[ویکی فقه] تکلیف شرایط متعددی دارد که برخی از آن ها از شرایط عام و برخی دیگر مانند حریت (برده نبودن)، از شرایط خاص تکلیف اند و تنها در برخی تکالیف شرط شده اند؛ همچنین برخی شرایط مانند بلوغ ، شرط اصل تکلیف و برخی دیگر، مانند علم، شرط تنجز تکلیف اند؛ یعنی در صورتی مخالفت مکلف با آن مستحق مذمت یا عقاب خواهد بود که مکلف به آن علم داشته باشد.
یکی از شرایط تکلیف ، زنده بودن مکلف است، بر این اساس، شخص مرده مکلف نیست.به تصریح آیه ۳۱ مریم ، حضرت عیسی (علیه السلام) مکلف شدن خود به نماز و زکات را از جانب خداوند ، تا زمان حیات خود دانسته است: «و اَوصـنی بِالصَّلوةِ والزَّکوةِ ما دُمتُ حَیـًّا».این شرط، از آیاتی نیز که تکالیفی مانند انفاق در راه خدا یا زکات را تا زمان مرگ مقرر ساخته فی الجمله استفاده می شود: «و اَنفِقوا مِن ما رَزَقنـکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ اَحَدَکُمُ المَوت».
بلوغ
از شرایط مهم تکلیف، بلوغ است، از این رو نابالغان مشمول احکام تکلیفی نیستند. در آیه ۵۹ نور به شرط بودن بلوغ اشاره شده است: «و اِذا بَلَغَ الاَطفـلُ مِنکُمُ الحُلُمَ فَلیَستَـذِنوا»؛ همچنین فقها و مفسران از آیه ۶ نساء اشتراط آن را در معاملات استفاده کرده اند: «وابتَلوا الیَتـمی حَتّی اِذا بَلَغوا النِّکاحَ فَاِن ءانَستُم مِنهُم رُشدًا فَادفَعوا اِلَیهِم اَمولَهُم».از آیه ۲۸۲ بقره نیز که در آن اولیا به ثبت دیون و معاملات افراد ضعیف و ناتوان مکلف شده اند، برمی آید، زیرا به نظر بسیاری از فقها، از مصادیق افراد ضعیف در این آیه، کودکان نابالغ اند. در روایات شیعه و اهل سنت نیز تکلیف از نابالغان نفی شده است.برخی با استناد به ادله ای مانند آیه ۵۸ نور که تکلیفی را برای کودکان مقرّر می دارد: «لِیَستَأذِنکُمُ الَّذینَ...لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ»، نابالغان را مکلف دانسته اند ولی برخی گفته اند که در این آیه، ولیّ و سرپرست کودک، مخاطب حکم الهی است نه خود او. عده ای دیگر نابالغان را مکلف به احکام غیر الزامی، یعنی مستحبات و مکروهات می دانند.
عقل
شرط دیگر تکالیف شرعی، عقل است، از این رو مجنون مکلف نیست. این شرط را از آیه ۲۸۲ بقره استفاده کرده اند، با این استدلال که از مصادیق «ضعیفاً» و «اَو لایَستَطیعُ اَن یُمِلَّ» در این آیه، دیوانگان یا کسانی اند که دچار ناتوانی عقلی اند.به نظر برخی این شرط از آیه ۶ نساء : «فَاِن ءانَستُم مِنهُم رُشدًا فَادفَعوا اِلَیهِم اَمولَهُم» نیز استفاده می شود. بر شرط بودن عقل برای تکلیف، ادله دیگر، مانند عقل و احادیث نیز دلالت دارند.
قدرت
...
یکی از شرایط تکلیف ، زنده بودن مکلف است، بر این اساس، شخص مرده مکلف نیست.به تصریح آیه ۳۱ مریم ، حضرت عیسی (علیه السلام) مکلف شدن خود به نماز و زکات را از جانب خداوند ، تا زمان حیات خود دانسته است: «و اَوصـنی بِالصَّلوةِ والزَّکوةِ ما دُمتُ حَیـًّا».این شرط، از آیاتی نیز که تکالیفی مانند انفاق در راه خدا یا زکات را تا زمان مرگ مقرر ساخته فی الجمله استفاده می شود: «و اَنفِقوا مِن ما رَزَقنـکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ اَحَدَکُمُ المَوت».
بلوغ
از شرایط مهم تکلیف، بلوغ است، از این رو نابالغان مشمول احکام تکلیفی نیستند. در آیه ۵۹ نور به شرط بودن بلوغ اشاره شده است: «و اِذا بَلَغَ الاَطفـلُ مِنکُمُ الحُلُمَ فَلیَستَـذِنوا»؛ همچنین فقها و مفسران از آیه ۶ نساء اشتراط آن را در معاملات استفاده کرده اند: «وابتَلوا الیَتـمی حَتّی اِذا بَلَغوا النِّکاحَ فَاِن ءانَستُم مِنهُم رُشدًا فَادفَعوا اِلَیهِم اَمولَهُم».از آیه ۲۸۲ بقره نیز که در آن اولیا به ثبت دیون و معاملات افراد ضعیف و ناتوان مکلف شده اند، برمی آید، زیرا به نظر بسیاری از فقها، از مصادیق افراد ضعیف در این آیه، کودکان نابالغ اند. در روایات شیعه و اهل سنت نیز تکلیف از نابالغان نفی شده است.برخی با استناد به ادله ای مانند آیه ۵۸ نور که تکلیفی را برای کودکان مقرّر می دارد: «لِیَستَأذِنکُمُ الَّذینَ...لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ»، نابالغان را مکلف دانسته اند ولی برخی گفته اند که در این آیه، ولیّ و سرپرست کودک، مخاطب حکم الهی است نه خود او. عده ای دیگر نابالغان را مکلف به احکام غیر الزامی، یعنی مستحبات و مکروهات می دانند.
عقل
شرط دیگر تکالیف شرعی، عقل است، از این رو مجنون مکلف نیست. این شرط را از آیه ۲۸۲ بقره استفاده کرده اند، با این استدلال که از مصادیق «ضعیفاً» و «اَو لایَستَطیعُ اَن یُمِلَّ» در این آیه، دیوانگان یا کسانی اند که دچار ناتوانی عقلی اند.به نظر برخی این شرط از آیه ۶ نساء : «فَاِن ءانَستُم مِنهُم رُشدًا فَادفَعوا اِلَیهِم اَمولَهُم» نیز استفاده می شود. بر شرط بودن عقل برای تکلیف، ادله دیگر، مانند عقل و احادیث نیز دلالت دارند.
قدرت
...
wikifeqh: قرآن کریم شرایطی را در مورد تکلیف بیان شده است.
در سوره نساء به این مسأله که بلوغ از شرایط تکلیف است اشاره شده است: و ابتلوا الیتـمی حتی اذا بلغوا النکاح فان ءانستم منهم رشدا فادفعوا الیهم امولهم... «و یتیمان را بیازمایید تا وقتی به (سن)زناشویی برسند پس اگر در ایشان رشد (فکری) یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را (از بیم آنکه مبادا) بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید (از گرفتن اجرت سرپرستی) خودداری ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف (از آن) بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسی را کافی است.»
← آزمایش یتیمان
و اذا بلغ الاطفـل منکم الحلم فلیستـذنوا کما استـذن الذین من قبلهم... «و چون کودکان شما به (سن) بلوغ رسیدند باید از شما کسب اجازه کنند همان گونه که آنان که پیش از ایشان بودند کسب اجازه کردند خدا آیات خود را این گونه برای شما بیان می دارد و خدا دانای سنجیده کار است.»
← دیدگاه تفسیر المیزان
بنا بر بر آیات قرآن ظرفیت و توانایی افراد،شرط جعل تکالیف از جانب خداوند است: ... لا تکلف نفس الا وسعها لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له بولده وعلی الوارث مثل ذلک... «مادران (باید) فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند (این حکم) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و خوراک و پوشاک آنان (مادران) به طور شایسته بر عهده پدر است هیچ کس جز به قدر وسعش مکلف نمی شود هیچ مادری نباید به سبب فرزندش زیان ببیند و هیچ پدری (نیز) نباید به خاطر فرزندش (ضرر ببیند) و مانند همین (احکام) بر عهده وارث (نیز) هست پس اگر (پدر و مادر) بخواهند با رضایت و صوابدید یکدیگر کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند گناهی بر آن دو نیست و اگر خواستید برای فرزندان خود دایه بگیرید بر شما گناهی نیست به شرط آنکه چیزی را که پرداخت آن را به عهده گرفته اید به طور شایسته بپردازید و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست.» لا یکلف الله نفسا الا وسعها لها ما کسبت وعلیها ما اکتسبت... «خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند. آنچه (از خوبی) به دست آورده به سود او، و آنچه (از بدی) به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانی بر (دوش) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند نهادی. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.»
← چند تقاضای مهم
...
در سوره نساء به این مسأله که بلوغ از شرایط تکلیف است اشاره شده است: و ابتلوا الیتـمی حتی اذا بلغوا النکاح فان ءانستم منهم رشدا فادفعوا الیهم امولهم... «و یتیمان را بیازمایید تا وقتی به (سن)زناشویی برسند پس اگر در ایشان رشد (فکری) یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را (از بیم آنکه مبادا) بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید (از گرفتن اجرت سرپرستی) خودداری ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف (از آن) بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسی را کافی است.»
← آزمایش یتیمان
و اذا بلغ الاطفـل منکم الحلم فلیستـذنوا کما استـذن الذین من قبلهم... «و چون کودکان شما به (سن) بلوغ رسیدند باید از شما کسب اجازه کنند همان گونه که آنان که پیش از ایشان بودند کسب اجازه کردند خدا آیات خود را این گونه برای شما بیان می دارد و خدا دانای سنجیده کار است.»
← دیدگاه تفسیر المیزان
بنا بر بر آیات قرآن ظرفیت و توانایی افراد،شرط جعل تکالیف از جانب خداوند است: ... لا تکلف نفس الا وسعها لاتضار ولدة بولدها ولا مولود له بولده وعلی الوارث مثل ذلک... «مادران (باید) فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند (این حکم) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند و خوراک و پوشاک آنان (مادران) به طور شایسته بر عهده پدر است هیچ کس جز به قدر وسعش مکلف نمی شود هیچ مادری نباید به سبب فرزندش زیان ببیند و هیچ پدری (نیز) نباید به خاطر فرزندش (ضرر ببیند) و مانند همین (احکام) بر عهده وارث (نیز) هست پس اگر (پدر و مادر) بخواهند با رضایت و صوابدید یکدیگر کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند گناهی بر آن دو نیست و اگر خواستید برای فرزندان خود دایه بگیرید بر شما گناهی نیست به شرط آنکه چیزی را که پرداخت آن را به عهده گرفته اید به طور شایسته بپردازید و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست.» لا یکلف الله نفسا الا وسعها لها ما کسبت وعلیها ما اکتسبت... «خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند. آنچه (از خوبی) به دست آورده به سود او، و آنچه (از بدی) به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانی بر (دوش) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش) کسانی که پیش از ما بودند نهادی. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویی؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.»
← چند تقاضای مهم
...
wikifeqh: شرایط_تکلیف_(قرآن)