[ویکی فقه] بالا بودن نرخ خرید کالا و عدم
توازن بین دو جریان کالا و پول را تورّم گویند. فقها در مسئلۀ
ضمان کاهش ارزش پول در دیون، مانند قرض،
مهر و غیر آن به بحث و بررسی این موضوع پرداخته اند.
تورّم در اصطلاح عبارت است از بالا بودن نرخ خرید کالا در مقایسه با کالاهایی که به خریداران عرضه می شود. به عبارت دیگر، عدم توازن بین دو شاخص کالا و پول پرداختی در ازای آن.
عوامل تورّم
عواملی مختلف همچون چاپ بی رویۀ اسکناس، افزایش نقدینگی در دست مردم، بالا رفتن قیمت موادّ اوّلیۀ وارداتی و
احتکار در پیدایی تورّم نقش دارند که در نهایت موجب کاهش ارزش پول و پایین آمدن قدرت خرید می شود. ازاین رو موضوع تورّم در عصر حاضر از مباحث مهم و مطرح نزد صاحب نظران اقتصادی است.
تورم در فقه
فقها در مسئلۀ ضمان کاهش ارزش پول در دیون، مانند قرض، مهر و غیر آن به بحث و بررسی این موضوع پرداخته اند.
ضمن آنکه از دیرباز دربارۀ اسقاط
ارزش مبادله ای پول طلا و
نقره (درهم و دینار) از سوی
سلطان این بحث را مطرح کرده اند که کسی که مقداری
درهم و
دینار قرض گرفته، سپس از سوی سلطان، ارزش مبادله ای آن سقوط کرده است آیا بر وام گیرنده
واجب است هنگام ادای دین، درهم و دینار فعلی دارای ارزش مبادله ای را بپردازد یا پرداخت درهم و دینار پیش از سقوط نیز موجب برائت ذمّۀ وی می شود؟
اقوال در مسئله به تبعیّت روایات، مختلف است.
مسأله تورم با پیدایش اسکناس
...
[ویکی فقه] تورم (ابهام زدایی). واژه تورم ممکن است در معانی یا علوم ذیل به کار رفته باشد: • تورم (فقه)، یکی از اصطلاحات به کار رفته در فقه، به معنای بالا بودن نرخ خرید کالا و عدم توازن بین دو جریان کالا و پول• تورم (اقتصاد)، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم اقتصاد، به معنای افزایش سطح عمومی قیمت ها به شکل مستمرّ
...
[ویکی فقه] تورم (اقتصاد). تورّم در اصطلاح، عبارت از افزایش سطح عمومی قیمت ها به شکل مستمرّ است.
واژه Inflation نخستین بار در قرن نوزدهم در کشورهای اروپایی به مفهوم انتشار بیش از حد اسکناس، برای تامین هزینه جنگی مصطلح گردید. در دوره بعد از جنگ جهانی اول، اصطلاح تورّم به مفهوم افزایش بیش از حد وسایل پرداخت، اعم از پول مسکوک، اسکناس و پول اعتباری، به کار برده می شد. امروزه اکثر علمای اقتصاد، صرف افزایش
حجم پول را تورّم تلقّی نمی کنند؛ بلکه این افزایش را فقط به عنوان یکی از علل تورّم محسوب می کنند.
کتابی، احمد، تورّم علل آثار و راه های مقابله با آن، تهران، اقبال، ۱۳۷۱، چاپ سوم، ص۲۱-۲۲.
نرخ تورّم عبارت است از درصد تغییر در سطح عمومی قیمت ها. برای مثال اگر نرخ تورّم یک سال خاص، بیست درصد باشد سطح قیمت ها در آن سال، نسبت به سال قبل، معادل بیست درصد افزایش یافته است.
طبیبیان، محمد، اقتصاد کلان، تهران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه، ۱۳۷۹، ص۳۱۶.
تورّم را معمولا به چند دسته تقسیم می کنند:۱. تورم خفیف (Creeping Inflation)؛ این نوع ـ که غالباً از آن به "تورّم خزنده" و گاهی "تورم آرام یا بی سروصدا" تعبیر می شود ـ به افزایش ملایم قیمت ها اطلاق می شود.۲. تورّم شدید (expedite Inflation)؛ در این نوع، که از آن به "تورم شتابان یا تازنده" یاد می شود، آهنگ افزایش قیمت ها تند و سریع است.۳. تورّم بسیار شدید (Galloping Inflation)؛ این نوع، که از آن به "تورّم افسار گسیخته، فوق تورّم و ابرتورم" تعبیر می شود، شدیدترین حالت تورم به شمار می رود؛ که معمولا در وضعیت بحرانی، مانند جنگ یا فروپاشی، تهدید جدّی نظام سیاسی و نظایر آن اتفاق می افتد؛ که احتمالا قابل پیش بینی نیست.۴. تورّم مهارشده (Closed Inflation)؛ که توسط قوانین و دستگاه های مختلف کنترل شده و با برنامه ریزی مشخص، اندازه و حدود سالانه آن تعیین می شود.۵. تورّم باز (Open Inflation)؛ تورّمی است که برای کنترل آن، هیچ اقدامی صورت نمی گیرد؛ یعنی یا در حد و اندازه ای نیست که نیازی به دخالت دولت باشد و یا اصولا کسی توان کاهش یا مهار آن را ندارد.
شریف، مصطفی، اقتصاد کلان، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۷، ج۱، ص۱۶۹.
...
[ویکی فقه] تورم (فقه). بالا بودن نرخ خرید کالا و عدم توازن بین دو جریان کالا و پول را تورّم گویند. فقها در مسئلۀ ضمان کاهش ارزش پول در دیون، مانند قرض، مهر و غیر آن به بحث و بررسی این موضوع پرداخته اند.
تورّم در اصطلاح عبارت است از بالا بودن نرخ خرید کالا در مقایسه با کالاهایی که به خریداران عرضه می شود. به عبارت دیگر، عدم توازن بین دو شاخص کالا و پول پرداختی در ازای آن.
مبسوط در ترمینولوژی حقوق ۲، ص۱۴۵۶.
عواملی مختلف همچون چاپ بی رویۀ اسکناس،
فقه الطب و التضخم النقدی، ص۲۴۲.
فقها در مسئلۀ ضمان کاهش ارزش پول در دیون، مانند قرض، مهر و غیر آن به بحث و بررسی این موضوع پرداخته اند.
ضمن آنکه از دیرباز دربارۀ اسقاط ارزش مبادله ای پول طلا و نقره (درهم و دینار) از سوی سلطان این بحث را مطرح کرده اند که کسی که مقداری درهم و دینار قرض گرفته، سپس از سوی سلطان، ارزش مبادله ای آن سقوط کرده است آیا بر وام گیرنده واجب است هنگام ادای دین، درهم و دینار فعلی دارای ارزش مبادله ای را بپردازد یا پرداخت درهم و دینار پیش از سقوط نیز موجب برائت ذمّۀ وی می شود؟
اقوال در مسئله به تبعیّت روایات، مختلف است.
مختلف الشیعة ج۵، ص۳۹۴.
...