کلمه جو
صفحه اصلی

علما


برابر پارسی : دانشمندان

فارسی به انگلیسی

scientists, learned men, the ulema

scientifically


فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع علیم دانایان دانشمندان . توضیح معمولا آن را جمع عالم گیرند .

فرهنگ عمید

= عالِم

عالِم#NAME?


دانشنامه عمومی

علما (فلسطین). علما (به عربی: علما) یک روستای فلسطینی واقع در نزدیکی مرز لبنان و ۱۰ کیلومتری جنوب غرب صفد.
خوش آمدید به علما

نقل قول ها

علماء (جمعِ عالِم) اشاره به آن دسته از طبقه دانش آموختگان مسلمان دارد که در زمینه های گوناگونِ علوم و بررسی های اسلامی مطالعات دارند.
• «علما در روی زمین همچون ستارگان در آسمان اند، همان گونه که مردم از پرتوی ستارگان راهنمایی می شوند و اگر نورِ آنان پوشیده گردد، مردم سرگردان می گردند، به مانندِ این نیز، مردم از بودنِ عالمان راهیاب خواهند شد و در نبودِ آنان سرگردان و گمراه.» ابن جماعه، تذکرة السامع والمتکلم، ص۲۵ -> ابومسلم خولانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَبِّ: مخفف یا ربِّی - ای پروردگارمن - ای پرورش دهنده من(درعباراتی نظیر "رَّبِّ زِدْنِی عِلْماً "وکلمه رب بمعنای مالکِ مدبر است )
معنی مُسَحَّرِینَ: جادو شده ها -دارای شکمها - دارای ریه ها (قالوا انما انت من المسحرین یعنی تو از کسانی هستی که نه یک بار و دو بار ، بلکه پی در پی جادو میشوند و تو را آن قدر جادو کردهاند که دیگر عقلی برایت نمانده . بعضی از علما گفتهاند : کلمه سحر به معنای بالای شکم است...
معنی لُوطٍ: از پیامبران الهی و برادر زاده حضرت ابراهیم علیهم و علی نبینا السلام (لوط (علیهالسلام) رسولی بود از ناحیه خدای تعالی بسوی اهالی سرزمین مؤتفکات که عبارت بودند از شهر سدوم و شهرهای اطراف آن ،که گفته شده چهار شهر بوده : 1 - سدوم 2 - عموره 3 - صوغر 4 - صب...
ریشه کلمه:
علم (۸۵۴ بار)

پیشنهاد کاربران

دانشمندان

بزرگان

دانشمندان یا بزرگان

جمع عالم
دانشمندان

اهل تمیز ؛ اهل دانش. دانشمند. بافضل باهوش و کیاست. اهل بصیرت : اهل تمیز در هواجر این حرقت و ظهایر این مشقت در ظل ظلیل او اکتنان ساخته اند. ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 20 ) . اهل تمیز را اندک ازبسیار کافی بود. ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 285 ) .
یکی از بزرگان اهل تمیز
حکایت کند زبن عبدالعزیز.
( بوستان ) .
وگر بی تکلف زید مالدار
که زینت بر اهل تمیز است عار.
( بوستان ) .
دنیا پلی است رهگذر دار آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند برپلی.
سعدی.
خرد باشد به چشم اهل تمیز
که بزرگی بود بدین قدرش.
سعدی.


کلمات دیگر: