کلمه جو
صفحه اصلی

ودیعه


مترادف ودیعه : امانت، سپرده، ودیعت

برابر پارسی : سپرده، گروسپاری، نهاده

فارسی به انگلیسی

deposit, endowment

deposit


فارسی به عربی

ثقة

مترادف و متضاد

trust (اسم)
مسئولیت، اطمینان، اعتماد، ائتلاف، اعتبار، اعتقاد، ایمان، قرض، توکل، امید، امانت، ودیعه، اتحادیه شرکتها

امانت، سپرده، ودیعت


فرهنگ فارسی

ودیعت:سپرده شده مالی که امانت نزدکسی بگذارند
( اسم ) مالی که بعنوان امانت نزد کسی گذارند سپرده . جمع : ودایع ( ودائع ) .

فرهنگ معین

(وَ عِ یا عَ ) [ ع . ودیعة ] (اِ. ) نک . ودیعت .

لغت نامه دهخدا

ودیعة. [ وَ ع َ ] (ع ص ) مؤنث ودیع. (از اقرب الموارد). || (اِ) زنهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیز به زنهارداده . (یادداشت مؤلف ). || امانت . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چیزی که نزد امین میسپارند. سپرده . (از اقرب الموارد). ج ، ودائع. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). امانتی است که نزد غیر سپرده میشود از روی قصد تا او آن را حفظ کند. و فرق میان ودیعه و امانت به عموم و خصوص است . ودیعه خاص است و امانت عام است و حمل عام بر خاص صحیح است و عکس آن صحیح نیست . رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات سیدجرجانی و رجوع به ودیعت شود.


فرهنگ عمید

۱. سپرده شده.
۲. (حقوق ) مالی که به امانت نزد کسی بگذارند، سپرده.

دانشنامه عمومی

وَدیعه یا سِپُرده نوعی امانت در قالب قراردادی است که در آن شخصی مال خود را نزد دیگری می سپارد تا او به طور رایگان از آن نگاهداری کند. ودیعه گذار در اصطلاح مودِع و گیرندهٔ ودیعه مُستودَع نامیده می شود.
عدم جواز تصرف: تصرف و استفاده از مال مورد ودیعه از سوی ودیعه گیر جز اعمالی که برای حفظ آن ضرورت دارد، مجاز نیست. مگر آنکه از سوی مالک اجازه داشته باشد. در غیر این صورت ید امانی ودیعه گیر به ید ضمانی تبدیل می شود و او باید اجرت المثل پرداخته و اگر آسیبی به مال وارد آید، مسئول است، هرچند تقصیری نداشته باشد.
رایگان بودن: نگهداری مال مورد ودیعه باید به طور مجانی باشد. اگر امین برای این کار پولی طلب کند آن عقد جعاله خواهد بود. همچنین زمانی که مال به منظور انتفاع گیرنده داده شده و نگهداری جنبه فرعی داشته باشد، قرارداد عاریه یا اجاره یا واگذاری حق انتفاع خواهد بود. همچنین در موردی که مالی به منظور فروش یا تعمیر به دیگری سپرده شود، عقد وکالت (از جمله نمایندگی های تجاری مانند عاملی) یا اجاره محقق شده است.
استرداد خود مال مورد ودیعه: مستودع حتماً باید عین مالی را که به او سپرده شده برگرداند. اگر توافق این باشد که گیرنده مال را مصرف کند و بعد مِثل ِ آن را تهیه و رد کند. چنین توافقی ودیعه نخواهد بود (احتمالاً قرض محسوب می شود). این مفهوم از واژگان «سپردن و «نگهداری»» و تعریف مشهور «استنابه فی الحفظ» در فقه و همچنین دلالت صریح «علی الید ما اخذت حتی تؤدی» استنباط می شود.
فقیهان امامیه (و برخی فقهای عامه) ودیعه را «اِستِنابِه در حفظ مال» نامیده اند که به معنی نایب قراردادن «امین» از سوی مالک برای حفظ مال است. تفاوت ودیعه با عقدهای نیابی دیگر این است که وظیفه متعهد فقط حفظ مال است، به همین جهت آن را امانت خاص نامیده اند.
دلیل قرآنی ودیعه در آیه ۵۸ سوره نساء آمده است: «خداوند فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبشان برگردانید.». ودیعه عقدی جایز است و دو طرف هرگاه بخواهند می توانند آن را برهم زنند.
برای وقوع عقد ودیعه گفتن صریح موضوع لازم نیست. بلکه کافیست قرائن نشان دهد یا عرف حکم کند که تعهد به نگهداری قصد طرفین از سپردن مال بوده، چنان که در هنگام تحویل البسه و اتومبیل و لوازم دیگر در مهمان سراها، رستوران ها، پارکینگ ها، حمام های عمومی و اماکن عمومی دیگر لفظ یا نوشته ای ردوبدل نمی شود ولی عرف آن را «تعهد به نگهداری از مال» می داند.

فرهنگ فارسی ساره

سپرده


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال می باشد.
ودیعه بر وزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید. جمع ودیعه، ودائع می باشد.
معنای اصطلاحی ودیعه
و در اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) می باشد.و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ». و به بیان روشن تر ودیعه این است که شخص چیزی را به امانت نزد غیر گذارد و از وی بخواهد که آن را حفظ نماید.و در کتاب مغنی المحتاج آورد: «فحقیقتها شرعا توکیل فی حفظ مملوک أو محترم مختص علی وجه مخصوص»؛ یعنی ودیعه توکیل غیر است بر مجرد حفظ.آیا ودیعه عقد است یا اذن مجرد، بین فقهاء مورد اختلاف می باشد
ریشه کلمه ودیعه
و نیز اهل لغت و فقهاء در ریشه و اصل این کلمه اختلاف کرده اند.برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانسته اند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون می یابد.و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانسته اند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت می باشد چون مورد استعمال و دستخوش تبدیل نمی شود. بالجمله از کتب لغت و فقه استفاده می شود که «ایداع» به معنی ودیعه نهادن چیزی و نیز به معنی پذیرفتن ودیعه آمده است لیکن معنی اول اشهر است.و «استیداع» دادن چیزی به کسی به عنوان ودیعه است. و «مودع» به کسر دال عبارت است از مالک و یا ودیعه دهنده. و «مستودع» یا «مودع» به فتح دال گیرنده ودیعه را گویند.

[ویکی اهل البیت] کلید واژه: ودیعه، عقد ودیعه، احکام امانت
ودیعه عقدی است میان دو طرف مبنی بر این که یکی از آن دو، مالی را به دیگری بسپارد تا برای وی نگهداری کند. به صاحب مال، امانت گذار و به کسی که آن را قبول می کند، امانت دار گفته می شود. بر امانت دار واجب است در حفظ امانت بکوشد و آن را در جای مناسبی نگه دارد به گونه ای که در نظر عرف، در نگهداری امانت کوتاهی نکرده باشد وگرنه در صورت تلف، ضامن است.
عقد ودیعه در صورتی صحیح است که دو طرف آن بالغ و عاقل باشند. این عقد از سوی هر دو طرف قابل فسخ است یعنی هر لحظه که امانت دار بخواهد، می تواند امانت را به صاحبش بازگرداند؛ چنان که امانت گذار نیز هر وقت بخواهد، می تواند امانتش را پس بگیرد.
1) سپردن اموال به همسایه هنگام سفر مصداق ودیعه می باشد، اگر چه عنوان عقد ودیعه را ذکر نکنند.
2) نگاهداری اسلحه و موبایل و... که در نگهبانی بعضی ادارات تحویل می شود.
3) نگاهداری کفش ها در مساجد.
4) بعضی ادارات جهت نگاه داری وسایل، صندوق امانات تدارک دیده اند و موارد دیگر که مصداق ودیعه هستند و احکام ودیعه بر آن بار می شود.
1) حفاظت از مال امانتی؛ به همان صورتی که مقرر شده است. در غیر این صورت، طبق متعارف باید عمل کند والا ضامن است.

[ویکی فقه] ودیعه (فقه). ودیعه نایب گرفتن برای حفظ اموال می باشد.
ودیعه بر وزن فعلیه به معنی مفعوله مالی که نزد غیر گذارند تا آن را حفظ نماید. جمع ودیعه، ودائع می باشد.
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۹۶.
و در اصطلاح فقهاء ودیعه نایب گرفتن برای حفظ (اموال) می باشد.و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ».
تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۱۹۶.
و نیز اهل لغت و فقهاء در ریشه و اصل این کلمه اختلاف کرده اند.برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی سکون و استقرار دانسته اند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون می یابد.و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی راحت و آسایش دانسته اند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت می باشد چون مورد استعمال و دستخوش تبدیل نمی شود.
المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۴۳۶.
...

جدول کلمات

امانت

پیشنهاد کاربران

عودت دادن در فعلی که امانت رادربرمیگیرد

امانتی

امانت، سپرده

ودیعه عقدی است که به موجب آن، یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد برای آن که آن را به طور مجانی نگه دارد.


کلمات دیگر: