود می نگریست

خصوصیات اندیشه دینی در نظر بازرگان
خصوصیات اندیشه دینی در نظر او عبارت بود از: خالی بودن از تعصب و تظاهر و تملق و برخورداری از استقلال و آزادگی، وارستگی و استغنای از روحانیت، به معنی عدم تقید به تبعیت از روحانیت و عدم احتیاج به رهبری غیرخدا و رسول، بازنگری به خود و بازگشت به خویشتن خویش، بازگشت به قرآن، دین دنیائی.

آشنایی بازرگان با آیت الله سیدمحمود طالقانی
نخستین مقاله مذهبیِ بازرگان پس از بازگشت به کشور در ۱۳۱۹ش انتشار یافت. در همین سال، بازرگان با آیت الله سیدمحمود طالقانی آشنا شد و این آشنایی بعد ها به دوستی و همکاری صمیمانه ای بدل شد که تا هنگام درگذشت طالقانی در ۱۳۵۸ش ادامه داشت. شهریور ۱۳۲۰ در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران نقطه عطف بود. حکومت خودکامه رضاشاه در پی هجوم ارتش متفقین به ایران فروپاشیده و خود او از ایران گریخته بود. شاه جدید، هنوز تجربه و توانایی تسلط بر کشور را نداشت. این تغییر و تحول ناگهانی، فرصت مغتنمی برای احزاب و گروههای سیاسی و فکری و مذهبی پدید آورد تا به سازماندهی هواداران و ترویج افکار خویش پردازند.

عمده حریان های فکری وسیاسی در دانشگاه ها بین سالهای ۱۳۲۰ - ۱۳۱۹
...


کلمات دیگر: