عول
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عول . [ ع َ ] (ع اِ) بلندآوازی در گریه و فریاد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عولة. عویل . رجوع به عولة و عویل شود. || آنچه بر تو چیره باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آنچه بر شخص چیره باشد. (ناظم الاطباء). || هرچه بدان مدد خواسته شود. || قوت و خورش عیال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || وای ، کلمه ای است مانند ویب و ویل . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). هم مرفوع و هم منصوب خوانده شود، و نصب آن بعنوان نفرین و مذمت است و سیبویه گوید آن جز همراه کلمه ٔ «ویل » به کار نرود، مانند:ویله و عوله ؛ یعنی وای بر او. (از اقرب الموارد).
عول . [ ع ِ وَ ] (ع اِمص ) مددجویی و اعتماد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اتکا و اعتماد و استعانت . (از اقرب الموارد). || (اِ) عمدة و آنچه بر او تکیه کنند: فلان عولی من الناس ؛ فلان تکیه گاه من است از بین مردم . (از اقرب الموارد).
نور باید پاک از تقلید و عول
تا شناسد مرد را بی فعل و قول.
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
عول در لغت به معنای زیاده و نقصان؛ هر دو آمده است. اگر به مال اضافه شود به معنای نقصان خواهد بود؛ زیرا مال نسبت به سهام نقصان دارد؛ اما اگر به سهام اضافه شود در معنای زیاده به کار می رود؛ چون سهام افزون بر ترکه اند. عول در اصطلاح عبارت است از افزونی سهام وارثان از ترکه میّت؛ به گونه ای که نقصان ترکه در سهم همه وارثان به نسبت سهمشان وارد آید. از آن در باب ارث سخن گفته اند.
حکم فقهی
از دیدگاه فقهای شیعه امامی عول باطل است و در صورت افزون بودن سهام، نقص تنها متوجه بعضی معیّن از وارثان می شود نه همه آنان. در مقابل، عامّه آن را صحیح دانسته و نقصان را متوجه همه وارثان به نسبت سهمشان می دانند. نقل کرده اند نخستین مسئله در ارث که عول در آن رخ داد، در دوران حکومت عمر بود که زنی مُرد و شوهر و دو خواهرش وارث او بودند که سهم شوهر نصف و سهم دو خواهر دوسوم می شد. در این صورت اگر شوهر نصف ترکه را بردارد، سهم خواهران (دوسوم) به نصف تقلیل می یابد و اگر خواهران دوسوم را بردارند، سهم شوهر (نصف) به یک سوم کاهش می یابد. عمر پس از مشورت با گروهی، نقص را بر همه به نسبت سهمشان وارد کرد. از ابن عباس نقل کرده اند که به این حکم اعتراض کرد و گفت: اگر وارثانی را که خدا مقدم کرده، مقدم داشته و وارثانی را که خدا مؤخر داشته، مؤخر می داشتند، هیچ گاه عول لازم نمی آمد.
محل اختلاف
عول تنها در میان وارثانی که مقدار ارث آنان در قرآن کریم تعیین شده رخ می دهد. آن نیز تنها در فرض وجود زوج یا زوجه با دیگر ورثه فرض بر (دختر یا دختران و خواهر یا خواهران پدری و مادری یا پدری) در برخی موارد تحقق می یابد، مانند اینکه وارثان، زوج، پدر و مادر و دختر یا زوجه، پدر و مادر و دو دختر باشند. بنابر دیدگاه فقهای امامی زوج یا زوجه و نیز پدر و مادر تمامی سهم خود را برمی دارند و باقی مانده به دختر یا خواهر میّت می رسد. بنابر این، نقصان در سهم دختران یا خواهران پدری و مادری یا پدری خواهد بود.
ضابطه کلّی
...
معنی لَّا تَعُولُواْ: که منحرف نشوید (کلمه عول مصدر فعل تعولوا و به معنای میل و انحراف است )
تکرار در قرآن: ۱(بار)
جور و میل از حق. «عالَ الرَّجُلُ یَعُولُ عَوْلاً و عَیالَة اِیْ مالَ وَجارَ» عول فرائض از آن است که چون سهام زیاد باشد به آنها نقص (وجور) داخل شود. ابوطالب «علیهالسلام» فرموده است: «بِمیزانِ قِسْطٍ وَزْنُهُ غَیْرُ عائِلٍ» میزان عدالتی که وزن آن ناقص نیست (مجمع). . اگر ترسیدید که در صورت گرفتن زنان بیشتر عدالت نکنید فقط یک زن بگیرید و یا از کنیزان اختیار کنید، آن نزدیکتر است به اینکه ظلم و بی انصافی نکنید. این لفظ یکبار بیشتر در قرآن نیامده است.