میرزا عباس نامـوَر به نشاطی هزارجریبی مازندرانی (زادهٔ ۱۲۰۰ هـ.ق برابر با ۱۱۶۴ هـ.خ در سرخده هزارجریب درگذشتهٔ ۱۲۶۲ هـ.ق برابر با ۱۲۲۴ هـ.خ ) شاعر ایرانی دورهٔ قاجار (سدهٔ ۱۳ هـ.ق) است.
رضاقلی خان هدایت در مجمع الفصحاء :
میرزا عباس وارونهٔ پیشهٔ پدرش که برزگر بود بر پایهٔ توانایی درونی ش به مکتب محل رفت و نزد آخوند ده که سواد کمی داشت قرآن و ادعیه و چند کتاب را خواند. او در نکوهش کودکی که سر او را شکست شعر زیر را گفت:
ملای مکتب که از ذوق شعری بی بهره بود او را فلک نمود و میرزا عباس در نکوهش مکتب دار این شعر را گفت:
پس از این رخداد مکتب ده را رها نموده به ساری کوچید و سرگرم فراگیری صرف ، نحو ، ریاضیات ، معنی ، بیان و تفسیر قرآن شد و با هوش سرشاری که داشت دانش های فراگیر روزگار را در ساری به خوبی فرا گرفت. در همین شهر به حضور فتحعلی شاه بار یافت و شعری در ستایشش سرود که مورد توجه قرار گرفت و همراه وی به تهران رفت و در پایتخت به مدایح سلطان و امراء و هجو برخی از اشخاص، روزگار می گذرانید و از این راه سرمایه ای بدست آورده و با گرفتن یکی از دهکده های هزارجریب (تلوکلا) بعنوان تیول از دربار، زندگی مرفهی برایش فراهم شد.
رضاقلی خان هدایت در مجمع الفصحاء :
میرزا عباس وارونهٔ پیشهٔ پدرش که برزگر بود بر پایهٔ توانایی درونی ش به مکتب محل رفت و نزد آخوند ده که سواد کمی داشت قرآن و ادعیه و چند کتاب را خواند. او در نکوهش کودکی که سر او را شکست شعر زیر را گفت:
ملای مکتب که از ذوق شعری بی بهره بود او را فلک نمود و میرزا عباس در نکوهش مکتب دار این شعر را گفت:
پس از این رخداد مکتب ده را رها نموده به ساری کوچید و سرگرم فراگیری صرف ، نحو ، ریاضیات ، معنی ، بیان و تفسیر قرآن شد و با هوش سرشاری که داشت دانش های فراگیر روزگار را در ساری به خوبی فرا گرفت. در همین شهر به حضور فتحعلی شاه بار یافت و شعری در ستایشش سرود که مورد توجه قرار گرفت و همراه وی به تهران رفت و در پایتخت به مدایح سلطان و امراء و هجو برخی از اشخاص، روزگار می گذرانید و از این راه سرمایه ای بدست آورده و با گرفتن یکی از دهکده های هزارجریب (تلوکلا) بعنوان تیول از دربار، زندگی مرفهی برایش فراهم شد.
wiki: نشاطی هزارجریبی