کلمه جو
صفحه اصلی

جلالی

فارسی به انگلیسی

designating the solar calendar instituted in the reign of jalaleddin

فرهنگ فارسی

منسوب به جلال، تقویم جلالیجلال الدین ملکشاه سلجوق
تاریخ جلالی را ملکشاه سلجوقی بسال ۴۷۱ هجری قمری وقتیکه اعتدال ربیعی در ۱۹ فروردین ماه قدیم واقع بود تاسیس کرد و اول سال را در اول حمل قرار دارد و بهمین جهت نوروز که تا آنوقت در سال شمسی سیار بود ثابت گردانیده و بنوروز سلطانی معروف شد و برای ثابت نگاهداشتن آن در سال شمسی بنابر معروف کبیسه دقیقی برقرار کردند که از کبیسه گریگوری هم دقیق تر بوده است .

لغت نامه دهخدا

جلالی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) نسبت است بجلال. || نسبت است به جلال الدین مکلشاه سلجوقی.

جلالی. [ ج َ لی ْی ] ( اِخ ) محمدبن ابی بکر از محدثان است. ( منتهی الارب ).

جلالی. [ ج َ ] ( اِخ ) نام طایفه ای است از اکراد. ( یادداشت مؤلف ).

جلالی. [ ج َ ] ( اِخ ) تاریخ... تاریخ جلالی را ملکشاه سلجوقی بسال 471 هَ. ق. وقتی که اعتدال ربیعی در 19 فروردین ماه قدیم واقع بود تأسیس کرد واول سال را در اول حمل ( روز اول بهار ) قرار داد و بهمین جهت نوروز که تا آنوقت در سال شمسی سیار بود ثابت گردانیده و بنوروز سلطانی معروف شد و برای ثابت نگاه داشتن آن در سال شمسی بنا بر معروف کبیسه دقیقی بر قرار کردند که از کبیسه گریگوری هم دقیق تر بوده است. ( گاه شماری در ایران قدیم ص 167 ببعد ). تا قبل از تاریخ جلالی سالهای ایرانی متحرک بود زیرا نه ابتدای آن مانند سایر سال های شمسی که 365 روز و یک چهارم روز است با نقطه معینی از منطقةالبروج مطابقت میکردو نه اعیادش در یک اوقات ثابتی بود زیرا ایرانیان سال را بدوازده ماه که هر ماه سی روز بود تقسیم مینمودند و اسامی ماهها از اینقرار است : فروردین ، اردی بهشت ، خرداد، تیر، امرداد، شهریور، مهر، آبان ، آذر، دی ،بهمن ، اسفندارمذ و برای آنکه روزهای سال را کامل کرده و به 36514 روز برسانند اولا پنج روز بماه هشتم ( آبان ) بنام ایام مسترقه اضافه میکردند و آنرا اندرگاه مینامیدند بنابراین ماه آبان سی وپنج روز میشد ثانیاًدر هر دوره زمانی که 120 سال باشد یک ماه علاوه می کردند. و این ماه مجموع 14 روزهای عرض این 120 سال بود و آنرا بترتیب ماهها میافزودند یعنی اول ، یکماه بر فروردین افزوده و آن را فروردین دوم می گفتند و در دوره دوم آنرا بماه نام دوم مینامیدند و اردی بهشت دوم میگفتند و بهمین ترتیب تا ماه دوازدهم بنابراین ماه کبیسه در هر 1440 سال یکمرتبه از ماههای دوازده گانه میگذشته و بهمین جهت بود که اول سالها و عیدها نسبت بمنطقةالبروج جابجا میشد و بواسطه این دوره که از کبیسه حاصل میشد اول سال و اعیاد موقع طبیعی خود را از دست میداد. این ترتیب تا سال 467 هَ. ق. / 1075 م. یعنی دوره پادشاهی ملکشاه سلجوقی باقی بود. در این وقت پادشاه سلجوقی اصلاح آنرا بعهده گروهی از دانشمندان که عمر خیام و ابوالمظفر و مأمون واسطی و محمد خازن از آنها بودند گزارد و آنها تاریخی شمسی وضع کردند که به تاریخ جلالی نامیده شد و آن از دقیق ترین تواریخ است. ( ترجمه دایرة المعارف اسلامی ، خلیلی ).

جلالی . [ ج َ ] (اِخ ) نام طایفه ای است از اکراد. (یادداشت مؤلف ).


جلالی . [ ج َ ] (ص نسبی ) نسبت است بجلال . || نسبت است به جلال الدین مکلشاه سلجوقی .


جلالی . [ ج َ لی ْی ] (اِخ ) محمدبن ابی بکر از محدثان است . (منتهی الارب ).


جلالی . [ ج َ ] (اِخ ) تاریخ ... تاریخ جلالی را ملکشاه سلجوقی بسال 471 هَ . ق . وقتی که اعتدال ربیعی در 19 فروردین ماه قدیم واقع بود تأسیس کرد واول سال را در اول حمل (روز اول بهار) قرار داد و بهمین جهت نوروز که تا آنوقت در سال شمسی سیار بود ثابت گردانیده و بنوروز سلطانی معروف شد و برای ثابت نگاه داشتن آن در سال شمسی بنا بر معروف کبیسه ٔ دقیقی بر قرار کردند که از کبیسه ٔ گریگوری هم دقیق تر بوده است . (گاه شماری در ایران قدیم ص 167 ببعد). تا قبل از تاریخ جلالی سالهای ایرانی متحرک بود زیرا نه ابتدای آن مانند سایر سال های شمسی که 365 روز و یک چهارم روز است با نقطه ٔ معینی از منطقةالبروج مطابقت میکردو نه اعیادش در یک اوقات ثابتی بود زیرا ایرانیان سال را بدوازده ماه که هر ماه سی روز بود تقسیم مینمودند و اسامی ماهها از اینقرار است : فروردین ، اردی بهشت ، خرداد، تیر، امرداد، شهریور، مهر، آبان ، آذر، دی ،بهمن ، اسفندارمذ و برای آنکه روزهای سال را کامل کرده و به 36514 روز برسانند اولا پنج روز بماه هشتم (آبان ) بنام ایام مسترقه اضافه میکردند و آنرا اندرگاه مینامیدند بنابراین ماه آبان سی وپنج روز میشد ثانیاًدر هر دوره زمانی که 120 سال باشد یک ماه علاوه می کردند. و این ماه مجموع 14 روزهای عرض این 120 سال بود و آنرا بترتیب ماهها میافزودند یعنی اول ، یکماه بر فروردین افزوده و آن را فروردین دوم می گفتند و در دوره ٔ دوم آنرا بماه نام دوم مینامیدند و اردی بهشت دوم میگفتند و بهمین ترتیب تا ماه دوازدهم بنابراین ماه کبیسه در هر 1440 سال یکمرتبه از ماههای دوازده گانه میگذشته و بهمین جهت بود که اول سالها و عیدها نسبت بمنطقةالبروج جابجا میشد و بواسطه ٔ این دوره که از کبیسه حاصل میشد اول سال و اعیاد موقع طبیعی خود را از دست میداد. این ترتیب تا سال 467 هَ . ق . / 1075 م . یعنی دوره ٔ پادشاهی ملکشاه سلجوقی باقی بود. در این وقت پادشاه سلجوقی اصلاح آنرا بعهده ٔ گروهی از دانشمندان که عمر خیام و ابوالمظفر و مأمون واسطی و محمد خازن از آنها بودند گزارد و آنها تاریخی شمسی وضع کردند که به تاریخ جلالی نامیده شد و آن از دقیق ترین تواریخ است . (ترجمه ٔ دایرة المعارف اسلامی ، خلیلی ).
در طول ماههای جلالی اقوال مختلف است . بر حسب آنچه در زیج سنجری آمده طول ماهها مطابق توقف آفتاب در بروج دوازده گانه بوده و هر یک از شش ماه اول سال 31 روز بوده الاخردادکه 32 روز بوده و باقی همه سی روزه بود بجز آذر و دی که 29روزه و بجز اسفندارمذ در سالهای کبیسه که 31 روزه بوده است . (گاه شماری در ایران قدیم ص 167 ببعد).


فرهنگ عمید

۱. مربوط به جلال.
۲. =تقویم * تقویم جلالی

۱. مربوط به جلال.
۲. =تقویم ⟨ تقویم جلالی


دانشنامه عمومی

جلالی ممکن است اشاره به یکی از موارد زیر باشد:
گاه شماری جلالی، دقیق ترین تقویم و مبنای گاهشماری ایرانیان از قرن پنجم خورشیدی بدین سو
ایل جلالی، نام یکی از ایل های کرد ایران استان آذربایجان غربی
خانه جلالی، خانه ای مربوط به دوره صفوی - دوره قاجار در اصفهان
قلعه جلالی، یکی از مشهوترین قلعه های کشور پادشاهی عمان

دانشنامه آزاد فارسی

جَلالی
طایفۀ کرد ایران، از طوایف چادرنشین شهرستان ماکو، متشکل از ۲,۲۳۸ خانوار، مرکب از تیره های اتایلو، علم حولی، جنی کانلو، قندکانلو، قزلباش، ساکان، مصرکانلو، حصوخلف، خلکانلو، بلخکانلو. سردسیر این طایفه در کوهستان های مرزی ایران و ترکیه و گرمسیر آنان در حوالی رودخانۀ ارس و بعضی اراضی مرزی ایران با جمهوری خودمختار نخجوان قرار دارد. گروه هایی از این مردم در روستاهایی از دهستان های چایبار سار شمالی و جنوبی، اواجیق، چالدران و قلعۀ دره سی اسکان گرفته اند. به نظر می رسد که این مردم، بازماندگان جلالیانی هستند که در دورۀ شاه عباس از عثمانی به ایران مهاجرت کرده بودند. در ۱۳۰۹ـ۱۳۱۰ش صدها خانوار جلالی به دستور دولت وقت از ماکو به همدان و قزوین تبعید شدند و به اجبار در تعدادی از روستا ها استقرار یافتند. این تبعیدشدگان پس از استعفای پهلوی اول از سلطنت ایران دوباره به ماکو بازگشتند و چادرنشینی را ازسر گرفتند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جلالی (ابهام زدایی). جلالی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • سید محمد رضا جلالی حسینی ، از عالمان و محققان و نسخه شناسان معاصر• سید محمدتقی جلالی حسینی، از علمای معاصر شیعه• سید محمدحسین جلالی حسینی، از پژوهش گران و نویسندگان ایرانی معاصر، مقیم شیکاگو و از اعضای خاندان بزرگ طباطبایی یزدی• عباس جلالی ، از علمای معاصر شیعه
...

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ( ت ) اَورِک؛ ( ط ) دینارانی
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ت ) کُرد زنگنه؛ ( ط ) کیانرسی

پیشنهاد کاربران

تیره بزرگ جلال وند*جلاله ایی* طایفه
مال احمدی ایل منجزی بهداروند از
ایل لر بختیاروند ( طایفه مال احمدی معروف به نه کر تشمال )
تیره شاهسوند*شاه حسین وند. شاسوند. سوند*مال احمدی
شاه حسین پسر ابوالفتح خان بختیاروند ایلخان پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان

ساکن در لردگان. فارس. مسجدسلیمان. لآلی. اهواز
. اصفهان. دشت کری عقیلی . روستای مخروبه شیوند منجزی در گتوند . ایذه
****
شجرنامه طایفه بزرگ خلیلی بیگیوند پلنگ
( معروف به هفت کر بیگی ) شاخه مال احمدی

جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
احمد خان بختیاروند ایلخان
جلال خان بختیاروند
***
هفت کر بیگی ( هفت پسر خلیل خان )
شاه منصور خان ( شاه منصور وند )
سیاه منصور خان ( خیری وند )
مهدی خان ( مهدی وند )
اردشیر خان ( شیروند )
تاج الدین خان ( تاجدی وند )
بلی خان ( بلی بیگیوند )
احمد خان ( احمد وند )

جلال خان بختیاروند پسر احمد خان بختیاروند ایلخان
تیره جلال وند طایفه مال احمدی منجزی

تش شاسه وند*شوسی*تیره صالح بابری طایفه روا ایل منجزی بختیاروند


تیره ولی پور طایفه روا ایل منجزی بختیاروند


تیره شاه منصور وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی
( اسماعیل وند. بلیل وند. آدینه وند. صالح وند )
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی بختیاروند
تاجمیر قنبر خان بختیاروند ( تنبر - کمبر )
پسران ( یوسف خان - عزیز خان - عالی ویسی - جان محمد خان . . . . . )
یوسف خان بختیاروند
پسران ( اسماعیل خان - علی صالح خان. . . . )
اسماعیل خان بختیاروند
پسران ( مهمد خان - آدینه خان )
مهمد خان بختیاروند
شیرخان بختیاروند
پسران ( حسین خان - بلیل خان )
حسین خان
احمد خان
ابراهیم
رمضان
رحم خدا
راه خدا
علی
-
-

روستای بلیل ( بدیل ) منجزی
روستای شیوند ( دشت بزرگ ) منجزی

تیره سوند ( شاسوند ) طایفه مال احمدی منجزی

ایل جلالی در اصل ایلی ارمنی بوده که زبانشان کردی شده آنها فرزندان فردی ارمنی به نام جلال بوده اند که به مرور زمان زبانشان کردی شده
جالب است بدانید جلال نامی رایج برای مردان در ارمنستان است

ایل جلالی معروف ترین ایل در میان مردم مردم آذربایجان غربی است
ایل جلالی طبق آنچه اهل علم آنها میگویند از نسل مردی به نام زیلان هستند
جلالی ها مردمی بسیار سخت کوش و جنگجو و در جنگ هایشان شکست ناپذیرند معروف ترین جلالی ها، جلالی های ماکو هستندبه همین خاطر است که در زمان شاه عباس صفوی تعداد زیادی از آنه را به خراسان کوچاندن و اکثر آنها میگویند که اجدادشان از ماکو به آنجا کوچانده شدند


کلمات دیگر: