برابر پارسی : کاردپزشکی، کَرِنت
جراحی
برابر پارسی : کاردپزشکی، کَرِنت
فارسی به انگلیسی
surgery, surgical operation, operation
surgical
surgical, surgery
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
انجام عمل بر روی بیمار، برمان
مربوط به عمل بر روی بیمار، برمانی
( اسم ) ۱- رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن انساج و اعضای ناسالم و معیوب بمنظور بهبود حال مریض سر و کار دارد. ۲- شغل جراح عمل جراح . یا جراحی پلاستیک . رشته ای از جراحی که بمنظور ترمیم اعضای از دست رفته یا زیباتر ساختن اعضای موجود انجام میشود جراحی ترمیمی .
محمد ابن عبدالجبار مکنی به ابوبکر از روات ثقه و صدوق بود او از پدر خویش استماع حدیث کرد و ابوالحسن محمد بن محمد کراعی از وی روایت کند وی بسال چهار صد و بیست و اندی در گذشت .
جملات نمونه
غدهی مغزی او جراحی لازم دارد
his brain tumor will need surgery
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) عبدالجباربن محمدبن عبداﷲبن محمدبن ابی الجراح مروزی ، مکنی به ابومحمد. راویی صالح و ثقه بود. وی کتاب ابوعیسی ترمذی را از ابوالعباس محبوبی روایت کرده و جماعتی بسیار که آخرین آنان ابوسعید محمدبن علی بن ابی صالح بغوی است از وی روایت دارند. وی بسال چهارصد و دوازده هجری درگذشته است . (از لباب الانساب ).
جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) قومی اند از بنی شیبان که بهرات فرودآمدند. (تجارب السلف ص 261).
جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) محمدبن عبدالجبار، مکنی به ابوبکر. از روات ثقه و صدوق بود. او از پدر خویش استماع حدیث کرد وابوالحسن محمدبن محمد کراعی از وی روایت کند. وی بسال چهارصدو بیست و اندی درگذشت . (از لباب الانساب ).
جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) نام رودخانه ای است که از فلاحیه میگذرد و بخلیج فارس میریزد. مؤلف جغرافیای غرب ایران آرد: آخرین رود قابل ملاحظه ٔ این ناحیه را باید رود جراحی دانست و شامل دو شعبه آب زلال و مارون رود است که در کلات شیخ بیکدیگر متصل شده و پس از اتصال جراحی نامیده میشود. این رود بعداز عبور از باتلاقهای فلاحیه [ درق ] باز بدو شعبه یکی به اسم فلاحیه و دیگری به اسم جراحی منقسم میشود. (از جغرافیای غرب ایران صص 43 - 44). آب رودخانه ٔ جراحی در هر ثانیه تخمیناً 75 متر مکعب میباشد این رودخانه از کوههای بهبهان سرچشمه میگیرد و آبش شیرین و گواراست . در زمستان و بهار عبور از آن ممکن نشود. چون این رودخانه و رودخانه ٔ سلطان آباد رامهرمز در نزدیکی قلعه شیخ رامهرمز بهم آمیزد، رودخانه ٔ جراحی شود.
جراحی . [ ج َرْ را ] (اِخ ) نام یکی از بلوک توابع فلاحیه است . مؤلف مرآت البلدان آرد: از بلوک توابع فلاحیه و مشتمل بر چند قریه ٔ کوچک است . زبان رعایای آنجا بواسطه ٔ مجاورت با رامهرمز و بهبهان میانه ٔ عربی و لری است . قرای جراحی در کنار شط فلاحیه واقع شده و آب مشروب اهالی آنها از این شط تأمین شود. و زراعت سکنه دیمی وتقریباً منحصر به غلّه است . عده سکنه ٔ جراحی تخمیناً 2800 تن است . استعداد ملک جراحی بیش از اینقدر است که حالا بنظر می آید. در عهد خاقان خلدآشیان فتحعلی شاه قاجار، اهالی جراحی خیلی بیشتر از حالا بودند به این معنی که جراحی نهر آبی داشت و پاریابی که اسباب زرع و کشت فراوان بودند لهذا اجماع و جمعیتی در آنجا بودند. در زمان حکومت مرحوم منوچهرخان معتمدالدوله و طغیان چعبی خراب شد و اتفاقاً در همان اوان ناخوشی وبا بروز کرد و اهالی آنجا به بهبهان گریختندو نهری که مایه ٔ آبادی بود حالت ویرانی بهم رسانید و سد آن را آب برد و بحالت حالیه [ زمان مؤلف ] باقیمانده و رودخانه ٔ این بلوک نیز موسوم بجراحی میباشد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 217). و در فرهنگ جغرافیایی ایران چنین آمده : نام یکی از دهستانهای بخش شادگان از شهرستان خرم شهر است و همچنین نام یکی از رودهای شهرستان خرم شهر است . این دهستان در شمال خاوری و خاور شادگان واقع شده و هوای آن گرمسیر و مالاریایی است . آب خوردن قراء آن اغلب از رودخانه ٔ جراحی و چاه تأمین میشود. محصول عمده غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . این دهستان از 88 قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 12 هزار تن و قراء مهم آن بشرح زیر است : خلف آباد که در کنار رودخانه ٔ جراحی واقع شده و ریحانه . و ساکنان آنجا از طایفه ٔ سادات و متفرفه باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
جراحی . [ج َرْ را ] (ص نسبی ) این کلمه منسوب است به جراح که نام بعض اجداد منتسب ٌ الیه است . (از لباب الانساب ).
جراحی .[ ج َرْ را ] (اِخ ) دهی از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه است . این ده در هیجده هزارگزی جنوب باختری فیض آباد واقع شده و محلی جلگه و گرمسیر است و 51 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات ، خشکبار و پنبه و شغل اهالی زراعت ، گله داری و قالیچه بافی است . راه آن مالرو است و از فیض آباد می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ عمید
۲. شاخه ای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمت های مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافت های مریض و معیوب، و پیوند و بخیۀ جراحات.
* جراحی پلاستیک: (پزشکی )
۱. نوعی جراحی سطحی که برای زیبایی چهره و سایر اندام انسان صورت می گیرد و جراح بافت های برآمده و نازیبا را با عمل جراحی ترمیم و معالجه می کند.
۲. انتقال نسج سالم برای ترمیم نسج آسیب دیده.
۱. شغل و عمل جراح.
۲. شاخهای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمتهای مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافتهای مریض و معیوب، و پیوند و بخیۀ جراحات.
〈 جراحی پلاستیک: (پزشکی)
۱. نوعی جراحی سطحی که برای زیبایی چهره و سایر اندام انسان صورت میگیرد و جراح بافتهای برآمده و نازیبا را با عمل جراحی ترمیم و معالجه میکند.
۲. انتقال نسج سالم برای ترمیم نسج آسیبدیده.
دانشنامه عمومی
لغتنامه دهخدا
جراحی عبارت است از هر گونه عملی در جهت تشخیص یا درمان بیماری ها، آسیب ها و ناهنجاری ها که مستلزم شکافتن پوست یا مخاط باشد.عمل جراحی روی بیمار به منظور مداوا کردن وی یا پیشگیری از بیماری به وسیله پزشک حاذق، در فرض لازم بودن چنین کاری جایز، بلکه در صورت توقف زندگی و سلامت بیمار بر آن واجب است.
به احتمال زیاد جراحی هم زمان با پزشکی به وجود آمده است. بر جمجمه های انسانهای ماقبل تاریخ آثاری از سوراخ کردن استخوان با مته دیده می شود و در برخی نواحی قطعاتی از استخوان های آدمی به دست آمده که ظاهر آن ها حکم می کند این قطعات با آلات تقریباً شبیه به آلات کنونی قطع شده اند. همر از پانسمان زخم ها صحبت کرده است. در کتب بقراط از بادکشی، فصادی، بیرون آوردن پولیپ از بینی، حجامت و غیره مباحث گوناگونی می بینیم که در آن ها عمل با آهن و آتش انجام می گیرد و نیز از مکانیسم و معالجه شکستگی و به کار بردن باند برای بستن زخم ها و اصلاح بدن بحثها شده است. در مکتب اسکندریه، جراحی همگام تشریح پیش رفت و در رم نیز کارهای حائز اهمیت مانند جالینوس بسیار است و بنزد عربان جراحی ابوالقاسم جراح قابل ذکر می باشد ولی در نزد اعراب جز به سنن یونانی به کارهای تازه ای برنمی خوریم. در قرون وسطی علم جراحی در کشورهای مسیحی چون سایر علوم در نزد روحانیان بود ولی عمل جراحی شیوه فرعی برای درمان بود و جز سلمانیها کسان دیگر بجراحی نمی پرداختند. در قرن یازدهم میلادی، دانشگاه های غربی شروع به گسترش کردند و در این دوره مکتب سالرن برای نخستین بار لقب دکتر و استاد به دانشوران در این زمینه داد. در فرانسه جراحان معروف کالج جراحی فرانسه را تأسیس نمودند. در قرن چهاردهم به جراح فرانسوی به نام گی دوشولیاک برمی خوریم که کارهای او بسیار عالمانه و روش مند بود.
در دوره رنسانس سه پزشک درخشان به نام وسال و امبروازپاره و ورتزیوس بچشم می خورد. از اواسط قرن هفدهم بیانز و روبردو شروع به دفاع از جراحی علمی کردند و در سال ۱۶۷۱ م. لوئی چهاردهم مدرسهٔ سلطنتی جراحی را تأسیس کرد و پزشکان و جراحان متبحری راه را برای جراحان قرن هیجدهم باز کرند. لوئی پانزدهم کاملاً سلمانی ها را از جراحی کنار گذاشت و مانع اعمال آن ها در این زمینه شد. وضع کنونی جراحی فرانسوی بر روی کارهای آکادمی جراحی سلطنتی فرانسه تأسیس شده در ۱۷۱۳ م. گذارده شده است. این مؤسسه توانست جراحی اروپا را تحت تأثیر قرار دهد و در ابتدای قرن نوزدهم جراحی درمانی رو به کمال گذاشت. نبوغ جراحان در همهٔ قسمت های بدن جلوه می کرد و جراحی پیشرفت های مهمی کرد و ضمناً با دو کشف اساسی یکی بیهوشی و دیگری ضدعفونی همه اعضای بدن انسان زیر تیغ جراحان قرار گرفت. دو جنگ جهانی اول و دوم کارهای عملی را بسرعت پیش برد. بالاخره با پیدایی آنتی بیوتیکها در اواخر جنگ جهانی دوم و پیشرفتهای سریع بشر در زمینه های صنعتی و علمی، امروزه جراحی گسترش فراوان یافته است.
این روستا در دهستان کوه همایی قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۹ نفر (۲۶ خانوار)بوده است.
این روستا در دهستان مه ولات جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷ نفر (۴خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
جرّاحی
جرّاحی
جرّاحی
شاخه ای از پزشکی که از طریق عمل جرّاحی به معالجۀ بیماری، نابهنجاری یا جراحت می پردازد. جرّاحی سنتی با ابزارهای برنده انجام می شده است، اما امروزه برای درمان یا رفع ضایعات از فناوری هایی مانند امواج مافوق صوت و لیزر استفاده می کنند. جراحی در محیط ضد عفونی شده و با استفاده از داروی بیهوشی انجام می شود. رشته های تخصّصی بسیاری در جرّاحی وجود دارد ازجمله، جرّاحی قلب، ارتوپدی (استخوان ها و مفاصل)، چشم، اعصاب (مغز و عصب ها)، قفسۀ سینه و کلیه؛ دیگر تخصص ها عبارت اند از جرّاحی پلاستیک و ترمیمی و پیوند عضو. به لحاظ تاریخی، جراحی برای دمل ها، قطع عضو، مشکلات دندان، سوراخ کردن جمجمه و زایمان در تمدن های باستانی دنیای قدیم و جهان نو صورت می گرفت. طی قرون میانه، جرّاحان عرب فنون پزشکی اسلامی را به اروپا انتقال دادند، و در این قاره، طی دوران رنسانس، مطالعه در زمینۀ کالبدشناسی و فیزیولوژی ادامه یافت. در پزشکی در قرن ۱۹ پیشرفت های زیادی در عمل های جرّاحی صورت گرفت، اگرچه محافظه کاری مانع از پذیرش فناوری ها و نظریات جدید می شد. ایگناتس زملوایس مجارستانی، دستیار بخش زایمان، که به منظور ممانعت از سرایت آلودگی، شستن دست ها را در آهک کلردار رواج داده بود و با وجود این که میزان تلفات در بخش های تحت نظر او کاهش چشمگیری یافته بود، به سبب تلاش در تحمیل این روش ضدعفونی کردن (بهداشت بالینی)، مجبور شد استعفا کند. داروهای بیهوشی در اواسط قرن ۱۹ معمول شد: رابرت لیستون، جراح اسکاتلندی، کاربرد اتر را برای قطع عضو آغاز کرد، و جیمز سیمپسون، متخصّص زایمان اسکاتلندی، در ۱۸۴۵ استفاده از کلروفرم را متداول ساخت. جراحان مشهوری همچون جان اسنو و جیمز سایم از انتخاب داروهای بیهوشی حمایت کردند و جان اسنو نخستین متخصّص بیهوشی بود که در ۱۸۵۳، از کلروفرم برای بیهوش کردن ملکه ویکتوریا هنگام تولد شاهزاده لئوپولد استفاده کرد. در نیمۀ دوم قرن ۱۹ جوزف لیستر ضدعفونی کننده ها را کشف کرد، که جرّاحانی نظیر ویلیام چین از آن پشتیبانی کردند، و پایۀ عمل های جراحی موفقیت آمیز شد. از دیگر جراحان مشهور قرن ۱۹ یوهان دیفنباخ را می توان نام برد که پیش گام عمل جراحی پلاستیک در برلین، پایتخت آلمان، بود. کشف آنتی بیوتیک ها و روش های مؤثر انتقال خون در نیمۀ نخست قرن ۲۰ انجام عمل جراحی را بی خطرتر و کارآمدتر ساخت. به جای برخی عمل های جراحی قدیمی، همچون توراکوپلاستی (که موجب نابودی نسبی ریه می شد) برای درمان سل، درمان های دیگر صورت می پذیرد. همچنین، نیاز به جراحی های آزمایشی، با رواج شیوه های تصویربرداری بدون نیاز به جراحی نظیر مافوق صوت و سی تی اسکن کاهش یافته است. عمل آندوسکوپی (معاینۀ داخل بدن به وسیلۀ مشاهدۀ مستقیم) موجب پیشرفت جراحی سوراخ کلیدی شده است.
فرهنگ فارسی ساره
کَرنت، کارد پزشک
دانشنامه اسلامی
جراحی عبارت است از هر گونه عملی در جهت تشخیص یا درمان بیماریها، آسیبها و ناهنجاریها که مستلزم شکافتن پوست یا مخاط باشد.
عمل جراحی روی بیمار به منظور مداوا کردن وی یا پیشگیری از بیماری به وسیله پزشک حاذق، در فرض لازم بودن چنین کاری جایز،
بلکه در صورت توقف زندگی و سلامت بیمار بر آن واجب است.
پیشنهاد کاربران
بن واژه ی آن می تواند" افگاریدن" باشد که دیگر واژه هایی نیز از آن ساخته آید.
کَرینیدن = جراحی کردن
بن مایه: فرهنگ فارسی به پهلوی، استاد فره وشی
جرحیدَن.
کرینیدن.