الهیات
فارسی به انگلیسی
divine matters, theology
divinity, theology
فارسی به عربی
علم اللآهوت
مترادف و متضاد
خدا، خدایی، الوهیت، الهیات، خداوند، لاهوت
الهیات، خدا شناسی، یزدان شناسی، حکمت الهی، علم دین، لاهوتی
فرهنگ فارسی
علمی که درباره خداوندبحث میکند، مسائل ومباحث علم الهی
جمع الهیه . ۱ - آنچه مربوط به (اله ) باشد. ۲ - حکمت الهی (بمعنی اعم ) حکمت مابعد الطبیعه .
جمع الهیه . ۱ - آنچه مربوط به (اله ) باشد. ۲ - حکمت الهی (بمعنی اعم ) حکمت مابعد الطبیعه .
لغت نامه دهخدا
الهیات. [ اِ لا هی یا] ( ع اِ ) ج ِ اِل̍هیَّة. رجوع به الهیة شود. || آنچه مربوط به «اله » باشد. مباحث و مسائل علم الهی که یکی از فنون حکمت است. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). || حکمت الهی ( بمعنی اعم ). حکمت مابعدالطبیعه. علم اعلی ( عقل و آثار آن در عالم جسمانی و روحانی. واجب الوجود، وحدانیت و نعوت جلال و فضل وعنایت او تعالی ). ماوراءالطبیعه. و رجوع به «حکمت » و «الهی » و «علم » شود. || ( اِخ ) نام کتابی از ارسطو که آنرا کتاب الحروف نیز مینامند. رجوع به تاریخ علوم عقلی دکتر صفا ج 1 ص 94 و فهرست آن شود.
فرهنگ عمید
۱. علم شناخت خداوند و ادیان به ویژه ادیان آسمانی.
۲. مسائل و مباحث مربوط به خدا.
۲. مسائل و مباحث مربوط به خدا.
دانشنامه عمومی
یونان از ترکیه وبا بغارستان مرز مشترک دارد و نویسنده کسری عاظف
فهمیدن درست تر سنت های دینی شان،
فهمیدن درست تر سنت های دینی دیگر
مقایسه کردن میان سنت های دینی
دفاع یا توجیه از یک سنت دینی
تسهیل اصلاح کردن یک سنت خاص
کمک به تبلیغ یک سنت دینی
توجه به منابع یک سنت برای مخاطب قرار دادن برخی وضعیت ها و نیازهای حاضر
توجه به منابع یک سنت برای جستجوی راه های ممکن تفسیر جهان
کاوش ماهیت الهی بدون ارجاع به سنتی خاص
چالش یا مخالفت یا یک سنت دینی یا یک جهان نگری دینی
اِلهیات یا خداشناسی یا یزدان شناسی ادای برهان دربارهٔ خدا است. این عنوان می تواند به خوانش دیگر موضوعات دینی نیز اشاره کند. همچنین الهیات مطالعه انتقادی مفاهیم دربارهٔ خدا و ماهیت ایده های دینی است. الهیات به عنوان یک رشته مضبوط دانشگاهی در دانشگاه ها، سمینارها و مدارس دینی تعلیم داده می شود.
آگوستین قدیس معادل واژه لاتین الهیات را چنین تعریف می کند: «استدلال و بحث دربارهٔ خدا».";ریچارد هوکر الهیدان انگلیسی الهیات را به عنوان «علم امور الهی» تعریف کرده است.این واژه می تواند در عین حال به طیف گوناگونی از رشته ها و حوزه های مطالعاتی اطلاق شود.الهیدانان صورت های گوناگونی از استدلال ها و و تحلیل های مختلف فلسفی، کلامی، تاریخی و تجربی را به کار می برند تا از شمار زیاد موضوعات دینی دفاع کنند، یا از آن ها انتقاد کنند یا آن ها را بفهمند و تبیین کنند.الهیات می تواند الهیدانان را به صورت های زیر کمک کند:
تئولوژی در انگلیسی از واژهٔ یونانی تئولوژیا(θεολογία) مشتق شده است. خود واژه تئولوژیا از تئوس(Θεός), به معنای خدا و لوژیا(-λογία), به معنای گفته ها و حکمت ها و اندرزها بکار می رفته است. لوژیا با واژه لوگوس مرتبط است است که به معنای واژه، گفتار یا استدلال است. این واژه پس از آن به لاتین به صورت gia و وارد زبان فرانسه به صورت تئولوژی می شود. معنایی که این واژه در انگلیسی دارد بخش اعظمی از آن معنا مربوط به معادل های لاتین و یونانی است که در کاربردهای مسیحی پدرشناسی یا پدرشناسی (پاتریولوژی) و تاریخ الهیات مسیحی بکار رفته است.به نظر می رسد اولین کسی که واژه الهیات را بکاربرده، افلاطون در رساله جمهوریت است که واژه میتولوژیθεολογία را در دهان سقراط گذاشته است. ارسطو فلسفه نظریه را به سه بخش ریاضیات، طبیعیات یا فیزیک و الهیات تقسیم کرد. نزد ارسطو، الهیات مطابق با متافیزیک بود که در مورد گفتار درباب الوهیت بود. منابع رواقی همچون مارکوس وارو بیان می کنند که می تواند سه نوع گفتار و بحث در باب امر الهی را از هم متمایز کرد:میتولوژی که در ارتباط با اسطوره ها و خدایان یونان بوده است، عقلانی که مربوط به تحلیل فلسفی خدایان و جهان شناسی است، و مدنی که در باب آداب و رسوم دینی عام است.
فهمیدن درست تر سنت های دینی شان،
فهمیدن درست تر سنت های دینی دیگر
مقایسه کردن میان سنت های دینی
دفاع یا توجیه از یک سنت دینی
تسهیل اصلاح کردن یک سنت خاص
کمک به تبلیغ یک سنت دینی
توجه به منابع یک سنت برای مخاطب قرار دادن برخی وضعیت ها و نیازهای حاضر
توجه به منابع یک سنت برای جستجوی راه های ممکن تفسیر جهان
کاوش ماهیت الهی بدون ارجاع به سنتی خاص
چالش یا مخالفت یا یک سنت دینی یا یک جهان نگری دینی
اِلهیات یا خداشناسی یا یزدان شناسی ادای برهان دربارهٔ خدا است. این عنوان می تواند به خوانش دیگر موضوعات دینی نیز اشاره کند. همچنین الهیات مطالعه انتقادی مفاهیم دربارهٔ خدا و ماهیت ایده های دینی است. الهیات به عنوان یک رشته مضبوط دانشگاهی در دانشگاه ها، سمینارها و مدارس دینی تعلیم داده می شود.
آگوستین قدیس معادل واژه لاتین الهیات را چنین تعریف می کند: «استدلال و بحث دربارهٔ خدا».";ریچارد هوکر الهیدان انگلیسی الهیات را به عنوان «علم امور الهی» تعریف کرده است.این واژه می تواند در عین حال به طیف گوناگونی از رشته ها و حوزه های مطالعاتی اطلاق شود.الهیدانان صورت های گوناگونی از استدلال ها و و تحلیل های مختلف فلسفی، کلامی، تاریخی و تجربی را به کار می برند تا از شمار زیاد موضوعات دینی دفاع کنند، یا از آن ها انتقاد کنند یا آن ها را بفهمند و تبیین کنند.الهیات می تواند الهیدانان را به صورت های زیر کمک کند:
تئولوژی در انگلیسی از واژهٔ یونانی تئولوژیا(θεολογία) مشتق شده است. خود واژه تئولوژیا از تئوس(Θεός), به معنای خدا و لوژیا(-λογία), به معنای گفته ها و حکمت ها و اندرزها بکار می رفته است. لوژیا با واژه لوگوس مرتبط است است که به معنای واژه، گفتار یا استدلال است. این واژه پس از آن به لاتین به صورت gia و وارد زبان فرانسه به صورت تئولوژی می شود. معنایی که این واژه در انگلیسی دارد بخش اعظمی از آن معنا مربوط به معادل های لاتین و یونانی است که در کاربردهای مسیحی پدرشناسی یا پدرشناسی (پاتریولوژی) و تاریخ الهیات مسیحی بکار رفته است.به نظر می رسد اولین کسی که واژه الهیات را بکاربرده، افلاطون در رساله جمهوریت است که واژه میتولوژیθεολογία را در دهان سقراط گذاشته است. ارسطو فلسفه نظریه را به سه بخش ریاضیات، طبیعیات یا فیزیک و الهیات تقسیم کرد. نزد ارسطو، الهیات مطابق با متافیزیک بود که در مورد گفتار درباب الوهیت بود. منابع رواقی همچون مارکوس وارو بیان می کنند که می تواند سه نوع گفتار و بحث در باب امر الهی را از هم متمایز کرد:میتولوژی که در ارتباط با اسطوره ها و خدایان یونان بوده است، عقلانی که مربوط به تحلیل فلسفی خدایان و جهان شناسی است، و مدنی که در باب آداب و رسوم دینی عام است.
wiki: الهیات
الهیات (رسته). رسته الهیات از جمله معدود رسته های نیروی زمینی می باشد که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به سازمان ارتش افزوده شد. کارکنان رسته الهیات در قالب سازمان عقیدتی و سیاسی و گروهان قرارگاه در ارتش سازماندهی می شوند، طبق سخنان امام خمینی، هنر عقیدتی و سیاسی در ارتش نزدیک کردن دلها به خدا می باشد، روسای عقیدتی و سیاسی نیز از بین روحانیون بلندپایه گزینش می شوند. برگزاری و حمایت از امور معنوی پادگان از قبیل قرآن آموزی، مراسم ماه رمضان، محرم، نماز جماعت و ... برعهده کارکنان اداره عقیدتی و سیاسی می باشد.
wiki: الهیات (رسته)
دانشنامه آزاد فارسی
الهیات (theology)
مطالعه و بررسی مباحث مربوط به خداشناسی و یا کلاً دین پژوهی. این اصطلاح در گذشته در مقابل طبیعیات یا علوم طبیعی و تجربی به کار می رفته و شامل دو بخش: الهیات به معنی اعم و الهیات به معنی اخص بوده است. الهیات به معنی اعم شامل امور عامه و کلیات فلسفه؛ و الهیات به معنی اخص شامل خداشناسی و اسماء و صفات و افعال الهی و مباحث مربوط به آن از قبیل عدل الهی، قضا و قدر، هدف از آفرینش، بعثت انبیاء و اصول دین شناسی بود. الهیات امروزه معمولاً فقط به همین معنی دوم به کار می رود که مترادف با علم کلام در فرهنگ اسلامی و ایرانی است. خداشناسی یا مبتنی بر دلایل علمی و استدلال عقلی است که آن را الهیات طبیعی یا عقلی می نامند و یا متکی بر متون مقدس و شهود عرفانی است که به الهیات وحیانی یا نقلی نامبردار است و البته در متون دینی بر هر دو شکل آن تأکید شده است. شاخه های دیگر الهیات عبارت اند از الهیات تطبیقی (مطالعۀ شباهت ها و تفاوت های بین ادیان) الهیات تاریخی (مطالعۀ بسط و گسترش ادیان) و معادشناسی (مبحث پایان جهان و آخرت). رویکردهای الهیاتی یا کلامی گسترۀ وسیعی را دربرمی گیرند.
مطالعه و بررسی مباحث مربوط به خداشناسی و یا کلاً دین پژوهی. این اصطلاح در گذشته در مقابل طبیعیات یا علوم طبیعی و تجربی به کار می رفته و شامل دو بخش: الهیات به معنی اعم و الهیات به معنی اخص بوده است. الهیات به معنی اعم شامل امور عامه و کلیات فلسفه؛ و الهیات به معنی اخص شامل خداشناسی و اسماء و صفات و افعال الهی و مباحث مربوط به آن از قبیل عدل الهی، قضا و قدر، هدف از آفرینش، بعثت انبیاء و اصول دین شناسی بود. الهیات امروزه معمولاً فقط به همین معنی دوم به کار می رود که مترادف با علم کلام در فرهنگ اسلامی و ایرانی است. خداشناسی یا مبتنی بر دلایل علمی و استدلال عقلی است که آن را الهیات طبیعی یا عقلی می نامند و یا متکی بر متون مقدس و شهود عرفانی است که به الهیات وحیانی یا نقلی نامبردار است و البته در متون دینی بر هر دو شکل آن تأکید شده است. شاخه های دیگر الهیات عبارت اند از الهیات تطبیقی (مطالعۀ شباهت ها و تفاوت های بین ادیان) الهیات تاریخی (مطالعۀ بسط و گسترش ادیان) و معادشناسی (مبحث پایان جهان و آخرت). رویکردهای الهیاتی یا کلامی گسترۀ وسیعی را دربرمی گیرند.
wikijoo: الهیات
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] اِلهیات، عنوانی برای فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه که یکی از شاخه های دانش های نظری را تشکیل می دهد. این بخش شامل مباحث کلی در مورد وجود مشترک میان تمام موجودات و نیز مباحث مرتبط با خداشناسی است.
مطابق تقسیم بندی فیلسوفان مشاء، علوم فلسفی به دو بخش نظری و عملی تقسیم و علوم نظری بر سه بخش طبیعیات، ریاضیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات یا فلسفه اولی که بعدها عنوان مطلق فلسفه را به خود گرفت، دانشی است که به وجود و احوال موجودات، از آن حیث که وجود دارند، می پردازد. موضوعی که در هیچ یک از دانش های دیگر مورد بحث قرار نمی گیرد.
واژه الهیات در فرهنگ اسلامی، ظاهراً اولین بار توسط ابن سینا مورد استفاده قرار گرفت. آن هم زمانی بود که وی این واژه را عنوان بخش فلسفه اولی از کتاب الشفاء قرار داد. البته پیش از آن نیز، از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است. هرچنداطلاق عنوان الهی بر این دانش، نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است.
مطابق تقسیم بندی فیلسوفان مشاء، علوم فلسفی به دو بخش نظری و عملی تقسیم و علوم نظری بر سه بخش طبیعیات، ریاضیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات یا فلسفه اولی که بعدها عنوان مطلق فلسفه را به خود گرفت، دانشی است که به وجود و احوال موجودات، از آن حیث که وجود دارند، می پردازد. موضوعی که در هیچ یک از دانش های دیگر مورد بحث قرار نمی گیرد.
واژه الهیات در فرهنگ اسلامی، ظاهراً اولین بار توسط ابن سینا مورد استفاده قرار گرفت. آن هم زمانی بود که وی این واژه را عنوان بخش فلسفه اولی از کتاب الشفاء قرار داد. البته پیش از آن نیز، از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است. هرچنداطلاق عنوان الهی بر این دانش، نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است.
wikishia: طبیعیات ، ریاضیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات یا فلسفه اولی که بعدها عنوان مطلق فلسفه را به خود گرفت ، دانشی است که به وجود و احوال موجودات ، از آن حیث که وجود دارند، می پردازد و به منزله مبدأ و مبنای دانشهای دیگر است .
رواج واژه الهیات
واژه الهیات ظاهراً از زمانی در فرهنگ اسلامی رواج یافت که ابن سینا آن را عنوان بخش فلسفه اولی از دانشنامه بزرگ خود الشفاء قرار داد، اما پیش از آن نیز از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است .
عنوان الهی در آثار ارسطو
اطلاق عنوان الهی بر فلسفه اولی نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است. ارسطو درباره جایگاه و موضوع فلسفه اولی می گوید: «اگر چیزی هست که سرمدی ، نامتحرک و مفارق از ماده باشد، روشن است که پرداختن به آن کار دانشی نظری است که نه از نوع دانش طبیعی است و نه دانش ریاضی ، بلکه این کار تنها از دانشی مقدم برآن دو برمی آید...دانش نخستین (یا فلسفه اولی ) بااموری سر و کار دارد که هم مفارق از ماده اند و هم نامتحرک .همه علتها به ضرورت باید سرمدی باشند، اما این امور به خصوص باید چنین باشند. زیرا علل آن دسته از چیزهایی هستند که بر حواس ما آشکارند. بنابراین ، سه گونه فلسفه (دانش ) نظری وجود دارد: ریاضی ، طبیعی و الهی ، زیرا بدیهی است که اگر الوهیت در جایی حاضر است ، باید در این نوع از هستیها (موجودات مفارق و نامتحرک ) باشد. همچنین شریف ترین دانش باید به شریف ترین جنس موجودات بپردازد. پس دانشهای نظری باید برتر از انواع دیگر دانش باشند و علم الهی باید بر دانشهای نظری دیگر برتری داده شود...دانشی که درباره جوهر نامتحرک پژوهش می کند، باید مقدم بر دانش طبیعی باشد، یعنی فلسفه نخستین که کلی و فراگیر است و مطالعه موجود از آن جهت که موجود است ، موضوع این دانش است .
← دیدگاه ارسطو در تمایز فلسفه اولی
...
رواج واژه الهیات
واژه الهیات ظاهراً از زمانی در فرهنگ اسلامی رواج یافت که ابن سینا آن را عنوان بخش فلسفه اولی از دانشنامه بزرگ خود الشفاء قرار داد، اما پیش از آن نیز از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است .
عنوان الهی در آثار ارسطو
اطلاق عنوان الهی بر فلسفه اولی نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است. ارسطو درباره جایگاه و موضوع فلسفه اولی می گوید: «اگر چیزی هست که سرمدی ، نامتحرک و مفارق از ماده باشد، روشن است که پرداختن به آن کار دانشی نظری است که نه از نوع دانش طبیعی است و نه دانش ریاضی ، بلکه این کار تنها از دانشی مقدم برآن دو برمی آید...دانش نخستین (یا فلسفه اولی ) بااموری سر و کار دارد که هم مفارق از ماده اند و هم نامتحرک .همه علتها به ضرورت باید سرمدی باشند، اما این امور به خصوص باید چنین باشند. زیرا علل آن دسته از چیزهایی هستند که بر حواس ما آشکارند. بنابراین ، سه گونه فلسفه (دانش ) نظری وجود دارد: ریاضی ، طبیعی و الهی ، زیرا بدیهی است که اگر الوهیت در جایی حاضر است ، باید در این نوع از هستیها (موجودات مفارق و نامتحرک ) باشد. همچنین شریف ترین دانش باید به شریف ترین جنس موجودات بپردازد. پس دانشهای نظری باید برتر از انواع دیگر دانش باشند و علم الهی باید بر دانشهای نظری دیگر برتری داده شود...دانشی که درباره جوهر نامتحرک پژوهش می کند، باید مقدم بر دانش طبیعی باشد، یعنی فلسفه نخستین که کلی و فراگیر است و مطالعه موجود از آن جهت که موجود است ، موضوع این دانش است .
← دیدگاه ارسطو در تمایز فلسفه اولی
...
wikifeqh: الهیات_(فلسفه_اولی)
پیشنهاد کاربران
اشتباهه الهیات به کسانی گفته میشود که در مورد دین اسلام مطالعه مکنند
اِلهیات یا خداشناسی یا یزدان شناسی ادای برهان درباره خدا است. این عنوان می تواند به خوانش دیگر موضوعات دینی نیز اشاره کند.
محتویات [نمایش]
الهیات در یونان [ویرایش]
پیشینه الهیات در یونان به دوران قبل از سقراط برمی گردد. در زمان پارمنیدس که او را پدر متافیزیک می نامند الهیات و متافیزیک در هم ادغام شده بود و بحث متافیزیک پارمنیدس با الهام از عالم غیب بود. افلاطون و ارسطو به ترتیب با مبنا قراردادن ایده و واقعیت و نیز با جدا کردن مباحث عالم غیب از متافیزیک الهیات یونانی را از متافیزیک به طور جزیی جدا کردند اما مفاهیم استعلایی هنوز در متافیزیک افلاطون وجود داشت. در قرنهای بعد با بحث صرف درباره وجود در معنای کلی آن متافیزیک به طور کامل از الهیات جدا شد.
الهیات در اسلام [ویرایش]
الهیات یعنی آنچه مربوط به اله باشد و علم الهی یکی از اقسام حکمت می باشد چون حکمت شامل ریاضیات، طبیعی، و علم الهی می شود. علم الهی یعنی علم خداشناسی و خداشناسی در اسلام به معنی شناخت الله و مقربان اوست ( لغت نامه دهخدا؛ واژه اله ) . علم الهیات به معنای مصطلح و مفهوم عرف فلسفه و کلام، مباحثی است مربوط به شناخت خدا و اثبات وجود او و صفات جلال و جمال او، از صفات ثبوتیه و سلبیه و صفات ذات و فعل.
موضوع و مباحث الهیات اسلامی [ویرایش]
مباحث و مسائل علم الهی یکی از متون حکمت است، حکمت الهی به معنی اعم حکمت مابعدالطبیعه است. علم اعلی شامل عقل و آثار آن در عالم جسمانی و روحانی، واجب الوجود، وحدانیت و نعوت جلال و فضل و عنایت او، ماوراء الطبیعه می گردد و می توان گفت در الهیات از اثبات خدا و ادله ای که بر وجود او اقامه شده است و نیز صفات کمالیه او و افعال تکوینی و تشریعی او که بر حسب حکمت و لطف، صدور آن از او به اراده و اختیار واجب است، بحث می کنیم. و همچنین از سنتهای الهی در عالم خلقت و تکوین و عالم تشریع و تکلیف و نتایج و غایات افعال الهی و از افعالی که از او صادر نمی شود و عنایات عامه و خاصه او نسبت به بندگان بحث می کنیم. در این مفهوم تمام مباحث توحیدی، نبوت و شرایع و فلسفه تشریع و معاد و هر چه از جنود غیبی و ظاهری اوست، یعنی تمام علوم اسلامی وارد می شود.
سیر تاریخی علم الهیات اسلامی [ویرایش]
الهیات در اسلام از ابتدای حیات دین اسلام آغاز شده است. ابن ابی الحدید که از دانشمندان اهل سنت می باشد می نویسد: حکمت و بحث در امور الهی فن احدی از عرب نبود و در کوچک و بزرگ آنها سابقه نداشت و نخستین کس از عرب که در این علوم خوض کرد علی بود که مباحث دقیق توحید و عدل در سخنانش پراکنده است. ( نهج البلاغه ابن ابی الحدید؛ ج۱۳؛ شرح خطبه ۲۳۱؛ ص۴۸ ) . در فلسفه، علم الهیات به دو قسمت تقسیم می شود: الهیات به معنی اعم و الهیات به معنی اخص.
الهیات در مسیحیت [ویرایش]
نوشتار اصلی: الهیات مسیحی
الهیات، به معنی خداشناسی است که مبین تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین است. در الهیات مسیحی، بحث محدود به وجود خدا نمی ماند بلکه موضوعات دیگری نیز مورد مطالعه و تحقیق قرار می گیرند. موضوعات عمدهٔ الهیات مسیحی عبارت اند از: خداشناسی، مسیح شناسی، تثلیث، نجات شناسی، کتاب مقدس و آخرت شناسی.
مسیحیت در اوایل ظهور طی چهار قرن، دین یکه تاز میدان نبود و می بایست با اندیشه های فلسفی و عقاید دینی سراسر امپراتوری روم، مصر و فارس مبارزه کند. در جریان این کشمکش ها الهیات مسیحی بنا شده، رشد کرد و شکل گرفت. بعد از قرن شانزدههم نیز دستخوش اندیشه های دوران روشنگری ( Enlightenment ) و آزاداندیشی بوده و به همین دلیل است که تاثیر الهیات مسیحی به صورت گسترده بر جوامع شرق و غرب مشهود است. آزادی بیان و فکر در دنیای امروز غرب امکان این را فراهم آورده تا هر فرقه و حتی هر کلیسا، الهیات مختص و منحصر به خود را شکل دهد. به همین دلیل ناممکن است که تعریف واحد از الهیات مسیحی ارایه داده شود که بتواند تمام دیدگاه های موجود فرقه ها و کلیساها را دربرگیرد؛ ولی، این به معنای اختلاف و تضاد کلی میان این دیدگاه ها نیست. همهٔ کلیساها در موضوعات عمده دین مسیحیت باهم هم نظر اند. آنچه الهیات کلیساها را از هم جدا می سازد، اختلاف ها بنیادی نیست، بلکه تفاوت های فرعی است.
مناسب است الهیات مسیحی را از دو جنبه بطور فشرده مورد بررسی قرار دهیم؛ یعنی از دیدگاه الهیات محافظه کار و الهیات لیبرال یا آزاداندیش.
موضوعات مورد بررسی ما اینها اند:
خداشناسی الهیات [ویرایش]
مسیح شناسی Christology [ویرایش]
تثلیث تثلیث [ویرایش]
نجات شناسی Soteriology [ویرایش]
کتابمقدس کتاب مقدس [ویرایش]
آخرت شناسی فرجام شناسی [ویرایش]
الهیات محافظه کار، الهیات رسمی تقریباً همه فرقه هاست ( ارتودکس، کاتولیک، پروتستانت و فرقه های غیروابسته ) . محافظه کاران، چه عنعنوی باشند و یا مدرن، الهیات و تعلیم پدران کلیسا را حفظ می کنند. الهیات لیبرال آنگونه که از نامش پیداست، بیانگر دیدگاهای آزاد کلیساها و افرادیست که الهیات رسمی مسیحی را نمی پذیرند. آنها طرفدار مکتب اصالت عمل پراگماتیسم هستند که ادعا دارد ایمان باید در چوکات جهان ایده و ایدالیسم مطالعه شود که در جهان ایده هیچ چیزی ثابت و قطعی نیست بلکه نسبی. همچنان ایمان باید در محدوده فریضه های معقول و استدلال منطقی باقی ماند.
خدا در الهیات مسیحی [ویرایش]
خدا در الهیات مسیحی صرفاً یک قدرت نامحدود نیست بلکه خدا دارای شخصیت است. خدا در ماهیت اش درای صفات ذاتی و اخلاقی است. بحث ماهیت خدا وحدانیت را نیز دربر می گیرد. وحدانیت خدا در الهیات مسیحی به این معناست که فقط و فقط یک خدا وجود دارد. یک موجود الهی که شایسته پرستش و عبادت است. خدا آفریدگار و معمار تمام کاینات و خلقت است. تمام خلقت، در نهایت، تحت فرمان و اراده ای او می باشد. خدا حکمفرمای مطلق در خلقت است که هیچ نیازی ندارد.
جستارهای وابسته [ویرایش]
خدا
ال . . .
محتویات [نمایش]
الهیات در یونان [ویرایش]
پیشینه الهیات در یونان به دوران قبل از سقراط برمی گردد. در زمان پارمنیدس که او را پدر متافیزیک می نامند الهیات و متافیزیک در هم ادغام شده بود و بحث متافیزیک پارمنیدس با الهام از عالم غیب بود. افلاطون و ارسطو به ترتیب با مبنا قراردادن ایده و واقعیت و نیز با جدا کردن مباحث عالم غیب از متافیزیک الهیات یونانی را از متافیزیک به طور جزیی جدا کردند اما مفاهیم استعلایی هنوز در متافیزیک افلاطون وجود داشت. در قرنهای بعد با بحث صرف درباره وجود در معنای کلی آن متافیزیک به طور کامل از الهیات جدا شد.
الهیات در اسلام [ویرایش]
الهیات یعنی آنچه مربوط به اله باشد و علم الهی یکی از اقسام حکمت می باشد چون حکمت شامل ریاضیات، طبیعی، و علم الهی می شود. علم الهی یعنی علم خداشناسی و خداشناسی در اسلام به معنی شناخت الله و مقربان اوست ( لغت نامه دهخدا؛ واژه اله ) . علم الهیات به معنای مصطلح و مفهوم عرف فلسفه و کلام، مباحثی است مربوط به شناخت خدا و اثبات وجود او و صفات جلال و جمال او، از صفات ثبوتیه و سلبیه و صفات ذات و فعل.
موضوع و مباحث الهیات اسلامی [ویرایش]
مباحث و مسائل علم الهی یکی از متون حکمت است، حکمت الهی به معنی اعم حکمت مابعدالطبیعه است. علم اعلی شامل عقل و آثار آن در عالم جسمانی و روحانی، واجب الوجود، وحدانیت و نعوت جلال و فضل و عنایت او، ماوراء الطبیعه می گردد و می توان گفت در الهیات از اثبات خدا و ادله ای که بر وجود او اقامه شده است و نیز صفات کمالیه او و افعال تکوینی و تشریعی او که بر حسب حکمت و لطف، صدور آن از او به اراده و اختیار واجب است، بحث می کنیم. و همچنین از سنتهای الهی در عالم خلقت و تکوین و عالم تشریع و تکلیف و نتایج و غایات افعال الهی و از افعالی که از او صادر نمی شود و عنایات عامه و خاصه او نسبت به بندگان بحث می کنیم. در این مفهوم تمام مباحث توحیدی، نبوت و شرایع و فلسفه تشریع و معاد و هر چه از جنود غیبی و ظاهری اوست، یعنی تمام علوم اسلامی وارد می شود.
سیر تاریخی علم الهیات اسلامی [ویرایش]
الهیات در اسلام از ابتدای حیات دین اسلام آغاز شده است. ابن ابی الحدید که از دانشمندان اهل سنت می باشد می نویسد: حکمت و بحث در امور الهی فن احدی از عرب نبود و در کوچک و بزرگ آنها سابقه نداشت و نخستین کس از عرب که در این علوم خوض کرد علی بود که مباحث دقیق توحید و عدل در سخنانش پراکنده است. ( نهج البلاغه ابن ابی الحدید؛ ج۱۳؛ شرح خطبه ۲۳۱؛ ص۴۸ ) . در فلسفه، علم الهیات به دو قسمت تقسیم می شود: الهیات به معنی اعم و الهیات به معنی اخص.
الهیات در مسیحیت [ویرایش]
نوشتار اصلی: الهیات مسیحی
الهیات، به معنی خداشناسی است که مبین تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین است. در الهیات مسیحی، بحث محدود به وجود خدا نمی ماند بلکه موضوعات دیگری نیز مورد مطالعه و تحقیق قرار می گیرند. موضوعات عمدهٔ الهیات مسیحی عبارت اند از: خداشناسی، مسیح شناسی، تثلیث، نجات شناسی، کتاب مقدس و آخرت شناسی.
مسیحیت در اوایل ظهور طی چهار قرن، دین یکه تاز میدان نبود و می بایست با اندیشه های فلسفی و عقاید دینی سراسر امپراتوری روم، مصر و فارس مبارزه کند. در جریان این کشمکش ها الهیات مسیحی بنا شده، رشد کرد و شکل گرفت. بعد از قرن شانزدههم نیز دستخوش اندیشه های دوران روشنگری ( Enlightenment ) و آزاداندیشی بوده و به همین دلیل است که تاثیر الهیات مسیحی به صورت گسترده بر جوامع شرق و غرب مشهود است. آزادی بیان و فکر در دنیای امروز غرب امکان این را فراهم آورده تا هر فرقه و حتی هر کلیسا، الهیات مختص و منحصر به خود را شکل دهد. به همین دلیل ناممکن است که تعریف واحد از الهیات مسیحی ارایه داده شود که بتواند تمام دیدگاه های موجود فرقه ها و کلیساها را دربرگیرد؛ ولی، این به معنای اختلاف و تضاد کلی میان این دیدگاه ها نیست. همهٔ کلیساها در موضوعات عمده دین مسیحیت باهم هم نظر اند. آنچه الهیات کلیساها را از هم جدا می سازد، اختلاف ها بنیادی نیست، بلکه تفاوت های فرعی است.
مناسب است الهیات مسیحی را از دو جنبه بطور فشرده مورد بررسی قرار دهیم؛ یعنی از دیدگاه الهیات محافظه کار و الهیات لیبرال یا آزاداندیش.
موضوعات مورد بررسی ما اینها اند:
خداشناسی الهیات [ویرایش]
مسیح شناسی Christology [ویرایش]
تثلیث تثلیث [ویرایش]
نجات شناسی Soteriology [ویرایش]
کتابمقدس کتاب مقدس [ویرایش]
آخرت شناسی فرجام شناسی [ویرایش]
الهیات محافظه کار، الهیات رسمی تقریباً همه فرقه هاست ( ارتودکس، کاتولیک، پروتستانت و فرقه های غیروابسته ) . محافظه کاران، چه عنعنوی باشند و یا مدرن، الهیات و تعلیم پدران کلیسا را حفظ می کنند. الهیات لیبرال آنگونه که از نامش پیداست، بیانگر دیدگاهای آزاد کلیساها و افرادیست که الهیات رسمی مسیحی را نمی پذیرند. آنها طرفدار مکتب اصالت عمل پراگماتیسم هستند که ادعا دارد ایمان باید در چوکات جهان ایده و ایدالیسم مطالعه شود که در جهان ایده هیچ چیزی ثابت و قطعی نیست بلکه نسبی. همچنان ایمان باید در محدوده فریضه های معقول و استدلال منطقی باقی ماند.
خدا در الهیات مسیحی [ویرایش]
خدا در الهیات مسیحی صرفاً یک قدرت نامحدود نیست بلکه خدا دارای شخصیت است. خدا در ماهیت اش درای صفات ذاتی و اخلاقی است. بحث ماهیت خدا وحدانیت را نیز دربر می گیرد. وحدانیت خدا در الهیات مسیحی به این معناست که فقط و فقط یک خدا وجود دارد. یک موجود الهی که شایسته پرستش و عبادت است. خدا آفریدگار و معمار تمام کاینات و خلقت است. تمام خلقت، در نهایت، تحت فرمان و اراده ای او می باشد. خدا حکمفرمای مطلق در خلقت است که هیچ نیازی ندارد.
جستارهای وابسته [ویرایش]
خدا
ال . . .
کلمات دیگر: