حافظیه . [ ف ِ ظی ی َ ] (اِخ ) نام مزار خواجه حافظ شیرازی در شیراز است . میر علی شیر نوائی درباره ٔ مولانا محمد معمائی صدراعظم بابرمیرزا گوید: در ایام مکنت خود در شیراز بر سر تربت خواجه حافظ گنبد ساخت ، و بابرمیرزا را در آن گنبد ضیافت کرد، اما یکی از خوش طبعان شیراز بجانبی که نظر میرزا افتد این بیت نوشته بود:
اگرچه جمله ٔ اوقاف شهر غارت کرد
خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد.
میرزا خوانده و در آن باب بسیار مطایبه کردند و من این نقل را از خودش شنیده ام و با فقیر الفتی داشت . (ترجمه ٔ مجالس النفائس ص
37 و
211). فرصت شیرازی گوید: تکیه ٔ حافظیه در سمت شرقی شیراز است ولی چندان مسافتی با شهر ندارد و آن ازجمله ٔ تکایای معروفه ٔ عالم است . بنیادش نیز از مرحوم کریم خان است و آن دو طرف است ، طرفی بسیار وسیع و باروح که اراضیش قبرستان است و در وسط آن قبور مزار خواجه واقع شده لوح مزارش سنگ مرمر بسیار بزرگی است که بعض اشعار او رابر آن نقر کرده اند، محجری از آهن دور آنست و بر آن مزار قبه ای نیست ، اما طرف دیگر باغچه ایست که در آن اشجار بسیار و انواع اثمار است ، و در میان دو طرف مذکور حجراتی است که به هر دو طرف مذکور درها باز میشودو در وسط حجره ها تالاری است ملوکانه و اساسی بزرگانه نیز دو طرفش گشاده و در آن چهار ستون از سنگ برپاست ، در جلو آن تالار دریاچه ای است که از آب رکنابادش مجری است و آب انباری نیز در زاویه ٔ آنجاست ، الحق تکیه ای به این نهاد و سرشت روضه ایست از روضه های بهشت . (آثارالعجم چ
1312 ص
469).
صاحب فارس نامه گوید: این تکیه از حضرت کریم خان زند است ، سقف ایوان را بر چهار ستون یکپارچه ٔ سنگ پنج ذرعی از دو جانب گذاشته و از دو جانب ایوان هشت حجره ٔ وسیع ساخته و تاکنون به آبادی تمام باقی است . (فارسنامه ٔ ناصری نسخه ٔ خطی ). ادوارد براون گوید: آرامگاه حافظ در باغ زیبائی در شیراز واقع شده است که به حافظیه معروفست ، و این مقبره را ابوالقاسم بابر تزیین کرد در وقتی که بسال
856 هَ . ق .
1452/ م . به شیراز آمد، ساختن آن مقبره را به مولانا محمد معمائی رجوع فرمود . در ازمنه ٔ اخیر آن مقبره را کریم خان زند که یکی از بهترین پادشاهان ایران بوده است ، مرمت کرده بر زینت و جمال آن بیفزود، و سنگی هم که اکنون بر روی قبر حافظ قرار دارد به امر آن پادشاه از یک پارچه مرمر بسیار زیبا تراشیده شده و در آنجا نصب کرده اند، و بعضی ابیات این غزل بر آن منقوش است :
مژده ٔ وصل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم .
مردم شیراز حافظیه را بسیار حرمت میدارند، هم آنان که آشنای آن آستانند و هم رندان صاحبدل که از اطراف جهان به شیراز می آیند همه آنجا را زیارتگاه خود میدانند و قبر شاعر را عده ٔ بسیاری از قبور دیگران که در عالم خاک شرافت مصاحبت جسمانی را با کالبد آن مرد روحانی آرزو کرده اند احاطه کرده است ، و مصداق بیت او صورت تحقق حاصل کرده که میفرماید:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود.
(از سعدی تا جامی ص 332 و 333).
علی اصغر حکمت گوید: به سال
1310 هَ . ق . بعضی از حکام خیراندیش شیراز را بخاطر گذشت که بنای قدیم حافظیه را که از عهد کریم خان زند ملقب به وکیل باقی مانده و رو بخرابی و کهنگی نهاده بود تعمیر و مرمت کنند، بنابراین عمارت مذکور را که عبارت بود از ایوانی دورو مشتمل بر چهار ستون سنگی بزرگ و یک ردیف حجرات ، خراب کرده ، درصدد ساختمان جدید برآمدند، متأسفانه حوادث روزگار مجال اتمام به ایشان نداد. و بسال
1313 هَ . ش . که به مناسبت ساختمان آرامگاه فردوسی طوسی در تمام مردم ایران جوش و جنبش خاصی نسبت به آثار بزرگان ادب بظهور رسیده بود، و همه متوجه احیای آثار گویندگان و تجلیل نام اساتید شعر بودند، خاطر صاحبدلان شیراز از خرابی آرامگاه حافظ محزون و غمین بود، و این بنده نیز که در این تأثر و تأسف با ایشان انباز بودم پیوسته با خود می اندیشیدم که چه شود اگر بنای مجللی چنانکه درخور شأن و منزلت خواجه ٔ شیراز است بر سر مزار او به یادگار ساخته شود که از اداءقدرشناسی نسبت به آن استاد بزرگ اشارتی باشد. در همان ایام مردی در یکی از اوراق منطبعه ٔ تهران به مقام مقدس لسان الغیب اسائه ٔ ادب کرده این بیت او را:
گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند
مورد انتقاد قرار داد. روزی جمعی برای تهیه ٔ سرمایه ٔ بنای بارگاه او انجمن کرده بودند، بسیار گفتند و شنیدند و نتیجه حاصل نشد. نویسنده ٔ این سطور به حکم علاقه ٔ هموطنی با خواجه بیشتر از دیگران دلگیر و محزون بودم . در آن نیمه ٔ شب بخاطر رسید که از دیوان خواجه فالی بگیرم ، پس نیت کرده دیوان را گشودم ، از عجایب همان بیت مذکور که مورد صحبت بود برآمد که : گر می فروش حاجت رندان روا کند... بر روح خواجه فاتحه خواندم . اندکی برنیامد که نیت برآورده شد. از وجوه برّ و منابع خیر سرمایه فراهم آمد و در سال
1314 هَ . ش . که هنوز این بنده بخدمت فرهنگ مشغول بود بنائی رفیع و
گنبدی منیع بر سربنای آن آرامگاه آغاز گشت . و بی آنکه دیناری از صندوق دولت استعانت خواسته شود آن بنای ارجمند بسال
1316هَ . ش . پایان یافت ، و بجای چهار ستون شانزده ستون بزرگ از سنگ محکم افراشته شد. و در سر قبر نیز گنبدی متین بر هشت پایه ٔ سنگی نصب گردید. و از اشعار خواجه غزلهائی انتخاب شد، و چون خواجه در حسن خط استاد خطاطان زمان بوده ، یکی از استادان خطثلث نویس معاصر آنها را بهمان شیوه برنگاشت و بر روی کاشی های ظریف برآورده ٔ در و دیوار را بدان زینت بخشید، و پس از سه سال خاتمه یافت ، و اینک جایگاهی مجلل و بوستانی دلکش فراهم آمده که زیارتگاه اهل ذوق و کعبه ٔ صاحبدلان است .نقشه ٔ این بنا را مهندس گدار فرانسوی طرح و رسم کرد، و به اهتمام علی ریاضی رئیس فرهنگ فارس و معماران و سنگتراشان و کاشی کاران شیراز به محل اجرا گذارده شد. (از سعدی تا جامی صص
333-
335 حاشیه ). و رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران شود.