کلمه جو
صفحه اصلی

بردسیر

فرهنگ فارسی

نام خره ای در کرمان دارای ۱۹۷ قریه است .

لغت نامه دهخدا

بردسیر. [ ب َ ] ( اِخ ) نام خره ای در کرمان دارای 197 قریه است. رجوع به بردشیر شود.

دانشنامه عمومی

بَرْدْسیر یکی از شهرهای استان کرمان و مرکز شهرستان بردسیر است. این شهر در فاصله ۶۵ کیلومتری کرمان واقع شده است. جمعیت شهر بردسیر بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، برابر با ۳۱٬۸۷۰ نفر بوده است.
کرمان: ۵۵ کیلومتر
سیرجان: ۱۲۵ کیلومتر
بافت: (از مسیر نگار) ۱۱۴ کیلومتر
رفسنجان: (از مسیر باغین): ۱۲۰ کیومتر
این شهر به نام مؤسس شهر بردسیر؛ اردشیر بابکان (یا «اردسیر») بوده است که در بدو امر هم ‹‹وه اردشیر›› خوانده می شد که بعد به «اردشیر» تغییر یافت. نام قدیم کرمان در قرون وسطی بردسیر بوده که که به نام «گواشیر» نامیده می شده است. بردسیر در ابتدا روستای کوچکی بود که توسط اردشیر بابکان عمران و توسعه داده شد و به صورت شهر درآمد. مردم کرمان به منظور نشان دادن خرسندی خود از پیروزی او بر اردوان و به شاهی رسیدنش، نام این شهر را «وه ارتخشیر» نامیدند، این نام بعدها به «وه اردشیر»، «به اردشیر»، «بردشیر» و «بردسیر» تبدیل شد. «گواردشیر» نیز که مأخوذ از وه ارتخشیر است به همین محل اطلاق می شده است. قبلاً به این شهر بنا به یک روایت «اردشیر» می گفته اند؛ یعنی جای نیک، ولی بعد از حمله اعراب، این محل بهرسیر نامیده شد و پس از مدتی بردشیر ودرنهایت به دلیل ثقل کلام آن را «بردسیر» خواندند. با این حال در آن زمان بعضی از ایرانیان آن را گواشیر می خوانده اند که این کلمه مأخذ از اردشیر بوده است. با توجه به مطالب یادشده، نام بردسیر پس ازحملهٔ اعراب میان زبان ها افتاد و به شهرت رسید. بردسیر بمانندواژگان گرمسیر و سردسیر است که به معنای سرزمین گرما و سرماست به معنای سرزمین برد هستش وبرد به معنای سنگ است پس بردسیر یعنی " سرزمین سنگ "بردسیر از واژه برد به معنی سنگ+سیر یعنی «مکان سنگدار» گرفته شده
مانند واژگان گرمسیر و سردسیر که به معنای
مکان گرما و سرماست.

فرهنگستان زبان و ادب

{cruising radius} [حمل ونقل دریایی] حداکثر مسافتی که کشتی با سرعتِ سیر و بدون سوخت گیری طی می کند

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بردسیر (شهر). بَرْدْسیر یکی از شهرهای استان کرمان و مرکز شهرستان بردسیر است. این شهر درفاصله ۶۵ کیلومتری کرمان واقع شده است. جمعیت شهر بردسیر بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال۱۳۹۰، برابر با ۳۱٬۸۷۰ نفر بوده است.
مرکز شهرستان، در ۶۵ کیلومتری جنوب غربی شهر کرمان، و در ۱۱۸ کیلومتری شمال شرقی شهر سیرجان، و در ۱۰۸ کیلومتری شمال شهر بافت در مسیر راه های قدیمی جنوب شرقی ایران (سیرجان ـ بم ـکرمان و هرموز (بندرعباس) ـ بافت ـ کرمان) قرار گرفته است. شهر ۹۰۰، ۱ متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد، در ۱۳۵۵ حداکثر مطلق دمای آن در شهریورماه ۳۳ درجه بالای صفر و حداقل مطلق دمای آن در دی ماه گاهی به هفت درجه زیر صفر می رسد. سابقاً به آن قلعه مشیز می گفتند. رود لاله زار از یک کیلومتری مشرق شهر به نام آب بخشا می گذرد و در شهر بردسیر بر روی آن شش پل بتونی مسلح و فلزی ساخته شده است. شهر اغلب در معرض تهدید سیل قرار می گیرد. مشیز دارای آب لوله کشی است. کارخانه تصفیه قند در قسمت شرقی شهر احداث شده است، کارخانه های فولادسازی و ماشین سازی برای تولید ابزار معدنی و شهرک سازی (در کنار کارخانه ها) در پیرامون شهر در دست احداث است. زیارتگاهی به نام بقعه پیرجار سوز (پیربرحق) از قرن هفتم دارد. در دوره قاجاریه قلعه ای به نام اَبَردِژ داشت که ویرانه های آن هنوز در مرکز شهر دیده می شود. تل ابلیس در هیجده کیلومتری جنوب شرقی شهر (نزدیک ده علی آباد) قرار گرفته است.
پیشینه
از تاریخچه پیش از اسلام شهر مشیز سندی در دست نیست. این شهر ظاهراً در قسمتی از کوره بردسیر قدیم قرار داشته است. در اواخر قرن سوم، قدامه بن جعفر در مسیر سیرجان ـ بم که منازلی به نام های (شامات) قهستان، امسیر (بهار یا نهار) و خَّناب و رایین داشته، از آبادی اَمسیر نام می برد که فاصله آن تا خناب (یا: خوناوب) شش فرسنگ بود. جغرافیانویسان اسلامی به جای امسیر از بهار (یا نهار) نام برده اند که با خناب یک مرحله یا یک منزل سبک (چهار تا شش فرسنگ) فاصله داشته است. محل کنونی شهر مشیز با محل امسیر و بهار (یا نهار) کمابیش مطابقت دارد. ظاهراً امسیر یکی از آبادی ها یا منازلی به شمار می آمده که بتدریج به مَسیر و مشیز تبدیل شده است یا این که اَمسیر عربی شده واژه اَمشیز است. در یکی از های احسن التقاسیم، در همان محل، از آبادی ازمین یاد شده که ظاهراً محرف امسیر است. همچنین نام آبادی و دهستان امروزیِ نگار احتمالاً همان نهار است؛ تبدیل (ه) به (گ)، در تحول زبان فارسی دیده شده است؛ علاوه بر آن، بغلط، «بهار» (گاهی بدون نقطه)، «...قار» (شاید نقار، نگار) و در نقشه اشکال العالم «نهار»، ضبط شده است. نام آبادی نگار امروزی از قرن نهم، در «مقامات طاهرالدین محمد و شمس الدین ابراهیم» در کنار آبادی مشیز قید شده است که احتمالاً از نام منزل و منطقه کوچک نگار قدیمی اخذ شده است.طبق مطالب تاریخ کرمان، در ۷۷ قطری بن فجاه امیر اَزارِقه با جنود خود از سیرجان به مشیز (؟) آمد. ولی هیچ یک از تاریخ نویسان و جغرافیادانان دوره اسلامی نام آبادی مشیز را در آن دوره در کتاب های خود ذکر نکرده اند. وزیری همچنین در ۶۲۱، محل شکار سلطان جلال الدین را که سمط العلی، صحرا ذکر می کند بلوک (؟) بردسیر ضبط کرده است.
قدمت سکونت در بردسیر

پیشنهاد کاربران

بردکلمه ای لری به معنی سنگ و سیر یعنی اشباع یا پر - سرهم یعنی پرازسنگ

برد از برودت و سرما گرفته شده
و معنای بردسیر یعنی منطقه سرد
چونکه بردسیر از مناطق سرد استان کرمان به همین دلیل معنای آن منطقه سرد میباشد

بردشیر نماد شجاعت در قوم لر بختیاری
است
آنها بر روی مزار بزرگان ایل و پهلوانان.
قوم خود شیر سنگی می گذارند
و آن را بردشیر می گویند

و مفهوم گذاشتن این شیر سنگی :::: پهلوان *گو*هرگز نمی میرد
و پهلوانان به شکل شیر سنگی در آمده اند
و از سرزمین ایران محافظت می کنند

گو بردشیر :::گوشیر.
گوهای شیر::گواشیر

بردسیر از لحاظ آب و هوایی در تابستان ها ملایم و در زمستان ها سرد و خنک است و از همین رو آن را بردسیر نامگذاری کرده اند.
ربطی به اقوام غیور لر ندارد و نام آن از سازنده اش یعنی اردشیر بابکان گرفته شده به این صورت که ابتدا آن را وه اردشیر، گواشیر و ویه اردشیر میخواندند و پس از حمله اعراب نام آن به بردشیر تغییر یافته و سپس به بردسیر تغییر یافته که از نظر کلامی آسان بوده.
عده ای هم به دلیل سردی این منطقه در زمستان آن را سیر از سرما میدانند و به آن برد سیر می گویند که البته روایت اول قوی تر است.

شهر های زیر محل سکونت ایل لر بختیاری از قوم بزرگ لر آریایی

شهر رامشیر خوزستان ( اردشیر ساسانی )
شهر رامهرمز خوزستان ( هرمز ساسانی )
شهر شاوور ( شاهپور ) ( شاهپور ساسانی )
شهر ویران هرمزجان خوزستان

شهر انشان سوسنکا ( پارسوماش
. مسجدسلیمان ) محل تولد کوروش کبیر

شهر شوش پایتخت ساسانی
شهر شوشتر پایتخت ساسانی

شهر ار جان ( بهبهان )
شهر اکسین ( اهواز . نیمی از شهر اهواز را
ایل لر بختیاری تشکیل می دهد بیش از یک میلیون نفر )

شهر شیراز مرکز حکومت کریم خان زند موسس سلسله لر زندیه


برد در مجموعه زبانهای کردی که سورانی و لکی و لری و هورامی و کرمانجی است به معنای سنگ است. یعنی سرزمین سنگلاخی.
برد سیر حد شرقی سرزمینهای مادی یا میدیا یا جبال بوده.
خوه رهه ڵسان که خراسان گفته می شود هم کلمه ای کردی به معنای شرق است.
بسیاری از نامها ریشه ی کوردی دارند:
شیراز از شیراج کردی
اصفهان از اسپه دان کردی
کنگاور از کانگای ئاور کردی
مازندرن از مه زن دڕان کردی
مرند از مڕان کردی
همدن از مادان کردی
ملایر از مال ئاور کردی
قفقاز از که ۆ قاز کردی
ری از ڕێ کردی
قزوین از ڕاژیا کردی
داران از دار کردی
تبریز از تاوڕێژ کردی
و. . . شروان از شڕوان ، مدیترانه از مادیترانه، سارد، جلولا یا گولاله، بغداد بگ داد، جولان گولان رقه ڕێگا و
و بسیاری دیگر که اگر خواستید با ترجمه می نویسم.


بردسیر یکی از شهر های استان کرمان می باشد. به گفته برخی منابع کهن قدمت آن را شش تا هشت هزار سال دانسته و آن را قدیمی ترین بخش کرمان می دانند. مورد حمله مغولان و اعراب قرار گرفته بوده و از لحاظ تاریخی اهمیت بسیاری دارد.


کلمات دیگر: