[ویکی فقه] علم اجمالی، قطع به چیزی
مردد میان دو طرف یا بیشتر است. علم مردّد بین دو یا چند چیز را علم اجمالی گویند.
ـــ علم اجمالی، مقابل علم تفصیلی، و به معنای علمی است که آمیخته با نوعی تردید و
ابهام می باشد، یا به عبارت دیگر، علمی است که بین دو یا چند چیز مردد است، مثل آن که شخصی به وجود
خمر در یکی از دو
ظرف موجود نزد او علم دارد، اما نمی داند به طور معین در کدام یک از آنها خمر است. ـــ واژه «اجمالی» در ترکیب «علم اجمالی»
صفت به حال متعلق موصوف؛ یعنی معلوم است، نه خود موصوف؛ زیرا
اجمال در خود علم و قطع معنا ندارد. آنچه متصور است اجمال در متعلق علم است. مقابل علم اجمالی،
علم تفصیلی قرار دارد که عبارت است از قطع به چیزی معین و مشخص.درعلم اجمالی حکم، مشخص و معلوم است؛ لیکن موضوع و متعلق آن مردد میان دو چیز یا بیشتر می باشد؛ بر خلاف علم تفصیلی که هم
حکم و هم موضوع مشخص و معین است.
چگونگی جمع علم و اجمال
ممکن است سؤال شود چگونه علم و اجمال (تردید) با هم جمع می شوند.پاسخ این است که «متعلق علم»، غیر از «متعلق اجمال و تردید» است؛ به این بیان که:در ذات علم، هیچ گونه اجمال و تفصیلی راه ندارد، زیرا علم، عین
انکشاف است و انکشاف یا وجود دارد و یا وجود ندارد. این که انکشاف باشد و در همان حال، اجمال نیز داشته باشد، فرض محالی است.در متعلق بالذات علم نیز اجمال راه ندارد و معلوم بالذات آن، صورتی از
شیء است که نزد
نفس حاضر می باشد؛ بنابراین، در مفهوم و صورتی از خمر که نزد نفس حاضر می شود نیز اجمال راه ندارد، زیرا حضور نزد نفس، عین علم و انکشاف است. پس در تنها چیزی که اجمال می تواند راه داشته باشد «معلوم بالعرض» یا «مصداق خارجی» است، زیرا در خارج تردید شده که
مصداق خمر، ظرف «الف» است یا ظرف «ب»، پس متعلق علم و متعلق
شک و تردید با هم تفاوت دارد.
محل بحث از علم اجمالی در علم اصول
از زمان مرحوم «شیخ انصاری» تا کنون بحث «علم اجمالی» در دو جا مطرح می شود؛ یکی در مبحث قطع و دیگری در مبحث اشتغال.
فرق بحث در مبحث قطع و اشتغال
...