کلمه جو
صفحه اصلی

محمد مجتهد شبستری

دانشنامه عمومی

محمد مجتهد شبستری (۱۳۱۵ در شبستر) فیلسوف، فقیه، پژوهشگر علوم قرآنی و متخصص الهیات تطبیقی است. وی از نخستین اشخاصی است که پای تحلیل های هرمنوتیکی را به ادبیات دینی ایران باز کرد و دیدگاه ها و آثار وی در این زمینه بحث های زیادی را برانگیخته است.
پژوهش هایی دربارهٔ قرآن و وحی، صبحی صالح، محمد مجتهد شبستری (ترجمه)
ایمان و آزادی؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
هرمنوتیک، کتاب و سنت؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
سه گونه قرائت از سنت در عصر مدرنیته (قسمت دوم کتاب سنت و سکولاریسم، نشر: صراط ۱۳۸۱)
نقدی بر قرائت رسمی از دین؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۸۱
تاملاتی بر قرائت انسانی از دین؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۸۳
مجتهد شبستری مدیر مرکز اسلامی هامبورگ از سال ۱۳۴۸ تا ۵۷، و نیز نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی بود، و درجه استاد تمام (پروفسور) دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته های کلام تطبیقی، تاریخ ادیان و تاریخ عرفان را داراست.
محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ در شبستر در استان آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به همراه خانواده برای سکونت به تبریز نقل مکان کرد. در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید، و به مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند.
دوران تحصیل وی در حوزه علمیه قم حدود هجده سال طول کشید. در این دوران وی علاوه بر فراگیری مقدمات علوم اسلامی، تحصیلات و مطالعات خود را در رشته های ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، فلسفه، کلام و تفسیر ادامه داد. او دوره سطح را در حدود هشت سال گذراند و پس از آن در دوره های درس خارج فقه و اصول استادان و مراجع وقت شرکت کرد.

نقل قول ها

محمّد مجتهد شبستری (۱۳۱۵ / ۱۹۳۵م) فیلسوف ایرانی، فقیه مسلمان شیعه، پژوهشگر علوم قرآنی و استاد الهیات تطبیقی در دانشگاه تهران.
• «انسان نمی تواند یک باره سنت را در چمدانی بگذارد و کنار بزند.»• «ما فکر می کنیم در دین که نمی شود تولید کرد، دین فقط آن چیزی است که در گذشته گفته شده است. این حرف اصلاً درست نیست. همه ادیان بزرگ دنیا در مقطع های حساس تاریخی تولیدات جدید داشته اند. واتیکان دریچه هایی جدید به روی روحانی های مسیحیت گشود. دستان آن ها را باز کرد. آنها را با دنیای جدید آشنا کرد و راه سخن گفتن از دین در این دنیا را به آنها نشان داد.»• «گرفتاری های اعتقادی – روانی انسان مؤمن از آنجا شروع می شود که خدا را موجودی در کنار موجودات دیگر به حساب می آورد. این تصور نادرست اصل و اساس انسان وار انگاری خدا از سوی مؤمنان است که آنان را به انواع مشکلات فلسفی و روانی و حتی بیماری های روانی مبتلا می سازد.»• «ما با گفتن نام العلیم خدا را یاد می کنیم و به او توجه می کنیم و هکذا. ما از طریق این نام ها آن صاحب نام را به خاطر می آوریم و به او می اندیشیم چون او «کل الکمال» است و این نام ها نمونه هایی را نشان می دهند و مشت نمونهٔ خروار است.»• «به رسمیت شناخته شدن حقوق اقلیت ها به این معناست که اقلیت ها بتوانند خود را تکامل ببخشند، یعنی بتوانند شکوفا شوند و فرهنگ خود را شکوفا کنند؛ به آنها نگوییم که اگر فرهنگ خود را شکوفا کنی با فرهنگ من تعارض پیدا می کند چون ممکن است منطق تو قوی تر باشد و منطق من ضعیف تر و در نتیجه من مغلوب شوم.»• «در میان مسلمانان تنوع دینداری و تحولات دینداری از بسیاری از ادیان دیگر در طول این ۱۴ قرن گذشته بیشتر بوده است.»• «ما باید فرزندان خود را به گونه ای تربیت کنیم که توانایی این را داشته باشند که در هر شرایطی و در هر جای جهان درست تصمیم بگیرند.»• «منابع اسلام یعنی قرآن و سنت و بعد هم حقوق اسلامی درچارچوب یکساختارهای سنتی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (فرهنگی) که وجود داشته شکل گرفته است و نه برای تغییر آنان از اساس.»• «اگر آنها به این نتیجه برسند که با حقوق بشر و دموکراسی زندگی کردن انسانی تر است آن وقت با قرائت جدید از منابع اسلامی، زندگی با اینها را نه تنها مانع مسلمانی نمی شمرند بلکه مقتضای مسلمانی در این عصر می شمرند.»• «من نمی دانم چرا کشورهای غربی مسلمان ها را با حکومت هایشان یکی می گیرند؟... ملل مسلمان مخالف اصلاحات دینی و سیاسی نیستند. در این کشورها حامیان اصلاحات بسیارند. اما قدرتمندان با آن مخالف اند. زیرا اصلاحات به معنی قرائت جدید از اسلام است و به معنی به روز کردن زندگیست، به معنی اصلاح حقوق انسانهاست و این اصلاحات به نفع قدرتمداران نخواهد بود.»• «حاکمین بنیادگرا در کشورهای مسلمان دو مخالف عمده دارند: زنان و جوانان.»• «من دریافته ام که محصول قرائت رسمی حاکمیت از خدا و عمل کردن به نام او این مشکل را برای نسل جوان به وجود آورده که اغلب نمی توانند یک تعریف و تصور قابل قبول و عقلانی از مسئله خدا داشته باشند... مسئله خدا در جامعه ما مبتذل شده است. تعالی و قداست خدا به کلی نادیده گرفته شده است. ... انسان ها حق ندارند هر کاری را که می خواهند انجام بدهند و بعد آن را به حساب خدا و کلام خدا بگذارند. هر کسی از جای خودش بلند می شود و می گوید، خدا این طوری گفته و آن طوری گفته و من تو را به خدا دعوت می کنم در حالی که خودش تصور درستی از خدا ندارد و عملش خدا را نفی می کند. بسیاری از خرافه ها در کوچه و خیابان و مساجد رواج داده می شود، به نام خدا ستم های زیادی مرتکب شوند و حقوق زیادی پایمال می گردد. ...».• «اینکه عده ای متولی مسئله خدا شوند، پذیرفته نیست. در نظر داشته باشید هر آنچه ما انسان ها به نام خدا بگوییم و انجام بدهیم باید به حساب خودمان بنویسیم، به حساب درک و معرفت ناقص خودمان از خدا، نه به حساب خدا.»• «می توان از دین پاره ای نورم های اخلاقی به دست آورد و آن ها در سیاست مراعات کرد اما نمی توان از دین برنامه سیاسی برای رسیدن به اهداف اجتماعی مشخص به دست آورد. به اعتقاد من دین رابطه میان انسان و خداست. انسان با خدایش حرف می زند، خدا به او گوش می دهد و این منجر به تعالی معنوی انسان می شود. به این دلیل است که دین نمی تواند تبدیل به یک برنامه سیاسی شود.»• «به اعتقاد من نهاد دین وسیاست دو نهاد متفاوت با وظایف و عمل کرد متفاوتند و این دلیل جدا بودن آن هاست. این بدان معنا نیست که تمایلات مذهبی فرد نمی تواند سبب ایجاد انگیزش اخلاقی در فعالیت سیاسی او شود. این ممکن است. با این تفسیر من به جدایی دین از سیاست اعتقاد ندارم. اما نهاد دین و نهاد سیاست باید از هم جدا نگه داشته شوند. اگرچه آن ها می توانند و باید با هم هم کاری داشته باشند.»• «آنچه امروز ما به عنوان دو نهاد سیاست و دین از آن ها نام می بریم در زمان پیامبر وجود نداشت. در آن دوران سیاست و دین تقریباً در همه جای دنیا به شکل پیچیده ای با هم آمیخته بود. شیوه زندگی در مکه و مدینه بسیار ساده بود. آنچه در آن دوران رخ داد نمی تواند الگویی برای دنیای امروز باشد. امروزه مسلمانان در یک سیستم اجتماعی عقلانی با تنوع نهادهای مختلف زندگی می کنند. بنابرین ما نیاز به یک برنامه مناسب داریم. این چیزی نیست که بتوان آن را از قرآن استخراج کرد.»• «امروزه گرایش به آزادی در کشورهای اسلامی افزایش یافته اما این که چرا این آزادی نهادینه نشده موضوع دیگری است که به موانع سیاسی و سیستم دولت ها در این کشورها برمی گردد و بیش از همه یک مشکل فرهنگی است که چندان مرتبط با اسلام یا دین به صورت عمومی نیست. متأسفانه این مشکل ریشه در توسعه نیافتگی فرهنگی ما دارد.»• «در آلمان حزبی وجود دارد به نام «دموکراتیک مسیحی.» آیا از نظر این حزب خدا مرجع نهائی نیست؟ با این حال آلمانی ها در یک کشور دموکراتیک زندگی می کنند. نمی توان گفت اگر یک فرد یا یک ملت خدا را مرجع نهائی دانستند این به این معناست که آن ها با دموکراسی ضدیت دارند.»• «انسان می تواند خدا را به عنوان برترین مرجع بشناسد اما در زندگی اجتماعی بگوید: «بله، من آزادم، تو آزادی و همه انسان ها آزادند.» این مربوط به بحث آزادی در میان انسان هاست نه آزادی میان خدا و انسان. آزادی و دموکراسی مستلزم وجود نظمی ویژه در میان انسان ها است. این موضوع هیچ ارتباطی به جای گاه خداوند به عنوان مرجع برتر ندارد. این بحث که اگر خدا مرجع برتر است پس دموکراسی وجود ندارد یک سوءاستفاده است. این بحث اساساً غلط است.»• «هر دینی غیر از اسلام هم ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد. از مسیحیت و سایر ادیان هم سوئ استفاده شده است. اما مسئله ما این است که نباید اجازه دهیم اسلام مورد سوءاستفاده دیکتاتورها قرار گیرد.»• «اروپایی ها تمایل دارند به قوانین اسلام به عنوان یک مفهوم جامد بنگرند. اما شریعت اسلامی ماهیت جامد و غیرمتغیر ندارد. بر اساس شرایط زمانه فقها اجازه صدور فتوا دارند. این فقها وقتی آزاداندیش باشند می توانند قوانین فعلی اسلامی را به گونه ای تفسیر کنند که مانع تحقق دموکراسی نباشد. ما می توانیم در قرآن، شریعت و سنت مشوق هائی هم برای ایجاد یک سیستم دموکراتیک پیدا کنیم.»• «شریعت که حقوق برخاسته از اخلاق اسلامی است، به اصلاحات نیازمند است؛ این سخن درستی است. اما این بدان معنا نیست که برای دست یافتن به عدالت بیشتری از جمله برای زنان اسلام کنار گذاشته شود. تمامی ادیان مشمول تحول بوده اند. چرا اسلام از این قاعده مستثناء شود؟»• «بسیاری از روشنفکران متدین با سختگیری و انجماد دینی مخالف اند. به باور ما کار تفسیر قرآن پایان پذیر نیست. بسیاری از آیات می بایست به لحاظ تاریخی فهمیده شوند زیرا موضوع آنها دستوراتی می باشند که در زمان نزول آیه پسندیده و عادلانه بوده اند ولی امروز چنان نیستند.» شود؟»• «ایمان مانعی است بر سر راه پوچ گرائی..» شود؟»• «امروز کارهای «داعش» هم از … تفسیرهای جدید است. او هم دارد از اسلام تفسیر می کند، منتهی یک تفسیر بسیار خشن و وحشتناک. کسی نمی تواند به لحاظ دین شناسی بگوید داعش ربطی به اسلام ندارد. از لحاظ دین شناسی اینها هم یک عده آدم هایی هستند که می خواهند اسلام را این طوری پیاده کنند که می بینید. القاعده هم به اسلام ارتباط داشت.»• «کافی نیست که بگوییم داعش مسلمان نیست یا القاعده مسلمان نبوده و مسلمانی چیز دیگری است، این حرف ها علمی نیست و خریدار ندارد.»• «کسی دیگر گول این حرف ها را نمی خورد، آنها هم از اسلام می گویند، آنها روزه می گیرند، نماز می خوانند. آنها هم می گویند اسلام من این است. این تکفیری ها، سلفی های جدید هم که آن گروه های خشن بخشی از آنها هستند و می بینید که دارند چکار می کنند، این ها هم متون دینی را دارند تفسیر می کنند و بالاخره تفسیرهایی که در۶ دهه گذشته به بازار آمده انواع و اقسام دارد.»• «در هر حال ما مسلمانان الان در مرحله ای هستیم که باید از همه اینها قدری فاصله بگیریم و آن ها را بازنگری کنیم، بازنگری انتقادی. باید بپرسیم آنها چی از آب در آمده اند؟ وظیفه یک مسلمان هوشیار، در جهان فعلی این است که نگاهی عمیق به اینها بیاندازد و ببیند اینها از کجا سر درآورده اند.»• «من اگر تعبیر می کنم که در حال حاضر اسلام به عنوان یک دین دچار بحران است شما استبعاد نکنید، این اظهارات را امری منافی با ایمان تلقی نکنید. دینی که نتواند خودش را درست در دنیا عرضه کند دچار بحران است. آن علمای دین که نمی توانند این دین را آنچنان در دنیا معرفی کنند که این زشتی ها که امروز به این دین چسبیده از آن پاک شود، تفکر آن عالمان دچار بحران است، بیمار است. تفکر علمای یک دین اگر دچار بحران شود، آن دین دچار بحران می شود.»• «دین در نظر مردم منهای آنچه علمای دین می گویند چیزی در هوا و فضا نیست. دین برای عامه مردم همان است که آن ها می گویند. آنها می گویند آقایان خدا چنین خواسته، خدا چنین گفته، خدا چنین امر کرده، خدا چنین نهی کرده. از این مدعیات است که دین درست می شود اما الان نوبت این رسیده که از آن ها سؤال شود که خدا چنین می گوید یعنی چی؟ خدا سخن می گوید یعنی چه؟ خدا امر می کند و نهی می کند یعنی چی؟»• «سده های متمادی است که در کشورهای مسلمان هرچه گفته اند و هر چه کرده اند همه را به حساب خدا گذاشته اند. حالا روز حساب پس دادن است. باید حساب پس بدهند. ما در این مرحله هستیم.»• «ینکه بنشینیم و تنها به گذشتگانمان افتخار کنیم و بگوییم ما چنین شخصیت هایی داشته ایم، چنین بزرگانی داشته ایم این بالیدن ها دردی را دوا نمی کند، مشکلی را حل نمی کند. هر جوانی که به من مراجعه می کند و از من دربارهٔ گذشتگان می پرسد می گویم باید بیاندیشیم و ببینیم آنها چه گفته اند؟ حرف درستشان در کجاست؟ حرف نادرستشان در کجاست؟»• «ما در مرحله ای هستیم که دیگر آنچه در این ۶ دههٔ گذشته به ما گفته شده کفاف زندگی مسلمانی ما را در این دنیای مدرن نمی دهد. آنها دیگر کافی نیست؛ چه طالقانی گفته باشد، چه طباطبائی گفته باشد، چه رهبر فقید انقلاب گفته باشد یا هر کس در هر کجای جهان اسلام گفته باشد آن ها دیگر کافی نیست.»• «به هر حال ما مسلمان ها احتیاج داریم به چنین نهضتی، به چنین حرکتی. باید به فکر نجات اسلام از افکار عقب مانده، از بیان های غیرقابل دفاع، از خرافه ها، از فتواهای ضدِانسانی و ضدِحقوق بشری باشیم، به وجود آوردن یک تفکر روشن دینی و صاف کردن را تفکر صحیح سیاسیِ عقلانی (نه قاطی پاتی کردن اینها با یکدیگر) وظیفه بزرگ ماست تا نسل آیندهٔ ما بتواند در دین صحیح فکر کند و در سیاست صحیح عمل نماید.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محمد مجتهد شبستری از شخصیت ها واساتید معاصر در زمینه الهیات و معارف اسلامی ، بخصوص فلسفه ، عرفان و کلام اسلامی هستند.
محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ در شبستر ( آذربایجان شرقی ) چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به اتفاق خانواده برای سکونت به تبریز منتقل شد. پدرش مرحوم آیت الله حاج میرزا کاظم از فقیهان مبارز دوران استبداد رضاخانی بود.وی پس از پایان تحصیلات از حوزه نجف اشرف، مدتی در شبستر رحل اقامت افکند. سپس ده سال آخر عمرش را مقیم تبریز شد و از عالمان طراز اول شهر به شمار می آمد. جدش مرحوم ملا علی اشرف از علمای بزرگ آذربایجان بوده اند.
دوران تحصیل
در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید. مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند. وی می گوید: در سال های پایانی دوره تحصیلم در قم ، نشریاتی، منتشر می شد و در آن نشریات، سعی می شد، معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده مملکت عرضه شود که معروفترین آنها، مجله مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بودم.
فعالیتها
...


کلمات دیگر: