کلمه جو
صفحه اصلی

استدراج اجتماعی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] این نوشتار در مورد سنت استدراج اجتمایی است که خداوند درهای هدایت و نعمتها را برای اقشار جامعه باز می کنند ولی این هدایتهای الهی از جانب آن اقوام و به ویژه اقشار مرفه و راحت طلب آن با تکذیب و مخالفت مواجه می شود، ولی خداوند به آنها فرصت کافی می دهد.
آیات ناظر به نظام سنن الهی، به نوعی فلسفه تاریخ و قانونمندی جوامع بشری اشاره دارد: «فَهَل یَنظُرونَ اِلاّ سُنَّتَ الاَوَّلینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبدیلاً ولَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحویلا» قرآن از اجرای سنّت استدراج درباره اقوام گذشته: «وکَاَیِّن مِن قَریَة اَملَیتُ لَها وهِیَ ظالِمَةٌ ثُمَّ اَخَذتُها واِلَیَّ المَصیر» و اقوام همه انبیا: «وما اَرسَلنا فی قَریَة مِن نَبِیّ اِلاّ اَخَذنا اَهلَها بِالبَأساءِ والضَّرّاءِ... ثُمَّ بَدَّلنا مَکانَ السَّیِّئَةِ الحَسَنَةَ حَتّی عَفَوا...» خبر داده و از امکان تکرار آن درباره اقوام آینده پرده بر می دارد: «فَهَل یَنتَظِرونَ اِلاّ مِثلَ اَیّامِ الَّذینَ خَلَوا مِن قَبلِهِم قُل فَانتَظِروا اِنّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرین» شیوه و مراحل اجرای این سنّت به تفصیل در آیات ۴۲ - ۴۵ انعام و ۹۴ - ۱۰۱ اعراف آمده است.
← باز شدن درهای هدایت
سنّت استدراج اجتماعی از نگاه جامعه شناختی نیز قابل تحلیل است؛ زمینه فساد و نابهنجاریهای اجتماعی به طور طبیعی در جوامع مرفه و ثروتمند، بیشتر است و اگر نخبگان آن جوامع به اصلاح جامعه و کنترل نهادهای آن ونظارت دقیق بر فرایندهای اجتماعی موفق نشوند به تدریج آن جامعه در بحرانهای بزرگ اجتماعی، از قبیل: جنگ و شورش، تضعیف نهادهای اجتماعی از جمله نهاد خانواده، افول معنویت موقعیت برتر خویش را از دست می دهد، بلکه در وادی ضعف و رخوت به سقوط می گراید، ازاین رو خداوند به طور ویژه جوامع قدرتمند و مرفه را به عبرت از حال گذشتگان و مراقبت بر حال خویش فرا می خواند تا به نابودی و سقوط گرفتار نگردند: «اَوَ لَم یَهدِ لِلَّذینَ یَرِثونَ الاَرضَ مِن بَعدِ اَهلِها اَن لَونَشاءُ اَصَبنهُم بِذُنوبِهِم ونَطبَعُ عَلی قُلوبِهِم فَهُم لا یَسمَعون». سنّت استدراج اجتماعی از زاویه ای دیگر در ارتباط با نظریه «عصبیّت» ابن خلدون است که هر قوم و ملتی پس از رسیدن به اوج عزت و اقتدار بر اثر تنعم و آسایش بسیار، به تدریج رو به افول می گرایند. چه بسا برخی آیات قرآنی در این زمینه، منشأ الهام این نظریه بوده است.


کلمات دیگر: