کلمه جو
صفحه اصلی

سعدیک

لغت نامه دهخدا

سعدیک. [ س َ دَ ] ( ع اِ فعل ) کلمه دعائیه است یعنی نیک بخت گردانند ترا. ( آنندراج ). لبیک و سعدیک ، به لفظ تثنیه ، یعنی اسعدک اسعاداً بعد اِسعاد و نصب این دو صیغه بنابر مصدر بودن آن دو است. ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سَعْدَیک به معناب فرمان بردار تو هستم استفاده شده است. عنوان سعدیک در باب صلات و حج به کار رفته است.
واژه «سعدیک» تثنیه «سعد» است؛ لیکن برخی لغویان گفته‏اند: مفرد آن از عرب شنیده نشده است. بعضی گفته‏اند: نصب «سعدَیک» به فعلی مقدّر (سَعَدْتَ یا اسْعَدَک و مانند آن) است. «سعدیک» از مساعده و اسعاد به معنای یاری کردن و موافقت بر چیزی آمده است. برخی نحویان گفته‏اند: اصل اسعاد و مساعده، فرمان برداری بنده از فرمان پروردگارش و جلب رضایت او است. بنابر این، معنای سعدیک- خطاب به خداوند- این است که‏ من از فرمان تو اطاعت می‏کنم و آنچه را که رضای تو در آن است انجام می‏دهم. برخی «سعدیک» را این گونه معنا کرده‏اند: خداوند مرا بر کارهای نیک توفیق و یاری مضاعف دهد (که کنایه از تکرار و استمرار توفیق و یاری الهی است). آمدن این واژه به صیغه تثنیه، برای افاده تکرار و استمرار مفاد آن است. بنابر این، سعدیک بر استمرار فرمان برداری و تحصیل رضا دلالت دارد.
اگر مخاطب در «سعدیک» غیر خدا باشد، معنای آن چنین خواهد بود که خداوند تو را بر آنچه که مورد رضای او است توفیق دهد تا سعادتمند گردی.
سعدیک در باب صلات
توجه در آغاز نمازهای واجب و بعضی نمازهای مستحب با گفتن هفت تکبیر، همراه دعاهای وارد شده، مستحب است. در توجه پس از تکبیر پنجم مستحب است این دعا خوانده شود: «لبیک و سعدیک، و الخیرُ فی یدَیک، و الشَّرُ لَیسَ إلَیک، و المَهدیّ مَن هَدَیتَ، لاملجأ منک إلا إلیک، سُبحانَک و حَنانَیک، تبارَکتَ وَ تَعالَیت، سُبْحانَک ربَّ البیت».
چنان که این کلمه در برخی دعاهای وارد شده در تعقیب نماز و قنوت و غیر آن به کار رفته است.
سعدیک در حج
بر محرم مکروه است در پاسخ کسی که او را صدا می‏زند لبیک گوید؛ لیکن گفتن سعدیک کراهت ندارد.



کلمات دیگر: