کلمه جو
صفحه اصلی

ابن خالویه

فرهنگ فارسی

از علمای نحو و لغت

لغت نامه دهخدا

ابن خالویه. [ اِ ن ُ ی َ / ل ِ وَی ْه ْ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ حسین بن احمدبن خالویه. از علمای نحو و لغت و او از جماعتی چون ابوبکربن انباری و ابوعمرو زاهد و ابوسعید سیرافی ادب فراگرفته است و مذهب کوفیان و بصریان را خلط میکرده و به حلب درخدمت بنی حمدان به سال 370 هَ.ق. درگذشته است. از اوست : کتاب الاشتقاق. کتاب الجمل در نحو. کتاب اطرغش در لغت . کتاب القرأات. کتاب المبتدی. کتاب اعراب ثلاثین سورة من القرآن. کتاب المقصور والممدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الالفات. کتاب لیس. ( ابن الندیم ). و کتاب الال و کتاب العشرات و کتاب شرح مقصوره ابن درید را نیز بعض اصحاب رجال بدو نسبت کنند. او اصلاً از شهر همدان و شیعی مذهب بوده است.

دانشنامه عمومی

ابوعبداﷲ حسین بن احمد بن خالویه (درگذشته ۳۷۰ ه.ق.) از نحوشناسان و دستوردانان زبان عربی اهل همدان ایران و شیعه مذهب بود. شرح حال او را در عموم کتب معتبر رجال می توان یافت. ابن خالویه در سال ۳۱۴ قمری پس از رسیدن به سن رشد برای تکمیل تحصیل و آموختن فنون مختلف دانش وارد بغداد شد و با بزرگان اهل علم در هر فن ملاقات نمود و از محضر هر یک بهرهٔ علمی گرفت. از آنجا به شام رفت و سپس به حلب رفت و در آن دیار متوطن شد. در حلب کار وی بالا گرفت و در فضل و دانش شهرهٔ آفاق شد و در همهٔ علوم سرآمد گردید. علمای هر دیار از اطراف و اکناف عالم برای استفاده از محضر او به شهر حلب کوچ می کردند. او به سال ۳۷۰ درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
إعراب ثلاثین سورة من القرآن.
الالفات.
الحجة فی القراءات السبع.
لیس فی کلام العرب.
رسالة فی أسماء الریح.
شرح دیوان ابوفراس حمدانی.
شرح مقصورة ابن درید.
مختصر فی شواذ القرآن.
کتاب الاشتقاق.
کتاب الجمل در نحو
کتاب اطرغش در لغت
کتاب المبتدی
المقصور والممدود
المذکر و المؤنث
کتاب لیس. (ابن الندیم)
لغتنامه دهخدا: ابن خالویه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن خالویه، ابوعبدالله حسین بن احمد بن خالویه، ملقب به ذوالنونین (د ۳۷۰ق /۹۸۰م)، شاعر، ادیب و نحوی برجسته ایرانی تبار می باشد.
ثعالبی نام وی را «حسن» و ابن قفطی نام پدر او را «محمد» آورده است. او در همدان به دنیا آمد. در هیچ یک از مآخذ به سال تولد او اشاره نشده است، اما گفته اند که در ۳۱۴ق / ۹۲۶م، ظاهراً در آغاز جوانی برای تحصیل به بغداد رفت و نزد برجسته ترین دانشمندان سده ۴ق / ۱۰م دانش آموخت.
تحصیلات
نحو و ادب را نزد ابن درید (د ۳۲۱ق /۹۳۳م)، ابوبکر بن انباری (د ۳۲۸ق /۹۴۰م)، نفطویة (د ۳۲۳ق /۹۳۵م) و ابوسعید سیرافی (د ۳۶۸ق /۹۷۹م) فراگرفت. علوم قرآنی را از قاری بزرگ، ابن مجاهد (د ۳۲۴ق /۹۳۶م) و لغت را از «ابوعمر زاهد»، معروف به غلام ثعلب (د ۳۴۵ق /۹۵۶م) آموخت و از «محمد بن مخلد عطار» (د ۳۴۱ق /۹۴۳م) و گروهی دیگر حدیث شنید و کتاب «جمهرة» ابن درید و «مختصر مزنی» را از «ابوبکر نیشابوری» روایت کرد. گفته اند در ادب از صولی نیز روایت کرده است.
اشتهار
وی از بغداد به شام و سپس به حلب رفت. در حلب آوازه او بالا گرفت و بسیاری از دانش دوستان از دور و نزدیک به سوی او شتافتند. آنگاه به دربار سیف الدوله حمدانی راه یافت و نزد او به مقامی رفیع رسید و ندیم وی و آموزگار فرزندانش گردید و تا پایان عمر در خدمت حمدانیان به سر برد.
شاگردان
...


کلمات دیگر: