کلمه جو
صفحه اصلی

متوکل عباسی

فرهنگ فارسی

دهمین خلیفه از خلفای عباسیان .

لغت نامه دهخدا

متوکل عباسی . [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ِ ع َب ْبا ] (اِخ ) رجوع به متوکل ثالث محمدبن یعقوب شود.


متوکل عباسی . [ م ُ ت َ وَک ْک ِ ل ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) جعفر، المتوکل علی اﷲ. رجوع به جعفربن محمد (المعتصم باﷲ) در همین لغت نامه شود.


متوکل عباسی. [ م ُ ت َ وَک ْ ک ِ ل ِ ع َب ْبا ] ( اِخ ) رجوع به متوکل ثالث محمدبن یعقوب شود.

متوکل عباسی. [ م ُ ت َ وَک ْک ِ ل ِ ع َب ْ با ] ( اِخ ) جعفر، المتوکل علی اﷲ. رجوع به جعفربن محمد ( المعتصم باﷲ ) در همین لغت نامه شود.

دانشنامه آزاد فارسی

مُتَوَکّل عباسی (۲۰۶ـ۲۴۷ق)
(ملقب به المتوکل علی الله) فرزند معتصم، دهمین خلیفه عباسی (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷ق). پس از مرگ برادرش واثق به خلافت رسید. از نخستین اقدامات وی حبس و شکنجه و قتل محمد بن عبدالملک زیات وزیر بود. متوکل به سبب هراس از روی آوردن مردم به امام علی النقی (ع )، آن حضرت را از مدینه به سامرا احضار کرد و تحت نظر قرار داد. متوکل سه پسر خود محمد، زبیر و ابراهیم را به ترتیب ولیعهد کرد و آنان را به منتصر، معتز و مؤیّد ملقب ساخت و هر کدام را به فرمانروایی بخش های مهمی از بلاد اسلامی گماشت . در زمان متوکل شورش هایی در ارمنستان و شام و بجه (جنوب مصر) به وقوع پیوست که خلیفه به دست سرداران ترک یا ایرانی خود آن ها را سرکوب کرد . متوکل تصمیم گرفت دمشق را مرکز خلافت خود قرار دهد و پس از بنای کاخ ها و اصلاح راه های این شهر، به آن جا رفت، ولی پس از ۳۸ روز، به سبب نگرانی که از غلامان ترک خود داشت ، دمشق را ترک گفت و به سامرا بازگشت . سپس در سه فرسخی آن شهری بنا کرد و آن را به نام خود «جعفریه» نامید و قصری عظیم در آن ساخت و مردم و منشیان و دیوان ها را به آن جا انتقال داد. متوکل به شدت با علویان دشمنی می ورزید به گونه ای که گفته اند در زمان هیچ یک از خلفای عباسی ، علویان مانند دورۀ او در فشار و تعقیب نبودند. متوکل مردم را از زیارت مراقد امیرالمؤمنین (ع ) و امام حسین (ع ) بازداشت و چون دید به رغم ممانعت وی ، مردم همچنان به زیارت می روند، فرمان داد تا مرقد امام حسین (ع ) را تخریب کنند و زمین آن را شخم زده، کشت کنند و زائران را شکنجه کرده، به قتل رسانند. وی نخستین خلیفۀ عباسی است که در مجلس خود مسخرگی ، هزل و دلقک بازی را معمول داشت و دیگران به تقلید او برخاستند. او برخلاف مأمون و معتصم و واثق ، روش معتزلی در اعتقادات را کنار گذاشت و اهل حدیث و سنت را گرامی داشت و مردم را از بحث پیرامون مخلوق بودن قرآن منع کرد. نیز بر اهل ذمه سخت گرفت و فرمان داد تا لباس مخصوصی بپوشند و جز بر استر و الاغ سوار نشوند و بر در خانه های خویش چوب هایی قرار دهند که نقش شیاطین بر آن باشد. متوکل در اواخر عمر به ولیعهد اول خود بدگمان شد و ظاهراً در نظر داشت او و فرماندهان ترک را به قتل رساند، اما آن ها پیش دستی کرده، شبی که متوکل مست بود بر او تاخته، خلیفه را همراه با وزیرش فتح بن خاقان به قتل رساندند. به گفته دیگر متوکل به سبب ابراز جسارت به امیرالمؤمنین (ع )، غضب فرزند و ولیعهدش منتصر را برانگیخت و به دست او و غلامانش به قتل رسید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] متوکل عباسی در بین سالهای ۲۳۲-۲۴۷ق حکومت می کرد. او نیز خدماتی در مورد حرمین شریفین انجام داده است.
متوکل به سال ۲۳۶ق. مقام ابراهیم را با طلا آراست. به سال ۲۴۱ق. در پی دریافت اخباری درباره وخامت اوضاع ساختمان کعبه و برخی از مکان های دینی مکه ، گروهی از صنعتگران و معماران را همراه اموال بسیار به سرپرستی اسحق بن سلمه به مکه گسیل کرد. عملیات عمرانی آن ها پس از یک سال به سال ۲۴۲ق. پایان یافت. همچنین به سال ۲۴۶ ق. متوکل دستور داد که مشعرالحرام و مشاعر دیگر که روشنایی شان با روغن و نفت تأمین می گشت، با شمع روشن شوند. برای چهار خلیفه میان متوکل و معتمد (منتصر، مستعین، معتز، مهتدی) خدماتی در حرمین ثبت و گزارش نشده است. این شاید به سبب ضعف و ناپایداری حکومتشان بوده باشد.


کلمات دیگر: