کلمه جو
صفحه اصلی

مسرفان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسراف در لغت به معنای از بین بردن و شکستنِ اعتدال (میانه روی) بوده و به معنای عادت کردن «ضراوه» و تجاوز از حد و یا قرار دادن چیزی در غیر جایگاهش نیز آمده است.
اصطلاحا در مورد انسانی که در افعالش (مقدار یا کیفیت) از حد خود تجاوز ( افراط و زیاده روی) کند، یا در مصرف مال و انفاق بدون در نظر گرفتن اعتدال، تعجیل کند، گفته می شود و چون اسراف گران عادت به زیاده روی دارند، لذا همیشه در امور و افعالشان از حد تجاوز نموده و میانه روی را نقض کرده، و در غیر طاعت الهی قدم برمی دارند که خداوند آن ها را نهی فرموده است.
← اسراف به معنای عام قرآنی
خداوند سبحان در قرآن کریم پیروی از اسراف کاران را نهی فرموده:«و لا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِین» «و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید. »یعنی از اعمال و روش زندگی آن ها پیروی نکنید، چرا که اسراف کاران کسانی بودند که از مرز حق تجاوز نموده و از اعتدال خارج شده اند و قرآن اینگونه توصیفشان فرموده:«الَّذِینَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ و لا یصْلِحُون» «همان ها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند! »
نتیجه اسراف
معلوم است که با افساد، هیچ ایمنی از عذاب نیست، چون انسان وقتی که از اعتدال، انحراف یابد در نهایت نه این که خودش را فاسد می کند، بلکه عالم را هم به تباهی می کشاند. این انسان نمی تواند راه صلاح را تشخیص دهد تا بر آن قوام پیدا کند. به عبارتی، سرچشمۀ فساد، اسراف و نتیجۀ اسراف ، فساد است.
معیار سنجش اسراف
...


کلمات دیگر: