ابومخنف . [ اَ م ِ ن َ ] (اِخ ) لوطبن یحیی بن سعیدبن مِخْنَف بن سلیم الازدی . و مخنف بن سلیم جد ابومخنف از اصحاب علی علیه السلام بود و از رسول صلوات اﷲ علیه روایت کند. و ابن الندیم گوید: بخط احمدبن الحارث الخزاز خواندم که علماءگفته اند که در اخبار و فتوحات عراق ابومخنف بر دیگران برتری دارد و در اخبار خراسان و هند و فارس تفوق مدائنی راست و در امر حجاز و سیرت ، فضل واقدی را باشد و در فتوح شام هرسه برابرند. -انتهی . و طبری عمده ٔمطالب کتب او را در تاریخ خود نقل کرده است . لیکن اصل هیچیک از مؤلفات ابومخنف بدست نیامده است و کتابها که بدو نسبت کنند مجهول و برساخته ٔ متأخرین باشد و یاقوت در معجم الأدباء گوید: مخنف بن سلیمان از اصحاب علی علیه السلام بود و ازرسول روایت داشت و صاحب تصانیف است در فتوح و حروب اسلام . ویحیی بن معین گوید: او کوفی است و حدیث او بچیزی نیست . وفات او به سال 157 هَ . ق . بود - انتهی . و محدث استرابادی در منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال گوید: مردم شیعی را برخلاف اهل سنت بر نقل و روایت وی وثوقی تمام است . علامه ٔحلی گوید: ابومخنف رضی اﷲ عنه شیخ من اصحاب الاخبار بالکوفة و وجههم و کان یسکن الی ما یرویه . لکن عامه را بعلت شیعی بودن ابومخنف بر روایات وی اعتمادی نیست . فیروزآبادی گوید: لوطبن یحیی اخباری شیعی تألف من نقله السیر، متروک . و دارقطنی گوید: اخباری ﱡ ضعیف . و مجلسی در بحار وی را از علمای جماعت گمان برده است و بی شک بر اصلی نیست . و ابوعمرکشی ابومخنف را از اصحاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفته است و آن نیز براساسی نباشد چنانکه شیخ ابوجعفر طوسی در رجال خود گوید: و عندی ان ّ هذا غلط لان ّ لوطبن یحیی لم یلق امیرالمؤمنین و کان ابوه یحیی من اصحابه . و آنچه متفق علیه خاصه است این است که ابومخنف از اصحاب ابوعبداﷲ جعفربن محمد الصادق بوده . و نجاشی گوید: گروهی گفته اند که ابومخنف از اصحاب ابوجعفر محمدبن علی الباقر علیه السلام است و آن درست نباشد. و بعضی گفته اند که جدّاعلای وی مخنف نیز درک خدمت علی بن ابیطالب علیه السلام کرده و در خلافت آن حضرت حکومت اصفهان داشته است و ابومخنف لوط در شرح حال مخنف جدّ خویش کتابی بنام اخبار مخنف بن سلیم کرده است . و ابن الندیم کتب ذیل را بدو نسبت کند: کتاب الردة. کتاب فتوح الشام . کتاب فتوح العراق . کتاب الجمل . کتاب صفین . کتاب اهل النهروان والخوارج . کتاب الغارات . کتاب الحریث ابن راشد و بنی ناجیة. کتاب مقتل علی رضی الﷲ عنه . کتاب مقتل حجربن عدی . کتاب مقتل محمدبن ابی بکر والا شتر و محمدبن ابی حذیفة. کتاب الشوری و مقتل عثمان . کتاب المستورد ابن علفه (در بعض کتب دیگر کتاب المیسور ابن علقمه ؟) کتاب مقتل الحسین علیه السلام . کتاب وفاة معاویة و ولایة ابنه یزید و وقعة الحرة وحصار ابن الزبیر. کتاب المختاربن ابی عبید. کتاب سلیمان بن صرد و عین الوردة. کتاب مرج راهط و بیعة مروان و مقتل الضحاک بن قیس . کتاب مصعب و ولایته العراق . کتاب مقتل عبداﷲبن الزبیر.کتاب مقتل سعیدبن العاص .کتاب حدیث یا حمیرا و مقتل ابن الاشعت . کتاب بلال الخارجی . کتاب نجدة ابی قبیل . کتاب حدیث الازارقة. کتاب حدیث روستقبان . کتاب شبیب الخارجی و صالح بن مسرح . کتاب مطرف بن المغیرة. کتاب دیرالجماجم و خلع عبدالرحمن بن الاشعث . کتاب یزیدبن المهلب و مقتله بالعقر. کتاب خالدبن عبداﷲ القسری و یوسف بن عمر و موت هشام و ولایة الولید. کتاب یحیی . کتاب الضحاک الخارجی - انتهی . و در معجم علاوه بر کتابهای مزبور کتاب زیدبن علی و کتاب الخوارج و المهلب بن ابی صفرة را نیز به لوط منسوب داشته . و بعضی کتاب اخبار مخنف بن سلیم . کتاب السقیفه . کتاب فتوح خراسان . کتاب اخبار الحجاج . کتاب اخبار ابن الحنفیة. کتاب اخبار محمدبن ابی بکر. کتاب اخبار زیاد. کتاب الشوری . کتاب الخطبة الزهراء را بر نامهای کتب او افزوده اند.
ابومخنف
لغت نامه دهخدا
ابومخنف. [ اَ م ِ ن َ ] ( اِخ ) لوطبن یحیی بن سعیدبن مِخْنَف بن سلیم الازدی . و مخنف بن سلیم جد ابومخنف از اصحاب علی علیه السلام بود و از رسول صلوات اﷲ علیه روایت کند. و ابن الندیم گوید: بخط احمدبن الحارث الخزاز خواندم که علماءگفته اند که در اخبار و فتوحات عراق ابومخنف بر دیگران برتری دارد و در اخبار خراسان و هند و فارس تفوق مدائنی راست و در امر حجاز و سیرت ، فضل واقدی را باشد و در فتوح شام هرسه برابرند. -انتهی. و طبری عمده ٔمطالب کتب او را در تاریخ خود نقل کرده است. لیکن اصل هیچیک از مؤلفات ابومخنف بدست نیامده است و کتابها که بدو نسبت کنند مجهول و برساخته متأخرین باشد و یاقوت در معجم الأدباء گوید: مخنف بن سلیمان از اصحاب علی علیه السلام بود و ازرسول روایت داشت و صاحب تصانیف است در فتوح و حروب اسلام. ویحیی بن معین گوید: او کوفی است و حدیث او بچیزی نیست. وفات او به سال 157 هَ. ق. بود - انتهی. و محدث استرابادی در منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال گوید: مردم شیعی را برخلاف اهل سنت بر نقل و روایت وی وثوقی تمام است. علامه ٔحلی گوید: ابومخنف رضی اﷲ عنه شیخ من اصحاب الاخبار بالکوفة و وجههم و کان یسکن الی ما یرویه. لکن عامه را بعلت شیعی بودن ابومخنف بر روایات وی اعتمادی نیست. فیروزآبادی گوید: لوطبن یحیی اخباری شیعی تألف من نقله السیر، متروک. و دارقطنی گوید: اخباری ضعیف. و مجلسی در بحار وی را از علمای جماعت گمان برده است و بی شک بر اصلی نیست. و ابوعمرکشی ابومخنف را از اصحاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفته است و آن نیز براساسی نباشد چنانکه شیخ ابوجعفر طوسی در رجال خود گوید: و عندی ان هذا غلط لان لوطبن یحیی لم یلق امیرالمؤمنین و کان ابوه یحیی من اصحابه. و آنچه متفق علیه خاصه است این است که ابومخنف از اصحاب ابوعبداﷲ جعفربن محمد الصادق بوده. و نجاشی گوید: گروهی گفته اند که ابومخنف از اصحاب ابوجعفر محمدبن علی الباقر علیه السلام است و آن درست نباشد. و بعضی گفته اند که جدّاعلای وی مخنف نیز درک خدمت علی بن ابیطالب علیه السلام کرده و در خلافت آن حضرت حکومت اصفهان داشته است و ابومخنف لوط در شرح حال مخنف جدّ خویش کتابی بنام اخبار مخنف بن سلیم کرده است. و ابن الندیم کتب ذیل را بدو نسبت کند: کتاب الردة. کتاب فتوح الشام. کتاب فتوح العراق. کتاب الجمل. کتاب صفین. کتاب اهل النهروان والخوارج. کتاب الغارات. کتاب الحریث ابن راشد و بنی ناجیة. کتاب مقتل علی رضی الﷲ عنه. کتاب مقتل حجربن عدی. کتاب مقتل محمدبن ابی بکر والا شتر و محمدبن ابی حذیفة. کتاب الشوری و مقتل عثمان. کتاب المستورد ابن علفه ( در بعض کتب دیگر کتاب المیسور ابن علقمه ؟ ) کتاب مقتل الحسین علیه السلام. کتاب وفاة معاویة و ولایة ابنه یزید و وقعة الحرة وحصار ابن الزبیر. کتاب المختاربن ابی عبید. کتاب سلیمان بن صرد و عین الوردة. کتاب مرج راهط و بیعة مروان و مقتل الضحاک بن قیس. کتاب مصعب و ولایته العراق. کتاب مقتل عبداﷲبن الزبیر.کتاب مقتل سعیدبن العاص.کتاب حدیث یا حمیرا و مقتل ابن الاشعت. کتاب بلال الخارجی. کتاب نجدة ابی قبیل. کتاب حدیث الازارقة. کتاب حدیث روستقبان. کتاب شبیب الخارجی و صالح بن مسرح. کتاب مطرف بن المغیرة. کتاب دیرالجماجم و خلع عبدالرحمن بن الاشعث . کتاب یزیدبن المهلب و مقتله بالعقر. کتاب خالدبن عبداﷲ القسری و یوسف بن عمر و موت هشام و ولایة الولید. کتاب یحیی . کتاب الضحاک الخارجی - انتهی. و در معجم علاوه بر کتابهای مزبور کتاب زیدبن علی و کتاب الخوارج و المهلب بن ابی صفرة را نیز به لوط منسوب داشته. و بعضی کتاب اخبار مخنف بن سلیم. کتاب السقیفه. کتاب فتوح خراسان. کتاب اخبار الحجاج. کتاب اخبار ابن الحنفیة. کتاب اخبار محمدبن ابی بکر. کتاب اخبار زیاد. کتاب الشوری. کتاب الخطبة الزهراء را بر نامهای کتب او افزوده اند.
دانشنامه عمومی
أبو مِخنف لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سُلیم الغامدی الأزدی (درگذشته به سال ۱۵۷ هجری قمری)، مورخ شیعهٔ اهل کوفه که به دلیل نگارش کتابی به نام «مقتل الحسین» مشهور است. وی در این کتاب عمدهٔ روایات موافق و مخالف دربارهٔ نبرد کربلا را گرد آورده است. ابن ندیم و نجاشی فهرست بلندی از کتاب های او را ارائه می کنند اما هیچ کدام از آن کتاب ها به روزگار ما نرسیده است و تنها، محمد بن جریر طبری در کتاب تاریخ طبری، بخش عمده ای از کتاب مقتل الحسین او را نقل کرده است. همچنین علاوه بر طبری، بلاذری نیز روایت هایی از او را نقل کرده است. روایت های ابومخنف از حوادث صدر اسلام آن چنان دقیق، مفصل و با ذکر جزئیات واقعه است که خواننده را به زوایای مختلف حادثه راهنمایی می کند. علاوه بر این، نقل این روایات به دور از هرگونه تعصب دینی و قومی است؛ تا آن جا که مورخان اهل سنت و شیعه از کتاب های او استفاده کرده اند.
راویان حاضر در صحنه
شامل اعضایی از خاندان حسین که در کربلا حاضر بودند. مانند سجاد، فاطمه دختر علی و محمد باقر.
یاران حسین که هرکدام به دلایلی زنده ماندند. گروه اول کسانی بودند که به او وفادار ماندند مانند عقبة بن سمعان، همسر زهیر بن قین، مرقع بن ثماثه اسدی که اسیر شد، مولی عبدالرحمن عبد ریه، طوماح بن عدی، عبدالله بن حازم و عباس جدلی. از میان گروه دوم، می توان از ضحاک بن عبدالله مشرقی نام برد که تا ظهر عاشورا در کنار حسین ماند اما با مشاهدهٔ غلبهٔ دشمن، از صحنهٔ پیکار خارج شد.
شاهدان بی طرف و ناظر بر وقایع. اینان نه به سپاه حسین پیوستند نه علیهٔ آن جنگیدند.
شاهدانی از سپاه ابن سعد:
افرادی از سپاه ابن سعد، یعنی کثیر بن عبدالله شعبی و هانی بن ثبیت الحضرمی که در کشتن حسین نقش داشتند.
افرادی که با دلایل مختلف، بر کشتن حسین حریص نبودند و حتی از آن امتناع داشتند.
دربارهٔ ابومخنف، اطلاعات تاریخی اندکی برجای مانده است چنانکه حتی ترسیم طرحی ساده از احوال وی نیز دشوار است. همین موضوع موجب شده تا همگان توجه خود را به اخبار منقول از او معطوف دارند و در این اخبار نیز نکاتی که به روشن شدن زندگی او کمک کند، بسیار اندک است. تاریخ تولد ابومخنف بر ما مشخص نیست اما اغلب تاریخ درگذشت وی را سال ۱۵۷ هجری قمری نوشته اند. شاید معلوم نبودن تاریخ تولد وی موجب اشتباه بعضی از علمای رجال دربارهٔ او شده است چنان که برخی او را از اصحاب علی، حسن و حسین برشمرده اند و برخی دیگر او را از یاران جعفر صادق می دانند. شیخ طوسی نقل می کند که ابومخنف از اصحاب علی بن ابی طالب و حسن و حسین بوده و خود ابومخنف، علی را ملاقات نکرده است. اما نجاشی او را از راویان جعفر صادق می داند و می گوید: «گفته شده است که او از ابوجعفر هم روایت نقل کرده است ... ولی این مطلب صحیح نیست». پس بنابه گفتهٔ نجاشی، او فقط از جعفر صادق روایت می کرده است و از اصحاب او به شمار می رود. حتی از محمد باقر هم روایت نکرده است، تا چه رسد به نقل روایت از علی. به گفتهٔ سزگین، ابومخنف در حدود سال ۷۰ قمری (۶۸۹ میلادی) زاده شده، زیرا از عبدالله بن علقمه خَثْعمی چندین خبر تاریخی روایت کرده است، اما بی گمان، میان این عبدالله بن علقمة خثعمی و عبدالله بن ابی اوفی اسلمی خلطی پیش آمده است. همچنین ولهاوزن گفته است که وی در سال ۸۲ قمری در میان سالی بوده و دوست محمد بن سائب کلبی به شمار می رفته است. از استادان و چگونگی زندگانی علمی و تعلیم و تعلم ابومخنف اطلاع دقیقی در دست نیست. ابومخنف در کوفه از خاندانی بزرگ و مشهور از تیرهٔ غامد و از قبیلهٔ بزرگ أزد برخاسته بود. نیای او مخنف بن سلیم براساس گزارش خود ابومخنف در سال ۶ قمری، زمانی که محمد به دعوت ابوظبیان ازدی پرداخت، اسلام آورد. او را در شمار اصحاب آورده اند زیرا از محمد احادیثی روایت کرده است.
یولیوس ولهاوزن عقیده دارد که همدلی ابومخنف معطوف به عراق و علی است در برابر شام و امویان؛ ولی دراین باره نمی توان به گرایش چندانی در او پی برد. اما به عقیدهٔ غلامحسین زرگری نژاد، دربارهٔ تعلق اعتقادی و سیاسی ابومخنف به علی بن ابی طالب و فرزندان او تردیدی نمی توان داشت. رسول جعفریان او را شیعهٔ عراقی می داند به این معنی که ابومخنف خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشت، علی را بر عثمان ترجیح می داد ولی او نه امامی و نه زیدی بود.
ولی از روزگاری دور اهل سنت و شیعه، ابومخنف را یک شیعی دو آتشه می شناخته اند. ابن ندیم دربارهٔ جد دوم ابومخنف که مخنف نام داشته می نویسد: إنّ مخنفاً هذا کان من أصحاب علی بن أبی طالب، وقد ورث أبو مخنف من جده. یعنی مخنف از یاران علی بن ابی طالب بود و ابوخنف نیز شیعی گری را از جدش به ارث برده است. همچنین بزرگان اهل سنت بر مذهب شیعی ابومخنف تأکید کرده اند. صاحب «القاموس» می نویسد: إن أبا مخنف إخباریّ شیعی تالف متروک. یعنی ابومخنف یک محدث شیعی است که تألیفاتش-بر اثر طعن بر صحابه- متروک است. ابوحاتم رازی نیز به همین دلیل می نویسد که ابومخنف متروک الکلام است. إنه متروک الحدیث. دارقطنی نیز می نویسد وی این گونه است: إخباری متروک الحدیث، و ابن عدی هم می نویسد ابومخنف یک شیعه دوآتشه و داغ است و اخبار شیعیان را نقل می کند: شیعی محترق، صاحب أخبارهم.
راویان حاضر در صحنه
شامل اعضایی از خاندان حسین که در کربلا حاضر بودند. مانند سجاد، فاطمه دختر علی و محمد باقر.
یاران حسین که هرکدام به دلایلی زنده ماندند. گروه اول کسانی بودند که به او وفادار ماندند مانند عقبة بن سمعان، همسر زهیر بن قین، مرقع بن ثماثه اسدی که اسیر شد، مولی عبدالرحمن عبد ریه، طوماح بن عدی، عبدالله بن حازم و عباس جدلی. از میان گروه دوم، می توان از ضحاک بن عبدالله مشرقی نام برد که تا ظهر عاشورا در کنار حسین ماند اما با مشاهدهٔ غلبهٔ دشمن، از صحنهٔ پیکار خارج شد.
شاهدان بی طرف و ناظر بر وقایع. اینان نه به سپاه حسین پیوستند نه علیهٔ آن جنگیدند.
شاهدانی از سپاه ابن سعد:
افرادی از سپاه ابن سعد، یعنی کثیر بن عبدالله شعبی و هانی بن ثبیت الحضرمی که در کشتن حسین نقش داشتند.
افرادی که با دلایل مختلف، بر کشتن حسین حریص نبودند و حتی از آن امتناع داشتند.
دربارهٔ ابومخنف، اطلاعات تاریخی اندکی برجای مانده است چنانکه حتی ترسیم طرحی ساده از احوال وی نیز دشوار است. همین موضوع موجب شده تا همگان توجه خود را به اخبار منقول از او معطوف دارند و در این اخبار نیز نکاتی که به روشن شدن زندگی او کمک کند، بسیار اندک است. تاریخ تولد ابومخنف بر ما مشخص نیست اما اغلب تاریخ درگذشت وی را سال ۱۵۷ هجری قمری نوشته اند. شاید معلوم نبودن تاریخ تولد وی موجب اشتباه بعضی از علمای رجال دربارهٔ او شده است چنان که برخی او را از اصحاب علی، حسن و حسین برشمرده اند و برخی دیگر او را از یاران جعفر صادق می دانند. شیخ طوسی نقل می کند که ابومخنف از اصحاب علی بن ابی طالب و حسن و حسین بوده و خود ابومخنف، علی را ملاقات نکرده است. اما نجاشی او را از راویان جعفر صادق می داند و می گوید: «گفته شده است که او از ابوجعفر هم روایت نقل کرده است ... ولی این مطلب صحیح نیست». پس بنابه گفتهٔ نجاشی، او فقط از جعفر صادق روایت می کرده است و از اصحاب او به شمار می رود. حتی از محمد باقر هم روایت نکرده است، تا چه رسد به نقل روایت از علی. به گفتهٔ سزگین، ابومخنف در حدود سال ۷۰ قمری (۶۸۹ میلادی) زاده شده، زیرا از عبدالله بن علقمه خَثْعمی چندین خبر تاریخی روایت کرده است، اما بی گمان، میان این عبدالله بن علقمة خثعمی و عبدالله بن ابی اوفی اسلمی خلطی پیش آمده است. همچنین ولهاوزن گفته است که وی در سال ۸۲ قمری در میان سالی بوده و دوست محمد بن سائب کلبی به شمار می رفته است. از استادان و چگونگی زندگانی علمی و تعلیم و تعلم ابومخنف اطلاع دقیقی در دست نیست. ابومخنف در کوفه از خاندانی بزرگ و مشهور از تیرهٔ غامد و از قبیلهٔ بزرگ أزد برخاسته بود. نیای او مخنف بن سلیم براساس گزارش خود ابومخنف در سال ۶ قمری، زمانی که محمد به دعوت ابوظبیان ازدی پرداخت، اسلام آورد. او را در شمار اصحاب آورده اند زیرا از محمد احادیثی روایت کرده است.
یولیوس ولهاوزن عقیده دارد که همدلی ابومخنف معطوف به عراق و علی است در برابر شام و امویان؛ ولی دراین باره نمی توان به گرایش چندانی در او پی برد. اما به عقیدهٔ غلامحسین زرگری نژاد، دربارهٔ تعلق اعتقادی و سیاسی ابومخنف به علی بن ابی طالب و فرزندان او تردیدی نمی توان داشت. رسول جعفریان او را شیعهٔ عراقی می داند به این معنی که ابومخنف خلافت ابوبکر و عمر را قبول داشت، علی را بر عثمان ترجیح می داد ولی او نه امامی و نه زیدی بود.
ولی از روزگاری دور اهل سنت و شیعه، ابومخنف را یک شیعی دو آتشه می شناخته اند. ابن ندیم دربارهٔ جد دوم ابومخنف که مخنف نام داشته می نویسد: إنّ مخنفاً هذا کان من أصحاب علی بن أبی طالب، وقد ورث أبو مخنف من جده. یعنی مخنف از یاران علی بن ابی طالب بود و ابوخنف نیز شیعی گری را از جدش به ارث برده است. همچنین بزرگان اهل سنت بر مذهب شیعی ابومخنف تأکید کرده اند. صاحب «القاموس» می نویسد: إن أبا مخنف إخباریّ شیعی تالف متروک. یعنی ابومخنف یک محدث شیعی است که تألیفاتش-بر اثر طعن بر صحابه- متروک است. ابوحاتم رازی نیز به همین دلیل می نویسد که ابومخنف متروک الکلام است. إنه متروک الحدیث. دارقطنی نیز می نویسد وی این گونه است: إخباری متروک الحدیث، و ابن عدی هم می نویسد ابومخنف یک شیعه دوآتشه و داغ است و اخبار شیعیان را نقل می کند: شیعی محترق، صاحب أخبارهم.
wiki: ابومخنف
دانشنامه آزاد فارسی
ابومِخْنَف (کوفه ح ۷۰ـ ۱۵۷ق)
(یا: لوط بن یحیی بن سعید بن مِخْنَف بن سُلَیم) مورخ اخباری عرب. در خانواده ای از قبیلۀ یمنی اَزد در کوفه به دنیا آمد. جَدَش مِخْنَف بن سُلَیْم به سبب این که احادیث پیامبر (ص) را روایت می کرد، در زمره اصحاب رسول اکرم (ص) به شمار می آید. ابومِخْنَف مذهب شیعه داشت و در بیشتر آثارش به شرح جزئیات وقایع دوران خلافت حضرت علی (ع) و جنگ های جَمَل، صفین، و نهروان و نیز وقایع کربلا پرداخته است. مورخان بزرگی همچون بلاذُری، طبری و سیف بن عمر از او روایت می کنند و همین امر سبب شده تا او در رأس مکتب اخباریان عراق قرار گیرد. آثار ابومِخْنَف غالباً تک نگاری است که در دوره های بعد اساس و پایه تاریخ نگاری قرار گرفت. نام آثار ابومِخْنَف در الفهرست ابن ندیم آمده است.
(یا: لوط بن یحیی بن سعید بن مِخْنَف بن سُلَیم) مورخ اخباری عرب. در خانواده ای از قبیلۀ یمنی اَزد در کوفه به دنیا آمد. جَدَش مِخْنَف بن سُلَیْم به سبب این که احادیث پیامبر (ص) را روایت می کرد، در زمره اصحاب رسول اکرم (ص) به شمار می آید. ابومِخْنَف مذهب شیعه داشت و در بیشتر آثارش به شرح جزئیات وقایع دوران خلافت حضرت علی (ع) و جنگ های جَمَل، صفین، و نهروان و نیز وقایع کربلا پرداخته است. مورخان بزرگی همچون بلاذُری، طبری و سیف بن عمر از او روایت می کنند و همین امر سبب شده تا او در رأس مکتب اخباریان عراق قرار گیرد. آثار ابومِخْنَف غالباً تک نگاری است که در دوره های بعد اساس و پایه تاریخ نگاری قرار گرفت. نام آثار ابومِخْنَف در الفهرست ابن ندیم آمده است.
wikijoo: ابومخنف_(کوفه_ح_۷۰ـ_۱۵۷ق)
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ابی مخنف لوط بن یحیی ازدی غامدی (متوفای ۱۵۷ه. ق) وی از مورخین و راویان به نام کوفه در نیمه اول قرن دوم هجری است که کتب متعددی در زمینه های گوناگونی چون خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و جنگ جمل و صفین، ماجرای شهادت محمد بن ابی بکر و نهضت امام حسین (علیه السّلام) و قیام مختار بن ابی عبیده و غیره نگاشته است. مقتل ابومخنف از مقاتل مشهور می باشد.
پدر او از اصحاب حضرت علی (علیه السّلام) بوده که در واقعه جمل به شهادت رسید. ابومخنف با اینکه شیعه بوده، ولی اهل سنت مانند طبری و ابن اثیر به تاریخ او اعتماد کرده و آن را نقل نموده اند. مؤلف از حضرت امام صادق (علیه السّلام) روایات زیادی نقل کرده و به «مورّخ»، «نسّابه» و رجالی مشهور و شیخ اصحاب اخبار در کوفه بوده است. او به جهت علم تاریخ و کتاب هایش امتیاز ویژه ای در کوفه نسبت به سایر شیعه ها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.کتاب های او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
مذهب
ابی مخنف از اصحاب ائمه (علیهم السّلام) شمرده می شد و از امام صادق (علیه السّلام) روایت نقل می کرد. اجداد و خاندانش در زمره محبین و یاران اهل بیت بوده اند بطوری که پدرش (یحیی ) از یاران علی (علیه السّلام) شمرده می شد.و جد دومش (مخنف بن سلیم ) جزو اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود، و در عهد حکومت علی (علیه السّلام) عامل آن حضرت در اصفهان و همدان گردید و در جنگ جمل و صفین در کنار علی (علیه السّلام) ایستادگی نمود و دو برادرش صقعب بن سلیم و عبدالله بن سلیم را در جریان نبرد جمل از دست داد لکن با همه این اوصاف نمی توان ابی مخنف را شیعه امامی دانست، چرا که از طریق او هیچ نقل بی واسطه ای از امام سجاد (علیه السّلام) (متوفای ۹۲ ه) و امام باقر (علیه السّلام) (متوفای ۱۱۵) نرسیده است.در حالی که وی همزمان با آن بزرگواران می زیسته است، به علاوه نه سال از دوران امامت امام کاظم (علیه السّلام) (متوفای ۱۴۸ ه) را درک نموده اما حتی یک حدیث از آن بزرگوار به روایت ابی مخنف مشاهده نشده است، علمای رجال شیعه همچون کشی و نجاشی و شیخ طوسی در مورد مذهب او سکوت کرده اند و علامه تستری پس از بحث پیرامون مذهب ابی مخنف می نویسد هیچ کس امامی بودن او را ذکر نکرده است و نهایت سخنی که در مورد او می توان گفت آن است که وی فردی غیر متعصب و نزدیک به مذهب ما بوده است. شاید به همین خاطر بوده که علمای اهل سنت همچون ذهبی و دارقطنی و ابن معین روایات ابی مخنف را غیر قابل وثوق و ضعیف دانسته اند در حالی که در میان علمای شیعه شیخ طوسی وی را از اصحاب ائمه (علیهم السّلام) شمرده و نجاشی منقولات او را اطمینان بخش دانسته و او را شیخ محدثین و راویان کوفه خوانده است.
تألیفات
کتاب مولد امیرالمؤمنین (علیه السّلام)مقتل امیرالمؤمنین (علیه السّلام)مقتل الحسین (علیه السّلام)مقتل حجر بن عدیمتقل حسن بن علی (علیه السّلام)مقتل عثمانوفاة معاویهفتوح خراسانفتوح الشامفتوح العراقالمغازی کتاب المعمریناخبار مصعبکتاب الجملکتاب حدیث الأزارقهکتاب المشوریاخبار الحجاج بن یوسفاخبار دیر الجماجماخبار المختاراخبار زیاد بن أبید.
کتاب مقتل الحسین
...
پدر او از اصحاب حضرت علی (علیه السّلام) بوده که در واقعه جمل به شهادت رسید. ابومخنف با اینکه شیعه بوده، ولی اهل سنت مانند طبری و ابن اثیر به تاریخ او اعتماد کرده و آن را نقل نموده اند. مؤلف از حضرت امام صادق (علیه السّلام) روایات زیادی نقل کرده و به «مورّخ»، «نسّابه» و رجالی مشهور و شیخ اصحاب اخبار در کوفه بوده است. او به جهت علم تاریخ و کتاب هایش امتیاز ویژه ای در کوفه نسبت به سایر شیعه ها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.کتاب های او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
مذهب
ابی مخنف از اصحاب ائمه (علیهم السّلام) شمرده می شد و از امام صادق (علیه السّلام) روایت نقل می کرد. اجداد و خاندانش در زمره محبین و یاران اهل بیت بوده اند بطوری که پدرش (یحیی ) از یاران علی (علیه السّلام) شمرده می شد.و جد دومش (مخنف بن سلیم ) جزو اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود، و در عهد حکومت علی (علیه السّلام) عامل آن حضرت در اصفهان و همدان گردید و در جنگ جمل و صفین در کنار علی (علیه السّلام) ایستادگی نمود و دو برادرش صقعب بن سلیم و عبدالله بن سلیم را در جریان نبرد جمل از دست داد لکن با همه این اوصاف نمی توان ابی مخنف را شیعه امامی دانست، چرا که از طریق او هیچ نقل بی واسطه ای از امام سجاد (علیه السّلام) (متوفای ۹۲ ه) و امام باقر (علیه السّلام) (متوفای ۱۱۵) نرسیده است.در حالی که وی همزمان با آن بزرگواران می زیسته است، به علاوه نه سال از دوران امامت امام کاظم (علیه السّلام) (متوفای ۱۴۸ ه) را درک نموده اما حتی یک حدیث از آن بزرگوار به روایت ابی مخنف مشاهده نشده است، علمای رجال شیعه همچون کشی و نجاشی و شیخ طوسی در مورد مذهب او سکوت کرده اند و علامه تستری پس از بحث پیرامون مذهب ابی مخنف می نویسد هیچ کس امامی بودن او را ذکر نکرده است و نهایت سخنی که در مورد او می توان گفت آن است که وی فردی غیر متعصب و نزدیک به مذهب ما بوده است. شاید به همین خاطر بوده که علمای اهل سنت همچون ذهبی و دارقطنی و ابن معین روایات ابی مخنف را غیر قابل وثوق و ضعیف دانسته اند در حالی که در میان علمای شیعه شیخ طوسی وی را از اصحاب ائمه (علیهم السّلام) شمرده و نجاشی منقولات او را اطمینان بخش دانسته و او را شیخ محدثین و راویان کوفه خوانده است.
تألیفات
کتاب مولد امیرالمؤمنین (علیه السّلام)مقتل امیرالمؤمنین (علیه السّلام)مقتل الحسین (علیه السّلام)مقتل حجر بن عدیمتقل حسن بن علی (علیه السّلام)مقتل عثمانوفاة معاویهفتوح خراسانفتوح الشامفتوح العراقالمغازی کتاب المعمریناخبار مصعبکتاب الجملکتاب حدیث الأزارقهکتاب المشوریاخبار الحجاج بن یوسفاخبار دیر الجماجماخبار المختاراخبار زیاد بن أبید.
کتاب مقتل الحسین
...
wikifeqh: مقتل الحسین مشهور است. وی در این کتاب، بیشتر روایاتِ موافق و مخالف درباره واقعه عاشورا را گرد آورده است. ابن ندیم و نجاشی فهرست بلندی از کتاب های او ارائه کرده اند؛ اما هیچ کدام از آن کتاب ها به روزگار ما نرسیده است و فقط محمد بن جریر طبری در کتاب تاریخ طبری، بخش عمده ای از کتاب مقتل الحسین او را نقل کرده است.
علاوه بر طبری، بَلاذُری نیز روایت هایی از او نقل کرده است. به گفته برخی، نقل های ابومخنف از حوادث صدر اسلام آن چنان دقیق، مفصل و با ذکر جزئیات واقعه است که خواننده را به زوایای مختلف حادثه راهنمایی می کند. علاوه بر این، نقل این روایات به دور از هرگونه تعصب مذهبی و قومی است، تا آنجا که تاریخ نگاران هر دو گروه اهل سنت و شیعه از او استفاده کرده اند.
درباره زندگانی ابومخنف، اطلاعات تاریخی اندکی به جا مانده است. حتی درباره اینکه او در دوران کدام امام می زیسته نیز اختلاف وجود دارد؛ چنان که برخی او را از اصحاب امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برشمرده اند و برخی دیگر او را از یاران امام صادق(ع) می دانند. البته به نظر می رسد نظر گروه دوم صحیح تر است؛ زیرا تاریخ وفات ابی مخنف را ۱۵۷ یا ۱۵۸ ذکر کرده اند.
علاوه بر طبری، بَلاذُری نیز روایت هایی از او نقل کرده است. به گفته برخی، نقل های ابومخنف از حوادث صدر اسلام آن چنان دقیق، مفصل و با ذکر جزئیات واقعه است که خواننده را به زوایای مختلف حادثه راهنمایی می کند. علاوه بر این، نقل این روایات به دور از هرگونه تعصب مذهبی و قومی است، تا آنجا که تاریخ نگاران هر دو گروه اهل سنت و شیعه از او استفاده کرده اند.
درباره زندگانی ابومخنف، اطلاعات تاریخی اندکی به جا مانده است. حتی درباره اینکه او در دوران کدام امام می زیسته نیز اختلاف وجود دارد؛ چنان که برخی او را از اصحاب امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برشمرده اند و برخی دیگر او را از یاران امام صادق(ع) می دانند. البته به نظر می رسد نظر گروه دوم صحیح تر است؛ زیرا تاریخ وفات ابی مخنف را ۱۵۷ یا ۱۵۸ ذکر کرده اند.
wikishia: رسول جعفریان در کتاب "تاملی در نهضت عاشورا" می گوید:
می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلفای اول و دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند
راویان موثق بسیاری را می توان نام برد که شاهد عینی حادثه بوده اند و گزارش های آنان برای شیعه و سنی حجت و سند است. در این جا فقط از امام سجاد علیه السلام یاد می کنیم که سند برخی از روایات ابومخنف با دو واسطه به آن حضرت می رسد. ابومخنف روایاتی را نیز با یک واسطه از امام محمدباقر علیه السلام و روایاتی را هم بی واسطه از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است.
او به جهت علم تاریخ و کتاب هایش امتیاز ویژه ای در کوفه نسبت به سایر شیعه ها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.
قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده ولی مورخان بزرگی چون واقدی، ابن قتیبه، طبری و ابن اثیر، از او روایت نقل کرده اند.
کتاب های او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دورة خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلفای اول و دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند
راویان موثق بسیاری را می توان نام برد که شاهد عینی حادثه بوده اند و گزارش های آنان برای شیعه و سنی حجت و سند است. در این جا فقط از امام سجاد علیه السلام یاد می کنیم که سند برخی از روایات ابومخنف با دو واسطه به آن حضرت می رسد. ابومخنف روایاتی را نیز با یک واسطه از امام محمدباقر علیه السلام و روایاتی را هم بی واسطه از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است.
او به جهت علم تاریخ و کتاب هایش امتیاز ویژه ای در کوفه نسبت به سایر شیعه ها داشت و اخباری مشهور سده دوّم هجری بوده است.
قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده ولی مورخان بزرگی چون واقدی، ابن قتیبه، طبری و ابن اثیر، از او روایت نقل کرده اند.
کتاب های او در دست نیست ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دورة خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است.
wikiahlb: ابومخنف
کلمات دیگر: